کد خبر 134269
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۱ - ۱۹:۴۴

فیلم ماموریت غیر ممکن 4 از آن فیلم هاییست که بعد از تماشایش احساس نمی کنید هنوز هم یه چیزی باید نشان داده شود. یعنی وقتی فیلم تمام می شود نه می گویید اه حیف وقت و نه می گویید کاش طور دیگری تمام می شد شاید همین موضوع باعث نمره بالای هفت این فیلم (7.4) بالاتر از سایر فیلم های ماموریت غیر ممکن در imdb باشد.

به گزارش خبرنگار وبلاگستان مشرق ،‌ حمزه در وبلاگ هنوز نوشت : 
فیلمی که اگرچه طبق روال فیلم های گذشته اغراق های فراوانی در مورد مامور ایتان (با بازی تام کوروز) و امکانات MIF دارد اما این بار سعی کرده است تا اغراق های را باور پذیرتر کند. به طوریکه دستگاه های تغییر چهره و صدا که همیشه نکته ای کلیدی را در سه فیلم گذشته رقم زده اند این بار از کار می افتند و یا مثلا شوخی هایی مثل اینکه پیام های ابلاغ ماموریت که خود به خود نابود می شد اینباره با مشت تام کروز نابود می شود، دستکش هایی که خنده را در هیجان صعود بر بلندترین ساختمان جهان بر لب مخاطب می نشاند. ( برج الخلیفه که در بک گراند پوستر فیلم نیز مشاهده می شود.)


اما

جانمایه ی فیلم داستان یک نابغه بنیاد گرا ست که می خواهد با استفاده از تسلیحات هسته ای روسیه و یک ماهواره تغییر کاربرد یافته هندی و کدهایی که از یک قاتل اروپای شرقی در دبی دریافت کرده است یک جنگ تمام عیار هسته ای در دنیا راه بیاندازد تا جهان صلحی جدید را پس از آن تجربه کند و مشکل اینجاست که به علت مشکلات سیاسی بوجود آمده در حین ماموریت از جمله منفجر شدن کاخ کرملین رئیس جمهور آمریکا پروتکل روح را که منجر به محو شدن کل سازمان MIF و تمامی پشتیبانی هایش از تیم ایتان هانت می شود را به اجرا در آورده است.

کلمات تیره شده بالا دقیقا چیزیست که بارها از رسانه ها شنیده اید و نکته اینجاست که تنها چیزی که در این فیلم وجود ندارد نام ایران است!

در واقع این بار سازندگان سعی کرده اند پیام خود را با استنتاج مغز خود فرد به او برسانند. این شیوه هم تاثیر گذاری پیام را بیشتر کرده و هم مخاطب از کشفی که می کند آنقدر احساس رضایت می کند که حاضر نخواهد شد صحت فرض هایی را که منجر به این نتیجه شده است را بررسی کند.

به عنوان مثال در این فیلم

طوفان شن در کشوری که زنان آن چادر مشکی پوشیده اند به کمک جنایتکاران می آید و مامور آمریکایی در ماموریتش شکست می خورد.
جمله ی مشهوری که بین ایتان آمریکایی و مامور مخفی روسیه که همیشه در حال ممانعت از انجام ماموریت ایتان است شنیده می شود ما با هم دشمن نیستیم (یعنی ای روسیه ما هردو یک هدف داریم اما تو داری به اشتباه از یک نفر حمایت می کنی و برای انجام ماموریت ما مشکل ایجاد می کنی)
 قطب منفی فیلم یک بنیاد گراست و جانش برایش اهمیتی ندارد طوریکه حتی در پایان در طی یک عملیات انتحاری برای رسیدن به هدف کشته می شود.
اگرچه مامور روس در جایی از فیلم، با اشاره خبر دروغ رسانه های روسی به تام کروز می گوید، خیال کردین فقط رسانه های شما بلدن خوب دروغ بگن،  در سکانس هایی از فیلم نشان داده می شود که برعکس حرف مامور روسی رسانه های آمریکایی صادقانه در تلاش برای کشف حقیقتی هستند که اتفاق افتاده اما سازمان های مخفی مجبورند با دروغ مصلحتی آرامشی را که نزدیک بود برهم بخورد را بازهم حفظ کنند. (نه رسانه دروغگوست و نه دروغی که دولت آمریکا می گوید کار بدیست! دقیقا همان چیزی که در فیلم Safe House دنزل واشنگتون می گوید، بگذریم...)
اگرچه در پایان فیلم مخاطب جهانی دقیقا به این نتیجه می رسد که آخی ! طفلی آمریکا با این همه تلاش و سختی و خطر برای حفظ جهان همیشه مورد لعن و نفرین و تظاهرات ماست.اما دیالوگ های پایانی جانمایه فیلم را بار دیگر به وضوح فریاد می زنند:

یکی از دوستان ایتان ،که در این فیلم نقشی نداشته اما در سه فیلم ماموریت غیر ممکن قبلی هکر بوده است، پس از گپ و گفت دوستانه می گوید :  تو قندهار می بینمت و میز را ترک می کند

مامور کارتر از ایتان می پرسد : پات چطوره ؟

ایتان هانت : هنوز کار می کنه

(یعنی :می تونم یه ماموریت دیگه هم برم – تا آخرین نفس به آرمانم پایبندم.
اصلا دلیل آسیب دیدگی پا آنستکه در نبرد پایانی ایتان جانش را برای نجات دنیا به خطر می اندازد و از ارتفاع 100 متری با یک ماشین به پایین می پرد.)

بنجامین: منم خوبم ولی خواب درستی ندارم ، نصف شبها خیس عرق می شم ، وقتی فکر می کنم همه این مردم شاد و خندونن و کلا بی توجه هستن به اینکه نزدیک بود دود بشن برن هوا و تنها دلیل اینکه این طوری نشدن خوش شناسیشونه

 و در این لحظه ضمیر ناخوادگاه ما ضمن تشکر از این همه شکسته نفسی این مامور با خودش می گه اما ما که دیده ایم 2 ساعت تمام است شما مامورهای MIF بیچاره چه جانی کنده اید تا مردم زنده و شاد بمونن پس ما فکر نمی کنیم دلیلش خوش شانسیه. مسلما دلیلش آمریکاست که داره مثل یک برادر بزرگتر از همه مواظبت می کنه و در این راه شاید دماغ یه مامور وظیفه شناس روس رو هم بشکنه، شاید مجبور بشه با هک کردن کامپیوتر مرکزی برج الخلیفه برای یه مدت کوتاه مزاحمت هایی ایجاد کنه و شاید یه تعداد آدم رو بکشه و شکنجه کنه اما انصافا آیا چاره دیگه ای هم بود؟!!

اما سریعا بعد از این جمله ایتان نمی گذارد که حرف یه مامور فروتن زمین بمونه و میگه : شاید، منظورم اینه که ما ناآماده بودیم در یک تاریکی ، بدون پشتیانی و تنها چیزی که درست عمل کرد ، توی اون ماموریت، این تیم بود. نمی دونم که چطور انجامش دادیم ولی خوشحالم که تونستیم

و بعد ایتان ماموریت های جدید را جلوی مامورانش می گذارد

و در سکانس بعد به همسرش نگاه می کند که فقط به خاطر امنیت او مجبور است دیگر با او نباشد . ( آخر فداکاری!)

و آخرین سکانس که ماموریت بعدی را معرفی می کند مهر تاییدیست به تمام استنتاجی که تا به حال مخاطب داشته است

صدای ضبط شده که ماموریت بعدی را معرفی می کند :عصر بخير آقاي هانت ،سي و شش ساعت پيش اختلالي در شبکه ی ارتباطي ارتش پيش اومد و حالا سازمان تروريستي جديدي به نام سنديکا کنترل تقريبا تمامي هواپيماهای بدون سرنشين ارتش رو در دست داره  هدف بعدیتون نامشخصه  و ماموريتتون در صورتي که مايل به انجامش باشيد ....

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس