سلام به نظرم خلط موضوع شده و قوه قضائیه باید حمایت بهتری بکنه ، همین فرمایش جناب اژه ای با این همه تجربه از ایشان بعید بود. خود ایشان در این خبر چند مرحله به دو کلمه " حتی الامکان و حتی المقدور " اشاره کرد . خوب این چه ؟ یعنی یک مامور بعد از شلیک باید طی یک پروسه فقط به دادسرای انتظامی و نظارتی خود این دو کلمه را اثباط کند. حالا بماند شکایت متهم و ... بنظرم عزم جدی تری از مسئولین در حمایت از پلیس که نشان اقتدار و امنیت هر جامعه ای هست لازم و ضروریه .

ای کاش تمام قاتلانی ک مرتکب قتل عمدمیشن بایچشم نگاه کنن. اینقدردنبال نجات قاتلهانباشید. جدوابادخانواده مقتولین را درمیارن ک قاتل راتبرئه کنن. کجای قانون نوشته قاتل ازادبشه وینفردیگه بزارن جای قاتل اصلی بگن قاتل اینهمه وقتی باچشم خودمون قاتل اصلی رادیدم برادرم راکشت. تبانی وپارتی خانواده مقتولین راازدین خداهم بدرمیکنه بس ظلم بزرگیه. الان بگن این قاتل شهیدرنجبرنبوده یکی دیگه بوده چی برسرخانوادش میاد.دقیقااینمدلی شده پرونده ما

دولت ایران فقط در به جزارساندن مخالفان سیاسی زرنگ است و کاری به دزدان و قاچاقچیان و صاحبان جرایم دیگر ندارد حتی گاهی دیده شده که نیروی انتظامی به مردم سفارش نموده که وقتی مورد حمله دزدان واقع می شوید دفاع ننمایید چون دزدان مسلح اند و ممکن است کشته شوید و به نظر می اید که در این ماجرا نیروی انتظامی به توصیه خودش عمل نموده است .

شما نه قانون گذاری نه جزو نیروهای مسلح بهتر این کار رو به نیروهای مسلح و مجلس بسپارید ، وثتی که تمام پلیس و نیروی انتظامی اعتراف میکنن که وقتی طبق همین قانون به مجرم تیراندازی میکنند باید چند سال تو دادگاه بدوند این ادعا چیه که قانون کافیه

بله اجازه داده ولی همکاران شما بعد استفاده پدر مامور رو درمیاره تا بیاد ثابت کنه که شلیک موجه بوده اینقدر اذیتش میکنید که قید اسلحه رو میزنن حتی به قیمت جان شون،جناب اژه ای بنظر من جوگیر شدین که خوب نیست

این قانون درسته ولی متاسفانه بار اثباتی عدم قصور برعهده مامور گذاشته اند.بابااگر تو حین تیراندازی کسی مجروح یا کشته شد این مامور بدبخت باید ثابت کنه که قصوری مرتکب نشده تا اثباتش هم باید بنده خدا توزندان بمونه تا ببینه می تونه اثبات بکنه یا نه.این موضوع دست مامور را بسته.بخدا خیلی از مامورین به محضی که بهشون اطلاع میدن درگیری فلان جاست می ترسند برن به قول خودشون میگن که ما بریم و اگر شرایط طوری شد که مجبور شدیم تیراندازی کنیم بدون شک بازخواست میشیم و اگر کسی هم فوت کرده فضاسازی منفی مردم شروع میشه.نزنیم هم جان خودمون مخاطره میفته.تو اون شرایط شاید نشه قانون بکارگیری را دقیق اجرا کرد.پس بهتره که بعد از عادی شدن شرایط بریم.والله درست هم میگن.چرادردسر برای خودشون درست کنند.شما میدونید چند مامور بخاطر تیراندازی هم اکنون تو زندان هستند.این قانون بکارگیری سلاح باید اصلاح و برای تیراندازی مامور در شرایط بحران تسهیل بشه.و بار اثبات عدم قصور را از مامور خارج کنند.نتیجه اش الان شده جسور شدن مجرمین و ناامنی.پلیس که خوشی خوشی و بدون دستور ایست به مردم عادی تیراندازی نمیکنه که؟حالا اگر به مجرمی تیراندازی کرد و اتفاقی افتاد بیفته.مجرمه باید کور میشد به دستور ایست پلیس می‌ایستاد.حتما خلافی کرده که پلیس دستور ایست داده توجهی نکرده.یه فرد عادی و بدون خلاف که از پلیس فرار نمیکنه.پس یقینا اگر فرار میکنه پس خلاف کرده.حالا ما چرا باید مجرمی که از پلیس فرار کرده و توجهی به ایست پلیس و حتی تیراندازی هوای هم نکرده و در تعاقب اتفاقی براش افتاده،پلیس را بازخواست کنیم؟و همه جا جار بزنیم با پلیسه برخورد سختی میکنیم؟.اگر دنبال امنیت جامعه هستیم اینوباید اصلاح کنیم.چرا که اگرپلیس در برخورد با مجرمین و تبعات منفی بعدی که براش متصور است محتاطانه عمل کرد مجرمان مثل الان جسورتر شده و از پلیس نیز ابایی ندارند و نتیجه اش جامعه به سوی ناامنی سوق داده می شود.بعدمیگوییم فلان جا ناامنه