شنبه شانزدهم اردیبهشت
*روز وفات ام البنین روز تکریم مادران شهدا
روز شنبه مصادف بود با سالروز وفات حضرت امالبنین (س) که بهانه ای شد برای برپایی نخستین کنگره سراسری شعر امالبنین (س)، با حضور سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و برخی شاعران و مدعوین دیگر.
توجه منویات مقام معظم رهبری در دیدار با شعرای آیینی، -زنده نگه داشتن یاد و خاطره اسطورههای صبر و مقاومت، -تولید و ارائه آثار فرهنگی فاخر در حوزه ادبیات عاشورایی و در آخر زنده نگه داشتن یاد مادران عاشورایی از مهمترین اهداف این کنگره بود.
وزیر ارشاد در این نشست، درخصوص تکریم از مادران شهدا در روز وفات حضرت امالبنین (س)گفت: باید به تکریم مادران و همسران شهدا توجه شود و من در همین جا این پیشنهاد را میدهم که روز وفات حضرت امالبنین را به نام روز تکریم از مادران و همسران شهدا نامگذاری کنیم زیرا حضرت امالبنین روحیه والایی داشتند و همان ولایتپذیری ایشان مهمترین خصوصیت حضرت امالبنین بوده است که با انزجار از ظالمان درس بزرگی به همه ما داده است.
*انتقاد علی مطهری از ترجمه ضعیف آثار پدرش
علی مطهری، نماینده مردم تهران در خانه ملت، با حضور در نشست گرامیداشت استاد شهید مرتضی مطهری با اشاره به اینکه شهید مطهری را باید شخصیتی جامع از نظر فکری بدانیم، گفت: "جامع بودن او به این معنی است که ایشان در حوزه فلسفه دارای قدرت تجزیه و تحلیل است و در کنار آن فقیه بزرگی نیز بودند که البته خارج شدنشان از حوزه علمیه قم و رجعتشان باعث شد که این موضوع کمتر دیده شود. در کنار این، شهید مطهری یک متکلم است که البته منظور من از متکلم حضور همزمان علم کلام و فلسفه در اوست.
در زمینه ترجمه کارهای ایشان هم فعالیتهای پراکندهای صورت گرفته است و هر نهادی در هرجا احساس نیاز کرده این آثار را ترجمه کرده است که برخی ضعیف و برخی نیز قابل قبول هستند، اما با این وجود در هر جا که ترجمهای از ایشان رفته است با استقبال زیادی روبرو شده است."
*نظر پروفسور اسلامشناس آمریکایی درباره قرآن سوزی
پروفسور "لیاقت تکیم" استاد اسلامشناسی دانشگاههای دنور آمریکا و مک مستر کانادا در مورد قرآن سوزی اخیر توسط کشیش آمریکایی و هتاکی به قرآن گفت: همه انسانها باید به ادیان دیگر احترام بگذارند و با بردباری و شکیبایی با آنها مواجه شوند.بر این اساس انسانها نباید به کتاب مقدس ادیان دیگر بیاحترامی کنند. قرآن ما را از توهین و ناسزا گویی به سایر انسانهای گناهاکار و بدکار منع و نهی می کند.
* ماجرای خود پسندی رامبد جوان و اخارج از IFilm
«هیچ کس حق ندارد به دلیل اینکه شغل قابل توجهی مثل بازیگری دارد، به دیگران فخر بفروشد اما واقعا استنباط مان این است که چنین اتفاقی نیفتاده است.»
این جمله ای بود که یکی از تحلیل نویسان فرهنگی درباره رامبد جوان و برنامه گپ او نوشت. از نظر او، نوع لحن مورد استفاده برای چنین برنامه ای طعنه زنده، تحقیرآمیز و مغرورانه بود. در تمام طول این برنامه، سه بازیگر در حال طرح موضوعات و نقل خاطراتشان در برخورد با مردم بودند و همواره به شکل متکبرانه ای و کمی متلک گونه، سخن از زندگی خصوصی، عدم آرامش در محیط های عمومی و نیاز به حریم شخصی و اینکه مردم نمی گذارند آنها راحت زندگی کنند می زدند.
در نهایت برنامه این هفته به صورت کاملا ناگهانی از کنداکتور پخش شبکه «آی فیلم» بیرون آمد و از روز سه شنبه که این شبکه برنامه هایش را به صورت زیرنویس اعلام کرد، مشخص شد پنجشنبه این هفته ساعت 21:30 برنامه مستند ستاره های سینمایی با محوریت زندگی خصوصی راما قویدل پخش می شد.
کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فنآوری در مراسم گرامیداشت هفته عقیدتی سیاسی در سپاه که در دانشگاه امام حسین (ع) برگزار شد، با بیان اینکه اختلاط یعنی رفتار و گفتار و نگاه بیشرمانه و بی حد و مرز دختر و پسر به یکدیگر که با مشارکت و همکاری متفاوت است، تاکید کرد: "دانشجویان ما نه تنها در محتوا تقلید کردهاند بلکه مسئله بعدی، مناسبات است، از نظر من مشارکت با اختلاط زن و مرد تفاوت دارد، در کجای اندیشههای امام و مراجع تقلید اختلاط برای پیشبرد اهداف انقلاب و رشد کشور جایز دانسته شده است.
آزادی مطلق در شان چهارپایان است، آزادی یک اختیار است که خدا بر انسان داده و در قبال آن مسئول است ما آزادیم که انتخاب کنیم و این انتخاب بر رفتار و گفتار ما ارزش میدهد.
اگر قرار است دانشگاه همان دانشگاهی باشد که نیروهای منتظر تربیت کند، باید به محتوا و شکل مناسبات آن بپردازیم و آن را بومی کنیم و راهی جز این وجود ندارد. غرب با علوم انسانی و ظواهری که میخواهد در دانشگاه تقلید شود، اعتقادات دینی جوانان ما را نشانه رفته است."
یک شنبه هفدهم اردیبهشت
* آقای کارگردان "بی خبر"در منزل ابدی آرام گرفت
ایرج قادری کارگردان بازیگر و تهیه کننده سینمای ایران در سن 76 سالگی دار فانی را وداع گفت. این بازیگر سینما که سال 1314 در تهران به دنیا آمده بود، شامگاه شنبه درگذشت. او در سالهای اخیر با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد و از فروردین سال جاری در بیمارستان مهراد تهران بستری بود.
قادری طی سالهای فعالیتش در بیش از 70 فیلم به عنوان بازیگر مقابل دوربین رفت. در کارنامه کاری او کارگردانی بیش از 40 فیلم سینمایی نیز دیده می شود. آخرین فیلم این کارگردان «شبکه» نام داشت که همچنان در انتظار نوبت اکران است.
اما نکته قابل تامل در این مورد، این است که پیکر کارگردان فقید سینما در سكوت و بدون هيچ اطلاعرساني در بهشت بي بي سكينه كرج به خاك سپرده شد.
*هوگو؛ فیلمی که شبیه اسکورسیزی نیست
هوگو نه به خاطر جلوه های ویژه اش یا فیلمبرداری شگفت آورش و نه به دلیل قصه ی خاص اش که به دلیل گسستگی و آشفتگی فیلم نامه اش مانند آثار دیگر مارتین اسکورسیزی نیست. داستان محور ثابتی ندارد، قصه خوب شروع می شود و حول محور زندگی هوگو می چرخد با دنیای کودکانه ی او رو به تکامل می رود اما به ناگاه داستانی که می توانست روایتی کودکانه و جذاب باشد تبدیل به یک ادعای روشنفکرانه می شود به طوری که دیالوگ های فلسفی از زبان هوگو پسر بچه ده ساله ابراز شده و قصه راهش را عوض کرده و به یک فیلم تبلیغاتی برای تاریخ سینما تبدیل می شود. از یک سوم ابتدایی فیلم به بعد بار فانتزی شخصیت ها آنقدر زیاد می شود که به باور پذیری قصه ضربه می زند؛ به عبارت بهتر داستان فیلم نه آنقدر فانتزی است که مورد توجه مخاطب کودک و نوجوان قرار بگیرد و نه شخصیت ها آنقدر جدی و یا سمبلیک هستند که مخاطب بزرگسال را به خود مشغول دارد، بهتر است بگوییم که فیلم جدید مارتین اسکورسیزی بیشتر به کار شاگردان کودکستان انتلکتوئلیسم ابتدای قرن بیستم می آید.
آثار اسکورسیزی تا به حال و تا به این اندازه به روایت های یهودی سینمای غرب تنه نمی زد. اگر چه در فیلم "جزیره شاتر" مارتین اسکورسیزی اشاره ای مستقیم به آشویتز و هولوکاست دارد اما این اشاره بیش از هر چیزی به نوعی کنایه شبیه است با این همه فیلم جدید مارتین اسکورسیزی را می توان فیلمی با روایتی توراتی دانست.
*بازیگر سابق ایرانی به استخدام BBC درآمد
"زهرا امیرابراهیمی" بازیگر سابق سریال های تلویزیونی در ایران، از چندی قبل و پس از مصاحبه با شبکه بی بی سی فارسی، به استخدام این شبکه در آمده و همکاری خود را به عنوان گزارشگر با BBC آغاز کرده است.
گفتنی است که امیرابراهیمی در پاریس اقامت دارد.
* وقتی پنجشنبه به کام دانش آموزان شد
تعطیلی پنجشنبه مدارس از دبستانها و به صورت آزمایشی در سال تحصیلی گذشته آغاز شد و در نهایت از سال تحصیلی جاری، تمام دبستانها در روزهای پنجشنبه تعطیل شدند. به رغم اینکه این طرح با مخالفتهای بسیاری روبرو شد اما آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه این طرح در جهت استحکام خانوادههاست، تقویت انگیزه و نشاط دانشآموزان برای فراگیری بیشتر دروس، گسترش فعالیتهای پرورشی و فوق برنامه برای رشد همه جانبه تربیتی دانشآموزان و انطباق بیشتر برنامههای آموزشی و تربیتی با شرایط سنی و ویژگیهای روانی دانشآموزان را از اهداف این طرح عنوان کرد.
پس از تعطیلی دبستانها، آموزش و پرورش به سراغ مدارس راهنمایی و متوسطه رفت و عنوان شد که مدارس یکنوبته میتوانند در صورت تمایل و با هماهنگی مدیر مدرسه و منطقه، روزهای پنجشنبه تعطیل شوند.
*تئاتر طنز با طعم شوخیهای رکیکجنسی
نمایش "ازدواج در قهوهخانه" به کارگردانی بهزاد محمدی که این روزها اجرا میشود و با جرأت میتوان از استفاده از نام تئاتر برای آن خودداری کرد، اثری است که پایه اصلی اجرای فیالبداهه آن بر شوخیها رکیک جنسی است.
شوخیهای رکیکی که افرادی که با نام بازیگر در آن حضور دارند علاوه بر بیان کلمات رکیک و ادبیات ناپسند از حرکات فیزیکی نامناسب نیز برای پر رنگتر شدن این شوخیهای جنسی استفاده میکنند و در مقابل خانوادهها و مخاطبانی که گمان میکنند به تماشای اثری نمایشی نشستهاند، با آب و تاب انجام میدهند.
عجیب است فردی که از رکیکترین شوخیهای جنسی و ادبیات مستهجن برای خنداندن حاضران در سالن بهره میبرد چگونه خود را در جایگاهی میبیند که بتواند جمعی را به درستی نصیحت کند؟ نکته این است که گویا گروه خود نیز میداند عملکردش غیر اخلاقی است زیرا در زمان اجرای این اثر هجو، جوانانی به عنوان مراقب مدام به ردیفهای مخاطبان سرک میکشیدند که مبادا فردی صدا یا تصویری از این اثر را ضبط کند.
این وضعیت باید مشخص شود که کدام نهاد یا سازمانی به چنین اثری مجوز اجرا داده است. نکته جالب این است که بهزاد محمدی در گفتگویی با یکی از رسانههای رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای همکاری و صدور مجوز اجرای اثر خود تقدیر و تشکر کرده بود.
دوشنبه هجدهم اردیبهشت
*اگر سینما فاسد باشد...
تا کنون چندین تن از بازیگران مطرح سینما و تلیوزیون در مورد فساد سینما اضهارات ضد و نقیظی مطرح کردند. و حالا نوبت به يكتا ناصر رسید تا نظر خودش را بيان کند.
برخی از مهمترین قسمتهای صحبت خانم بازیگر به شرح زیر می باشد:
-فضاي سينماي ما مستثني از ساير بخشهاي جامعه نيست و بدون ترديد اين مسائل در تمامي اصناف وجود دارد و نبايد اين موضوع را به كل جامعه هنري تعميم داد.
-هرچند خوب و بد در همه قشرها و مشاغل وجود دارد،ولي اگر روزي احساس كنم؛ فضاي سينماي ما غيرقابل تحمل است بطورحتم اين محيط را ترك خواهم كرد.
-فقط كساني در اين عرصه ماندگار خواهند شد كه اخلاق و فرهنگ را سرلوحه كار خود قرار داده و با تحمل سختيهاي اين مسير،با جان و دل براي رشد سينماي ايران زحمت ميكشند.
-يكي از مشكلات سينماي ما،حضور انگشت شمار افرادي است كه هيچ گونه سابقه اجرايي و پيش زمينهاي در اين حوزه ندارند و اين امر به بدنه سينماي ما لطمه جدي وارد خواهد كرد.
گشت و گذاری مفصل در نمایشگاه کتاب
حالا که چند روزی از برپایی نمایشگاه کتاب می گذرد، می توان درباره چندو چون برگزاری این برنامه، از کیفیت آثار معرفی شده تا استقبال مخاطبان چند خطی به صورت مختصر و جمع و جور نوشت:
*بازه 10 روزه بازدید از نمایشگاه فرصت خوبی است برای بده بستان مسئولان ریز و درشت؛ یکی از غرفه آن یکی بازدید میکند و فردایش این یکی بازدید آن را پس میدهد. این عکس بزرگ آن را در نشریه داخلی سازمانش میزند و صحبتهایش را عین در و گوهر چاپ میکند چون مطمئن است آن هم عکس و صحبتهای این را در نشریهاش خواهد زد.
*پرمخاطبترین غرفه نشر افق بود که کتاب «قیدار» رضا امیرخانی را داغ داغ به فروش می رساند. این روزها مردم برای امضا گرفتن از امیر خانی صف می کشند البته وقت هایی که به نمایشگاه می آید. این شلوغی به حدی بود که گاه راهرو را هم بند میآورد و دو، سه نفر از عوامل انتظامات نمایشگاه بیسیم به دست تلاش میکردند زن و مرد را جدا و راهرو را باز کنند.
*در بخش بینالملل چند غرفه هم بود که البته فعالیت فرهنگی در آنها دیده نمیشد؛ منظور عرضه کتاب است. در یکی از این غرفهها انواع قهوه خارجی به فروش گذاشته شده و در غرفهای دیگر انواع نوشابههای ایرانی. هر دو محصول هم با تخفیف نمایشگاهی!
*شاید غرفه «دیدار» غریبترین غرفه نمایشگاه باشد. در این غرفه برندگان جوایز مختلف - کتاب سال، کتاب فصل، جایزه جلال آلاحمد، جایزه پروین و غیره - دعوت میشوند تا گپ و گفتی حضوری با مخاطبان و خوانندگان کتابهایشان داشته باشند، اما نه از مخاطب خبری هست و نه از خوانندهای.
*ترخیص رضا ایرانمنش از بیمارستان
رضا ایرانمنش رضا ايرانمنش متولد سال 1346 در جيرفت کرمان است.وي ليسانس بازيگري از دانشکده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران و فوق ليسانس کارگرداني از دانشگاه تربيت معلم را دارد. از آثار ماندگار او ميتوان به فيلمهاي دکل ساخته عبدالحسن برزيده و سجاده آتش احمد مرادپور اشاره کرد. وي براي فيلم سجاده آتش نامزد بهترين بازيگر نقش اول مرد در جشنواره فيلم فجر شده است.حضور وي در فصل دوم سريال موفق «داستان يک شهر» اصغر فرهادي نيز بخشي از کارنامه اوست. وي هم اکنون يک تله فيلم به نام "فرزند پارس " به سفارش شبکه دو سيما آماده پخش دارد و فيلمنامه جديدي هم دغدغه حرفه اي اين روزهاي اوست.بازيگر سجاده آتش چندي پيش بر اثر عوارض ناشي از گاز خردل و اعصاب، براي چندمين بار به کما رفت و به بيمارستان منتقل شد.
این بازیگر روز دوشنبه با به دست آوردن بهبودی نسبی از بیمارستان مرخص شد.
*مجری جنجالی باز هم دسته گل به آب داد
فرزاد حسنی، مجری تند و تیز رادیو و تلیویزیون 10 اردیبهشتماه در جشنواره تقدیر از کارآفرینان شیراز، به زبان طنز و مطایبه، مردم این شهر را شهروندانی خوابآلوده خطاب کرده بود. این شوخی نه چندان مودبانه آقای هنرمند اما با واکنش شدیدی از سوی مردم خوب شیراز مواجه شد.
بهمن پگاه راد، روزنامهنگار و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در اینباره گفت: "ایشان در این برنامه چندین بار مردمان شیراز را مورد توهین و تحقیر قرار داد و آنها را به افرادی بیکاره و لمپن تشبیه کرد.در همان مراسم هم اعتراضاتی در سالن برگزاری صورت گرفت و به آقای حسنی گوشزد شد که شما در یک جلسه جدی حضور دارید و این سخنانی که بیان میکنید، خلاف عرف است. حسنی هم اعلام کرد که من سخنانم را در قالب طنز بیان میکنم. استان فارس از نظر نویسندگان، ادبا و علما همیشه زبانزد بوده است بعد آقای حسنی هنگامی که میکروفن روی سن میافتد، میگوید این میکروفن هم مثل شیرازیها خواب است. جالب است که من طی سالها فعالیت روزنامهنگاریام بسیاری از خبرها را در مسیرم تا دفتر روزنامه و پیادهروها تنظیم کردهام. مواقعی پیش میآمد که خبرنگار آنقدر مشغول کار بود که نمیدانست ساعت چند است و چه موقعی از روز است. چنین افرادی در شیراز زیاد هستند. کسبه شیرازی کمی دیر مغازههای خود را باز میکنند چون تولیدگر نیستند، ولی تعمیم دادن این قضیه و چنین استنباطی که شیرازیها تنبل و بیکار هستند و همیشه در حال استراحت هستند قضاوت نادرستی درباره این مردم است.
*خاطرات عکاس خاصترین تصاویر حلبچه
گاهی یک عکس میتواند به اندازه یک مقاله چندین صفحهای گویا و ناطق باشد و به سمبل یک رویداد بدل شود.«احمد ناطقی» عکاس پیشکسوت ایرانی از اولین کسانی بود که در نخستین ساعات بمباران شیمیایی حلبچه وارد این منطقه شد و عکسهای منحصر به فرد و تکاندهنده او از این فاجعه بشری، نقش بسیار مهمی در جهانی شدن این رویداد ضد انسانی داشت.
-اصطلاحی در بحث ژورنالیستی هست با عنوان «شانس حضور» که بر اساس برنامه قبلی اتفاق نمی افتد . بسیاری از عکسهای مهم دنیا هم بر اساس همین شانس حضور اتفاق افتاده است. یعنی جایی حاضر هستید و قرار نیست اتفاقی بیفتد اما می افتد. ما در عملیات والفجر 10 طبق روال طبیعی که در هر عملیات حاضر می شدیم، برای عکاسی حضور داشتیم، شبی که ما رسیدیم اعلام کردند حلبچه آزاد شده است و ما رفته بودیم که از حلبچه آزاد شده عکس بگیریم، روز بعد وقتی وارد شهر حلبچه شدیم در همان زمان بمباران شیمیایی در حال وقوع بود در حالی که ما از آن بی خیر بودیم و این شانس حضور بود.
-ما اول نمی دانستیم که بمباران شیمیایی است. وقتی وارد شهر حلبچه شدیم، شهر را بمباران می کردند و ما هم مشغول عکاسی از شهر بودیم، وقتی به محل اصلی فاجعه رسیدیم. دختربچه ای را دیدم که روی زمین افتاده بود، به سراغش رفتم و گرد سفیدرنگی را که تصور می کردم ناشی از انفجار بمب در یک مصالح فروشی باشد، از روی صورتش پاک کردم، او را بغل کردم و کنار دیوار نشاندم و بعد از او عکس گرفتم. بعد از آن بود که دیدم بچههای گروه ما که شامل سعید صادقی به عنوان عکاس و دو خبرنگار دیگر بودند، ماسک به صورتشان زدند، من هم خواستم ماسک بزنم، اما دیدم اگر ماسک بزنم دیگر نمیتوانم عکاسی کنم، بنابراین از ماسک استفاده نکردم و شروع به عکاسی کردم.
-اگرکسی مرده است خوب باید عکاسی کرد،گاهی یک نفر را میتوان نجات داد و به او کمک کرد، خوب طبیعی است که باید برای نجات او تلاش کنیم و این مغایرتی با عکاسی کردن در همان شرایط ندارد،گاهی هم با انتشار عکسها میتوان به نجات انسانها بیشتر کمک کرد،باید دید عقلانیتر و انسانیتر کدام است.
-تصورش خیلی ساده نیست، لطف خدا بود که توانستم در برابر این صحنههای دردناک مقاومت کنم و عکس بگیرم. دیدن بچه ای که در حال فرار کردن از واقعهای است که نمیداند چیست، مادری که فرزندش را بغل کرده است و در حال فرار گوشهای افتاده است و موارد بیشماری از این دست، حتی تصورش هم انسان را آزار میدهد. من ماجرای واقعی آن وانت و مردمی که سوار آن بودند را تازه سه سال است که فهمیدهام. یکی از بازماندگان همان واقعه می گفت: «حدود 40 نفر سوار این وانت شده بودند تا از مهلکه فرار کنند اما چون در مرکز اصلی بمباران بودند، زیاد دوام نیاوردند و یکی یکی میمردند و از پشت وانت به پایین پرت میشدند ، تا این که خود راننده هم که به دلیل حفاظ کابین، دیرتر مصدوم میشود و وانت متوقف میشود.
-در رسانههای ما همان زمان هم مرسوم نبود که به شکل حرفهای عکسها در مطبوعات چاپ شود، آن زمان یک یا چند تصویر از حلبچه با کیفیتهای نامناسب در روزنامههای داخلی منتشر شد. در مطبوعات خارجی هم یک عکس بسیار بزرگ از حلبچه را دیدم که در روزنامه دیلی تلگراف چاپ شده بود، البته از طریق ستاد تبلیغات جنگ هم یکی دو تا از این عکسها به صورت پوسترهای بزرگ به 5 زبان مختلف منتشر شد که در کشورهای مختلف به نمایش درآمد و انعکاس بسیار خوبی داشت. اما بر اساس سانسوری که در تمام دنیا وجود دارد هنوز هم اجازه نمیدهند که این اتفاق پر رنگ شود،در رسانه های داخلی هم که خیلی به عکس توجهی نمیشود.
سه شنبه نوزدهم اردیبهشت
*هراس یهودیان مغرض و مسیحیان صهیونیست از ظهور امامت شیعه
شنبه نهم اردیبهشت تری جونز کشیش افراطی برای نوبت دوم قرآن را آتش زد و ما را که این موجود منفور را به سرعت فراموش کرده بودیم دوباره هوشیار کرد. او هدف خود را جلوگیری از گسترش اسلام در جهان عنوان کرده است. تصاویر این آتش سوزی به طور زنده از شبکۀ اینترنت پخش میشد. او به همراه بیست نفر دیگر همچنین تصویری را که میگفتند شمایل پیامبر اسلام است را نیز آتش زدند، همچون تیری در تاریکی افکندن. اما آیا این اعمال تاثیری بر پیشرفت اسلام در سراسر جهان دارد؟
انقلاب اسلامی تهاجم فرهنگی خود را از سی و سه سال قبل آغاز کرده است. به زودی وقت آن میرسد که یهودیان مغرض، مسیحیان صهیونیست و نومحافظه کاران امریکایی که این وضع آشفتة امروز جهان را بدل از بهشت مطلوب خود ساخته و در صدد حفظ آن هستند، سر از پیلة خود در آورند و آفتاب امامت شیعه را ببینند که ظهور کرده است.
*با نماینده قلابی خدا آشنا شوید
یک خالکوبی عجیب و ویژه ، شناسایی این خانم خلافکار را برای پلیس راحت کرده است. جمی کالوی 33 ساله کلمه "خداوند" را روی پیشانی اش تاتو کرده است و با انتشار تصاویرش در اینترنت خود را نماینده خدا نامیده است و به این جرم تحت تعقیب پلیس بود. وی تاکنون دوبار به جرائم مختلف تحت پیگرد بوده است که به خاطر این تاتوی ویژه و دندانهای فلزی اش خیلی زود پیدا و دستگیر شده است.
*روایت جهانگیر الماسی از پارتی بازی و شانس در سینما
جهانگیر الماسی درخصوص كارگاههاي آموزش بازيگري مطالب جالبی را بیان کرد که برخی از مهمترین قسمت های صحبتش در ادامه تقدیم حضورتان می شود:
-در سالهاي اخير علاقه شديدي در ميان جوانان جامعه براي حضور در عرصه بازيگري به چشم ميخورد و اين امر باعث شده افرادي سودجو با وعدههاي واهي و پوچ از اين آب گل آلود ماهي بگيرند.
-جوانان بدون كوچكترين شناخت و علاقهواقعي، به هنر بازيگري روي ميآورند و هدف اغلب آنها هم از حضور در چنين كلاسهايي ستاره شدن در سينماست.
-وقتي بسياري از بازيگران مشهور بدون هيچ تحصيلات مرتبط در بازيگري و به واسطه داشتن شانس يا معرف يا خانوادههاي درجه اول سينماي خود وارد اين عرصه شدهاند؛ميتوان نتيجه گرفت ثبت نام در يك كلاس بازيگري به هيچ وجه تضميني براي ورود به دنياي سينما نيست.
-آموزشگاهها فقط باعث ايجاد بازار كاذب عرضه و تقاضا شده است و بدون شك براي بازيگر شدن كلاسهاي بازيگري تنها شرط كافي نيست و موفقيت و عدم موفقيت يك مرد در اين حرفه در مرحله اول به تلاش خود شخص بستگي دارد.
*شیاطینی که از قاب تلویزیون شما بیرون می آیند!
در چند سال اخیر، آموزههای ماورایی و تفکرات آخرالزمانی تحت اندیشه آرماگدون به روشنی در سینمای هالیوود و تحت حمایت صهیونیسم دیده میشود. غیر از فیلمهایی که با سیاستهای کلّی حاکم بر هالیوود تولید میشوند، فرقههای شیطانگرا نیز خود اقدام به تولید فیلمهای سینمایی با محوریت شیطان و شیطانپرستی کردهاند.
فیلمهایی از قبیل «هریپاتر»، «جنگیر»، «طالع نحس (3،2،1)» و «ارباب حلقهها» با هدف القای ترس در ذهن و قلب مخاطب نسبت به شیطان و بزرگنمایی قدرت او ساخته شدهاند. در فیلمهای «کنستانتین» و «طالع نحس 4 و 5» شیطان قویتر از خدا ظاهر میشود، به طوری که روحیه تسلیم و فروتنی در برابر شیطان به جان مخاطب رسوخ میکند، القای ترس در دل انسان و ناامید کردن وی از آینده، به وسیله رسانه پر نفوذی همچون سینما، میتواند برای آنان که به دامان ادیان الهی پناه نیاوردهاند، فرصتی ذهنی ـ روانی ایجاد کند تا برای مقابله با آینده تاریک بشریت به نیروی دیگری پناه ببرند یا راهی برای خضوع و کنار آمدن با نیروهای اهریمنی پیدا کنند.
*5 «باید» حوزه کتاب از زبان رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی در حاشیه بازدید از نمایشگاه کتاب تهران ضمن بیان نکات مهم و راهبردی، 5 راهکار اصلی و مهم حوزه کتاب در شرایط کنونی را برشمردند. این موارد عبارتند از:
-ببهگونهای برنامهریزی شود که فضای کتابخوانی در کشور توسعه و تعمیق پیدا کند. باید با یک برنامهریزی دقیق و تعیین اهداف مرحلهای در هر سال، همگام با برگزاری نمایشگاه کتاب و افزایش جمعیت بازدیدکننده، در فضای کتابخوانی کشور نیز پیشرفت چشمگیری به وجود آید. این ارزیابی نشان خواهد داد که آیا هر دوره نمایشگاه کتاب از نظر محتوا، نسبت به دورهی قبل، تغییر و رشد داشته است یا خیر.
-وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید با کمک دولت، این موانع، بهویژه موضوع گرانی کاغذ را برطرف کند. مهمترین تولید ملی، تولید امتداددار است و با برطرف شدن مشکلات کارخانههای کاغذ، قطعاً راه برای کتابخوانیِ بیشتر و ارزان شدن قیمت کتاب باز میشود.
-دولت باید زمینهای فراهم کند تا تولیدات خوب کتاب در کشور از جمله در بخشهای مذهبی، تاریخی، ادبیات و علوم، به زبانهای مختلف ترجمه و در معرض دید جهانیان قرار گیرند.
-یکی از کارهای ضروری در چرخهی تولید و عرضهی کتاب، ساماندهی توزیع و ایجاد فروشگاههای زنجیرهای کتاب است.
*به امید روی که کاغذ مفتی به ناشران بدهند
این هفته با صحبت های دلنشین یک هنرمند ارزمند همراه بود.
سیدعلی موسوی گرمارودی محقق، پژوهشگر و مترجم در حاشیه حضورش در بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گفت: "به نظرم یکی از راههایی که کتاب را در جامعه ما نهادینه میکند، همین نمایشگاه کتاب است. البته قبل از این عامل، مساله دیگری وجود دارد و آن این که ابتدا کاغذ را به طور رایگان در اختیار ناشران قرار بدهند یا یارانه وسیعی تا حدود 60 درصد برای آن در نظر بگیرند. دوم این که سانسور ان شا الله از بیخ و بن برداشته شود.
منظورم همان ممیزی است که امیدوارم از ریشه برداشته شود یا بعد از انتشار کتاب اعمال شود. فکر نمیکنم هیچ ناشری در ایران داشته باشیم، که آنقدر فرومایه باشد که بخواهد فقط برای مسائل غیراخلاقی کتاب چاپ کند. بنابراین به نظرم سانسور کتابها یک اتفاق نادرست در کشور ما است. این موضوع برای کشوری که مدعی است پایههای انقلابش فرهنگی است، شایسته نیست. به نظرم فواید نبودن سانسور و ممیزی، خیلی بیشتر از فواید بودنش است."
چهارشنبه بیستم اردیبهشت
*نظر جالب آقای منتقد درباره قلادههای طلا
مسعود فراستی عصر سهشنبه در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامی رشت رفت و در مورد مباحث سینمایی مثل همیشه مباحث جنجال برانگیزی را مطرح کرد:
-بنده مخالف سینمای شعاری هستم اما اگر قرار باشد بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنم از فیلم ضد ملی و ضد دینی دفاع نمیکنم.
- فیلم «گشت ارشاد» نیز برخلاف عقیده برخیها خوب است زیرا اگر فیلمسازی نتواند حرفهایش را در فیلم بزند حرفهایش باد هوا میشود. گشت ارشاد فیلم خوبی بود که نباید پایین کشیده میشد و وقتی ما به نقد اعتقاد نداریم از سینما میترسیم و فیلم را پایین میکشیم اما اگر به نقد ایمان بیاوریم از سینما نمیترسیم بلکه آن فیلم را نقد میکنیم.
-سینما مانند ادبیات نیست که بتوان در آن عشق و مرگ را توصیف کرد بلکه تنها میشود عاشق و مرده را به تصویر کشید.
-فیلم «قلادههای طلا» چند نکته مثبت داشت. کنترل جمعیت در خیابانها از سطح فیلم بسیار جلوتر بود و فیلم قصه پلیسی خیلی خوبی را توجیه کرده بود و اینکه نقد خوبی هم داشت زیرا به خوبی نفوذ در وزارت اطلاعات را هم نشان میدهد.
-بنده با تمام فیلمها مخالف نیستم بلکه با برخی از آنها که همه دوست داشتند مخالف بودم مانند «یه حبه قند»، «سعادتآباد»، «جرم» و «جدایی نادر از سیمین»، اما از فیلمهایی مانند «طلا و مس» دفاع میکنم.
* "روزهای زندگی" شیخ طادی به روی پرده رفت
اکران فیلم سینمایی «روزهای زندگی» ساخته «پرویز شیخطادی» و تهیهکنندگی «سعید سعدی» از روز سه شنبه در سینماها آغاز شد.
بازيگران: حمیدفرخ نژاد، هنگامه قاضیانی، آرینه سوکیاسیان، کریم اکبری مبارکه
خلاصه داستان فيلم:
پنجاه کیلومتر دورتر از خط مقدم چند پرستار متخصص زن و مرد که مسئول تیم پزشکی دکتر امیر علی و همسرش ناهید در این بیمارستان مشغول اند؛ فشار دشمن شدید است و بیمارستان از هر سو زیر آتش و هجوم هواپیما و تانکها و نیروهای عراقی هست بسیاری از پرستاران مجروح و فرصت ترک و خروج از محاصره را میابند اما امیر علی در اثر انفجار نابینا می شود امیر علی و ناهید در موقعیتی قرار می گیرند که تا کنون تجربه نکرده اند این نابینایی امیر علی او را به بصیرتی قلبی و روحی می کشاند و به حقایق هستی بینا شده و...
سینماهای استقلال، آزادی، فرهنگ، پردیس ملت، ایرکه ایرانیان، پردیس زندگی، صحرا، فلسطین، شکوفه، ماندانا، تماشا، حافظ، راگا، کیان، نیاوران و سینماهای شهرستانهای اصفهان، مشهد، شیراز، رشت، تبریز، کرمانشاه و کرمان از جمله سینماهای نمایشدهنده فیلم «روزهای زندگی» است.
*ورود"ارتباط عاطفی"به مدارس با حاجی بابایی
فاطمه قربان، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش درباره این که اگر در نظام "دوری" بین دانشآموز و معلم رابطه احساسی مناسبی ایجاد نشود، 3 سال تحصیل دانشآموز با این معلم، چه صدماتی خواهد داشت موارد مهمی را مطرح کرد:
-قبل از بحث آموزش، در دوره تربیتی باید یک رابطه عاطفی مناسب بین معلم و دانشآموز ایجاد شود و تا این رابطه عاطفی ایجاد نشود، اصلاً آموزشی انجام نمیشود و نمیتواند اثرگذاری مثبت داشته باشد.
-اگر بنا به هر دلیلی دانشآموز خیلی تمایل نداشت تا با معلم کلاس اول، مقطع بالاتر را بگذارند، امکان تغییر کلاس وجود دارد و قطعاً این فرصت را از دانشآموز نمیگیریم چون برای ما اولویت بحث تربیتی در ابتدایی است.
-نخستین گام، ارتباط عاطفی است که دانشآموز با معلم برقرار میکند و بعد مسائل تربیتی و آموزشی انجام میشود.
*ماجرای هفت، یک جیرانی و یک فراستی
در این هفته شاید مهمترین اتفاق در حوزه فرهنگی موضوع تعطیلی یا تعویض مجری هفت بود.
پس از جنجال های برنامه هفت در هفته های اخیر خبر رسید که قرار است تغییرات گسترده ای در این برنامه صورت بگیرد. اول بحث تعطیلی موقت برنامه مطرح شد. بعد از آن شایعه تعویض مجری برنامه قوت گرفت و چند گزینه احتمالی هم به جای جیرانی برای اجرای این برنامه معرفی شدند.
در این میان 4 اتحادیه بزرگ دانشجویی کشور در واکنش به تعطیلی برنامه "هفت" نامهای را خطاب به عزتالله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیما نوشتند و مخالفت خود را با تعطیلی این برنامه مطرح کردند.
مدتی بعد نام نادر طالبزاده بعنوان یکی از گزینههای جدی اجرای برنامه "هفت" مطرح شد. گزینهای که به دلیل سابقه اجرای برنامه زنده "راز" از شبکه چهار که در مقطعی توانست نظر مثبت برخی رسانهها را به سمت خود جلب کند.
در حال حاضر هم موضوع تعطیلی برنامه هفت و هم موضوع رفتن فریدون جیرانی از طرف مسئولان صدا و سیما تکذیب شده و قرار است برنامه به روال عادی خود ادامه بدهد.
این هفته، از لحاظ فرهنگی بسیار پربار بود. آثار و اقلام مهم و تاثیر گذاری در روز شنبه از برزگان فرهنگ و ادب این مرز بوم معرفی و منتشر شد.
/دانش نامه فرهنگ فاطمی
این دانشنامه پنج جلدی دارای ساختار موضوعی و مشتمل بر 120 مدخل کلی و حدود 10 هزار مدخل فرعی است که در سه بخش تاریخ و سیره حضرت فاطمه(س) به مثابه الگوی عینی زن مسلمان، تحلیل و بررسی علمی و نظری مباحث مربوط به حقوق زن و هویت و منزلت خانواده و تبیین مباحث فلسفی، اعتقادی، اخلاقی و عبادی با استناد به گفتار حضرت زهرا(س) تنظیم شده است.
/رونمایی از تمبر و تندیس ربع قرن جهاد فرهنگی
مراسم رونمایی از تمبر و تندیس ربع قرن جهاد فرهنگی با حضور بهمن دری معاون فرهنگی وزیر ارشاد در سالن ربع قرن جهاد فرهنگی بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.
/انتشار اثر جدید آیت الله صافی گلپایگانی
این کتاب دارای 14 فصل با عناوین خداشناسی؛ عدل الهی؛ نبوّت امامت و مهدویت؛ جهان پس از مرگ؛ معارف قرآنی؛ معارف روایی؛ ادعیه و زیارات؛ مسائل اجتماعی اسلام؛ تربیت دینی؛ فلسفه احکام؛ ادیان، مذاهب و فرق و تاریخ است.
/ساخت سریال زندگی شهید مطهری
معاونت سیما در سالروز شهادت استاد مطهری و روز گرامیداشت مقام معلم، مجموعه تلویزیونی شهید مرتضی مطهری را در دستور کار تولید سریالهای الف ویژه قرار داد. تولید این مجموعه فاخر در راستای برنامهها و سیاستهای سیما برای بازخوانی زندگی شخصیتهای انقلاب اسلامی و مفاخر تاریخی است.
/رونمایی از نخستین تمبر فرهنگ دانشجویی
از نخستین تمبر فرهنگ دانشجویی و مهندسی فرهنگی در همایش ملی فرهنگ دانشجویی و مهندسی فرهنگی رونمایی شد.
/حکیم فردوسی جلوی دوربین می آید
مدیرکل طرح، برنامه و نظارت معاونت سیما با اشاره به اینکه اولویت این معاونت در تولید آثار الفویژه فیلمنامههای تاریخی است، گفت: در خصوص شاهنامه فردوسی، بحث ورود اسلام به ایران و بحثهای جدی سردار ایرانی و جنگجوی مسلمان مورد توجه قرار گرفته که هنوز در مرحله طرحاولیه است.