به گزارش مشرق به نقل از مهر، وزیر کشور و جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی، فرمانده نیروی انتظامی و جمعی از فرماندهان و کارکنان این نیرو ظهر امروز ( یکشنبه) با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند، این دیدار با حواشی همراه بود که از نظر خوانندگان می گذرد.
در هوای بهاری امروز که روح و روان هر جانداری را به لطف نوازش می کند، حسینیه امام خمینی میعاد گاه سبز پوشان نیروی مخلص و فداکار انتظامی با رهبر معظم انقلاب است.
از خیابان آذربایجان به سمت حسینیه می روم، دل عاشقان ولایت را ترنم رخسار مولا و مقتدایمان آکنده کرده و در چهره فرماندهان ارادتمند این نیروی خدوم، شوق زاید الوصفی مشاهده می شود .
تقریبا یک ربع مانده به ظهر شرعی تا صدای موذن فضای اطراف را عطر آگین کند . از دور شمیم حضور رهبرم مشام جانم را می نوازد . دلم برای دیدارش تنگ شده و هرلحظه انتظار می کشم تا به حسینیه امام برسم .
در اطراف درب ورودی حسینیه جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی سر دار و سرتیپ و سرهنگ و... با کمال اخلاص و از سر هم دلی و یک رنگی ایستاده اند و منتظرند تا به حسینیه وارد شوند . از درب مجاور وارد می شوم .
انگار بناست نماز جماعت توسط آقا اقامه شود. امروز یکی از روزهایی است که برای رسیدن وقت نماز و استفاده از فیض این سعادت لحظه شماری می کنم.
حسینیه را حضور سبز پوشان و فرماندهان ارشد نیروی انتظامی بهاری کرده و منتظرند تا سرو دل آرای فاطمه هم میهمان این گلستان شود .
سجاده ای به رنگ سفید پیشاپیش صف نماز گزاران پهن است . و عزیزان نیرو فارغ از درجه و مقام، صف اندر صف نشسته اند.
صدای موذن تلاقی زیبا و به یاد ماندنی را با صدای باران دارد که از پشت دیوار حسینیه شنیده می شود . عطر وعبیر بهار و بوی باران مشام همه را پر کرده است .
یکی از فرماندهان همه حضار را برای تشریف فرمایی حضرت آقا آماده می کنند " برادران محترم لطفا آماده باشند " حاضران کم کم به پا خواسته و منتظر آقا می ایستند . آقا وارد می‌شوند . فرمانده "خبر دار" حالا همه دست گرفته و نظم شوق انگیزی چشم نواز شده و آقا در پاسخ به فرماندهی میدان آزاد باش می دهند و با ذکر صلوات همه آماده اقامه نماز می شوند .
من که جایی برای ایستادن ندارم با زحمت خودم را کنار یکی از سرداران ناجا جا می‌دهم و تکبیره الاحرام را گفته و قامت می‌بندم .اینجا هم تساوی در تبعیت از امام ظهور و بروز می کند .
نماز را به امامت آقا اقامه می‌کنیم و آقا به جایگاه تشریف آوردند . فضایی بسیار صمیمی و شوق انگیز در اطراف صندلی حضرت آقاشکل می گیرد . حالا دیگر هیچ درجه و مقامی نمی تواند با رابطه عاشق و معشوق برابری کند .
فرماندهان ارشد نیرو عاشقانه اطراف جایگاه آقا حلقه زده اند و آقا با تبسمی روح نواز به ابراز احساسات آنان و جانبازان و روحانیونی که در جلسه حضور دارند پاسخ می دهند و در ادامه و طی سخنانی کوتاه از زحمات بی دریغ آنان در تامین امنیت مردم قدردانی نموده و آنان را نسبت به وظیفه خطیری که بر عهده دارند بیش از پیش آگاه می کنند.
فضای معنوی و بی تکلفی است و من کمتر انتظار چنین فضایی را داشتم . اما انگار میان عاشق و معشوق رمزیست.
در هوای بهاری امروز که روح و روان هر جانداری را به لطف نوازش می کند، حسینیه امام خمینی میعاد گاه سبز پوشان نیروی مخلص و فداکار انتظامی با رهبر معظم انقلاب است.
از خیابان آذربایجان به سمت حسینیه می روم، دل عاشقان ولایت را ترنم رخسار مولا و مقتدایمان آکنده کرده و در چهره فرماندهان ارادتمند این نیروی خدوم، شوق زاید الوصفی مشاهده می شود .
تقریبا یک ربع مانده به ظهر شرعی تا صدای موذن فضای اطراف را عطر آگین کند . از دور شمیم حضور رهبرم مشام جانم را می نوازد . دلم برای دیدارش تنگ شده و هرلحظه انتظار می کشم تا به حسینیه امام برسم .
در اطراف درب ورودی حسینیه جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی سر دار و سرتیپ و سرهنگ و... با کمال اخلاص و از سر هم دلی و یک رنگی ایستاده اند و منتظرند تا به حسینیه وارد شوند . از درب مجاور وارد می شوم .
انگار بناست نماز جماعت توسط آقا اقامه شود. امروز یکی از روزهایی است که برای رسیدن وقت نماز و استفاده از فیض این سعادت لحظه شماری می کنم.
حسینیه را حضور سبز پوشان و فرماندهان ارشد نیروی انتظامی بهاری کرده و منتظرند تا سرو دل آرای فاطمه هم میهمان این گلستان شود .
سجاده ای به رنگ سفید پیشاپیش صف نماز گزاران پهن است . و عزیزان نیرو فارغ از درجه و مقام، صف اندر صف نشسته اند.
صدای موذن تلاقی زیبا و به یاد ماندنی را با صدای باران دارد که از پشت دیوار حسینیه شنیده می شود . عطر وعبیر بهار و بوی باران مشام همه را پر کرده است .
یکی از فرماندهان همه حضار را برای تشریف فرمایی حضرت آقا آماده می کنند " برادران محترم لطفا آماده باشند " حاضران کم کم به پا خواسته و منتظر آقا می ایستند . آقا وارد می‌شوند . فرمانده "خبر دار" حالا همه دست گرفته و نظم شوق انگیزی چشم نواز شده و آقا در پاسخ به فرماندهی میدان آزاد باش می دهند و با ذکر صلوات همه آماده اقامه نماز می شوند .
من که جایی برای ایستادن ندارم با زحمت خودم را کنار یکی از سرداران ناجا جا می‌دهم و تکبیره الاحرام را گفته و قامت می‌بندم .اینجا هم تساوی در تبعیت از امام ظهور و بروز می کند .
نماز را به امامت آقا اقامه می‌کنیم و آقا به جایگاه تشریف آوردند . فضایی بسیار صمیمی و شوق انگیز در اطراف صندلی حضرت آقاشکل می گیرد . حالا دیگر هیچ درجه و مقامی نمی تواند با رابطه عاشق و معشوق برابری کند .
فرماندهان ارشد نیرو عاشقانه اطراف جایگاه آقا حلقه زده اند و آقا با تبسمی روح نواز به ابراز احساسات آنان و جانبازان و روحانیونی که در جلسه حضور دارند پاسخ می دهند و در ادامه و طی سخنانی کوتاه از زحمات بی دریغ آنان در تامین امنیت مردم قدردانی نموده و آنان را نسبت به وظیفه خطیری که بر عهده دارند بیش از پیش آگاه می کنند.
فضای معنوی و بی تکلفی است و من کمتر انتظار چنین فضایی را داشتم . اما انگار میان عاشق و معشوق رمزیست.
