کد خبر 111523
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۸:۲۰

عبداله نوري از يأس و بي برنامگي نيروهاي اصلاح طلب و جنبش سبز خبر داد. او همچنين از شركت خاتمي در انتخابات مجلس انتقاد كرد.

به گزارش مشرق، کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: وي در ديداري كه ارگان حلقه لندن (جرس) گزارشي از آن را منتشر كرده، از خاتمي انتقاد كرد و گفت: برداشت من هم در مذاكره با آقاي خاتمي اين بود كه ايشان بدون محقق شدن شرايطي كه اعلام كرده بود در انتخابات شركت نخواهد كرد. به هر حال اگر ايشان از ابتدا بناي شركت شخصي مي داشت بهتر بود از قبل در بيانات خود شرايط شخصي خويش را از بحث جمعي جدا مي كرد تا سوءتفاهمي به وجود نيايد و يا اصولا آن شرايط را بيان نمي كرد.
وي همچنين در مورد توجيهات مطرح شده درخصوص راي دادن خاتمي گفت: آنچه براي توجيه رأي دادن بيان شده چنانچه درست باشد در ارتباط با تمامي افراد صادق است و اين توجيهات در روز راي گيري به يكباره ظاهر نشده است و از قبل هم مي شد با همين توجيهات به گونه ديگري رفتار نمود.»
نوري در اين ملاقات مي گويد: وقتي يك برنامه سياسي روشن، پشتوانه مطالبات نباشد، نتيجه اي جز يأس و ملال ندارد و يأس و بي برنامگي در نيروهاي تحولخواه [ اسم مستعار محافل برانداز فعال در فتنه سبز] يكي از مشكلات اساسي آنهاست. مشكل اين نيروها كه ذيل عناوين مختلفي مانند جنبش سبز با اصلاح طلب فعاليت مي كنند اين است كه «به دليل افراطي گري نمي دانند در چنين جوي چه چيزي بخواهند كه هم باعث ريزش طرفداران نشود و هم حاكميت را به بي اعتمادي بيشتر دچار نكند؟»
وزير كشور معزول دولت اصلاحات با بيان اينكه «حاكميت نيازي به مصالحه با مخالفان نمي بيند» گفت: حاكميت احساس مي كند طرف مقابلش به چيزي كمتر از نابودي و خلع يد كامل او از قدرت رضايت نمي دهد و حتي هدف نهايي اش از ورود به قدرت يا شركت در انتخابات هم همين است. طبيعتا تا وقتي چنين احساسي وجود داشته باشد مجالي براي فعاليت به نيروهاي منتقد و معترض نخواهد داد و روشن است كه حاكميت با نيرويي كه فكر مي كند خواهان نابودي كامل اوست دست به مصالحه نخواهد زد، ضمن اينكه طرف مقابل حاكميت نيز هيچگاه مصالحه را به طور واقعي در دستور كار خود قرار نداده است چرا كه چنين دستور كاري مخالفاني هم دارد. آنها اينگونه مي انديشند كه در هر گونه تعامل و مذاكره اي با حكومت بر سر اختلافات، برنده به صورت يكطرفه حكومت خواهد بود.


با هم دعوا مي كنيم پس هستيم!
يكي از همكاران فتنه سبز تحريم انتخابات مجلس را انفعال توصيف كرد و خواستار شركت در مرحله دوم انتخابات شد.
مهدي خزعلي خواستار آن شده كه مخالفان به جاي انفعال، در انتخابات شركت كرده و لااقل به [...] رأي دهند.
انتشار اين پيشنهاد مهدي خزعلي، با خشم و اعتراض شديد شبكه صهيونيستي بالاترين مواجه شد كه طي چندماه گذشته از مواضع تند و راديكال نامبرده حمايت و تمجيد مي كرد. بالاترين نوشت: آيا وقت آن نرسيده كه طرفداران جنبش سبز واقعيت را قبول كنند؟ امروز طبق معمول هر روز در حال چك كردن اخبار بوديم كه با خبر دعوت مهدي خزعلي از طرفداران جنبش سبز براي شركت در انتخابات برخورد كرديم. اين خبر زياد تعجب برانگيز نبود چرا كه خزعلي بخشي از بدنه اين نظام مي باشد و تغيير نظام براي بسياري از اينان اگر به معني دادگاه و زندان نباشد قطعا به معناي پايان عمر سياسي و به نوعي خودكشي سياسي مي باشد ولي نكته جالب توجه براي دودستگي ايجاد شده بين طرفداران ديروز مهدي خزعلي بود. دودستگي معنادار و تامل برانگيز. كساني كه بر سر دو راهي راي دادن و ندادن گير كرده اند. يكي اين درخواست مهدي خزعلي را حركتي رو به جلو و اعتراضي ميداند و ديگري اين حركت را خيانت به جنبش قلمداد ميكند. آيا وقت آن نرسيده كه كساني كه فريب اين بازي هاي پشت پرده اصلاح طلبان را خورده اند به خود بيايند؟
بالاترين افزود: در ماه گذشته ما شاهد اتفاقات جالب و زنجيره اي در رسانه هاي داخلي و خارجي اپوزيسيون اصلاح طلب بوديم. سرسلسله اين اتفاقات مقاله جرس بازوي رسانه اي خارج كشور اصلاح طلبان در مورد رضا پهلوي بود. در اين مقاله جرس كه توسط اصلاح طلبان لندن نشين اداره ميشود برخلاف اصول حرفه اي خبرنگاري و به طور معنادار و جهت يافته اي سعي در تخريب چهره رضا پهلوي كرده بود. مقاله خزعلي درباره شركت در انتخابات و رأي دادن به [...] مكمل همان حركت اصلاح طلبان مي باشد. آنها در برابر نظام عقب نشيني كرده اند.
گفتني است پيش از اين سايت بالاترين اعتراف كرده بود كه درگيري گروههاي اپوزيسيون با يكديگر در بن بست ها شدت مي گيرد و توضيح داده بود كه گويا وقتي به بن بست مي رسيم وقت زياد مي آوريم و اين اوقات فراغت را با درگيري با يكديگر پر مي كنيم!


خرج هر ناو گران قيمت آمريكا يك مين ارزان قيمت ايران است

تاكتيك جنگ نامتقارن ايران به گونه اي است كه مي تواند يك ناو جنگي ميليارددلاري آمريكا را با يك مين ارزان قيمت غرق كند.
روزنامه آمريكايي وال استريت ژورنال با انتشار اين مطلب نوشت: تشكيلات نظامي دريايي ايران مي تواند براي آمريكا خطرناك باشد. فرماندهان نيروي دريايي آمريكا مستقر در خليج فارس بر اين باورند كه قايق هاي گشت زني ايران در تنگه هرمز مي توانند در صورت بروز حمله، شليك هاي دوربردي كه از ناوهاي آمريكايي به سمت اهداف ايراني انجام مي شود را خنثي كنند. افسران نيروي دريايي آمريكا مي گويند در صورتي كه جنگي پديد آيد، ايران با جنگاورهاي دريايي خود در تنگه هرمز مين گذاري مي كند يا اينكه اهداف نيروي دريايي آمريكا را با قايق هاي كوچك هدف قرار مي دهد.
روزنامه آمريكايي اضافه مي كند: اين تهديدها كه در عرصه سياست به جنگ هاي نامتقارن مشهور است مي تواند به اندازه بمب گذاري هاي جاده اي در عراق و افغانستان خطرناك و غير قابل پيش بيني باشد، چرا كه يك مين ارزان قيمت مي تواند به يك ناو جنگي ميليارد دلاري خسارت وارد كرده يا اينكه آن را كاملا غرق كند. در چنين سناريوهايي، ارتش آمريكا با موضوع زمان بر و مخاطره آميز باز كردن راه هاي انتقال نفت به بازارهاي بين المللي مواجه خواهد بود.
وال استريت ژورنال در ادامه گزارش خود خاطر نشان مي كند: ايران براي بستن تنگه هرمز يا سخت گيري بر ناوهاي آمريكايي، 5 هزار مين دريايي در اختيار دارد كه مي تواند اهدافي را هوشمندانه منهدم كند. اسكات ترور، كارشناس مين مي گويد تشخيص محل و پاكسازي مين ها يك بازي موش و گربه براي نيروي دريايي آمريكاست. به گفته وي مين هاي دريايي مانند مين هاي زميني بسيار خطرناك هستند. زير دريايي هاي ايران نيز از ديگر تهديدهاي پيش روست كه مي توانند براي حمله مورد استفاده قرار گيرند.
اين روزنامه همچنين خاطر نشان كرد: تحليلگران مي گويند قايق هاي تندروي نيروي دريايي ايران از قابليت حمل ابزارهاي جنگي و موشك برخوردارند. اما جمهوري اسلامي مي تواند از كشتي هاي كوچك تجاري نيز براي مين گذاري يا پرتاب موشك استفاده كند و در اين صورت شناسايي چنين تهديدهايي بسيار دشوار خواهد بود.


حذف نام خليج فارس از رسانه هاي سازمان منافقين

سايت هاي اينترنتي وابسته به سازمان منافقين از واژه «خليج» به جاي عنوان خليج فارس استفاده مي كنند.
مروري بر عملكرد چند ماه اخير رسانه هاي وابسته به اين سازمان نشان مي دهد كه نام خليج فارس از ادبيات اين سازمان حذف شده و جاي آن را عنوان جعلي خليج گرفته است. ظاهرا امريه جديد سران سازمان به سايت هاي وابسته پس از آن صادر شده كه آنها به فعاليت براي استخبارات رژيم سعودي در كنار تروريست هاي سلفي تن داده اند. اخبار جديد منتشره در رسانه هاي غربي از اين همكاري ها حكايت مي كند. بنابر برخي گزارش هاي ديگر، دولت عربستان با انتقال بخشي از اخراج شدگان پادگان اشرف به اين كشور موافقت كرده است.
سازمان منافقين بالغ بر دو دهه در خدمت استخبارات رژيم صدام قرار داشت اما پس از سرنگوني صدام و روي كار آمدن اسلامگرايان متحد ايران، در انزوا قرار گرفت.
پذيرفتن ننگ نوكري آل سعود از سوي فرقه تروريستي رجوي در حالي است كه رژيم سعودي به عنوان يكي از مرتجع ترين و منفورترين رژيم هاي منطقه به شمار مي رود.


بزك كردن رفقا براي آمريكا يك تراژدي بزرگ است

«كنفرانس ها و نشست هاي اپوزيسيون واقعاً تبديل به يك تراژدي بزرگ شده است.»
شبكه تلويزيوني كانال يك وابسته به طيفي از ضدانقلاب خارج نشين، مطلب فوق را از قول سيامك شجاعي عنوان كرد. نامبرده كه در آمريكا اقامت دارد، درباره ميتينگ ها ونشست هاي گاه به گاه مخالفان در آمريكا و اروپا از جمله در مريلند واشنگتن گفت: از اين جلسات بسيار تشكيل شده است. طي يكسال برخي از اين ها مشتاق شدند كه خودشان را بزك كنند و كانديداي عضويت در شوراي احتمالي شوند تا به خارجي ها بگويند كه ما هستيم، بياييد به سراغ ما و حمايتمان كنيد. اين واقعاً يك تراژدي بزرگ است.»
وي ادامه داد: «عده اي از همين آقايان زماني به محمدرضا شاه پهلوي خرده مي گرفتند كه به آمريكايي ها خيلي نزديك است و دستش در دست آن هاست. اما الان ما متأسفانه مي بينيم كه از اصلاح طلب گرفته تا كمونيست قبلي و فعلي، همه دوان دوان خودشان را مي رسانند به كعبه واشنگتن كه بتوانند در مقابل آمريكايي ها خودشان را بزك كنند و حتي حاضرند به عنوان دست نشانده آمريكا وارد عمليات نظامي هم بشوند.»
شجاعي با كنايه اضافه كرد: «از اين كنفرانس ها بسيار بوده، بعضي هايشان پشت درهاي بسته و بعضي ها در هتل ها؛ حتي در نمايش هاي تلويزيوني هم ميزگردهايي شبيه به اينها انجام مي شود. فقط كم مانده است كه جلسه بگذارند و از جمهوري اسلامي دعوت كنند كه بيايند و برايشان كنفرانس بدهند با اين موضوع كه چطور مي شود دوباره به ايران برگشت؟!»
وي گفت: «آنچه مسلم است اينكه مردم ايران به اين خودشيفتگي ها، خودباختگي ها و خودفروشي ها توجه نمي كنند و قطعاً سرنوشت نهايي در داخل كشور تعيين مي شود اما به اعتقاد من، اين يك شرمندگي و شرمساري تاريخي است كه ما مي بينيم رجال به اصطلاح سياسي ما در هيبت اپوزيسيون، حتي در ممالك آزاد هم از اصول اوليه دموكراسي نمي توانند جانبداري كنند».


اداره اپوزيسيون توسط نفوذي هاي رژيم نوبر است

گردهمايي چندي پيش شماري از مخالفان در مريلند واشنگتن هر چند كه طبق معمول اين نشست هاي محفلي به نتيجه در زمينه احياي اپوزيسيون منجر نشد اما بحث هاي شنيدني و خواندني را در ميان آنها موجب شده است. 
پايگاه اينترنتي گويانيوز درباره نشست مذكور و مصاحبه يكي از برگزاركنندگان مي نويسد: آخرين سؤال مجري در برنامه افق از آقاي گنج بخش اين بود كه بسياري از ما خواسته اند بپرسيم چرا فلان گروه هاي سياسي در نشست واشنگتن حضور نداشتند و پاسخ جناب گنج بخش پاسخي بود بر بسياري از چراهاي اپوزيسيون. ايشان فرمود اين مورد را از خانم حقيقت جو بپرسيد بيشتر در جريان اين مسائل نشست هستند!
وظيفه خويش دانستيم از خانم حقيقت جو و ديگر اصلاح طلبان عزيز، سپاس ويژه داشته باشيم كه زحمت كشيده اند اپوزيسيون را مرهون رحمت خويش قرار داده، ضمن مهاجرت به خارج كشور، براي اپوزيسيون نظام اسلامي نشست برگزار مي كنند كه هيچ، مدعوين اين نشست را نيز ظاهرا تعيين مي كنند!
اين رسانه وابسته به اپوزيسيون مي افزايد: اپوزيسيون نظام اسلامي بايد از خود بپرسد كه 33 سال فعاليت سياسي با نام «مبارزه» براي اپوزيسيون متكثر از مشروطه خواه تا جمهوري خواه، از چپ تا راست بايد حاصلش اين باشد كه نشست يا جلسه سياسي به نام مخالفين جمهوري اسلامي توسط افرادي مانند خانم حقيقت جو سازماندهي شود؟ البته كه خانم حقيقت جو بسيار قابل احترام و گرامي هستند ولي شخصي هست كه تا چندي پيش نماينده مجلس اسلامي بوده، مدعي اصلاح طلبي بوده، قاعدتا نمي تواند تعيين كننده مدعوين و شركت كنندگان باشد. 
گويانيوز همچنين نوشت: اپوزيسيون نظام اسلامي به علت نداشتن كار تشكيلاتي و سازمان يافتگي منسجم، اينقدر به دور خودش پيچيده كه در خويش گم شده است و آدرس اهداف و آرمان هاي خودش را فراموش كرده است. گويي اصلا نمي دانند با چه چيزي مبارزه كرده اند و از چه آرمان هايي دفاع مي كنند و اصولا چرا لقب اپوزيسيون مي گيرند؟
اين سايت اينترنتي با اظهار تعجب مي نويسد: دانشگاه هاي آمريكا به تازگي پذيراي دوستان به ظاهر جدا شده از نظام با عنوان هايي مانند استاد افتخاري يا استاد ميهمان شده اند. حال كار كردن در كتابخانه كنگره يا دفتر فلان مقام سابق آمريكايي كه براي جداشدگان از نظام و اصلاح طلبان عزيز كه شغلي عادي به حساب مي آيد. حتي شنيده ام جناب موسويان (سفير در آلمان در زمان ماجراي ميكونوس) در آمريكا استاد ميهمان شده كه اين از عجايب قدرت دموكراسي آمريكا هست!! (چون به عنوان شخصي كه در دانشگاه اينجا براي ادامه تحصيل آمده ام شاهدم چقدر سخت است پذيرش يا بورس گرفتن براي دانشگاه هاي اينجا چه رسد به طرفه العيني استاد ميهمان شدن!)
شبكه بالاترين نيز با اشاره به حضور برخي افراد تجزيه طلب در كنار برخي از اصلاح طلبان در نشست مورد بحث نوشت: اين جور نشست ها تنها موجب از بين رفتن قبح تجزيه طلبي و هرز رفتن بودجه هاي براندازي رژيم مي شود كه حالا خرج لاس زدن با رژيم مي شود. چه اپوزيسيون نوبري داريم.
اما آرين وطنخواه مجري شبكه سلطنت طلب ايران آريايي، در گزارشي گفت: منتظر كساني كه در واشنگتن و برلين مي نشينند و كنفرانس هاي آنچناني برگزار مي كنند نباشيد و به آنها فكر نكنيد قسم به اهورامزدا كه شما را سركار گذاشته اند و فقط به فكر خودشان هستند آنها در اين سن و سالي كه هستند به واسطه اين كارها مشغوليت هايي براي خود درست كرده اند و هيچ غلطي هم نمي توانند بكنند چرا كه قدرت و شعور اين كار را ندارند كه بخواهند كاري بكنند. به آنها بايد گفت شما رفوزه هستيد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۷
    0 0
    این عبدالله نوری کیه؟
  • ۱۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۷
    0 0
    امان از رفیق ناباب!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس