به گزارش مشرق، جلال چراغپور در خصوص انتخاب سرمربی برای تیم های ملی پایه، اظهار داشت: سرمربی که برای تیم های پایه انتخاب می شود، ظاهراً باید یک مدیر استعدادیابی و شکارچی استعدادها باشد و پس از انتخاب بازیکنان، آنها را دور هم جمع کند. او باید با یک ایدئولوژی و برند فکری مناسب، از اقلیم، نژاد و سطح تکنیک فوتبال ایران شناخت کافی داشته و برای کشف استعدادهای سرتاسر ایران یک فرد بسیار دانشمند باشد. مربیانی که برای تیم ملی پایه انتخاب میکنیم، نباید باری به هر جهت بیایند و تیم ملی برای آنها پله پرتاب باشد. به عنوان سرپرست وارد تیم ملی میشوند، بعد سرمربی و سپس به تیم دیگری نقل مکان میکنند. نباید این اتفاقات در فوتبال پایه کشورمان رخ بدهد.
وی با اشاره به اینکه فوتبال کشورمان اتاق فکر ندارد، تصریح کرد: سیگنالهای که از درون مدیریت فوتبال بیرون می آید نشان می دهد که اندیشمندی در جهت دانش فوتبالی کشورمان وجود ندارد و فقط می خواهند یک قسمتی خالی نباشد. این مدیران وقتی تیم ملی، از گرودنه مسابقات اوت می شود تمایلی ندارند مطبوعات و رسانه ها به این موضوع بپردازند تا بتوانند 6 ماه بیشتر در پست مدیریتاش باقی بمانند.
چراغپور در خصوص اینکه باید در سطح بسیار بالا روی فوتبالمان کار کنیم، یادآور شد: به طور مثال؛ فوتبال با 100 فاکتور از جمله فاکتور بدنی، هوشی، شخصیتی، روانشناختی، تاکتیکی و کارهای راهبردی درست می شود. یک مربی خارجی وارد کشورمان میشود، 25 درصد از دیگر فاکتورها را با هر بدبختی به فوتبال ما اضافه میکند و اگر موفق نشود تیم را رها میکند و میرود. امکان دارد مثل مربیهای قبلی نیز فاکتورهای خودش را به دورن سیستم کاری با 20 نفر اضافه کند.
بیشتر بخوانید:
دورهمی در کمیته فنی و جوانان فدراسیون فوتبال
وی افزود: اما این 100 فاکتور را در تیم نوجوانان، جوانان و امید، لازم داریم. تیمهای ملی پایه ای کشورمان با 60 فاکتور بازی میکنند، حالا باید چکار کنیم که این 40 درصد دیگر فاکتورها را به نسلهای آینده اضافه کنیم تا فوتبال ایران به سطح بالا دنیا برسد؟ باید این مشکل در تولید مربی بررسی شود، چون مربیان هستند که بازیکنان را تولید میکنند.
کارشناس فوتبال ایران در خصوص برگزاری کلاس آموزش مربیان در کمیته آموزش فدراسیون فوتبال، گفت: کلاس تخصصی در کمیته آموزش، برای مربیان زیر مجموعه فوتبال ندارد و مربی ها با اخذ مدرک C از این کمیته، برای آموزش بازیکنان به تیمهای پایه ای می روند. اگر بخواهیم بذر کاشته شود و آن 100 فاکتور در نونهالان و نوجوانان نهادینه شود باید مربی ها کلاس حرفه ای را بگذرانند و سپس به بازیکنان پایه آموزش بدهند. اشکال آموزش فوتبال این است که مخروط (هرم) آموزش ما برعکس گذاشته شده، یعنی آنجا که بذر باید گل بدهد و سبز شود با مشکل بالا میآید.
وی ادامه داد: به طور مثال؛ یک کارخانه کمپوت سازی می خواهد یک میوه یا محصول کشاورزی را کمپوت کرده و صادر کند. این کارخانه هر چه صادر می کند برگشت داده می شود، چون پوستش آفات دارد. آن شخص باید برود از سازمان کشاورزی بپرسد که برای چه محصولاتش آفات زده است؟ تا کار را درست کند. در آن سازمان میبیند که مهندس کشاورزی اشکال دارد، بنابراین باید آموزش دانشگاههای کشاورزی درست شوند و این روند پشرفت و رشد را "پایههای سبز" می گویند.
چراغپور اضافه کرد: پایههای سبز فوتبال ایران تا 45 درصد رشد فوتبالی دارند و سپس متوقف می شوند. اگر مسابقات بر سر 45 درصد باشد خوب هستند، اگر مسابقات بر سر 60 درصد فاکتور آمادگی باشد به جمع 8 تیم صعود میکنند و اگر رقابتها بر سر 80 درصد باشد در بین 16 تیم حذف میشوند. اگر مسابقات 100 درصد آمادگی باشد، مثل تیم ملی بزرگسالان کشورمان در دور مقدماتی راهیابی به جام جهانی فوتبال از عراق و بحرین شکست می خوریم.
کارشناس فوتبال ایران در خصوص اینکه آیا کارخانه فوتبال ایران میتواند بازیکن تولید کند، عنوان کرد: این فوتبال 44 سال است ثابت کرده که مکانیزیم تولید ما اشکال دارد. مثلا؛ باشگاه آژاکس آمستردام یک هیأت مدیره شناخت استعدادها را دارد و استعدادهای را پرورش میدهد. اما در فوتبال ایران، به تمام تیمهای گفتهاند خودتان مشکلات مالی تان را حل کنید. اگر مشکلات مالی مربی از راه فوتبال برطرف شود، مربی هم به این نگاه میکند؛ کدام یک از بازیکنان میتوانند بهتر حقالزحمه بدهند و این گونه گلوگاه درست میکنند، نه گلوگاه استعداد و خلاقیت، بلکه گلوگاه مالی میسازند. وقتی در یک گستره خیلی بزرگ، این ماجرا اتفاق میافتد آنها که انتخاب می شوند و بالا می آیند بهترینهای استعداد فوتبال نیستند
چراغپور در گفت و گو با رادیو جوان خاطرنشان کرد: کسانی در فوتبال بودند که مدتها سختی کشیدند و در خاطراتشان ذکر کردهاند که در پارک خوابیدهاند و الان در سطح دنیا مطرح شدند چون برای رسیدن به هدفشان مبارزه کردند. پس نشان می دهد در لایههای زیرین جامعه هم استعدادهای زیادی داریم ولی متاسفانه در این شرایط، باشگاهها به مربیها می گویند؛ آب و توپ را خودتان بخرید، زمین اجاره کنید و حقوق خودتان را دربیاوردید. در نتیجه گلوگاههای مالی ساخته شده باعث این میشود که مجموعه پایینی دیده نشود و بعد از مدتی یک قشر وسیع از بهترین استعدادهای فوتبال ایران از بین می روند.