کد خبر 108026
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۸:۳۳
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

جولان سبزها در مراتع انگليس !
يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون از مهاجراني و مزروعي و اعضاي گروه موسوم به شوراي هماهنگي سبز خواست منابع مالي و ارتزاق خود را مشخص كنند. خودنويس همچنين از اعطاي ويزاي برخي كشورهاي اروپايي به يكي از مقامات سابق و متواري خبر داده است.
اين پايگاه اينترنتي كه از رضا ربع پهلوي حمايت مي كند، نوشت: آقاي مهاجراني اكنون چگونه در سايه استعمار پير (انگليس) گذران امور مي كند؟ بعيد است پس انداز حقوق كارمندي حتي وزارت و وكالت بتواند هزينه زندگي و تحصيل فرزندان ايشان در بلاد كفر را تامين كند. البته همه مطمئنيم كه حتي لكه خاكستري بر دامن ايشان نيست. جناب مزروعي چطور؟ باقي دوستان چطور؟ منابع مالي «جرس» از كجا تامين مي شود. از اعضا و شفافيت... در مورد «شوراي هماهنگي» نمي پرسم چون بيشتر حالت شوخي است.
خودنويس همچنين به نقل از يك منبع نزديك به اتحاديه اروپا، از «اعطاي ويزاي 4 ساله يك كشور اروپايي به يكي از مقام هاي سياسي سابق كه از مرداد 88 از ايران خارج شده» خبر داد و نوشت: «اين فرد كه مورد اعتماد يكي از كشورهاي اتحاديه اروپا است، بيش از يك گذرنامه در اختيار دارد. وي بعد از خروج از ايران در مرداد 1388 از دو طريق مختلف گذرنامه هاي ديگري در اختيار گرفته و در شهريورماه 88، ويزاي شنگن چهارساله از يكي از كشورهاي اتحاديه اروپا دريافت كرده است. اين ويزا تا يك سال بعد از پايان مهلت نيز قابل تمديد است. يك منبع مطلع كه با اتحاديه اروپا همكاري دارد به خودنويس گفت: اين فرد بايستي اهميت بسيار زيادي براي يكي از كشورهاي اتحاديه اروپا داشته باشد كه چنين ويزايي (خارج از عرف) برايش صادر شده است.
ياد آور مي شود سرويس اطلاعاتي و وزارت خارجه انگليس به همراه شبكه رسانه اي اين كشور نقش گسترده اي در راه اندازي فتنه سبز و كودتاي مخملي ناكام سال 88 داشتند.


پس لرزه هاي شكست تحريم انتخابات در اردوگاه فتنه سبز

پس لرزه هاي شكست فتنه گران و افراطيون در پروژه تحريم انتخابات مجلس با وجود سپري شدن يك ماه از انتخابات همچنان ادامه دارد.
دراين باره اكبر گنجي از طريق وب سايت راديو فردا اعلام كرد جنبش سبز تجربه اي شكست خورده است و بايد مورد بازنگري قرار گيرد. عباس عبدي هم معتقد است خط تحريم انتخابات شكست خورده و خاتمي خط خود را جدا كرده است. همچنين شبكه بالاترين تصريح مي كند كه جنبش مورد ادعا، به فضاي خيالي مجازي منحصر و محدود شده است.
گنجي كه در آمريكا اقامت دارد مي نويسد: تجربه 90-88 بايد مورد بازنگري واقع شود. جنبش سبز شكست خورد و يأس و سرخوردگي پديد آمد. شكست، گرد مرگ مي پراكند. برخي از سازمان هاي اپوزيسيون وارد پروژه هاي مشترك با دولت هاي خارجي شده اند و برخي گرفتن پول از دولت هاي خارجي را توجيه مي كنند. اما با طرح شعارهاي انتزاعي نمي توان به مقصدي رسيد. شعارهاي انتزاعي، هيچ جاذبه اي براي مردم ندارد. كارگران با شعار سكولاريسم، بسيج نمي شوند. اظهارات عباس عبدي نمونه اي از بازنگري انتقادي نسبت به تجربه 90-88 است.
بالاترين هم در تحليلي نوشت: زماني، وقتي خبري از موسوي و كروبي در فضاي مجازي منتشر مي شد غوغايي به راه مي افتاد ولي به نظر مي رسد ديگر طرفدارانشان در فضاي مجازي نيز به اين وضع عادت كرده اند. حصر خانگي موسوي و كروبي آن قدر عادي و بي اهميت شده است كه جامعه واقعي ظاهرا اهميت به آن نمي دهد. طرفداران موسوي و كروبي در جامعه مجازي هم منحصر شده به چند كاربر اينترنتي كه برايشان هورا مي كشند. همينجوري به پيش برويم همين چند كاربر اينترنتي هم به راه خود خواهند رفت.
در اين ميان عباس عبدي معتقد است قدرت بسيج گري مدعيان جنبش سبز در حد صفر درصد بود. وي به «روزنت» گفته است: سوال من اين است كه اگر هيچ كدام از حاميان تحريم نگفته بودند تحريم مي كنيم، چه اتفاقي در نتيجه آرا مي افتاد؟ من ادعا مي كنم كه تغيير معناداري در نتيجه آرا به وجود نمي آمد. حالا ناظر بيروني مي گويد خب! وقتي اين ها تحريم بكنند، با وقتي كه تحريم نمي كنند تغييري پيدا نمي شود اين فقط نشان دهنده نيرويي است كه قدرتش در حد صفر است. اگر نيرويي قدرت دارد بايد بتواند تاثير بگذارد.
وي مي افزايد: مشكل اين است كه حتي اگر مشاركت هم پايين مي آمد، حاكميت عقب نشيني نمي كرد. ضمن اينكه درباره چه چيزي صحبت مي كنيم؟ چيزي كه وجود خارجي ندارد. براي من مثل روز روشن بود كه تحريم اثري ندارد. سياست تحريم سياست پشت ميزي نيست كه از آنجا دستور تحريم داده شود و همه گوش به فرمان براي اجراي آن باشند. تحريم نيرويي بيش از مشاركت فعال را طلب مي كند كه دوستان تحريمي فاقد آن هستند و فقط دوست داشتند با يك كليك فرمان تحريم دهند و انفعال و بي برنامگي خود را با آوانگارد نشان دادن خود درز بگيرند.
وي درباره مشي خاتمي و عقب نشيني نيز گفته است: مشكل اين است كه از نظر طرف مقابل، آقاي خاتمي اراده استوار و روشني ندارد. همين رأي دادنش نشانه آن است. او نمي تواند به ايده اش، اراده روشني را ضميمه كند.
عضو مستعفي مركزيت مي گويد: همه نزديكان خاتمي از رأي دادن او كپ كرده اند. معناي آن اين است كه بين رفتار و نظرات گذشته ايشان با اين حركت (شركت در انتخابات) انطباقي وجود ندارد.
عبدي همچنين در مصاحبه با «عصر ايران» گفت: رأي دادن آقاي خاتمي چيز عجيبي نبود؛ هم به دلايل فكري و هم به دلايل شخصيتي. آقاي خاتمي، نه راي دادنش بلكه رفتار سه سال گذشته اش براي من عجيب بود.
وي مي گويد: رأي دادن خاتمي بي برو برگرد، به معناي جدايي از جنبش سبز بود. اما اين حرف كه گفته شود خاتمي از رهبران جنبش سبز بود، كلاهبرداري سياسي است.
    

نتانياهو: مشغول عقب نشيني مداوم در مقابل پيشروي ايران هستيم

وحشت مقامات رژيم صهيونيستي از نفوذ فزاينده ايران در منطقه و قدرت يابي اسلامگرايان رو به گسترش است.
موشه يعالون وزير سياست هاي راهبردي (امور استراتژيك) اسرائيل در اين باره تاكيد كرد: ما خيلي دلمان مي خواست كه انقلاب هاي منطقه يك بهار عربي باشد و در ابتدا خيلي هم خوشحال شديم اما آن طور كه در روند امور مي بينيم، بهره برداران اصلي از اين خيزش ها اسلامگرايان هستند و بهار عربي بيشتر يك زمستان سخت اسلامي براي ماست.
وي در گفت وگو با راديو رژيم صهيونيستي همچنين درباره قدرت نظامي ايران در منطقه اظهار داشت: ما در جريان هستيم كه حكومت ايران چند صد فروند موشك در اختيار دارد و مي تواند با شليك آنها از خاك خود به اسرائيل برسد. همچنين مي دانيم كه حكومت ايران، حزب الله لبنان را به هزاران راكت و موشكي كه به سوي خاك اسرائيل هدف گيري شده، و همچنين گروه هاي حماس و سازمان موسوم به جهاد اسلامي را مجهز نموده است.
بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل نيز ضمن سخناني در كنست (پارلمان) گفته است: هدف من از مسافرت به آمريكا هشدار درباره برنامه هسته اي ايران بود. كساني بوده اند و احتمالا هنوز هم هستند كه بر اين باورند كه «توافق با فلسطينيان، راه حل بحران ايران است. همچنان كه توافق با محمود عباس، سنتريفيوژ را متوقف مي سازد، اجازه دهيد كه توافقي حاصل شود و حركت سريع سنتريفيوژها متوقف گردد.» هر كسي كه مايل به قبول و پذيرفتن آن است، قدم پيش گذارد، اما بي شبهه و به وضوح، سر خود را زير شن فرو مي برد. خيال و تصور اينكه توافق با عباس، ايران و شرايط اقماري آن را متوقف مي سازد، تصور باطل خطرناكي است. من بايد اعتراف و قبول كنم كه بعضي ها سرآمد خيال پوچ و باطلند.
نتانياهو درباره مقاومت اسلامي فلسطين گفت: «زيربنا و شالوده اين حركت را كي مي سازد؟ ايران. حماس، جهاد و حزب الله لبنان زير چتر حمايت ايران هستند... زماني من و همكارانم درباره خروج از غزه (سال 2005) هشدار داديم. ما تمام اسرائيل را به گل و لاي كشانديم، و با اوضاع و شرايطي دست به گريبانيم كه در نتيجه خارج شدن از غزه حاصل شده است. آنها ايران را وارد غزه كردند. ما ايران را به غزه نياورديم، شما ايران را به غزه راه داديد. از هر كجا كه خارج شديم، ايران داخل شد. ما افراد را از لبنان خارج ساختيم، ايران وارد شد. ما غزه را ترك كرديم، ايران از آن سر بر آورد.»
در همين حال اوزي روبين كارشناس نظامي صهيونيست به دويچه وله گفته است: خبر بد براي اسرائيل اين است كه ايران به سرعت، دقت هدف گيري موشك هاي بالستيك و دوربرد خود را افزايش داده است به نحوي كه اين موشك ها تنها با خطايي چند متري قادر به تخريب اهداف خود در اسرائيل هستند. ايران مي تواند بدين ترتيب، آسيب جدي به زيرساخت ها و مراكز مهم اسرائيل بزند.
دويچه وله همچنين گزارش داد كه ايران دست كم 450 موشك دوربرد براي هدف قرار دادن اسرائيل در اختيار دارد.
 
ايران از غني سازي 20 درصدي اورانيوم دست نمي كشد

دستور كار احتمالي گروه 1+5 در مذاكرات دو هفته آينده با ايران، عقب نشيني از توقف غني سازي 5/3درصدي و مذاكره براي توقف غني سازي 20 درصدي است.
در حالي كه وزير خارجه آمريكا از دور تازه مذاكرات 1+5 با ايران در اسلامبول تركيه و در تاريخ 13 و 14 آوريل (25 و 26 فروردين) خبر داده است، خبرگزاري رويتر در گزارشي از وين و به نقل از ديپلمات ها و تحليل گران نوشت: درخواست از ايران براي توقف غني سازي اورانيوم با خلوص 20 درصد و بالاتر از آن، از اولويت ها و اهداف اصلي اين مذاكرات خواهد بود. ايران غني سازي 20 درصدي را از دو سال پيش آغاز كرد و از آن زمان تنش ها سيري صعودي در پيش گرفت.
گرگ تيلمان، از پژوهشگران موسسه تحقيقاتي كنترل تسليحات در واشنگتن، در گفت وگو با رويترز مي گويد: «احساس ما اين است كه كاخ سفيد اين بار نسبت به اتخاذ يك استراتژي واقع گرايانه علاقمندي نشان مي دهد. تمركز بر توقف غني سازي 20 درصدي به عنوان گام اول براي اعتمادسازي اقدامي واقع گرايانه به نظر مي رسد.» متخصصان مي گويند متقاعد كردن ايران به توقف غني سازي در سطوح بالا، مي تواند راهي براي برون رفت از بن بست بگشايد.
به گزارش دويچه وله، «محققان موسسه علوم امنيت بين الملل در آمريكا معتقدند تعيين سقف غني سازي پنج درصدي براي ايران مي تواند گامي در جهت يك توافق موقت و راهگشاي مذاكرات جدي تر و موثرتر با جمهوري اسلامي باشد.
اما برخي از منتقدان هشدار داده اند كه پذيرش توقف غني سازي 20درصدي از سوي ايران نبايد موفقيت تلقي شود، چون حتي غني سازي 3/5 درصدي در داخل ايران نيز نقض قطعنامه هاي شوراي امنيت محسوب مي شود. فرانسه از جمله منتقدان است و مي گويد نمي توان و نبايد از خواسته هاي مصرح در قطعنامه هاي شوراي امنيت عليه برنامه هسته اي ايران عقب نشيني كرد».
يادآور مي شود آخرين دور مذاكرات ايران و گروه 1+5 مربوط به مذاكرات 14 ماه پيش در اسلامبول تركيه است. در آن زمان آمريكا با خالي كردن پشت برزيل و تركيه كه خواستار مبادله اورانيوم 5/3 درصد غني سازي شده ايران با سوخت راكتورتهران شده بودند، مذاكرات را به شكست كشاند. ايران پس از باج خواهي آمريكا رأسا اقدام به غني سازي 20 درصدي اورانيوم و توليد سوخت مورد نياز راكتور تهران كرد.
به عبارت ديگر شرايط امروز با شرايط 14 ماه پيش كه ايران هنوز غني سازي 20 درصدي را آغاز نكرده بود يكسان نيست و آمريكا طرف بازنده نقض تعهد خود بوده است.
گفتني است كه معاهده NPT كشورهاي عضو را از توليد سلاح هسته اي منع مي كند و براي درجه غني سازي اورانيوم، هيچ محدوديتي قائل نشده است. ضمن آن كه ايران اعلام كرده است از غني سازي 20 درصدي اورانيوم براي مصارف پزشكي دست نخواهد كشيد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۱:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۴
    0 0
    چیو مشخص کنن مشخص کنن که دولت انگلیس و امریکا پول میگیرن؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس