مصطفی تاجزاده به تازگی ادعا کرده است تمام حرفهای نو در سیاست ایران توسط جریان چپ گفته می شود و کسی از «بادامچیان» در این زمینه انتظاری ندارد!

سرویس سیاست مشرق -  «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. در سال ۹۷ هم شنبه تا چهارشنبه با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

آمار تکان دهنده درباره اغتشاشات دیماه ۹۶

«عبدالرضا رحمانی فضلی»، وزیر کشور در بخشی از مصاحبه خود با سالنامه نوروزی نشریه دولتی ایران، پیرامون اغتشاشات دیماه ۹۶ که عده ای تلاش دارند القا کنند به دلیل وجود بحران اقتصادی و فقر گسترده! رخ داده، گفته است:

«بیش از ۶۰ درصد کسانی که در اعتراض ها حضور داشتند، شاغل بودند در حالی که اگر بیکاری و درخواست شغل، عامل اصلی اعتراض ها بود باید شمار بیکاران حاضر در اعتراض بسیار بیشتر از این تعداد بود؛ یا اگر فشارهای اقتصادی مهمترین انگیزه بود، اعتراض ها باید در حاشیه شهرها دیده می شد؛ در حالی که اینگونه نبود. همچنین گفته شد افرادی که از سمت موسسات مالی متضرر شده اند، اکثریت جمعیت معترضان را تشکیل می دادند در حالی که آمار نشان می داد این افراد حضور بسیار اندکی در این اعتراض ها داشتند.

*قبل از رحمانی فضلی، خبرگزاری اصلاح طلب ایلنا هم در مصاحبه با یک تحلیلگر ایرانی حاضر در آمریکا به نقل از وی نوشته بود که حاضران در اغتشاشات دیماه از طبقه متوسط بوده اند. [۱]

جالب آنکه، عباس عبدی و محمدجواد حق شناس، دو فعال اصلاح طلب نیز به این نکته تصریح کرده اند که عمده فعالان فتنه سال ۸۸، بالاشهری و اهل «بالاتر از خیابان انقلاب» بوده اند. [۲]

آمار ارائه شده از سوی وزیر کشور همچنین در حالی است که به گواه وزیر کار مبنی بر وجود یکصد هزار شغل بلامتقاضی پیشنهادی از سوی این وزارتخانه، ۴۰ درصد دیگر حاضر در اغتشاشات دیماه نیز در بحران اقتصادی نبوده اند و مشکلی تحت عنوان نان شب برای آنها متصور نبوده است.

این تصریحات و معقولات اما در حالی است که افرادی از ستاد مشترک اصلاح طلبان و دولت، بر وجود فقر گسترده در ایران، بحران بیکاری، ناکارآمدی نظام، بحران مشروعیت، شیوع گرسنگی و قرار داشتن کشور در شرایط ته درّه تأکید دارند.

تأکیداتی که وبلاگ مشرق طی ۲ سال گذشته کراراً خبر آنها را در منظر و مرعی مخاطبان محترم قرار داده است.

برخی تحلیلگران معتقدند علیرغم اینکه طبق اسناد حاضر، عاملان فتنه های براندازانه، از معدود افراد ضعیف اقتصادی نیستند و بحران اقتصادی هم ندارند؛  اما این تأکیدات و سیاه نمایی ها و بزرگنمایی مشکلات کشور از آن رو صورت می گیرد تا اغتشاشات قابل پیش بینی دیماه ۹۶ بعنوان پیش لرزه، به رخدادی بزرگتر و وسیعتر با محتوای «اعتراض ظالمانه» علیه نظام اسلامی وصّالی شود.

*** 

الهام فخاری: تهرانی‌ها خشمگین‌ترین مردم جهان هستند!

«الهام فخاری»، فعال اصلاح طلب و عضو شورای شهر تهران در بخشی از مصاحبه خود با سالنامه نوروزی اعتماد پیرامون انگیزه برخی اعضای شورای شهر تهران برای فعالیتی با محتوای افزایش نشاط اجتماعی در تهران گفته است:

درباره پایین بودن شاخص نشاط اجتماعی یکسری سنجش ها را هم موسسات بین المللی انجام داده اند که بر اساس نتایج این تحقیقات مردم تهران جزو خشمگین ترین ها و غمگین ترین ها در سطح شهرهای جهان معرفی شده اند.

وی در عین حال به این نکته هم تصریح می کند که: البته در بررسی های موسسات بین المللی، دسترسی های این موسسات به جامعه ایرانی محل سوال است که اطلاعات آنها بر چه اساس جمع آوری شده اند و بعد هم اینکه مثلا شادکامی یا خرسندی بر اساس چه الگویی سنجیده می شود. اما به هر حال نمی توان انکار کرد که جامعه ما با مشکلات جدی در این زمینه روبه روست!

*چیزی که فخاری تحت عنوان «موسسات بین المللی» از آن یاد کرده است، NGO ها یا برخی گروه های غیر رسمی هستند که مقولات اعلامی توسط آنها نیز نوعا بر اساس نظرسنجی تلفنی، پایش ادراکی و بر اساس شاخص های تعریف شده از سوی خود این گروه ها صورت می گیرد.

مسئله قابل تأمل تر اینست که شاخص های اعلامی از سوی این گروه ها دقیقا در ذیل خواسته های مدعیان قدرت و ثروت در جهان تعریف می شود و فی المثل با اینکه هر سال نزدیک به ۳۰ هزار نفر در آمریکا با سلاح گرم کشته می شوند و با اینکه نظامیان آمریکا بیشتر از آنکه در جنگ ها بمیرند بر اثر خودکشی می میرند! اما هیچگاه مشاهده نمی شود که این نهادها تصویری غیر از «بهشت» از ایالات متحده ارائه کنند و یا مثلا گویا اسلحه و هزاران کشته سالانه در آمریکا از نظر این به قول فخاری «موسسات بین المللی» ربطی به مقوله خشونت ندارد!

به سخن دیگر اینکه بر اساس نتایج اعلامی این موسسات، ایران اسلامی یکی از ناامن ترین کشورهای جهان نیز هست. همان طور که بر طبق اعلام آنها فاسد ترین، منزوی ترین، دارای بدترین نوع حکمرانی، دارای پایین ترین سطح امید به زندگی و غیره نیز هست...

این حقیقت در کنار غیر رسمی بودن و ادراکی بودن شاخص های علمی این موسسات بایستی حتما مد نظر تحلیلگران، پژوهشگران و فعالین سیاسی کشور قرار داشته باشد.

*** 

تاجزاده: فقط جریان چپ حرف نو می‌زند...

«مصطفی تاجزاده»، فعال اصلاح طلب و از دستگیر شدگان فتنه سال ۸۸ به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با شماره ۱۵۲ نشریه صدا اظهار کرده است:

جریان راست سنتی هنوز هم نمی تواند گفتمان ایجاد کند. این مشکل تاریخی این جریان است. اگر قرار است در این جامعه حرف نویی زده شود، باید آن را جریان چپ بزند و نه جریان راست. هر حرف نویی که در این چهل سال زده شده، حتی اگر غلط، از طرف ما بوده است.

او می افزاید:

امروز هم جامعه از ما انتظار دارد حرف نو بشنود، کسی از بادامچیان انتظاری ندارد! نهایت کار نشریات جریان راست سنتی افشاگری است. می گویند کی به کی وصل است و کی جاسوس است و نیمه پنهان افشا می کنند و از این کارها. کسی اگر کیهان می خواند برای اینست که ببیند چه کسی را قرار است بگیرند و حذف کنند. و گرنه کسی برای آگاه شدن از گفتمان جدید که کیهان نمی خواند! به لحاظ تاریخی این از مزایای چپ اسلامی در ایران است. در سطح جهانی نیز جریان چپ مزایایی داشته، هرچند در آن سطح جریان راست هم متفکران بزرگ خودش را داشته است. اما در ایران عمدتا این جریان روشنفکری بوده که درست یا حتی غلط، حرف های نو زده و موج ایجاد کرده، گفتمان ساخته و دیگران آن را نقد و تعدیل کردند. این روند هنوز هم ادامه دارد و حرف و تحلیل را از جریان اصلاحات انتظار دارند.

*واقعا معلوم نیست چرا آقای تاجزاده اسم مقولاتی مثل «مخالفت با اسلام ناب»، «التماس برای بدحجابی»، «براندازی»،   «مخالفت با رهبری نظام» و «حمایت از لیبرالیسم»  را گذاشته است «حرف نو»!؟

مقولاتی که متأسفانه جریان چپ یا همان اصلاح طلبان در ایران با آنها شناخته می شوند و متعلق به دوره ۴۰ ساله نظام جمهوری اسلامی ایران هم نیستند بلکه می توان سرمنشأ آنها را در آغاز بعثت حضرت رسول اکرم و شروع مخالفت تفکری معلوم الحال با حکومت شیعی جستجو کرد.

درباره حرف نو و نسبت تفکر اصولگرایی با این مقوله هم بد نیست این حقایق به آقای تاجزاده گوشزد شود که مفاهیمی مثل مبارزه با فساد، تشکیل محور مقاومت در منطقه و جهان، تبیین مفهوم بیداری اسلامی، مدیریت جهادی، طرح تقوای جمعی در سیاست، خواست سیاست برای خدمت به مردم، لزوم برائت جویی از دوستان منحرف و فتنه گر، دیپلماسی فعال در عین رعایت استقلال در مقابل مدعیان قدرت در جهان و تأکید بر تفکر و تحلیل و مخالفت با رفتار بفرمودگی سیاسی در دانشگاه ها؛ همگی تنها بخشی از حرف هایی نویی بوده است که طی ۴۰ سال گذشته از جانب تفکر معتقد به انقلاب و نظام اسلامی بیان شده و جالب آنکه اصلاح طلبان نیز دقیقا در سمت مقابل این مفاهیم قرار داشته اند.

به سخن دیگر اینکه بهتر بود تاجزاده اشاره می کرد که جریان سیاسی خاص در طول ۴۰ سال گذشته غیر از تأکید بر قبیله گرایی، بزرگ نمایی مشکلات کشور و التماس رأی از مردم، دقیقا چه حرف نویی را در سپهر سیاسی ایران مطرح کرده است!؟

گفتنیست، اصلاح طلبان طی ۱۶ سال گذشته در هیچ انتخاباتی نتوانسته اند حائز رأی اکثریتی مردم ایران باشند. و به همین قرار در طول ۱۶ سال گذشته، مردم به هیچ کاندیدای اصلاح طلبی در انتخابات ریاست جمهوری ایران رأی نداده اند. این مسئله پیش از این مورد اشاره سعید حجاریان و علیرضا علوی تبار نیز قرار گرفته و هر یک توجیهاتی را برای آن بیان کرده اند. [۳]

***

۱_https://tnews.ir/news/۵۲۹۳۱۰۶۸۶۰۴۳۵.html

۲_http://shohadayeiran.com/fa/news/۱۵۸۵۰۸

۳_mshrgh.ir/۸۰۰۶۱۴