اصلاح طلبان در حال تئوریزه کردن این مساله هستند که خشونت علیه روحانیت یک واکنش طبیعی است!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه های امروز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تبیین بایدها و نبایدهای مهم آموزش و پرورش توسط رهبر انقلاب در دیدار با معلمان و واکنش ها به اظهارات نسنجیده یک مدیر دولتی وجهش بورس با ادامه ورود نقدینگی به بازار سرمایه در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز سه‌شنبه در دیدار شمار زیادی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، معلمان را پرورش‌دهندگان جواهر قیمتی «نسل نوجوان و جوان» و معماران آینده کشور خواندند و با تبیین بایدها و نبایدهای مهم نظام آموزش‌وپرورش گفتند: نظام در مقابل توقعات خود از معلمان، باید در قبال مشکلات مختلف آن‌ها، حقیقتا احساس مسئولیت کند.

روزنامه رسالت در سرمقاله خود درباره مطالبات رهبر انقلاب نوشته است:

مجموعه اشکالات رویکردی و عملکردی دولت‌ها در آموزش‌وپرورش، امروز ما را با یک عقب‌ماندگی ۲۰ ساله، نقض عدالت آموزشی، رعایت نشدن شأن معلم و برخی خروجی‌های غیرقابل‌قبول در مدارس مواجه کرده است. نوجوانی که ۱۲ سال در مدرسه ما دانش‌آموخته و امروز خود را جزئی از ما نمی‌داند، مثال بارزی از همین اشکالات اساسی است. ریشه مشکلات تولید، صنعت، امنیت، وحدت، مهاجرت و ده‌ها مورد دیگر در دل آموزش‌وپرورش نهفته است.

روزنامه هم‌میهن به مناسب هفته کارگر و روز معلم در سرمقاله خود به وضعیت معیشتتی این دو قشر زحمتکش پرداخته و می‌نویسد:

در مورد کارگران نیز مسئله اصلی عدم عرضه کافی شغل است، ولی درباره دستمزدها نیز خواسته بحق آنان این بوده که نه‌تنها به اندازه تورم بعلاوه نرخ رشد اقتصادی، بلکه بیش از آن به حقوق‌شان افزوده شود. این اتفاق فقط در دوره‌ خاتمی رخ داد که حقوق کارگران به قیمت ثابت در طول دوره وی حدود ۵۰ درصد بیشتر شد و در دوره‌های دیگر از این کار غافل شدند و امسال نیز برخلاف منطق جاری که حقوق کارگران باید مطابق تورم سال قبل اضافه شود تقریبا به اندازه نیمی از آن اضافه شده است. این کار در برخی کشورهای دیگر چنان قبیح است که آن را مشابه سرقت معرفی می‌کنند.

این روزنامه رادیکال اضافه کرده است:

جالب است که دولت معتقد است رشد اقتصادی داشته‌ایم، نفت فروخته‌ایم، ولی در عمل حقوق کارگران را کمتر از تورم اضافه می‌کند، یعنی سهم کارگران از اقتصاد کشور و ارزش افزوده در حال آب رفتن است، به کام چه کسانی؟ این را باید دولت پاسخ دهد. نتیجه همین سیاست‌هاست که بیشترین اعتراضات صنفی در سال‌های گذشته از طرف همین دو قشر و بازنشستگان که آنان هم جزو کارگران محسوب می‌شوند، رخ داده است. نباید سیاست‌هایی را پیش گرفت که فاصله این دو قشر مهم را از حکومت بیش از پیش کند.

روزنامه جام‌جم اما راهکار رونق سفره کارگری را مورد بررسی قرار داده و می‌نویسد:

«زمانی که قانون کار جمهوری اسلامی ایران در سال۱۳۶۹ تصویب شد، یک قانونی حمایتی بود اما از سال۷۵ مهم‌ترین جزء آن یعنی امنیت شغلی از کارگر گرفته شده است. از این سال حاکمیت کارگران بر قرارداد کار از آنها گرفته شد و به دست کارفرما رسید. در زمینه معیشت هم همین مشکل اجرانشدن قانون وجود دارد. دستمزد که مهم‌ترین اصل حمایت معیشتی است با هزینه‌های زندگی که به‌صورت حداقلی محاسبه شده‌اند، سازگاری ندارد.

دمشق، بعد از ۱۳ سال

سید ابراهیم رئیسی، به دعوت بشار اسد، همتای سوری خود، برای انجام سفری دوروزه همراه با یک هیئت بلندپایه دیپلماتیک و اقتصادی راهی دمشق خواهد شد، رئیسی نخستین رئیس‌جمهور ایران است که بعد از ۱۳ سال پا در خاک سوریه می‌گذارد.

روزنامه شرق درباره این دیدار تاریخی می‌نویسد:

در انتظار مشاهده دود سفید یا سیاه پس از پایان سفر دوروزه رئیس‌جمهور رئیسی به دمشق هستیم تا متوجه شویم که آیا رئیس‌جمهور اسد میهمان خود (رئیسی) را درباره ملاحظاتش درمورد دیدار با اردوغان متقاعد می‌کند یا برعکس آن رخ خواهد داد». این تحلیلگر جهان عرب در یادداشت خود اعتقاد دارد که دستور کار سفر رئیسی به دمشق مملو از مسائل راهبردی خواهد بود که در صدر آنها می‌توان به گفت‌وگوها با میزبانش (بشار اسد) اشاره کرد. اهمیت این دیدارها و گفت‌وگوهای دو رئیس‌جمهوری نه‌فقط به‌ این‌ خاطر که حضور رئیسی نخستین سفر رئیس‌جمهور ایران از زمان وقوع جنگ در سوریه در سال ۲۰۱۱ است؛ بلکه همچنین به این دلیل است که سفر و دیدار در زمانی انجام می‌شود که منطقه خاورمیانه در آستانه تغییرات سیاسی تعیین‌کننده‌ای با نقشه ائتلاف‌های جدید قرار دارد.

روزنامه فرهیختگان اما ابعاد اقتصادی این سفر را ارزیابی کرده و نوشته است:

، مهم‌ترین موانع توسعه تجارت ایران و سوریه عمدتا در سه بخش؛ ۱- بخش حمل‌ونقل لجستیک، ۲- انتقال پول به دلیل تحریم دو کشور و ۳- مشکلات تعرفه‌ای است. پرواضح است که ارتقای روابط اقتصادی ایران و سوریه که خود می‌تواند علاوه‌بر منتفع‌سازی این دو کشور، برای کشورهای همسایه نظیر عراق و لبنان نیز فواید اقتصادی و امنیتی داشته باشد، مستلزم زیرساخت‌های مختلفی در جنبه‌های نرم و سخت است.

در ادامه این گزارش آمده است:

اما فارغ از جنبه‌های تقنینی و نرم قضیه که فراهم آوردن آن به نسبت راحت‌تر از جنبه‌های سخت و فیزیکی است، حتی در همان بخش عملیاتی و روی زمین نیز، مساله لجستیک و زیرساخت‌ها و امکانات حمل‌ونقل در ابعاد مختلف زمینی، دریایی و هوایی وزن بیشتری نسبت به سایر جنبه‌ها دارد؛ موضوعی که علی‌رغم اهمیت آن به علت شرایط سیاسی و نظامی و جنگ ایجادشده در طول این مسیر آن را با چالش‌هایی روبه‌رو کرده است و اساسا این موضوع برنامه‌ریزی برای تجارت را بسیار سخت می‌کند.

قلم‌هایی که شریک قاتل شدند

تاملی بر تحلیل های برخی رسانه های اصلاح طلبان و معاندین خارج از کشور بیانگر آن است که آنان به بهانه بررسی چرایی خشونت علیه روحانیت می کوشند تا دلیل آن را خشم عمومی تعریف و تفسیر کنند.

تیتر اول روزنامه اعتماد نشانه‌ای جالب برای این خط عجیب سیاسی است، این روزنامه اصلاح‌طلب نوشته است:

گسترش خشونت در هر شکل و شمایل آن، نشانه خطرناکی است که ظهور آن باید باعث به صدا درآمدن آلارم‌های خطر در جامعه شود. جریانات سیاسی و رسانه‌ها هم باید نسبت به هر نوع بروز خشونت در جامعه حساسیت نشان دهند و نسبت به آن بی‌تفاوت نباشند. طی هفته‌ها و ماه‌های اخیر انوع و اقسام متفاوتی از خشونت در فضای عمومی جامعه ایرانی نمایان شده که لازم است از منظر تحلیلی مورد بررسی قرار بگیرد. سوءقصد به آیت‌الله سلیمانی در بابلسر، سوءقصد به دو طلبه در قم، زیر گرفتن یک روحانی در بلوار مرزداران تهران، ترور فرمانده پلیس آگاهی سراوان و همسرش، ماجرای شهادت حمیدرضا الداغی در مشهد و...بخشی از رخدادهای تلخی است که وقوع آنها در سال ۱۴۰۲ افکار عمومی ایرانیان را در شوک و حیرت عمیقی فرو برد.

این روزنامه نوشته است:

موضوع گسترش خشونت در جامعه از منظر تحلیلی و بسیار ریشه‌ای بررسی شود. تداوم این گزاره‌های تند و افراطی در جامعه نه تنها همدلی اجتماعی را با مشکل مواجه می‌کند، بلکه زمینه‌های گسترش خشونت و افراط در آینده را هم فراهم می‌کند. شرایط بیرونی مانند رشد مشکلات اقتصادی و سرخوردگی ناشی از نرسیدن به آرزوهای عادی، محرک بسیار نیرومندی است که خشونت را در ابعاد و زوایای گوناگون گسترش می‌دهد!

عکس/ نمونه‌ای از اجتماعی کردن خشونت در جامعه

به نظر می‌رسد که اصلاح طلبان در حال تئوریزه کردن این مساله هستند که خشونت علیه روحانیت یک واکنش طبیعی است! این جریان می کوشد ضمن معنادهی به برخی خشونت های موجود تاکید کند که یک شکاف در جامعه به جود آمده است، این اقدام نه تنها همراهی با اقدامات تروریستی محسوب می‌شود بلکه مقدمه خون‌شویی از قاتلان خیابانی نیز هست. اجتماعی کردن خشونت هدف اصلی طراحان این پروژه خطرناک است.

روزنامه جوان درباره این دست رسانه‌ها نوشته است:

سانه‌های اصلاح‌طلب تکریم حمیدرضا الداغی و اقدام او از سوی مردم را سانسور کردند. روزنامه اعتماد هم که سه روز پس از واقعه، تیتری در مورد اصل اتفاق را در صفحه یک آورده بود، تأکید بر وقوع «قتل» داشت تا مباد کسی ذهنش سمت شهادت الداغی رود!
تعرض به روحانیون هم (ترور آیت‌الله سلیمانی، حمله به دو طلبه در قم و زیر گرفتن روحانی دیگر در تهران) نه تنها مورد محکومیت این رسانه‌ها قرار نگرفت، بلکه حتی در مقام توجیه و یا تحریک بیشتر آن هم برآمدند.