"اعتمادآنلاین"، از اقمار رسانه‌ای حزب اعتماد ملی به تازگی در خبری تأکید کرد که بخشی از جریان اصلاحات در پی بررسی گزینه‌های موجود برای اعلام کاندیدا در انتخابات 1400 هستند.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

چگونه می‌شود رسما انتخابات را تحریم کرد اما در خفا نامزد داشت؟!

خبر رسانه اصلاح‌طلب درباره یک فعالیت مخفی انتخاباتی در اردوگاه چپ

اعتمادآنلاین، رسانه برخط اصلاح‌طلب و از اقمار رسانه‌ای حزب اعتماد ملی اخیراً در مقدمه یک مصاحبه کوتاه با علی تاجرنیا، خبر جالبی را منتشر کرد که بسیار قابل تأمل است.

اعتمادآنلاین می‌نویسد:

"علی‌رغم این که بخشی از جریان اصلاحات با عبور از فضای شوک‌آور پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیت‌ها، در پی بررسی گزینه‌های موجود برای اعلام کاندیدا است؛ طیفی از این جریان اما در سکوت...بر مساله اثرات سیاسی و اجتماعی رویه فعلی بررسی صلاحیت‌ها تمرکز کرده‌اند."[1]

*آنچه که اعتمادآنلاین درباره بررسی گزینه‌های موجود توسط بخشی از جریان اصلاحات برای اعلام کاندیدا نوشته در حالی است که به نظر می‌رسد قصد عمومی و جبهه‌ای این جریان خاص سیاسی چیزی جز "تحریم خاموش انتخابات" نیست.

گزاره‌ای که در بیانیه اخیر جبهه اصلاحات و تشکیلات ناسا به رهبری بهزاد نبوی نیز صراحتا مورد تأکید قرار گرفت و همانطور که برخی محافل تحلیلی از یکسال قبل پیش‌بینی کرده بودند؛ آقایان و خانم‌های حاضر در ناسا تأکید کردند که چون هیچیک از نامزدهایشان تأیید صلاحیت نشده‌اند؛ آنها هم در انتخابات شرکت نخواهند کرد![2]

(گزاره‌ای غیر عقلانی که صراحتا به معنای خروج از دموکراسی و معارضه با نظام اسلامی است)

مع‌الوصف، نوشتار اعتمادآنلاین فتح باب نسبتا جدیدی در این باب است و شاید در روزهای آینده خبرهای جدیدتری از عملگری انتخاباتی بخشی از اصلاح‌طلبان به گوش برسد. چه اینکه جالب است بدانیم "بهزاد نبوی" مسئول شورای ناسا، در انتخابات مجلس یازدهم که اصلاح‌طلبان آنرا هم بصورت ستادی تحریم کردند؛ اما صراحتا مخالف تحریم بود. و ایضا نامه اخیر "محسن مهرعلیزاده" به ناسا که درخواست کرده است برنامه‌های خود را در آن به اعضا ارائه دهد نیز جای تأمل دارد.[3]

لازم به ذکر است که می‌توان منظور اعتمادآنلاین از اشاره به طیفی از اصلاح‌طلبان که در پی بررسی گزینه‌های موجود (همتی یا مهرعلیزاده) هستند را در تلاش‌های حزب کارگزاران جستجو کرد که نه تنها در انتخابات مجلس یازدهم نیز با تحریم اصلاح‌طلبان همراهی نکرد و یک فهرست انتخاباتی منتشر ساخت بلکه رجال آن در قبال انتخابات 1400 هم اگرچه با تأنی بسیار اما تأکید کرده‌اند که ولو به قیمت حمایت از لاریجانی در انتخابات شرکت خواهند کرد.

"عبدالناصر همتی"، از نامزدهای اصلاح‌طلب حاضر در انتخابات، به لحاظ حزبی یک کارگزارانی است.

برخی محافل تحلیلی معتقدند اگرچه این رویکردهای "بخشی از اصلاح‌طلبان" عملی خواهد شد و آنها ولو بصورت تلویحی از یک نامزد حمایت خواهند کرد اما رویکرد کلی اصلاح‌طلبان و حرکت جبهه‌ای آنها چیزی جز "تحریم خاموش انتخابات" نیست.

کسانی از آنها به طراحی یک بازی می‌اندیشند که اگر گزینه اصلاح‌طلب پیروز شود بتوانند ادعای همراهی کنند و اگر ببازند؛ از این بگویند که ما در انتخابات نبودیم و تحریم کرده بودیم!

***

وقتی قواعد بازی را قبول ندارند اما ثبت نام می‌کنند!

بزرگترین دلیل بی‌صلاحیتی مسعود پزشکیان

مسعود پزشکیان، نماینده اصلاح‌طلب مجلس و داوطلب نامزدی در انتخابات 1400 که صلاحیت وی احراز نشد طی اظهاراتی در مجلس با محتوای اعتراض به نتایج اعلام صلاحیت‌ها گفته است:

"آنچه درباره جریان به اصطلاح انتخابات رخ داد و عدم احراز صلاحیت را عزیزان درباره‌ ما به آن دست پیدا کردند اولا تشکر می‌کنم از شورای نگهبان برای اینکه لطف کرد و بار سنگینی را از روی دوش ما برداشت. اما از آنها خواهش می‌کنم به طور شفاف آنچه که به‌عنوان نقصی در کار ما است را علناً به جامعه بگویند و بگویند که این عیب‌ها را دارید."

به گزارش ایلنا، وی همچنین با اشاره به برخی از خوبی‌ها و محسّنات خود تصریح می‌کند: بروندادی که الان به وجود آورده‌ایم، یک جناح، یک دسته و یک گروهند که می‌توانند رقابت کنند. نه آنهایی که در همه‌ی جامعه وجود دارد. امام علی خطاب به مالک می‌گوید که مواظب هوای نفست باش و کاری نکن که آنچه حرام است عمل کنی. انصاف را باید رعایت کنیم در برابر آن کسانی که دوست داریم و نداریم.[4]

*مسئله مهجوریت عقل و نبود آموزش فلسفه سیاست در اردوگاه چپ تبدیل به یک معضل بزرگ شده است.

و از مصادیق آن می‌توان به عدم پذیرش قواعد بازی توسط رجال اصلاح‌طلب اشاره کرد.

تجربه تاریخی نشان می‌دهد این افراد در انتخابات ثبت نام می‌کنند اما به هر دلیلی قواعد قانونی آنرا قبول ندارند، از بیت‌المال حقوق می‌گیرند اما علیه امنیت کشور شمشیر می‌کشند، اگر رأی اکثریت مردم مطابق میل آنان نباشد نتیجه را نمی‌پذیرند و پر واضح آنکه تمام این اقدامات مصداق عقلانی نبودن یک فعالیت سیاسی است.

اعتراضات پزشکیان به ردّ صلاحیت‌ها و تأکیدش بر اینکه شورای نگهبان علت ردّ صلاحیت شخص او را اعلام کند نیز مصداقی دیگر از همین اشتباهات سیاسی است.

چه اینکه پزشکیان هنگامی که در انتخابات ثبت نام کرده؛ قاعدتا و به گواه تجربه‌ای که از تمام انتخابات‌های گذشته داشته، می‌دانسته که "اعلام دلیل ردّ صلاحیت و یا عدم احراز صلاحیت از سوی شورای نگهبان" یک کار غیر ممکن است.

زیرا اعضای این شورا بارها اعلام کرده‌اند که به لحاظ شرعی و قانونی چنین امکانی وجود ندارد. فلذا اکنون پزشکیان است که باید به مردم بگوید چرا با اینکه چنین فرایندی را قبول نداشته اما وارد انتخابات شده است؟!

این تناقض ناشی از نپذیرفتن سازوکارهای قانونی و شرعی کشور؛ خود بزرگترین دلیل بی‌صلاحیتی امثال پزشکیان برای تصدی پست ریاست‌جمهوری است.

***

پیغام انصراف به مهرعلیزاده؛ حمایت بی‌حمایت!

محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب در بخشی از مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی، اظهارات صریحی را علیه "محسن مهرعلیزاده" نامزد اصلاح‌طلب حاضر در انتخابات 1400 بر زبان آورده و به زعم خود تکلیف او و جریان اصلاحات را مشخص کرده است.

تاجیک در این باره با حمایت ضمنی از تئوری شوم "تحریم خاموش انتخابات" گفته است: آیا اصلاح‌طلبان حاضر هستند با هر کارتی بازی کنند یا اینکه فضای حیثیتی و آینده خود را در این می‌بینند که به صورت رسمی اعلام کنند کاندیدایی در انتخابات ندارند و از کسی نیز حمایت نمی‌کنند. این شرایط امروز برای آقای مهرعلیزاده وجود دارد. هر چند برخی از اصلاح‌طلبان بر این باور هستند که آقای مهرعلیزاده بهتر است وارد این بازی نشود و از ادامه رقابت‌های انتخاباتی انصراف بدهد.

او تأکید می‌کند:

"با این وجود به نظر می‌رسد ایشان قصد دارند در رقابت‌ها باقی بمانند و جریان اصلاحات نیز قرار نیست از ایشان حمایت کند. هر چند ارتباطات و رفت‌وآمدهایی وجود دارد که این فضا ایجاد شود. بنده بعید می‌دانم در نهایت چنین اتفاقی بیفتد. امروز امثال آقای مهرعلیزاده در یک شرایط تاریخی قرار دارند و میان دوطرف روان و دوان هستند. یک طرف حاکمیت قرار دارد که از وی می‌خواهد  از بازی خارج نشود و تا آخر بازی حضور داشته باشد، طرف دیگر اصللاح‌طلبان و بخش‌هایی از جامعه قرار دارند که از ایشان می‌خواهند در بازی حضور نداشته باشد و صحنه را ترک کنند. بدون‌تردید ایشان وارد هر کدام از این فضا شود، همراه با هزینه‌هایی خواهد بود. این در حالی است که ممکن است مواهبی نیز برای ایشان به همراه داشته باشد. این برآوردی است که آقای مهرعلیزاده باید انجام بدهد و در نهایت تصمیم تاریخی خود را بگیرند. بنده بعید می‌دانم آقای مهرعلیزاده شانس زیادی برای ورود به پاستور داشته باشند و معتقدم تنها در شرایطی چنین شانسی تقویت خواهد شد که یک اتفاق بزرگ رخ بدهد که بنده زمینه‌های این اتفاق بزرگ را مشاهده نمی‌کنم."

او می‌افزاید: باید این تحلیل را داشته باشیم که حتی اگر بتوانیم جامعه را پیرامون آقای مهرعلیزاده به حرکت درآوریم و بازی را به هم بزنیم باید این سوال را از خود بپرسیم که آیا می‌توانیم شرایطی را در دولت آینده متفاوت از دولت قبلی داشته باشیم؟ تجربه دولت قبلی نعش این شهید عزیز یعنی جریان اصلاحات را روی دستان ما قرار داد و جریان اصلاحات با یک انتخابات اشتباه  با بحران شدید اجتماعی مواجه شد. باید به تجربه تاریخی خود توجه کنیم که حرکتی که انجام می‌دهیم باید یک گام به جلو باشد و نه دو گام به عقب. چه کسی تضمین می‌کند که دوباره این تجربه تاریخی تکرار نشود. آیا ما قرار است تنها با نام‌ها بازی کنیم؟ [5]

*ما هم مثل آقای تاجیک و حتی قبل از آقای تاجیک معتقد هستیم و بودیم که جریان اصلاحات در انتخابات 1400 از هیچ کسی حمایت نخواهد کرد چون دل به ایجاد "فتنه اقتصادی" بسته است و لازمه جرقه زدن بر هیمه این فتنه بزرگ نیز "تحریم خاموش انتخابات" و خروج از مردمسالاری است.

اظهارات تاجیک که قبل از این نیز گفته بود حاکمیت ایران به مثابه کشتی تایتانیک اسیر گرداب شده؛ چیزی جز حرف‌های یک فعال فتنه 88 نیست که قصد دارد آخرین امیدهای نجبای اصلاح‌طلب و مردمانی که دوست دارند به یک نامزد اصلاح‌طلب رأی بدهند را به دیوار بکوبد و اینطور القا کند که حالا که تاجزاده‌ی بدسابقه و جهانگیری بد کارنامه تأیید صلاحیت نشده پس ما اصلاح‌طلبان دیگر هیچ نامزدی در انتخابات نداریم!

در بحث نعش شهید اصلاحات و عامل قتل او یعنی "رئیس‌جمهور روحانی" هم بایستی این تئوری سیاسی را به امثال تاجیک آموخت که مسئله یک جریان سیاسی هرگز اشتباهات و ندانم‌کاری‌های یک فرد نیست بلکه نسبت آن جریان با اشتباهات آن فرد است. یعنی اصلاح‌طلبان می‌توانستند با عذرخواهی از اشتباهات روحانی به جایگاه خود نزد مردم اعتبار ببخشند اما به جای آن خود را رهین روحانی و "فدائیان روحانی" معرفی کردند، تمام گفتارهای او را قانونی خواندند و حتی از مردم خواستند که دست روحانی و ظریف را ببوسند![6]

مردم، مهرعلیزاده و علم سیاست گناهی ندارند اگر شخص آقای تاجیک در شهوتی هول‌انگیز برای رئیس‌جمهور شدن دوباره آقای روحانی در انتخابات سال 96؛ تمام آبروی سیاسی خود را به یکسو نهاد و در ستاد انتخاباتی روحانی در مدح پوپولیسم سخنرانی کرد.[7]

پس اقدام دموکراتیک اصلاح‌طلبان در انتخابات سال 92 برای حمایت از آقای روحانی فی‌نفسه یک کار سیاسی بد نبوده است. بلکه نفسانیات و شهوات اصلاح‌طلبان است که مرگ عقلانیت را در اردوگاه چپ رقم زد.

بدیهیست که رجال جریانی چنین متناقض‌نما هنگامی که نیت تحریم انتخابات را داشته باشند؛ از راه حل‌های معقول فرار و این توجیهات را روانه افکار عمومی کنند.

اصلاح‌طلبان اگر قصد حضور در انتخابات را داشتند (که ندارند!)، هم می‌توانستند گزینه‌هایی بهتر از تاجزاده به شورای نگهبان معرفی کنند، هم به امثال عارف که احتمال بیشتری برای صلاحیت دارد مراجعه کنند و هم از حضور امثال مهرعلیزاده و همتی بهره ببرند. اما قرار است "انکار بدیهیات" و "اعوجاجات غیر عقلانی" استتاری باشد بر نقشه آنها برای "تحریم خاموش انتخابات".

شخص آقای تاجیک و دوستان ایشان در ستاد هسته سخت اصلاحات که البته بار سنگین ایده‌پردازی را نیز بر دوش می‌کشند؛ با گلوگاه‌های خطیری از مسئولیت و پاسخگویی در تاریخ مواجه خواهند بود...

***

1_ https://etemadonline.com/content/491323

2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1511204

3_ mshrgh.ir/1224788

4_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1083907

5_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/315176

6_ http://fna.ir/a1hzoo

7_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-490258

برچسب‌ها