میرحسین موسوی در سال 88 و در شرایطی که مردم هنوز مشغول رأی دادن بودند، در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «برنده قطعی، برنده قطعی با نسبت آراء بسیار زیاد اینجانب هستم»!

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

اعلام زودهنگام پیروزی انتخاباتی نشانه دیکتاتوری است

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «دیکتاتور حقیر» به قلم «کوروش احمدی» نوشت: «ترامپ صرف‌نظر از اینکه در این انتخابات پیروز شود یا شکست بخورد، تنها کاریکاتور یک دیکتاتور یا رهبر اقتدارگراست که از بخت بد در بستری نامناسب و مکان و زمانی ناموافق ظهور کرده است. او ساده‌لوحانه تصور کرد که می‌تواند با بسیج مشتی عناصر افراطی دست‌راستی نهادهای دمکراتیک با سابقه 240 ساله را تخریب و اراده خود را مسلط کند. غافل از اینکه همتایان او در کشورهای جهان سوم در شرایطی متفاوت و در غیاب نهادهای مدنی دیرپا و ریشه‌دار تنها از طریق توفیق در گماردن تدریجی آدم‌های خود در سمت‌های حساس و جلوگیری از ظهور عوامل مزاحم مانند رسانه‌ها، نهادها و نخبگان مستقل توانسته‌اند پایگاه قدرت خود را محکم کنند».

این روزنامه اصلاح طلب که مدیرمسئول آن- «الیاس حضرتی» - یکی از نزدیکان «مهدی کروبی» از سران فتنه 88 است، ترامپ را دیکتاتور حقیر نامیده است.

در روزهای گذشته نیز «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا که در تجمعی خودرویی در حمایت از «جو بایدن» معاون سابقش و نامزد دموکرات انتخابات آمریکا در میامی سخنرانی می‌کرد، گفت «دونالد ترامپ گفته ممکن است قبل از این که همه آرا شمرده شوند، اعلام پیروزی کند. این چیزی است که یک دیکتاتور ذلیل انجام می‌دهد. اگر به دموکراسی اعتقاد دارید، پس بگذارید همه آرا شمرده شوند».

این روزنامه اصلاح طلب با اوباما اشتراک نظر دارد و آن اینکه ترامپ یک دیکتاتور است. اوباما نیز در توصیف دیکتاتوری ترامپ گفته «اعلام پیروزی نامزد انتخابات، قبل از اینکه نتایج به صورت کامل اعلام شود، مصداق دیکتاتوری است».

این در حالی است که «میرحسین موسوی» در سال 88 و در شرایطی که مردم هنوز مشغول رأی دادن بودند و انتخابات به اتمام نرسیده بود، در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «برابر اطلاعاتی که ما از ستادهایمان داریم، در سطح کشور،  برنده قطعی، برنده قطعی با نسبت آراء بسیار زیاد اینجانب هستم»!

وقتی که میرحسین موسوی این ادعا را در کنفرانس مطبوعاتی خود مطرح کرد، هنوز ۲ ساعت به پایان ساعت رای گیری باقی مانده بود و اساسا پس از این دو ساعت (اگر زمان رای گیری تمدید نمی شد) تازه شمارش آراء آغاز شده و طبعا ساعت ها به طول می انجامید. بنابراین این سوال بزرگ وجود داشت و البته هنوز هم وجود دارد که واقعا میرحسین موسوی بر اساس کدام اطلاعات، در آن زمان ادعای پیروزی در انتخابات را مطرح کرد!؟ خصوصا که پیش از این بارها از سوی او و ستادش مطرح شده بود و در همین کنفرانس مطبوعاتی هم مجددا ادعا کرد که ناظران انتخاباتی او را سر صندوق های اخذ رای، راه نداده اند!

پس از اعلام نتایج انتخابات ۸۸، محمد خاتمی، مصطفی تاجزاده، عباس آخوندی و دیگر نزدیکان به نامزدهای شکست خورده اذعان کردند که تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است. پس از آن «محمد علی ابطحی» از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ اذعان کرد که «تقلب اسم رمز آشوب بود».

فتنه گران در سال ۸۸ به هیچ عنوان حاضر نشدند که پروسه قانونی اعتراض به نتیجه انتخابات را طی کنند. این طیف چند ماه پس از انتخابات ۸۸ صراحتا اعلام کردند که «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است».

شورش علیه جمهوریت و اسلامیت، جزو لاینفک رفتار طیف تندرو اصلاح طلب است.

** «عادل فردوسی پور» را سوژه می کنند تا «گلابی های برجام» دیده نشود

روزنامه شرق در مطلبی در صفحه اول با عنوان «عادل در چالش میهن پرستی و مهاجرت» نوشت: «در فضای مجازی بسیاری از کاربران با توجه به رفتاری که با عادل فردوسی‌پور می‌شود از او می‌خواهند از ایران مهاجرت کند و به برنامه‌سازی و حرفه مورد علاقه‌اش در آن طرف آب بپردازد، ولی رسانه‌های نزدیک به طیف اصولگرا مدام به عادل فردوسی‌پور هشدار می‌دهند که از سرنوشت مزدک میرزایی و دیگر مهاجرت‌کرده‌ها عبرت بگیرد و ترک وطن نکند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «عادل همین دو شب پیش در لایو اینستاگرام خود با سروش صحت دوباره در پاسخ به مهاجرت احتمالی‌اش از ایران گفت:"من شخصا برای افرادی که ترجیح دادند از ایران بروند احترام قائلم، اما خودم عِرق وحشتناکی به وطنم دارم و تمام تلاشم این بوده که در کشورم کار کنم".او در پاسخ به اینکه چه کارهایی دوست دارد انجام دهد، می‌گوید: «گزارشگری، اجرا و تهیه‌کنندگی». حالا نیاز به کوشش زیاد برای پی‌بردن به منظورش نیست؛ او از دوتای اول در ایران محروم است و سومی هم به برنامه فوتبال 120 در شبکه ورزش گره خورده که تازه برای پخش مجدد آن هم ظاهرا با مشکل مواجه شده است».

روزنامه آرمان نیز در مطلبی در صفحه اول با عنوان «عادل فردوسی پور، انحصار و چیزباختگی» نوشت: « عادل فردوسی‌پور در مصاحبه‌ای با سروش صحت می‌گوید دلم برای برنامه نود تنگ شده است؛ و در برابر این سوال که چرا از ایران نمی‌روی هم می‌گوید دوست دارم در ایران کار کنم. همین دو جمله برای جلب توجه به یک نکته بسیار مهم کافی است. زندگی بیرون از سیطره فراگیر قدرت حکومتی ضروری است تا اینکه آدمیان بتوانند علائق و منافع‌شان را دنبال کنند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «عادل فردوسی‌پور یک نماد از وضعیت اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه‌ای است که با انحصار، چیزباختگی تولید می‌کند. همگان، حتی طبقه متوسط و بالاتر، که عادل فردوسی‌پور هم احتمالا به آن قشر تعلق دارد، چیزباخته می‌شود. این قشر، محتاج نان یا فقیر نیست، اما باز هم ناراضی است، چیزی را باخته است، علائق و منافعش را می‌بازد. انحصارها مولد این چیزباختگی و نارضایتی هستند».

«تولید مسئله برای مشغول سازی افکارعمومی» یکی از ترفندهای عملیات روانی است. نحوه مواجهه اصلاح طلبان با اشخاصی همچون «شجریان» و «فردوسی پور» نیز دقیقا در همین پازل تعریف می شود.

یکروز «سعید حجاریان» نامه ای خطاب به «همایون شجریان» می نویسد و روز دیگر، رسانه های اصلاح طلب درباره «عادل فردوسی پور» به جنجال و هیاهو می پردازند.

برای اینکه بدانید سلبریتی ها چه جایگاهی برای اصلاح طلبان دارند، کافی است اظهارات وزیر ارشاد سابق دولت روحانی را مرور کنیم. «رضا صالحی امیری» وزیر ارشاد در دولت اول روحانی، پای صندوق رأی انتخابات ریاست جمهوری ۹۶، در گفت‌وگویی در لحنی کنایه‌آمیز به جناح رقیب گفت: «من به کاندیدای عزیز رقیب پیام می‌دهم اگر نیاز به هنرمندان داشتی به من پیغام می‌دادی من برایت می‌فرستادم»! این اظهارنظر توهین آمیز، اعتراض هنرمندان و سلبریتی ها را در پی داشت.

در یک نمونه دیگر، چند ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری ۹۶، کمپین  «من پشیمانم»  توسط برخی سلبریتی های حامی روحانی تشکیل شد. جالب اینجاست که اصلاح طلبان، در واکنش به این کمپین، سلبریتی ها را با القاب و عبارات توهین آمیز از جمله  «ستاره های حلبی» ، «قورباغه» ، «فاقد شعور سیاسی»  و...خطاب قرار دادند.

نگاه اصلاح طلبان به اشخاصی همچون «همایون شجریان» و «عادل فردوسی پور» نگاهی صرفا ابزاری و سیاسی است. این افراد برای طیف اصلاح طلب، حکم «نارنجک دودزا» دارند؛ وسیله ای برای ایجاد هیاهوی کاذب با هدف دیده نشدن مسائل اصلی.

اکنون مسئله و دغدغه اصلی مردم، اشتغال، تأمین مسکن، پرداخت اجاره بهای مسکن، خرید خودرو، تأمین جهیزیه، گرانی اقلام ضروری، حقوق معوقه، تعدیل در محل کار، کسادی کار به دلیل شیوع کرونا و...است.

در حال حاضر حداقل در هفت سال اخیر، دولت دربست در اختیار طیف اصلاح طب بوده است. این طیف با وعده رونق عظیم اقتصادی بر سر کار آمد اما درنهایت دلار بالای 30 هزارتومانی را به مردم تحمیل کرد.

وضع فعلی اقتصادی کشور نتیجه مدیریت اصلاح طلبان و به عبارتی محصول حضور طیف اصلاح طلب در قدرت است. قیمت های فعلی مسکن، خودرو، سکه، دلار، مرغ، تخم مرغ، لوازم خانگی و...همگی میوه های اعتماد به آمریکا و به عبارتی، سیب و گلابی های برجام است.

حالا همان طیفی که هنرمندان را قورباغه و ستاره حلبی نامیده بود، فردوسی پور را سوژه می کند تا گلابی های برجام دیده نشود.

برچسب‌ها