مشرق- اجازه دهید نوشته ام را با این جمله آغاز کنم: "من از حوزۀ هنری اعلام برائت می کنم." می دانم که این عبارت در فرهنگ شیعی چه معنایی دارد اما از آنجا که این حوزۀ هنری دیگر خانۀ امنی برای هنرمند انقلاب نیست این جمله را به کار می برم تا آنچه در بخش هایی از مدیریت این مجموعۀ فرهنگی رخ می دهد مورد تامل مسؤولان ذیربط قرار گیرد.
شاید مضحک به نظر رسد و بپرسید معنای این حرف یعنی چه ؟! مگر می شود کسی از خانۀ خویش و اهالی آن تبری جوید . دلیل این سخن را عرض می کنم.
بیست و هفت یا بیست و هشت سال پیش با جمعی آشنا شدم که زیر یک سقف گرد آمده بودند تا در فضایی صمیمی با شور و اخلاص و اشتیاق ، خود را در عظیم ترین انقلاب این عصر شریک کنند . مجموعه ای که آن زمان نامش «کانون نهضت فرهنگی اسلامی» بود . جایی در خیابان فرانسه آن ایام و اگر خطا نکنم نبش کوچۀ اتفاق. یک بنای قدیمی که پیش از انقلاب انجمن فلسفه بود. هستۀ فرهنگی هنری انقلاب اسلامی از همانجا شکل گرفت. بانیان این مجموعه شخصیت های برجسته ای از انقلاب بودند و هم بسیاری از چهره های شاخص فرهنگی که شاید برخی شان امروز در میان ما نباشند. مدتی بعد (شاید یک یا دو سال) این کانون به جای دیگری منتقل شد، ساختمانی در خیابان فلسطین امروز کمی پایین تر از زرتشت، (که بعدها دیدم همانجا فروشگاه تعاونی مصرف یکی از ادارات شده است) و پس از آن دوباره به مکانی دیگر منتقل شد: تقاطع خیابان حافظ و سمیه. نام آن هم به حوزۀ اندیشه و هنر اسلامی تغییر یافت و پس از آن که قرار شد زیر مجموعه ای باشد از سازمان تبلیغات اسلامی نامش شد حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، یعنی همین جایی که امروز یاد و خاطرۀ بسیاری را به ذهن ها متبادر می کند؛ هنرمندان و فرهیختگانی چون قیصر امین پور، سید مرتضی آوینی، سید حسن حسینی، ابوالفضل عالی و ...
در یکی دو سال اخیر گاهی در همین حوزه چیزهایی دیده یا شنیده ام که در تمامی سال هایی که از آن یاد کردم ذره ای از این قبیل مسائل وجود نداشت ؛ حتی از سوی آنانی که از هنر انقلاب فاصله گرفته اند!
رفته رفته گوشه هایی از این حوزه تغییر کرد تا جایی که گهگاه در پاره ای امور اخباری به گوش می رسد یا چیزی شنیده می شود که هیچ نسبتی با آن حوزه هنری و جایگاه سابقش ندارد . در چنین شرایطی به نظر می رسد جدا کردن حسابم از حساب دیگرانی که ادارۀ امور را بدست گرفته اند و گاه شوهای مذهبی و دفاع مقدسی اجرا می کنند ضروری باشد . اعلام برائتی که عرض کردم از همین منظر است . البته مدیر فعلی حوزه فرد مومن و شریفی است ، اما ای کاش که او خود رشتۀ امور حوزه را به دست می گرفت تا کار به اینجا نکشد که ناچار شوم با شروع سلسله یادداشت هایی از این دست اقدام به اصلاح کنم.
دوستی دارم که زمانی شیفتۀ یکی از خوشنویسان بود . چند روزی را با او همسفر شد . بعد از سفر نگاهش نسبت به او تغییر کرد . وقتی دلیل را پرسیدم گفت این خوشنویس سال ها ست روایات اهل بیت و شعر حافظ و نادعلی و کلمۀ الله و حدیث قدسی می نویسد اما در چند روزی که با او بودم متوجه شدم که نه اهل فرائض است و نه مذهب و دین و دیانت ! بعد از نزدیک شدن به او دریافتم که مشق این چیزها برای او دلایل دیگری دارد جدای از باور و ایمان قلبی! هنرش تنها پوسته و ظاهر است.
ذکر این خاطره معنایش این نبوده و نیست که بگویم بی دینان در حوزه جا خوش کرده اند. خیر ، منظورم چیز دیگری است. در واقع می خواهم از دو گانگی نیت و زبان و کردار آدم ها بگویم.
غالباً قضاوت رده های بالایی هرم فرهنگی کشور و اختصاص بودجه ها و میدان دادن به فعالیت سازمان ها و مراکز و نهادها و مدیران ذیربط بر اساس آمار صورت می گیرد. آمار هنرمندانی را که جذب کرده اند ، آمار کتاب هایی که منتشر شده است، آمار خاطره نوشته ها، آمار فیلم های دفاع مقدس! آمار عصر یا شب های شعر و خاطره ، آمار بازدید کنندگان، آمار میزان آموزش و پژوهش، آمار تولید هنرمند ارزشی!!! آمار آمار آمار. غافل از اینکه در برخی موارد این آمار تنها پوسته ای است برای ادامه حیات گروه یا افرادی خاص. مثلاً می شود با یکی دو کتاب در رسانه و غیر رسانه ده ها بار شو برگزار کرد و دست آخر خبر از ساخته شدن فیلم آن کتب داد و از کنار آن بودجه گرفت و به جیب یا جیب های پر از پولی ریخت که به کُر وصل اند و بی نیاز از فیلم ساختن چرا که این روزها نه فیلم ساختن سودی دارد و نه کار فرهنگی و براستی " نون تو تولید است!"
مطلب ادامه دارد..
علی وزیریان*
* علی وزیریان از بنیانگذاران حوزه هنر و اندیشه اسلامی که بعدها "حوزه هنری" نامیده شد است. تخصص اصلی وزیریان گرافیک و تحصیلات او در زمینه نقاشی است و از این جهت او را یکی از طلایه داران هنر انقلاب در این رشته می دانند. وزیریان در سال های اخیر به سینما گرایش پیدا کرده و آثاری چون "خدا نزدیک است"،" یک وجب آسمان" و در جشنواره فیلم فجر امسال فیلم"یک سطر واقعیت" را به نمایش گذاشته است.