سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اصلاحطلبان دچار اختلاف هستند جز در "سیاست خیابانی"
«محمدرضا تاجیک»، از تئوریسینهای جریان اصلاحات و مشاور رئیس دولت اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین مدعی 72 ملت بودن اصلاحطلبان و نبود وحدت گفتمانی در میان آنها شده و گفته است: مشکل این است که اصلاحطلبان در مفهوم اصلاحطلبی یگانه نمیشوند، چه برسد راجع به دقایق دیگرش.
او میافزاید: درون این جریان همان 72 ملتی است که رابطه همسویگی و همافزایی نیست، رابطه تقاطع و توازی است و هیچگاه به هم نمیرسند یا اگر هم برسند، همدیگر را قطع میکنند. ما باید فضایی ایجاد کنیم که اگر کثرتی هست، در یک سمفونی بنوازد، نه اینکه یک کسی در شور بنوازد، یکی ماهور بنوازد، یکی برود در رپ بنوازد.
تاجیک در ادامه ادعای خود تصریح میکند: صدای مختلف قشنگ است، زمانی که هارمونی داشته باشد، زمانی که در یک دستگاه نواخته شود، شیپور همگون باشد با سنتور، سنتور همگون باشد با ویولن و همه اینها بتوانند در یک دستگاه بنوازند. این صداهای گوناگون میتواند دلنواز باشد، میتواند گوشخراش هم باشد و این اتفاقی است که به نظر من در جریان اصلاحطلبی نیفتاد، یعنی جریان اصلاحطلبی بیشتر، تکثرش ره به آنارشی بود تا ره به یگانگی و یک نوع وحدت در کثرت.
او در خلال مصاحبه خود بر این نکته هم تأکید میکند که: «من اولین دغدغهام این است که جریان اصلاحطلبی را از چنبره برخی به ظاهر اصلاحطلبان برهانم.»[1]
*آنچه که تاجیک گفته است در حالت خوشبینانه، ساده انگاری و در حالت بدبینانه یک عملیات فریب است!
عملیات فریبی که قصد دارد اذهان تحلیلگران و آگاهان سیاست و امنیت کشور را از اصلیترین دستور کار 10 سال اخیر اصلاحطلبان یعنی "سیاست خیابانی" منحرف کند.
به این معنا که بر خلاف ادعای تاجیک و اتفاقا طبق منویات او؛ اصلاحطلبان در دستور کارهای اصلی خود مثل تحریم خاموش انتخابات آینده و یا بردن فضای کشور به سمت سیاست خیابانی؛ کاملا همآهنگ، همداستان و متفق عمل میکنند و ذرهای انحراف از این مسیر در ستاد اصلاحات دیده نمیشود.
کما اینکه اعضای ستاد اصلاحات، متفقا اعلام کردهاند نظام جمهوری اسلامی ایران آفت زده است، ایران مثل کشتی تایتانیک در آستانه غرق شدن است، باید به سمت تحریم خاموش انتخابات آینده حرکت کرد[2] و هر کس در معارضه با نظام جمهوری اسلامی زندان نرفته و هزینه نداده؛ اصلاحطلب بدلی است.
آقای تاجیک کدامیک از همین همداستانیها و همراهیها را کتمان میکند که هماکنون مدعی وجود تکثر و آنارشی فکری در ستاد اصلاحات است؟
آیا ایشان انکار میکند که چطور خود و همراهان دیگرش مثل مرعشی و حجاریان صراحتا از آفتزدگی نظام اسلامی حرف زدهاند؟![3]
تاجیک آیا تکذیب میکند که چگونه خود و همراهانش طی سالهای اخیر یا به صورت علنی بر مقوله "ناامیدی مردم ایران" تأکید کردهاند و یا با جملاتی مثل "دلیلی برای صبر مردم نمیبینم"! به استقبال این معنا رفتهاند؟!
این واژههای یکسان، این تأکیدات متحدالمعنی و این خطوط یکسان برای ایجاد فضای فتنه در کشور، آنارشی است یا وحدت رویه؟!
و آیا اساساً میتوان این ادعای دیگر تاجیک را پذیرفت که در این فضای یکدست و هممسیر برخی به ظاهر اصلاحطلبان هم چنبره زده باشند؟!
ما قضاوت در این زمینه را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم...
***
اصولگرایان کاندیدای رأیآور ندارند!
«محمدتقی فاضل میبدی»، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک یادداشت در شماره سهشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی پیرامون انتقادات از دولت آقای روحانی نوشته است: با افزایش تخریبها و بحرانسازیها دولت بیشتر از قبل باید با مردم صحبت کرده و مشکلات پیش رو را با افکار عمومی در میان بگذارد. از سویی شایسته نیست که دولت در برابر هر کنش بیهودهای واکنش نشان دهد اما در شرایطی که آسیبی از سوی مخالفان متوجه دولت است و در میان مردم ناامیدی ایجاد میکند، دولت باید نسبت به آن واکنش نشان دهد و از خود دفاع نماید.
او در ادامه میافزاید: « چرا که این اعتقاد وجود دارد که در آینده مخالفان روحانی نمیتوانند کاندیدایی مطرح و رأی آور به مردم معرفی کنند. به همین علت با هدف ناامید کردن مردم از روحانی وارد رقابت با دولت شدهاند!»[4]
*اینکه گفتمان جوان، جهادی و کارآمد اصولگرایان کاندیدای رأیآور دارد یا ندارد را میتوان با یک نگاه ساده به فعالیتها و گفتههای رقبای اصولگرایان در موسم انتخاباتهای قبلی فهمید.
همچنین است که مقایسه روزمره کارنامه آقای روحانی و اصلاحطلبان در دولت، مجلس و شورای شهر با کارنامه مدیران اصولگرا در بخشهای مختلف کشور که نقل کوی و برزن شده است نیز به روشنی نشان میدهد که اصولگرایان کاندیدای رأیآور دارند یا ندارند؟!
معالوصف اگرچه اصولگرایان حدود 30 سال است که هیچ رئیسجمهور مورد اجماعی نداشتهاند و ایضا هرگز نخواستهاند که به هر قیمتی و با وعدههای دروغ به ساختمان پاستور بروند و قدرت اجرایی کشور عموماً در دست اصلاحطلبان یا نیروهای نزدیک به آنها بوده است اما درب سیاست همواره بر یک پاشنه نمیچرخد و به نظر نمیرسد این منوال ادامه داشته باشد.
زیرا وضع موجود که تماما دستکند اصلاحطلبان و یا چهرههای نزدیک به آنهاست؛ سبب معطوف شدن بیشتر توجهات به سمت گفتمانهای کارآمد و خدمتگزار شده است.
***
روایت ملیپوش سابق فوتبال از گرسنگی و ناامنی در ایران!
«حسین راغفر، ملیپوش سابق فوتبال و از اقتصاددانان اصلاحطلب» به تازگی در یک ویدئو که کانال تلگرامی امتداد (ارگان حزب اتحاد ملت) آنرا بازنشر داد، اظهار کرده است:
«آخرین آماری که رسما منتشر شده و ما بر اساس آنها محاسبه میکنیم، چیزی در حدود 7 درصد جمعیت کشور گرسنهاند و این رقم کوچکی نیست.
در سالهای 96 و 97 هم با اینکه آمار جدیدتری نداریم –و اعلام نشده- وضع قطعا به شدت بدتر شده است.
و سوال اینست که ما چرا فقر را مطالعه میکنیم؟ یکی از تهدیدهایی که ثبات سیاسی و اجتماعی در جامعه را تهدید میکند اختلاف طبقاتی و نابرابریهای شدید است.
جامعهای که در آن اختلاف شدیدی بین ثروتمند و محرومین و بین داراها و ندارها وجود دارد. این جامعه همیشه با بیثباتیهای مختلف روبهروست. که از جمله مسئله امنیت اجتماعی است.»
*تمام شاخصهای مرتبط با بحث گرسنگی (از جمله شاخص GHI و شاخص فقر مطلق) درباره ایران که در سال 2017 منتشر شدهاند؛ نشان از بهبود وضعیت گرسنگی در ایران دارند.[+]
ایران اسلامی هماکنون از نظر شاخص GHI در رتبه سیرترین کشورهای جهان قرار دارد و آمار ایران در فقر مطلق (فقری که سبب گرسنگی میشود) نیز که توسط بانک جهانی ارائه شده چیزی در حدود 3 دهم یک درصد است.
و این در حالی است که ایران اسلامی در سالهای اول انقلاب در فقر مطلق دارای عدد بیش از 6 درصد بود و در بحث گرسنگی نیز به جای 7 درصد؛ دچار بیش از 17 درصد گرسنگی بود.
ما اکنون این قضاوت را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم که چرا برخی چهرههای شهره به اقتصاددانی، به جای بیان دستاوردهای کشور و تأکید بر اینکه آمار اقتصادی کشور؛ خاصّه در بحث غذا و فقر مطلق رو به بهبود است؛ اما به بیان نیمه خالی لیوان اکتفا میکنند و در نتیجه اظهارات خود نیز پای بیثباتی اجتماعی را به میان میکشند!
جالب است که آقای راغفر گویا نمیداند که این کشور فرانسه است که بر اساس نظرسنجی پیو، بیش از 20 درصد شهروندان آن گرسنهاند و از همین روست که شاهد شنبههای اعتراضی در فرانسه هستیم. و یا مشخص نیست چرا راغفر از مقایسه ایران با کشور آمریکا امتناع کرده است که به گواه آمار، بیش از 40 میلیون گرسنه و محتاج "نان شب" دارد. نانی که در جمهوری اسلامی ایران با ارزانترین قیمت ممکن در دنیا توزیع میگردد.
جالب است که راغفر در حالی بصورت تلویحی مدعی فاصله زیاد فقیر و غنی در ایران شده است که شاخص "ضریب جینی" بعنوان یک شاخص جهانی برای سنجش میزان توزیع ثروت میان قشرهای مختلف در کشورها حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی در این قضیه هم در حال پیشرفت است و شاخص جینی ایران هماکنون در جایگاهی بهتر از چین، روسیه و حتی آمریکا قرار دارد.[5]
مثال عینیتر ضریب جینی در ایران این است که دیگر مثل دهه 60 یا هفتاد شاهد صفهای مردم در مقابل سوپرمارکتها و نانواییها نیستیم و چیزی که هماکنون علیالاغلب بیشتر دیده میشود؛ صفهای مردم در مقابل فروشگاههای تلفن همراه و یا نمایندگیهای خودروست.
راغفر بعضا اظهارات مختلفی در سیاهنمایی از اقتصاد کشور در کارنامه خود دارد که علت این اصرار بر سیاهنمایی مشخص نیست.[6][7]
این سیاهنماییهای عمده از اوضاع اقتصادی کشور که ردّ پای ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان نیز در آن دیده میشود محل سؤالات و تأملات بیشتری است.
سؤالاتی که به دنبال علت این سیاهنماییها و چرایی عدم بیان پیشرفتها در کنار بیان مشکلات کشور هستند.
جالب است که برخی از چهرههای کشور حتی از بیان جملات مقام معظم رهبری در اشاره به مثبتات اقتصادی کشور نیز اِبا میکنند و این بخش از بیانات رهبر انقلاب حتی در صدا و سیما و در مجامع سیاسی به گوش مردم نمیرسد و اصراری بر آن وجود ندارد.
***
1_ https://etemadonline.com/content/341849
4_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/269971
5_ https://www.tabnak.ir/fa/news/419398
6_ http://asremrooz.ir/vdcgy79xqak9nt4.rpra.html