
زبان اين شعر، از سويي با زبان روز و از سوي ديگر به عمد، به سبک مطنطن خراساني پهلو ميزند؛ سبکي که بيانگر شکوه و جلالت خراسان است و عظمت امام رضا عليهالسلام و بارگاه آن آستان ملائکپاسبان را به رخ ميکشد.
هشتم شاه عشق
اي نور جمال کبريايي
اي معني آيههاي قرآن
اي عالم حُسن را سرانگشت
از خوبي روي تو به دندان
چشمم به جمال توست روشن
عقلم ز کمال توست حيران
در وصف تو هر قلم شکسته
در مدح تو هر زبان ثناخوان
اي عشق تو تار و پود جانها
مهر تو ستون آسمانها
********
اي يار! جهان آفرينش
از نور تو در وجود آمد
خالق چو ببست نقش رويت
سرها همه در سجود آ مد1
بهر تو سحاب رحمت او
بر خلق جهان به جود آمد2
سوي تو و خاندان پاکت
از جانب حق درود آمد
اي وارث انبياي مرسل
اي آنکه ز اولياست افضل
********
اي شاه غريب خطه توس
فرمانده ابر و باد و باران
سرمست ز عطر تو خراسان
خرم ز تو مرز و بوم ايران
چشم دل تو پر است از مهر
اي ضامن آهوي بيابان
از بارگهت دوباره برخيز
آيات خدا دوباره برخوان
سرتاسر خطه سناباد
از برکت خاک توست آباد
********
خورشيد زمين ما تويي تو
کز مشرق خاوران دميدي3
آخر زچه رو غريب و خسته
سختي سفر به جان خريدي؟
بهر چه مدينه را نهادي
اين خاک غريب برگزيدي؟
در طالع شيعيان ايران
يا در دل عاشقان چه ديدي؛
که ترک ره حجاز کردي
وآهنگ عجم به ساز کردي؟
********
اي آنکه ز برکت قدومت
غرقه شده خاک شرق در نور
گلدسته مرقد تو چون شمع
از پا شده تا به فرق در نور
در روز چو شعله ميدرخشد
زيباست چقدر برق در نور
ما را چه لياقت لقايت؟
اي شاه سراي غرق در نور
يا للعجب اين کجا توان جست؟
مهماني و ميزباني از توست
********
اي حاکم شهر علم و حکمت
اي والي شيعه ولايت
هستي تو پس از امام هفتم
گنجور وديعه ولايت
از لشکر نور در جبينت
پيداست طليعه ولايت
رندان وليشناس را ده
آبي ز شريعه ولايت
آرام دل اي سکينه روح
اي راهبر سفينه نوح
********
از روز شهادتت اماما
مأمون شده تا هميشه ملعون
انس و ملک و جماد و حيوان
ماتمزده و غمين و محزون
هم پردهنشين شده است انگور
هم دختر رَز نشسته در خون
فرهاد به کوه کرده منزل
سرگشته به دشت گشته مجنون
اي آنکه قلوب ماست جايت
جان و دل شيعيان فدايت
********
از بار غم شهادت تو
پشت فلکالبروج4 خم شد
در سوک تو اي امام هشتم
هر هشت بهشت5 پر ز غم شد
نور از دل و جان انس و جان رفت
وز گريه فروغ چشم، کم شد
قلبم به هواي کويت اي دوست
مانند کبوتر حرم شد
از ناي دلم که بر تو بند است
آواي رضا.. رضا.. بلند است
اين عشق، هزار راز دارد
اين رشته سر دراز دارد...
1- اشاره ای است به روايت عبدالسلام بن صالح از امام رضا(ع) که از پدران بزرگوارش از امیر المؤمنین علي(ع) و او از حضرت رسول اکرم(ص) روایت کرده است که فرمود: خداي تبارک و تعالی، آدم را خلق کرد و ما را در صلب او قرار داد؛ آنگاه ملائکه را دستور فرمود تا برای تعظیم و احترام ما [اهل بيت] به آدم سجده کنند و سجده آنان از سويي عبادت خداوند بود و از سوي ديگر به خاطر وجود ما در صلب آدم، اکرام و احترام و اطاعت از او بود. حال، چگونه ما از ملائکه برتر نباشیم! حال آنکه همه آنان به آدم سجده کردند؟
2- اشاره است به اين فراز از زيارت که فرموده اند: بکم تنزل السماء قطرها و رزقها.
3- اشاره است به لقب "شمس الشموس" به معناي "خورشيد خورشيدها" که مخصوص حضرت امام رضا(ع) است.
4- فلک البروج، فلک هشتم آسمان است که پيش از آخرين آسمان يعني فلک نهم قرار دارد که به "فلک الافلاک" مشهور است و در اينجا به علت انطباق آن با عدد هشت که عدد امام رضا(ع) است به کار رفته است.
5- اشاره است به بهشت هاي هشت گانه که در لسان قرآن و روايات، از هشتمين و آخرين آن، با عنوان "دار القرار" و در زبان پارسي از آن با عنوان "بهشت برين" ياد شده است.