به گزارش مشرق، سالها است که دیگر صدایشان توی کوچه پس کوچه های شهرمان تهران نمی آید! حتماً می پرسید منظورت کیست؟
قدیمها زمانی که خیلی کم سن و سال بودیم وقتی زمستان می شد صدای گاری چارچرخی که معمولاً یکی از چرخ هایش هم لنگ می زد توی کوچه می پیچید و پیرمردی با صدایی نحیف و تکیده و با لحنی یکسان داد می زد "نفتیه نفت"
اسمش را نمی دانستم اما هروقت صدایش را می شنیدم در خانه داد می زدم بابانفتی اومده بابا نفتی. درخانه ما دو بشکه بزرگ نفت داشتیم که بابانفتی می آمد و نفتهای گاری را درون این بشکهها تخلیه میکرد و ما برای دو یا سه هفته از این نفت برای گرم کردن خانه و گاهی برای پختوپز استفاده میکردیم.
بیشتر بخوانید:
سالها از این خاطره مشترک نسل ما میگذرد. آن قدر این خاطره در ذهن من پررنگ بود که یک روز کامل برای یافتن چرخ نفتیها برخی از مناطق تهران را زیر و رو کردم اما اثری از آنها نبود.
بخاریهای نفتسوز آن روزها با یک خاطره دیگر هم گره خورده است. صفهای بلندی که برای دریافت نفت جلوی مراکز عرضه نفت سفید تشکیل میشد. بشکههایی که گاهی به جای آدمها در صف قرار میگرفتند و از دستههای آنها طناب گذرانده شده بود تا صف به هم نخورد. و کودکانی که در سرما روی بشکهها منتظر نوبت مینشستند و پا تکان میدادند و بازیگوشی میکردند.
الان به جای آن گاریهای قدیمی علمکهای گاز جلوی در خانهها سبز شده و گاز را به داخل خانه ها میبرد و بدون زحمت به کوچکترین اتاق هر خانه نیز میرساند. اما زمانی بود که یکی از مهمترین دغدغههای هر خانواده دوده بخاریهای نفتی بود. بارها اتفاق میافتاد که همسایهها با محل کار پدرم تماس میگرفتند که
گاز، نسل بخاریهای نفتی را که یادگار دوره ملی شدن صنعت نفت بودند را هم منقرض کرد. این بخاریها نماد تلاش برای غلبه بر تحریمهای دوره ملی شدن صنعت نفت بودند. زمانی که به تحریک انگلستان هیچکس نفت ایران را نمیخرید و مرحوم عالینسب به درخواست مصدق و دیگر رهبران نهضت با ساخت بخاریهای نفت سوز که نفت سفید پالایشگاه آبادان را مصرف میکرد تلاش کرد بازار مصرفی برای نفت ایران در داخل کشور ایجاد کند.صنایع عالینسب سالها بعد از آن ماجرا نیز به حیات خود ادامه دادند و تبدیل به یکی از اولین نمادهای مقابله با تحریم در صنعت ایران شدند.
به لطف سرمایهگذاریهای سنگین چند ده میلیارد دلاری برای توسعه میادین گازی در خشکی و دریا و به خصوص از میدان مشترک پارس جنوبی در ۲۰ سال گذشته و شبکه عظیم گازرسانی که با ۳۸ هزار کیلومتر خط لوله و پستهای متعدد تقویت فشار که ایران را تبدیل به دومین کشور مالک بزرگترین شبکه گازرسانی در جهان کرده است، عملاً استفاده از نفت برای مصارف خانگی و گرمایشی و به تبع آن نسل بخاریهای نفتی منقرض شد و حتی در مناطق دورافتاده و بسیاری از روستاهای بسیار کوچک نیز نمیتوان نشانهای از این بخاریها یافت.
دغدغه امروز درباره مصرف انرژی در ایران بهبود راندمان مصرف از جمله بهبود راندمان وسایل گرمایشی گازی است. چنانکه امروز ایران ۸۰ میلیون نفری به اندازه همه اروپای ۷۴۰ میلیون نفری گاز مصرف میکند.
اما زمانی بود که همان نفت سفید هم حتی در پایتخت کشور نصیب همه نمیشد. پدرها و پدربزرگهایمان تعریف میکنند که در تهران عصر پهلوی برخی از مناطق پایتخت حتی نفت سفید هم نداشتند و از چوب و هیزم برای گرمایش زمستانی استفاده میکردند.
یا اگر نفت هم بود باید کلی زمان را صرف می کردی تا در صف بایستی و نهایتاً چندتا گالن نفت گیرت می آمد. اگرچه تعدادی از خانوادههای خاص در بعضی مناطق شهر هم بودند که از گاز طبیعی بهره میبردند. تعداد این خانوارها به ۹۵ هزار بالغ میشد.
نمودارهای زیر تفاوت خانوارهای بهرهمند از گاز طبیعی را در شهر تهران در طول ۴۰ سال اخیر نشان میدهد.نمودار قرمز رنگ تعداد مشترکین گاز در استان تهران و نمودار آبی رنگ میزان مصرف گاز را نشان می دهد. اعداد در این نمودارها بر اساس میلیون خانوار در نظر گرفته شده است.
در آستانه انقلاب اسلامی در ایران فقط ۹۵ هزار خانوار از اهالی تهران از نعمت گاز طبیعی بهره مند بودند اما تا سالهای پایانی دهه ۸۰ تقریباً همه خانوارهای ساکن در پایتخت از نعمت گاز بهرهمند بودند. چنانکه امروز بیش از ۵ میلیون خانوار تهرانی مشترک گاز طبیعی هستند.
قیمت گاز خانگی در ایران تقریباً ۱۰ درصد قیمت گاز صادراتی ایران به بازارهای خارجی است.
جدول زیر میزان مصرف گاز در ۴۰ سال گذشته در پایتخت را نشان میدهد. اعداد این نمودار بر اساس میلیون متر مکعب است.
در آخرین سال منتهی به انقلاب اسلامی روزانه ۲۷۲ هزار متر مکعب گاز در پایتخت مصرف میشد اما امروز این عدد به بیش از ۱۵ میلیون متر مکعب در روز رسیده است.