به گزارش مشرق، تاریخ ۴۰ سال اخیر ایران، عرصه ظهور بزرگمردانی بود که در زندگی روزمره، سر به زیر و خاکی بودند و در میدان نبرد، سرفراز و افلاکی شدند. در بر مردم، با مهربانی و تواضع میجوشیدند و در برابر دشمن، بیباک و هراس میخروشیدند.
سعید سیاح طاهری، یکی از این مردان بود. او در دوران هجوم به حریم کشورمان در جنگ هشتساله، کمتر لحظهای آرام گرفت؛ سیر سنگرهای عشق و زخم خوردن در دفاع مقدس، پایان راه او نبود. چون پس از جنگ، دشمن از راهی دیگر به زمین ما هجوم آورد؛ پس سیاح نیز همچون برخی دیگر از یارانش، در زمینه فرهنگ فعال شد. او به نیکی دریافت که روشهای معمول و کلیشهای دیگر جواب نمیدهد؛ هر چند برنامههای معمول در پاسداشت دفاع مقدس و شهدا، ذاتاً ارزشمند و قابل ستایش است. اما سیاح طاهری، در پی راههای تأثیرگذارتری بود. به همین دلیل هم یک جشنواره متفاوت و زیبا را راهاندازی کرد.
بیشتر بخوانیم:
مجروحیت در «کربلای ۵»؛ شهادت در «سوریه»
«سیاح» ستارهی ستیز با سیاهی
جشنواره دانشآموزی فیلم دفاع مقدس، ابداع این شهید محسوب میشود که هدف اصلیاش، احیا و امتداد فرهنگ مقاومت و دفاع مقدس در مناطق محروم و کمبرخوردار بوده است. به ویژه مناطق مرزی، که مردمش معمولاً هم از تنگنای معیشتی در رنج هستند و هم صف اول دفاع از این سرزمین در برابر حملات احتمالی خواهند بود. شهرهایی مثل سوسنگرد، ایلام، بستان، هویزه، روستاهای حومه اهواز، شهرها و روستاهای زلزلهزده آذربایجان، کردستان، کرمانشاه و… یعنی دقیقاً مناطقی که بچههای آن اصلاً سینما نرفته بودند. در مصاحبهای که چند سال قبل از شهادت سیاح طاهری با وی انجام دادم، گفته بود: «مردمی که در مناطق مرزی زندگی می کنند از یک طرف با مشکلات فراوانی مواجه هستند و از طرف دیگر اولین سد دفاعی کشور در مقابل هرگونه هجوم از خارج محسوب میشوند. با این حال، جوانان این مناطق آگاهی چندانی نسبت به دفاع مقدس ندارند. با توجه به این مسائل، لازم بود که به طریقی با فرزندان این مناطق ارتباط برقرار کرده و ارزشهای دفاع مقدس را به آنها منتقل کنیم که جشنواره دانشآموزی فیلم دفاع مقدس با همین انگیزه راهاندازی شد.»
اما روش شهید سیاح طاهری در برگزاری جشنواره دانشآموزی دفاع مقدس با دیگران تفاوت داشت. یعنی به جای برگزاری برنامههای بیخاصیت و بیمناسبت با حال و روحیه کودکان و نوجوانان، در فضایی پر از شادی و نشاط به انتقال فرهنگ ازخودگذشتگی و ایستادگی میپرداخت. یعنی موضوع سخت و عمدتاً تراژیکی چون جنگ، در این برنامهها در قالب جشن و پایکوبی روایت میشد. شهید درباره این روش میگفت: «ادعای ما این است که رزمندگان ما، همه از روحیهای شاد و بانشاط برخوردار بودند. در سختترین لحظات نبرد، میخندیدند و با هم شوخی هم میکردند. شما بروید فیلمهای مستندی که از روزهای دفاع مقدس باقی مانده را تماشا کنید ببینید رزمندهها بیشتر در حال شادی و خنده هستند یا گریه و زاری؟»
شهید سیاح طاهری، در بخش دیگری از گفتوگو با نگارنده بیان کرده بود: یکی از ویژگیهای مهم جشنواره دانشآموزی فیلم دفاع مقدس، شاد بودن آن است. یعنی محتوای ارزشی و دفاع مقدسی را در قالب سرود و جشن و همخوانی هنرمندان و بچهها مطرح میکنیم. در این برنامهها همچنین ما کتابهای با ارزش دفاع مقدسی را هم به شرکتکنندگان معرفی و اهدا میکنیم.
و البته نتیجه این جشنواره و فضای پرنشاط و توأم با علایق کودکان و نوجوانان هم گرفته بود. چنانکه در همان مصاحبه بیان نموده بود: معمولاً بعد از برگزاری این جشنواره در هر منطقهای، مراجعه بچهها برای عضویت در بسیج بیشتر میشود. برگزاری این جشنواره در مناطق زلزلهزده تاثیر بسیار زیادی داشت. چون اصلیترین ارزشی که ما در این جشنواره مطرح میکنیم، مقابله با سختیها و پیروزی با حداقل امکانات است. همان چیزی که در جنگ هشتساله تجلی یافت. به یاد دارم که در حین برگزاری این جشنواره در منطقه اروندکنار، وقتی این گونه مسائل را مطرح کردیم، جوانی به ما مراجعه کرد و گفت که از شدت افسردگی قصد خودکشی داشته، اما پس از حضور در این جشنواره بار دیگر به زندگی بازگشته است. البته این تاثیرگذاری فقط روی مخاطبهای جشنواره نبوده و حتی خود هنرمندان نیز از آن تاثیر میپذیرند. چون آنها در این برنامهها عمدتاً به عنوان یک نذر فرهنگی و بدون اینکه پولی دریافت کنند شرکت میکنند. همراهی آنها با پاکی و صداقت بچهها و دور شدنشان از کلاس و دیسیپلین هنرمندانه، تجربه نوعی بازگشت به خویشتن است.
شهید سیاح طاهری، با همین رویکرد، مسابقات کتابخوانی دفاع مقدس را هم در ندامتگاههای شهرهای مختلف برگزار میکرد. او کتابهایی درباره مجاهدت و مبارزه آدمهای معمولی در شرایط دشوار جنگی را در اختیار آسیبدیدگان در بند میداد بخوانند و همین مسابقه زمینه را برای بهبود روانی و اخلاقی آنها فراهم میکرد.
اما روح حاج سعید سیاح طاهری هم مثل همه افلاکیان، در خاک نمیگنجید. این زندگی و مسیر هنرمندانه باید پایانی زیبا و حماسی هم میداشت. شهادت سن نمیشناسد. حتی در آستانه ۶۰ سالگی و در دوران بازنشستگی نیز راهی برای رهایی و پرواز از قفس فراهم میشود، اگر دل کربلایی باشد. ۲۳ دی سال ۹۴ و منطقه خان طومان، گریزگاه حاج سعید بود و او در نبرد با داعش به یاران شهیدش پیوست.