به گزارش مشرق، روزی حمید استیلی در مورد علی کریمی میگفت: «رفتم سر تمرین استیلآذین دیدم دارد داد و فریاد میکند. نمیدانم از چه ناراحت بود، ولی صبر کردم فریادهایش را بزند و وقتی آرام شد، شب با او صحبت کردم و خلاصه ماجرا جمع و جور شد.»
این یک مدل برخورد با ستارههای یاغی است. علی کریمی البته اگر یاغی بود، بازیکن بزرگی هم بود. بازیکنی که تا بایرنمونیخ رفت و برف مونیخ را هم دید، اما به هر حال کار کردن با او - که حالا خودش مربی شده- سختیهای خاص خودش را داشت. روشی که استیلی به کار بست، شاید یکجاهایی و در مورد بعضیها جواب بدهد، اما یک روش کیروشی هم داریم. کارلوس چند سال قبل خیلی راحت قید امثال مسلمان و صادقیان را زد و هرگز آنها را به تیم ملی دعوت نکرد. در تیم او اساساً کسی جرأت اعتراض ندارد و شما میبینید که مثلاً اشکان دژاگه ساکت و آرام روی نیمکت مینشیند، اما در تراکتورسازی به توشاک اعتراض میکند و...
برانکو خیلی سعی کرد در پرسپولیس با امثال رضاییان و مسلمان مدارا کند، اما نشد. او خیلی جاها چشمش را به خاطر پرسپولیس بست، ولی دیگر نمیشد رامین و محسن را تحمل کرد. همین برانکویی که این روزها به شدت نزد پرسپولیسیها محبوب است، به خاطر رضاییان و مسلمان کلی فحش هم خورد، اما حالا ثابت میشود که تصمیمات او درست بوده است. یک مربی بیش از هر چیز شخصیت و آبروی خودش را دوست دارد و حتی گاهی به نقطهای میرسد که قید یک بازیکن بزرگ و مفید را هم به خاطر اخلاقش میزند. سرنوشت امروز مسلمان و رضاییان (که هر دو از نظر فنی خوبند) نشان میدهد در تمام ۲، ۳ سال گذشته حق با برانکو بوده است!