سرویس فرهنگ و هنر مشرق - هر پیوند مردمی با عاشورا در حوزههای مختلف اجتماعی به بلوغ خاصی میرسد، که شاخصتر حرکت مردمی، راهپیمایی اربعین است. اما در حوزه هنر مخصوصا مدیوم نمایش، چون توسط توده مردم اداره نمیشود، توفیقی حاصل نخواهد شد. سالیان متمادی است که اصلیترین مدیوم نمایشی مرتبط با عاشورا، توسط مردم به اعتباری متعالی دست یافته است و این سئوال همواره مطرح است، با اینکه عاشورا بر فرهنگ ایرانی سایه افکنده است چرا آثار نمایشی مرتبط با عاشورا در رسانههای مرجع و سینمای کشورمان به غیر چند مورد انگشت شمار تولید نمیشود؟
*اغفال سریالی مدیومهای نمایشی به عاشورا
هدف از طرح این سئوال تولید «نمایش عاشورایی» به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با مفهوم مرتبط است. حتی از کهن الگوهایی عاشورایی و مفاهیم مطروحه در نمایش مرتبط، حتی آثار دفاع مقدسی استفاده نمیشود. «الگو کهن» عاشورایی کامل کننده مذهب شیعه است و در سطوح مختلف، علمی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی قابل تبدیل به نمایش است. این مهمترین مسئله با نمایش عاشورایی است که بشدت مغفول مانده و در همین ایام محرم و صفر ما همچنان از پیاله تصمیمات فرهنگی یک مقطع مدیریتی خاص فرهنگی سیراب میشویم.
*آنچه بر تصویر عاشورایی گذشت
در دوران دومین مدیر صدا و سیما اراده ساخت مهمترین سریالهای تلویزیونی مذهبی و عاشورایی بارگذاری شد، حتی ساخت و تولید سریالی مثل مختار در واپیسین سالهای مدیریت او رخ داد و بودجه اولیه برای نگارش به تهیهکننده در اوایل دهه هشتاد واگذار شد. آیا پس از مختار سریال حماسی – مذهبی دیگری تولید شد؟ اراده مدیر مذکور بر مدیران فرهنگی زیر دستش غلبه داشت. تمامی مدیران سینمایی، معاونان و کسانی که پشت میزهای مدیریتی سازمان سینمایی در چهار دهه اخیر نشستهاند لیست بلند بالایی است. بیش از ۵۰ مدیر ارشد و فرعی تصمیمگیر، در حوزه سینما حضور داشتهاند اما پس از فیلم سفیر که در کشاکش نخستین سالهای انقلاب و قبل از ثبات مدیریتی در کشور، یعنی قبل از سلطنت محمد خاتمی در وزارت ارشاد دهه شصت، فیلم سفیر فریبرز صالح ساخته شد و با اینکه کشور را اراده سربازان عاشورایی اش حفظ میکرد اما فیلم دیگری درباره عاشورا ساخته نشد. جالب اینجاست که فریبرز صالح هم نتوانست علی رغم تقاضاهای مکررش، فیلم سینمایی درباره عاشورا بسازد. (اشاره: در گفتوگویی با هفتهنامه پنجره)
تا اینکه در سال ۱۳۷۱ وزیر ارشاد وقت قبل از کوچ به صدا و سیما، دستور ساخت فیلمی درباره عاشورا را به مدیران زیر دست خود داد و بازهم به واسطه اراده و پیگیری او فیلم روز واقعه ساخته شد. به هر حال این اراده برای ساختن تولیدات عاشورایی بخشی از اراده این چهره سیاسی است. حتی کارنامه مدیریتیاش در سیما را که بررسی میکنیم درخواهیم یافت که سریال امام علی(ع)، سریال ولایت عشق و تنهاترین سردار شاخصترین آثاری هستند که در زمان مدیریت او سفارش و تا مرحله نمایش پیگیری شدهاند.
در سینما هم تنها فیلم تولید شده در سالهای اخیر درباره واقعه عاشورا، رستاخیز احمدرضا درویش است که بخشی از تولید فیلم مقارن شد با وقایع سیاسی سال ۸۸ و پدیدآورنده نعوذبالله حضرت اباعبدالله را با کاندیدای محبوب و بازندهاش اشتباه گرفته بود و هر آنچه با ادبیات سیاسی فتنه و فتنهگران، خاص سال ۸۸، درباره کاندیداهای بازنده استفاده میشد را به صورت منولوگ و دیالوگ از زبان یزیدیان درباره امام حسین (ع) نوشته بود. در واقع مانع بزرگ رستاخیز برای فیلم بزرگی نشدن این بود که مولفش حضرت اباعبدالله سرور شیعیان جهان را دستمایه برای آگراندیسمان مقاصد سیاسی خود قرار داد.
** سریال میرباقری همچنان میان بانوان محبوب است؟
در هفته جاری شبکه سوم سیما سریال شاخص «معصومیت از دست رفته» استاد داودمیرباقری را دوباره پخش میکند و دورانی را در ذهن متبادر میکند که خیل عظیمی از رسانهها، برای مطالبهگری تصویر عاشورایی وجود نداشتند اما خیل عظیمی از اراده برای تولیدات عاشورایی وجود داشت. اما معصومیت از دست رفته داود میرباقری یکی از سریالهای خاص سیماست که در میان بانوان در بازپخشهای متعددش طرفداران فراوانی دارد. غیر قابل تصور است نسلی که یک مقطع زمانی خاص مخاطب سریالهای ترکی بوده، امروز شیفتهوار از معصومیت از دست رفته استقبال میکند. چرا؟
مولف از بهترین الگوهای داستانی که مورد پسند بانوان است استفاده میکند. میرباقری مثلث عشقی، عشق حرام، اغواگری زنانه را در بستری تاریخی به مخاطبانش ارائه میدهد و این مولفههای در قصهای که بستر تاریخی و عاشورایی دارد مورد وثوق مخاطب قرار میگیرد در حالیکه سریال تولید آنچنان عظیمی هم ندارد و یک ملودرام خاص تاریخی - مذهبی است.
«معصومیت از دست رفته»روایت شوذب خزانهدار کوفه است که از مریدان حضرت علی(ع) است که در حکومت امویان به خزانهداری کوفه میرسد و تا دوران حجاج بن یوسف در این سمت باقی میماند. از سیاستمدارانی است که عقایدش با حضور دو زن در زندگیاش دچار چرخشهای فراوانی میشود. اولی ماریای نصرانی است که عاشق او میشود و اسلام میآورد و تلاش میکند که او را راضی کند تا از دستگاه امویان در وانسفای فتنه کوفه و سرکارآمدن عبیدالله بن زیاد، استعفا کند. ماریا به این کار موفق نمیشود و شوذب خزانهدار چندی بعد حمیرا یهودی، معشوقه سالهای قبل خود را میبیند که آرزوی انتقام از علویان را در سر دارد و با بدنام کردم ماریای پاک دامن، وارد زندگی شوذب میشود. خزانه دار کوفه ماریای باردار از خانهاش میراند و زید فرزند ماریا در خانه زنی علوی به دنیا میآید و سالها بعد زید عاشق دختر حمیرا میشود و در نهایت سر او توسط پیروان حجاج از تن جدا میشود.
یکی از معضلات بزرگ ساختن سریالهای مذهبی این است که اغلب سازندگان تصمیم دارند به صورت مستقیم به سراغ شخصیت مقدس بروند. در صورتیکه میرباقری با ساخت سریالی بزرگ درباره امام علی(ع) از این کار امتناع کرد و با برجسته کردن شخصیتهایی مثل مالک اشتر و یا عمار یاسر بازتابی قمرگونه از منبع اصلی نور را در چهرههای کاراکترهای مرتبط بازتاب داد و همین ساختار زیبایی شناسی سریال را ارتقا میداد، کما اینکه سعید اسدی و بهرام بیضایی در نگارش فیلم روز واقعه، اصحاب عاشورایی را برجسته نکردند و با طرح ریزی حاشیهای اصل واقعه عاشورا را از منظر تازهتری روایت کردند.
سریال معصومیت از دسته رفته اگر از زاویهای تاریخی مورد بررسی قرار گیرد اسپینآفی برای سریال مختار است. در واقع «معصومیت از دست رفته» کشف شرایط ملتهب کوفه بواسطه یک نمایش قابل اعتناست که هر لحظه رای جمعی مردم این شهر قبل از محرم سال ۶۱ هجری قمری دائما تغییر میکرد.
**چرا اصلاح طلبان خودشان را با امویان اشتباه میگیرند؟
ضعف شوذب در انتخابهای سیاسی و قرار گرفتن یک چهره سیاسی کوفه میان دو زن هم نمایشی عامهپسند محسوب میشود و از سوی دیگر طعنهای سیاسی به برخی رسواییهای سیاسی – اخلاقی در زمان پخش سریال بود که به مهاجرت چهرههای سیاسی مرتبط ختم شد. همین شباهت بازهم تلویزیون را در مظان اتهام در هجو چهرههای مرتبط به اصلاح طلبان قرار داد و هجمهای که در رسانه ملی، در مجلس ششم بواسطه کیف انگلیسی رخ داد دوباره تکرار شد. مقالات فراوانی در رسانههای مختلف درج شد که پخش سریال همزمانی بسیار کمی با رسوایی سیاسی – جنسی یکی از چهرههای برجسته اصلاح طلب داشت. غافل از اینکه آلبرت انیشیتن میگوید تمایز بین گذشته، آینده و حال فقط یک توهم ماندگار و استوار است و سیکل رویدادهای تاریخی باز در حال تکرار است و شوذبها متاسفانه در جامعه سیاسی ما در حال تکثیر هستند. شوذب هم چنین احوالی داشت دلبسته مولای متقیان علی(ع) بود اما خزانهدار امویان بود.
نکته دیگری که در این مجال در متن سریال میتوان کشف کرد جدلهای ایدئولوژیک زنانهای است که توجه خیل عظیمی از بانوان را به این سریال جلب میکند، ویژگی جذابی که در متن یک سریال مذهبی وجود دارد اما همین شاخصه نمایشی در اشکال دیگری در سریالهای دختر – پسری مورد استفاده قرار میگیرد. حتی میرباقری روایت زید و پدرش شوذب را در قالب دیگری در سریال دندون طلا به نمایش گذاشت اما با اقبال مخاطبان مواجه نشد. در واقع کهن الگوهای داستانی در بستر تاریخ، دیدنی و تماشایی خواهند بود.