به گزارش مشرق، تابستانه کتاب، 30 مرداد تا 8 شهریور امسال به مدت 10روز در کتابفروشیهای سراسر کشور اجرا شد؛ طرحی که در بحبوحه گرمای تابستان و تعطیلات گرمترین فصل سال برگزار و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان و کتابفروشان روبهرو شد.
در این زمینه میزگردی با حضور دو تن از فعالان حوزه نشر و کتاب برگزار کردیم و درباره برگزاری طرح تابستانه کتاب و اثرات آن بر کتابفروشی به گفتوگو نشستیم. میهمانان این میزگرد عبدالعظیم فریدون؛ مدیر انتشارات محراب قلم و مدیر شهرکتاب ونک و آرش حیدریان؛ مدیر انتشارات و کتابفروشی فکر نو بودند که به طرح دیدگاههای خود درباره این طرح پرداختند.
نظرات مختلفی درباره طرحهای حمایتی و روند برگزاری آن وجود دارد. در ابتدا میخواهم از شما بپرسم فعالیت طرح تابستانه کتاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
عبدالعظیم فریدون: در پاسخ به این سوال باید بگویم هرکاری که هدفگذاری آن مشخص باشد را میتوان به راحتی سنجش کرد و در صورتی که مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اهداف خود در این طرح را بیان کنند، میتوان گفت که توانسته به نتیجه دلخواه دست پیدا کرده است یا نه. در یک نگاه کلی میتوان گفت که طرحهای فصلی اقدام خوبی برای مخاطبان کتاب به شمار میآید. اما روش اجرای آن باید به گونهای طراحی شود که اطلاعرسانی کافی درباره آن انجام شود تا مخاطب از اجرای آن مطلع شود و بتواند در فرصتی مناسب کتاب را با قیمت مناسبتری تهیه کند و در این میان باید همه بسترهای لازم برای اجرای مناسب طرح در نظر گرفته شود. من معتقدم که یک کتابفروش نقش بهسزایی در اجرای طرحهایی از این دست دارد و در این زمینه گاهی در اجرا شاهد هستیم که یک کتابفروش تخفیف طرح فصلی را به مخاطب خود منتقل میکند. ولی بعضیها این کار را انجام نمیدهند.
منظورتان چیست؟
فریدون: یعنی کتابفروش میتواند در جذب مخاطب نقش بهسزایی داشته باشد و بهگونهای برنامهریزی کند که مخاطب را به سمت خود بکشاند. گاهی کتابفروش، فروش خود را دارد و نیازی به حضور در طرح ندارد و اما گاهی به تناسب موقعیتی که در آن قرار دارد در طرح شرکت میکند اما همانطور که گفتم حضور در طرحهای فصلی مثل تابستانه در مجموع خوب است و گام مثبتی برای کتابفروشان به شمار میآید.
آرش حیدریان: نکتهای که درباره طرح تابستانه میتوان گفت این است که مدت زمان طرح در تهران کم شده است؛ درحالیکه به نظرم باید زمان آن همانند دیگر شهرها باشد زیرا برخی کتابفروشیهای کوچک با این طرح رونق میگیرند و با توجه به تعداد بیشتر کتابفروشیها در تهران باید به این نکته دقت کرد. البته شاید این موضوع برای برخی کتابفروشیهای بزرگ که فروش همیشگی خود را دارند فرق زیادی نکند اما برای جمعی از کتابفروشان این طرح بسیار کاربرد دارد. از سوی دیگر استمرار این طرحها نیز نکته مهمی است؛ به نظر من کتابفروشان و مخاطبان باید بدانند که در چه بازه زمانی و چه تاریخی طرح اجرا میشود و برنامهریزیها در این زمینه باید روشن باشد.
شما به زمان اجرای طرح اشاره کردید، به نظر شما در این زمینه چه نکاتی باید در نظر گرفته شود؟
حیدریان: به نظرم در زمانبندی اجرای طرح، باید در تقویم روزهای تعطیل در نظر گرفته شده و به تناسب آن تصمیمگیری شود. به عنوان مثال در اجرای طرح تابستانه سه روز از زمان اجرای طرح تعطیل رسمی بود. برخی از کتابفروشیهای بزرگ در روزهای تعطیل فروش خود را دارند و زمانی که در این طرحها شرکت میکنند نیز بهره میبرند. اما در روزهای تعطیل همه کتابفروشیهای خیابان انقلاب تعطیل هستند و امسال عملا ما چهار روز از طرح را در تعطیلی بودیم. از آنجایی که به دنبال تعطیلات، مردم زیادی به سفر میروند، باید در دورههای بعدی زمان و تقویم مدنظر باشد تا دیگر شاهد چنین مشکلاتی نباشیم و حداکثر بهره را از آن ببریم.
یکی از ویژگیهای تابستانه کتاب امسال حمایت از آثار تالیفی بود، در این زمینه فکر میکنید طرح تا چه میزان موفق بود؟
حیدریان: اگرچه این اقدام خوب است اما این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که مولفان زیادی در کشور هستند که با حقالتالیفهای بسیار پایین در این حوزه کار میکنند و سختیهای زیادی را متحمل میشوند. من معتقدم که این اقدام زیاد به نفع ناشر و مولف نیست، زیرا کتاب خوب مشتری خود را دارد و برای مخاطب هم تفاوتی ندارد که کتاب تالیف باشد یا ترجمه، او به دنبال کتاب خوب است و اینکه کتابی را با تخفیف 25 درصدی خریداری کند یا 15درصد هیچ تفاوتی ندارد.
فریدون: هر طرحی به اندازه خود تاثیرگذار است، اما همانطور که ابتدای صحبتهایم گفتم، از آنجایی که هدفگذاری طرحهای فصلی برای من مشخص نیست، فکر میکنم برای سنجش، تصحیح و ادامه آن نیازمند اصلاحات و کار علمی هستیم. درباره طرح حمایت از آثار تالیفی باید به این سوال جواب داد که آیا همه کتابهای ترجمه شده بد و همه کتابهای تالیفی خوب هستند یا برعکس آن؟ امروز وضعیت آثار تالیفی خیلی سخت و بغرنج است، به طوری که گاهی شاهد چاپ کتابهای تالیفی در نسخههای 100 و 200 جلدی هستیم و آن وقت چگونه در این وضعیت انتظار داریم که کتاب تالیفی خوبی منتشر شود؟ من کتابی دارم که 16 سال است روی آن کار میشود و هنوز چاپ نشده است و نویسندگان همچنان روی این کتاب کار میکنند. به نظرم در این زمینه باید برنامهریزی منسجم و اصولی انجام شود و تنها از آثار فاخر و ارزشمند حمایت کرد.
پس به نظر شما به جای حمایت از آثار تالیفی، چه کاری باید انجام میشد؟
فریدون: به نظر من با این حمایتها نمیتوان نتیجه خاصی گرفت، بلکه باید حمایتها در قالب طرحهای مختلف مستمر باشد، زیرا ممکن است در حوزه آثار تالیفی یا حتی ترجمه شده نیز بدترین کتابها وجود داشته باشد.البته باید انصاف را رعایت کنیم و بگوییم که این طرح به اندازه خود تاثیر دارد. من پیشنهاد میکنم بنهایی که در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران طی 10روز هزینه میشود، در طول سال به میزان مساوی در میان کتابفروشیها توزیع و پایان هر ماه به حساب کتابفروشیها واریز شود. من معتقدم که این اقدام تاثیر بیشتر و موثرتری در حوزه نشر دارد، به جای اینکه این هزینه را فقط برای 10روز در ماههای 12گانه اختصاص دهیم، آن را به کل سال تعمیم بدهیم، زیرا همه مردم نمیتوانند به نمایشگاه کتاب تهران بیاید و از آنجا کتاب خریداری کنند، اما با اجرای این طرح به صورت مستمر عدالت به شکل کامل برقرار میشود. همچنین زمینهای مهیا میشود که مخاطب خودش بتواند کتاب مورد نیازش را انتخاب و خریداری کند، از سوی دیگر زمانی که کتابفروش در طول سال فروش خوبی داشته باشد به رونق آن کمک میشود. ما در سیاستگذاریها میتوانیم طبق یک طرح علمی که توسط کارشناسان نوشته میشود، رونق کتابفروشیها را مدنظر داشته باشیم و بگوییم که به عنوان مثال کتابفروشیها بر اساس یک شاخص دستهبندی میشود و در طول سال میتواند مبلغ مشخصی داشته باشند و هر زمانی که آن پول تمام شد، طرح برای او بسته شود.
حیدریان: در اولین مرحله باید ببینم مخاطب طرح ما، ناشران، کتابفروشان یا مردم هستند، اگرچه این سه دسته به هم پیوسته هستند ولی در برنامهریزیها هر کدام از این گروهها، جایگاه خاص خود را دارند. زمانی که میگوییم هدفگذاری ما کتابفروشان هستند این سوال پیش میآید که پس چرا در طول سال، نمایشگاههای کتاب با تخفیفهای بسیار بالا در نقاط مختلف شهر تهران و استانها توسط نهادها و سازمانهای مختلف برگزار میشود؟ در بسیاری از این نمایشگاهها است که بودجه سبد خانوادهها خالی میشود و دیگر برای کتابفروشیها بودجه و هزینهای باقی نمیماند و خارج کردن ناشران دانشگاهی از طرحهای فصلی نیز مشکل دیگر ما است. در این میان بحث قاچاق و کپیهای غیرقانونی کتابها هم یکی از آسیبهای جدی برای کتابفروشان است که کتابها را با تخفیفهای 50درصدی در نمایشگاهها یا توسط دستفروشان عرضه میشوند و به دلیل همه این مشکلات، اغلب ناشران و کتابفروشان ما سودده نیستند و در آستانه ورشکستگی قرار دارند. مشکل دیگر این است که در نهادهای دولتی ما ثبات مدیریتی به دلیل تغییر و جابجایی مدیران وجود ندارد، وقتی یک طرح اجرا میشود و مسئول قصد بررسی آن را دارد، تغییر میکند و مدیر جدید با یک طرح جدید و کار جدید میآید.
به نظر شما کتابهای دانشگاهی باید در طرحهای فصلی قرار داشته باشند؟
حیدریان: بله زیرا یکی از مشکلات ما این است که کتابهای دانشگاهی و درسی در این طرحها قرار نمیگیرند، این در حالی است که بسیاری از کتابها اصلا در دانشگاهها تدریس نمیشوند ولی در فهرست کتابهای طرحهای فصلی نیز قرار نمیگیرند. پرداخت مراکز پخش برای عموم کتابهای عمومی حداقل بالای پنج تا شش ماه است و تخفیفهایی که تعلق میگیرد عموما 25 درصد به بالا است و گاهی تا 35 درصد هم میرسد. اما میزان تخفیف کتابهای دانشگاهی، بین 15 تا 20 درصد است و کتاب با تخفیف 25 درصدی بسیار کم داریم. میزان تسویه کتابفروشیهای دانشگاهی، دوماه، چهار ماهه و پنج ماهه است، حالا فکر کنید در این حوزه که کتابفروش از نظر درصد تخفیف و تسویه زیر فشار است، کتابهای دانشگاهی از طرح حذف میشوند در حالی که میتوانند در این طرح لحاظ شوند. ناشر دانشگاهی برای اینکه کتابش در سبد خرید دانشجو قرار گیرد، کتاب خود را صفحهای 60 تومان محاسبه میکند اما بسیاری از ناشران عمومی هستند که کتابهای خود را صفحهای 90 یا 110 تومان محاسبه میکنند و در شرایط یکسان میتوان گفت نسبت به ناشران عمومی وضعیت بدتری داریم.
به عنوان یک کتابفروش در حین اجرای طرح با چه چالش و مشکلی روبهرو بودید؟
فریدون: در مجموع باید گفت که این طرح تاثیر خاص خود را بر کتابفروشان و مخاطبان دارد. البته حضور مخاطبان ما فقط به صرف بهرهمندی از تخفیف طرح فصلی کتاب در کتابفروشی، خیلی زیاد نیست. البته بخش عمده آن به علت کمبود اطلاعرسانی درباره طرح است، به نظر من باید بر تبلیغات بیش از پیش تاکید شود تا مخاطبان با این طرح بیشتر آشنا شود. من این طرح را میپسندم اما معتقدم باید قبل از اجرای دوره آتی درباره آن تحقیق علمی گسترده بشود. یارانه کتاب میتواند به صورت پراکنده در طول سال برای خرید کتاب از کتابفروشیها اختصاص پیدا کند و در این حالت مشتری و خریدار بهترین فردی است که میتواند انتخاب کند کدام کتاب خوب است و به سراغ چه کتابی برود.
حیدریان: ما کتابفروشی بزرگی نداریم و این طرح در طول ادوار مختلف برای ما خوب بوده است. اما به نظر من مساله تبلیغات نکته مهمی است که نباید فراموش شود. البته ممکن است اگر اطلاعرسانی گسترده شوند، حجم زیادی از مردم به سمت کتابفروشیها میآیند و به دلیل محدودیت بودجه ممکن است نتوانند به خریدار سرویس خوب و مناسب ارائه دهند. تصور کنید با انجام تبلیغات گسترده خریدار به یک کتابفروشی بزرگ برود اما سقف خرید آن پر شده است، خریدار از کتابفروشی خارج میشود و به دنبال کتابفروشی دیگری میرود که این طرح را اجرا میکند و با این اقدام ممکن است مشتری کتابفروشی بزرگ کم شود. افزایش بودجه هر کتابفروشی یا به قول آقای فریدون استمرار و گسترش آن در طول سال میتواند اثرات طرح را بیشتر کند.
نکته دیگری درباره طرح وجود دارد که فکر کنید بیان آن بتواند به اجرای بهتر آن کمک کند؟
حیدریان: نکتهای که میخواهم بگویم درباره زمان تسویه حساب با کتابفروشان است. زمانی که طرحی اجرا میشود، از قبل بودجه آن پیشبینی شده است و طولانی شدن پرداختها کار را برای کتابفروشان که معمولا با خواب سرمایه روبرو هستند مشکلات زیادی به همراه دارد. ما توقع داریم زمانی که مبلغی در نظر گرفته میشود در مدت زمان کوتاهی به کتابفروشان که بخش زیادی از آنها مشکلات مالی دارند پرداخت شود، شاید مشکلاتشان حل شود. اگر میخواهیم نگاهی سودده باشد باید دورهای برای آن تعریف کنیم و ثبات برنامهریزی برای این طرح داشته باشیم و تا جایی که میتوانیم از تصمیمات آنی جلوگیری کنیم. ما میتوانیم با کمک با هیات کارشناسان و دستاندرکاران خبره حوزه نشر برای اجرای خوب و مناسب طرحها برنامهریزی کنیم تا از مشکلات احتمالی جلوگیری شود.
فریدون: من در خبرها خواندم که قرار است اعتبار کتابفروشیهای مناطق محروم افزایش پیدا کند من مخالف این موضوع هستم و فکر میکنم نیازی به این کار نیست. باید به همه شهرها و استانها نگاه یکسان و عدالتمحورانه داشته باشیم. استانی که نمیتواند سقف اعتبارات خود را در این طرح پر کند، افزایش اعتبار او هیچ کمکی به او نمیکند، معتقدم به جای اینکار باید طرحی جایگزین کرد که کتابفروش توان اقتصادی بیشتری داشته باشد.
*خبرگزاری کتاب ایران