سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** ترامپ در خیابان فلسطین!
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «چگونه باید با ترامپ روبرو شد» نوشت:
«دنیای ترامپ دنیای "تظاهر" و "ابرواقعیت" است...بدون فهم این نکته نمیتوان جلوی ترامپ ایستاد. با او نمیتوان با "بودن"ها و "داشتن"ها مقابله کرد، چون او با "تظاهر"هایش همه آنان را میسوزاند. صریح و ملموس برای این روزها بگویم: "تظاهر" ترامپ به صلحطلبی و تمایل به معامله با ایران را نباید با آموزش مبانی مذاکره یا یادآوری بدعهدی او (دنیای واقعیت) پاسخ داد. اینگونه، اوست که برنده میشود. اگر تصمیم کنونی نظام، مذاکرهنکردن است، باید با "تظاهر"ی به مذاکره که برای او پذیرفتنی نیست پاسخش را داد تا ما را حامی تعامل و صلح و او را گریزان نشان دهد. من اگر جای مسئولان بودم، در یک توییت ترامپ را در سالروز کودتای ۲۸ مرداد به تهران دعوت میکردم تا در ساختمانی در خیابان فلسطین با او بنشینم و تمام مسائل فیمابین را از کودتای ۲۸ مرداد تاکنون حلوفصل کنیم.»
روزنامه ایران نیز در مطلبی با عنوان «پذیرش هوشمندانه» نوشت:
«قبول هوشمندانه دعوت ترامپ - علاوه بر اینکه التهاب فضای کسبوکار و ارز و اقتصاد کشور را تا حدود زیادی فرومینشاند، جنگ روانی را آرام میکند و برای ایران «وقت» میخرد تا روابط تجاریاش با اروپا را (دستکم تا زمان تغییرات سیاسی در امریکا) از طریق ایجاد سازوکارها و شبکههای موازی تحکیم کند - از لحاظ «امنیتی» نیز فواید قابل ملاحظهای در بر دارد».
پیش از این «عطاءالله مهاجرانی» وزیر ارشاد دولت اصلاحات در مطلبی مشابه نوشته بود: «وقتی ترامپ از خَر شیطان بزرگ پیاده میشود و پا روی حرف خود و ۱۲ شرط پمپئو میگذارد و میگوید: هر وقت و هرجا روحانی بخواهد، حاضراست بدون پیششرط مذاکره کند، نمیتوان در برابر این موضع شرط گذاشت! بهترین وقت گفتگو، ۲۸ مرداد در تهران!».
اصلاح طلبان تلاش دارند تا ترامپ را یک استثنا در ساختار حاکمیتی آمریکا معرفی کرده و با این ترفند، مذاکره با آمریکا را توجیه کنند. از سوی دیگر این طیف با ایجاد دوگانه دروغین «معیشت-مذاکره» سعی دارد تا افکار عمومی را با خود همراه کند.
در این خصوص باید گفت ساختار سیاسی آمریکا به گونهای طراحی شده است که رئیس جمهور، مجری تدابیر پشت پرده طبقه حاکم است و بیش از این اختیاری ندارد؛ در این میان و در روش اجرای سیاستها، یک تفاوت عمده میان «دونالد ترامپ» رئیس جمهور فعلی و «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا وجود دارد و آن اینکه ترامپ، برخلاف اوباما، نماد آمریکای بدون نقاب است. نمایش کامل توحش و سفاهت.
اوباما با حیله گری میکوشید تا با استفاده از دروغها و مکرهای متعارف خویش، چهرهای زیبا از هیولای بدسیرت آمریکا به نمایش بگذارد، چهرهای که میتوانست سادهدلان و خوشخیالان را خام کند و فریب دهد. در مقابل، ترامپ نماد جنون آمریکایی و کابوی قرن بیست و یکمی است که ماهیت آمریکا را به نمایش گذاشت.
در شرایط فعلی دعوت از ترامپ برای سفر به تهران، بیش از آنکه نشان از رفتار دیپلماتیک باشد، ارسال پیام از موضع ضعف به دشمن است.
نویسنده یادداشت روزنامه ایران مدعی شده است که «قبول هوشمندانه دعوت ترامپ، التهاب فضای کسبوکار و ارز و اقتصاد کشور را تا حدود زیادی فرومینشاند». این ادعای مضحک در حالی است که علت اصلی التهابات اقتصادی، عدم مدیریت صحیح نقدینگی توسط دولت است و نه مذاکره با آمریکا.
در روزهای گذشته «حسین راغفر» کارشناس اقتصادی حامی دولت در مطلبی نوشته بود: «عدهای معتقدند به دنبال صحبتهای اخیر ترامپ در خصوص مذاکره با ایران، نرخ دلار با کاهش روبه رو شده است اما باید اقرار کرد که نوسانات بازار ارز مربوط به مافیایی در داخل کشور است و هدف آن این است که القا کند موضعگیریهای رییس جمهور آمریکاست که میتواند اقتصاد ایران را متلاطم سازد. دلار 11 هزار تومانی یا 9 هزارو 500 تومانی هیچکدام به تحریمها بازنمیگردد؛ این یک دروغ محض است که واکنشهای ترامپ موجب کاهش یا افزایش قیمت دلار در ایران میشود. آنچه تاکنون بر بازار ارز اتفاق افتاده است باید در مافیای داخل کشور ردیابی شود که چه کسانی این نرخها را میان اذهان عمومی منتشر میکنند...مردم زمانی که انفعال مسئولان اجرایی کشور را در مقابل این نوسانات التهاب برانگیز در جامعه مشاهده میکنند، تردیدشان برانگیخته میشود و گمان میبرند که مسئولان پشت پرده این نوسانات هستند و خوشان به این وضعیت دامن زدهاند. به همین خاطر اضطرابشان چندبرابر میشود. متاسفانه مسئولان هیچ واکنشی جدی در برابر این وضعیت نشان ندادهاند».
کارشناسان پیش از این بارها اعلام کرده بودند که افزایش سرسام آور قیمت دلار و سکه و افزایش مشکوک قیمت برخی از اقلام، بخشی از عملیات روانی جریان خاص برای گروگان گیری اقتصاد ایران و سپس زمینه چینی برای تحمیل برجام های بعدی است.
** علیخانی: دولت با این نحو عملکرد خود فاتحه اصلاحات را میخواند
«قدرت االله علیخانی» از نمایندگان سابق مجلس و فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:
«من بر این باورم که دولت با این نحو عملکرد خود فاتحه اصلاحات را میخواند».
علیخانی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:
«من معتقدم واقعیتها با اطلاعاتی که به رئیسجمهور میدهند، فاصله دارد. سخنان (رئیس جمهور) با واقعیتهای جامعه و مشکلات عدیده مردم سازگار نیست. انگار رئیسجمهور اطلاعات جای دیگری را بیان کرد چرا که اساساً اطلاعات او با آنچه که در جامعه رخ میدهد، منطبق نبود...وعدههای آقای روحانی از دید مردم در داخل عملیاتی نشده است...من نمیخواهم بگویم که وزرا افراد بدی هستند نه، اما عدهای از این وزرا به درد شرایط امروز نمیخورند. برخی وزرا فعال، پاسخگو و همراه دولت نیستند. برخی از این وزرا در مجلس به نمایندگان باج میدهند...این وزرا بهدرد کابینه نمیخورند. رئیسجمهور و سایر مسئولان دولتی باید نگاهی به نظر سنجیها داشته باشند. نارضایتیها زیاد است. من معتقدم آقای روحانی نباید از واقعیات جامعه فاصله بگیرید».
هر چند که «سعید حجاریان» در روزهای گذشته گفت: «اصلاحطلبان بگویند دولت روحانی، دولت ما نیست» و «عبدالواحد موسوی لاری» نیز در ادامه همین سناریو گفت: «راه حل داریم، اما اختیار نه»؛ اما همانطور که «محمد سلامتی» فعال سیاسی اصلاح طلب گفته بود: «کارنامه دولت روحانی به پای اصلاحطلبان نوشته شده و آنها نمیتوانند از زیر بار آن شانه خالی کنند».
اصلاحطلبان میگویند دولت روحانی دولت ما نیست ولی بررسیها نشان میدهد که اکثریت کابینه و همچنین مدیران میانی در دولت کنونی از جریان اصلاحات انتخاب شدهاند و در نتیجه این جریان نقش اصلی در وضعیت کنونی داشته و دارد و به همن جهت باید درخصوص کارنامه خود به افکار عمومی پاسخگو باشد.
** نمیتوان به علائم حیاتی برجام دل خوش کرد
روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «صف برجامی ها مقابل آمریکا» نوشت:
«تحولات درباره برجام همچنان ادامه دارد و با وجود تمام کشمکشها و موضع گیریها، نه میتوان از مرگ حتمی مهمترین توافق هستهای قرن حرف زد و نه میتوان به علایم حیاتی آن دل خوش کرد. همه چیز برای برجام به زمان وابستگی پیدا کرده اما آنچه مبرهن و روشن است اینکه آمریکا، رژیم صهیونیستی و سعودیها در یک طرف ماجرا ایستادهاند و ایران، اروپا و چین نیز در سوی دیگر.»
این روزنامه اصلاح طلب که پیش از این تاکید کرده بود که «ظریف، امیرکبیرِ ناکام است» و «برجام پلاستیکی نمیخواهیم»، حالا علیرغم تاکید به پرهیز از دلخوشی به برجام، مدعی است که باید همچنان منتظر بود!
این در حالی است که اکنون حدود 37 ماه از امضای برجام سپری شده و هیچ دستاوردی از این توافق عاید کشورمان نشده است.
اصلاح طلبان همچنان مدعی هستند که اروپا در کنار ماست. این ادعای مضحک در حالی است که مقامات اروپایی صراحتاً اعلام کردهاند که به ایران تضمین نمیدهند و منافع مشترکی با آمریکا دارند و بخاطر ایران مقابل آمریکا نمیایستند.
هدف اصلی اروپا، استمرار مذاکرات فرسایشی با ایران و تحمیل برجام های بعدی است و اصلاح طلبان نیز دولت را به پذیرش این رویکرد خسارت بار تشویق میکنند.
** هراس اصلاح طلبان از حضور رسانهای قالیباف
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «محمد باقر قالیباف به رسانهها بازگشته است» نوشت:
«محمدباقر قالیباف، شهردار اسبق تهران و رقیب روحانی در دو انتخابات متوالی پس از یک دوره سکوت بالاخره ارتباط با رسانهها را از سر گرفت...او همچنان در قامت یک رقیب با روحانی برخورد میکند. چه آنکه هنوز از برنامههای اقتصادی خود دفاع و از برنامههای اقتصادی دولت مستقر انتقاد میکند...او...همچنان مشابه دوران انتخابات وعده میدهد و تاکید دارد که "اگر از من بپرسید که آیا موضوع اقتصاد قابل حل است یا خیر، با جدیت زمان انتخابات میگویم که حتی در شرایط فعلی نیز میتوان کشور را اداره کرد، به گونهای که هرسال مردم احساس کنند که به سمت یک ثبات در زمینه اقتصاد پیش میروند".
کارنامه قالیباف همیشه کابوسی برای اصلاح طلبان بوده است. این کابوس با بی عملی شورای شهر و شهرداری اصلاح طلب در یکسال اخیر، تشدید شده است.
اصلاح طلبان ثابت کردهاند که نه برای مدیریت امور کشور و نه برای مدیریت امور پایتخت هیچ برنامهای ندارند. به همین دلیل حتی مصاحبه قالیباف با رسانهها نیز این جماعت را آشفته میکند.