به گزارش گروه فرهنگ و هنر مشرق، مراسم رونمایی از کتاب «حوالی روشن صدا» زندگی و زمانه حسین اسرافیلی شب گذشته در مرکز تبادل کتاب با حضور نویسنده و راوی برگزار شد.
* محدثی خراسانی: اسرافیلی محور وفاق میان شاعران کشور در جامعه ادبی است
بر اساس این گزارش، مصطفی محدثیخراسانی در این مراسم ضمن اشاره به کار ارزشمند آقای حسین قرای اظهار داشت: تالیف این کتب بسیار ارزشمند است چرا که قرایی از چند سال پیش شروع به گردآوری تاریخ شفاهی کرد که بسیار جای تحسین دارد.
این شاعر گفت: جای این کتابها در گستره فرهنگ، ادبیات معاصر خصوصا انقلاب به شدت خالی بود اگرچه دیر اما در این سالها هم اگر این خاطرات ثبت نمیشد آنها را از دست داده بودیم.
وی ادامه داد: اگر کمی از این مقطع عبور میکردیم، بسیاری از این گنجینهها یا از بین میرفتند یا نمیتوانستیم آنها را ثبت و ضبط کنیم ،اما حسین قرایی با هوشمندی این اتفاق خجسته را رقم زد. نکته دیگر این است که قرایی با یک شناخت عمیق و ژرف نسبت به آثار و شخصیت مصاحبه شونده سراغ آنها میرود و با اطلاعات قبلی شروع به مصاحبه میکند. من این موضوع را از نزدیک لمس کردهام چرا که بنده یکی از افرادی هستم که او با نگاه ژرفش به گفتوگو با من پرداخته است.
محدثیخراسانی به کتاب «حوالی روشن صدا» اشاره کرد و با بیان اینکه نقش عمده کتاب به زندگی پربار حسین اسرافیلی و نقشی که او در جریان شکلگیری جریان شعر انقلاب و پیشبرد آن طی این چند دهه داشته، برمیگردد، گفت: این کتاب دارای ویژگیهای خوبی است و مطالب آن بسیار درآینده ارزشمند خواهد بود چرا که حسین اسرافیلی از معدود شاعرانی است که هسته اولیه شعر انقلاب را در حوزه هنری شکل داد و از نخستین لحظات شکلگیری جریان در میدان حاضر بود و امیدوارم سایهشان مستدام باشد.
این شاعر همچنین با تاکید بر این مهم که در حال حاضر بسیاری از نفرات نخست تشکیل جریان شعر در حوزه هنری را در میانمان نداریم، تصریح کرد: در حال حاضر آقای اسرافیلی لحظات شکلگیری شعر انقلاب را به تنهایی تفسیر میکند و از این مسئله نکاتی در کتاب آمده که هیچ کسی به این عمق و نزدیکی مطلع نیست.
به گفته وی، اسرافیلی محور وفاق میان شاعران کشور در جامعه ادبی است. با شاعران مختلف و گرایشهای مختلف حشر و نشر داشته پس چه کسی بهتر از او که بتواند فراز و فرود این سالها را در حوزه شعر بیان کند؛ حضور مستمر و فعال او در محافل شعر، کنگرهها، شبهای شعر و ... گنجینهای است که گفتنیهای زیادی در این کتاب پیرامون آن میبینیم و با رشد و تکامل و شکلگیری انجمنها و جشنوارهها آشنا میشویم.
محدثیخراسانی با بیان اینکه اسرافیلی در حوزه شعر چهره شاخص و پرکاری است، خاطرنشان کرد: او هم در حوزه شعر انقلاب، دفاع مقدس و آئینی فعال و پرکار است و کار او را با تلاشهای متعدد و سرودههای بسیارش میتوانیم ببینیم که حرفهای بسیاری در فراز و فرود شعر در این سالها دارد. تنوع کار او در قالبهای مختلف هم به تکمیل شدن این طیف گسترده کمک میکند.
به گفته وی، کسانی میتوانند گزارش موثق و درستی از شعر انقلاب و از فضای فرهنگ، هنر و ادبیات انقلاب به ما بدهند که خودشان از حب و بغضها به دور باشند و از سلامت نفس برخوردار، بنابراین حسین اسرافیلی بدون کوچکترین شائبه حب و بغض به تحلیل درست از وقایع دوران انقلاب پرداخته و راستگویی او بسیار به ما کمک کرده است.
* شکارسری: سرودن اشعار کوتاه عاشقانه نقطه عطف در کارنامه استاد اسرافیلی است
حمیدرضا شکارسری در بخش دیگری از این مراسم ابراز داشت: درباره کتابهای تاریخ شفاهی از دو منظر باید صحبت کرد و به کتاب نزدیک شد. یکی راجع به خود عمل نوشتن تاریخ شفاهی و دیگری راجع به کسی که با او مصاحبه شده است. در واقع ابتدا خود کتاب به عنوان عمل تاریخنگاری و دیگری موضوعش و شخصی که با او مصاحبه شده و کتاب تلاش کرده ترسیمگر شخصیت او باشد.
وی تاکیدکرد:کار تاریخ شفاهی تهیه سند است یعنی برای تاریخ قصد تهیه سند داریم ولی این سند، سند مکتوب نیست که بر اساس دیدگاهها، شنیدهها، گفتهها و عملکرد مصاحبه شونده برای شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث یک دوره زمانی مشخص به کار میرود و تماما از آنجا که شفاهی است و ثبتکننده دیدگاهها و عبارت خاطرات مصاحبه شونده است مربوط میشود به تاریخ معاصر.
شکارسری بیان کرد: تهیه تاریخ شفاهی شعر معاصر ایران توسط آقای قرایی عملی است که به گفته آقای استاد محدثی به موقع انجام شده چرا که چه بسا این منابع را از دست میدادیم. اما هر تاریخ شفاهی از آنجا که برگرفته از مصاحبه شونده و گفتههای شفاهی اوست، طبعا حاوی ادعاهایی است و تا زمانی که ما درون سازمانی نگاه نکنیم این سند، سند خواهد بود اما هر تاریخ شفاهی در کنار اسناد مکتوب حاوی ارزش بسیاری میشود برای همین کار آقای قرایی در نگارشهای بعدی سختتر خواهد بود.
شکارسری در بخش دیگری گفت: من ارزش کار ثبت تاریخ شفاهی را بسیار میدانم. از سوی دیگر نکتهای که نوشتن تاریخ را سخت میکند این است که در زمانی اتفاق میافتاده که کار ثبت و ضبط رایج نبوده است حتی ممکن است نوشتن صورتجلسه هم رایج نبوده است. مثلا در این کتاب درباره مقطع زمانی چون پیروزی انقلاب صحبت میکنید که عمل انقلابی سرنوشت همه چیز را تعیین میکرده و کارهای اداری گویی افت محسوب میشده و عمل مقبولی نبوده است. گردآوری این تاریخ کار صحیح و درستی است چه بسا در قرون و سالهای متمادی این اطلاعات مدفون و فراموش شود.
وی افزود: ما از دوران و فردی صحبت میکنیم که در زمان او تعداد کسانی که در جلسات شعر شرکت میکردند، اندک بوده و اغلب شاعران جلسهای تشکیل داده شعر میخوانده و نقد میکردند.
وی گفت:از سال 64 در این جلسات حوزه هنری شرکت کردم و من شهادت میدهم به مطالبی که استاد اسرافیلی در این کتاب عنوان کردند هر چند به گمان من در این تاریخ شفاهی نباید فروتنی کرد و مصاحبه شونده نباید فروتنی به خرج دهد و باید به درستی نقش خود رادر جلسات بگوید. من امیدوارم استاد اسرافیلی با فروتنی پاسخ سؤالات مصاحبه کننده را نداده باشد.
شکارسری «حوالی روشن صدا» را در سه بخش بررسی کرد و گفت: خواننده با مطالعه این کتاب ابتدا متوجه میشود شخصیت حسین اسرافیلی چگونه است و دوم اینکه متوجه میشود علائق شعری او چطور است و سوم زمانه فرهنگی و شعری شاعر را به خوبی درک میکند و وقتی کتاب را میبندد برای هر سه پاسخ به دست میآورد.
وی با بیان اینکه درباره حماسه در شعرهای اسرافیلی باید صحبت کرد، گفت: محتواهای مربوط به انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقاومت از فکتهای موجود در شعر او به دست میآید و ما میتوانیم سرنخها را از میان مصاحبهها استخراج کنیم. مصاحبهها سال 95 انجام شده و فکر میکنم در همان سالها رگههایی از نوگرایی و سرودن اشعار کوتاه عاشقانه توسط استاد داریم که منتشر شده و بنده در نقد به آن اشاره کردهام که نقطه عطفی در کارنامه استاد اسرافیلی است.
* قرایی: جسارت آقای اسرافیلی را بیان عقایدش تحسین میکنم
حسین قرایی نویسنده این کتاب نیز با بیان اینکه ابتدا دوست داشتم این مطالب را در غالب یادنامه منتشر کنم، گفت: این کتاب مجموعا 280 صفحه بود که 80 صفحه از آن کم شد البته این کاستن از کتاب مربوط به نمونه اشعار و حریف و حدیث دیگران درباره آقای اسرافیلی بود که آنها را حذف کرد.
وی گفت: کتاب منتشر شد و آن را دوست داشتم. من جسارت آقای اسرافیلی در ابراز برخی عقایدش را تحسین میکنم. برای چند مقطع از کتاب چند بار خدمت ایشان رسیدیم و فکر میکردم شاید استاد این بخشها را حذف کند و اما دیدم نه ایشان همان اسرافیلی است که شعر را به حوزه هنری آورد. من از او به عنوان راوی صادق شعر انقلاب یاد میکنم. اسرافیلی آدم خریدنی نیست و پای عقایدش ایستاده است. وقتی اینگونه میبینم به خود میگویم نباید اجازه دهم چنین کوهی زیر خاک بماند.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: آنچه من از استاد اسرافیلی دیدم و من را ترغیب به نوشتن کرد این بود که او دوستان بسیاری از همه طیفها دارد در حالی که میبینم امروز عدهای از شاعران خطکشیهایی برای خود دارند اما افق دید اسرافیلی در انتهای دید است.
وی با بیان اینکه امیدوارم کتاب به چاپ دوم برسد، تصریح کرد: اسرافیلی فرد صادقی است ولی اگر کسی آمد و گفت در این مقطع از کتاب اشتباهی در روایت صورت گرفته عرض میکنم انتهای کتاب فرمایش شما را درج خواهم کرد چراکه کار من علمی است و روال کار علمی اینگونه است.
* اکرامیفر: اسرافیلی هرگز برای خوشامد این وآن سخنی نگفته است
محمود اکرامیفر هم در این مراسم با بیان اینکه این کتاب را خواندم و از آن لذت بردم، گفت:ما در این کتاب ابتدا با حسین قرای نویسنده آشنا میشویم که بسیار فرد اهل رسانه است. من عصر حاضر را عصر شاعر رسانه میدانم در این عصر که سبقت رسانهها را شاهدیم بر این باورم قرایی به تنهایی یک رسانه است.این شهروند رسانه بودن کار حسین قرایی است، شهروندی که سراغ اسرافیلی میروند و در قالب کتاب و فضای مجازی محتوا تولید میکند.
وی با بیان اینکه باید درباره کار حرفهای آقای قرایی هم صحبت کنم، تصریح کرد: او ابتدا مطالعات مقدماتی انجام میدهد چرا که سرگذشت پژوهی را منتشر میکند و کار حرفهای هم همین است. ما در کار مطبوعات اخلاق حرفهای و دانش حرفهای داریم و کار حرفهای باید عملی روشمند باشد و به نظرم این کار علمی است. نوشتار آقای قرایی خوب است چرا که «نحو» حسین اسرافیلی را حفظ کرده است. مهم این است که صداقت، امانتداری در کلمه، کلام وساختار و جملهبندی نویسنده دیده شود.
وی درباره اسرافیلی هم گفت: حسین آقا استاد و دوست خوب من است. او صادقانه حرف میزند و به واقع حرف دلش را می زند و هرگز برای خوشامد این وآن سخنی نگفته است و این صداقت کلام در کتاب به زیباییهای آن افزوده است.
اکرامیفر با بیان اینکه ما سه رینگ در اطراف انسان داریم حرفهای، خصوصی و شخصی، توضیح داد: انسانها معمولا اطراف خود سه رینگ اینگونه دارند که در بعد حرفهای مثلا زندگی شاعر مطرح میشود. در بعد خصوصی اینکه او در چه منطقهای مینشیند و مثلا چند فرزند دارد اما در بعد شخصی از ارتباط باپدر و مادر و رابطه این دو با هم سخن به میان میآید. اینکه شاعر چه رفتاری دارد وچه دیدگاهی در مدرسه به او داشتهاند... تمامی این مطالب صادقانه در کتاب مطرح شده و این صداقت اعتمادی پدید میآورد که من با واقعیت طرف میشوم. لذا به نظرم صادق گویی باعث میشود من با ایشان ارتباط برقرار کنم. کار اسرافیلی با درایت آقای قرایی در نحو لفظ و جملهبندی و محتوا خوب از آب درآمده است. اما برای مستند بودن ای کاش در پاورقیها مطالب و استنادات درج میشد هرچه مطالب مستندتر شود میزان باور پذیری بیشتر خواهد شد چرا که ما کتاب را برای روزهای نبودن مینویسیم.
* اسرافیلی: تلاشم بر این بود با تفکر سال 57 زندگی کنم/ ریشههایم در انقلابی است که امام بنا کرد
حسین اسرافیلی هم در پایان این مراسم ابراز داشت: اگر برای مشفق کاشانی، قیصر، سلمان هراتی و بزرگواران دیگری نیز این تاریخ شفاهی انام و ثبت و ضبط میشد بسیار میتوانست ماندگار شود. آقای قرایی نام کتاب را به من سپرد و گفت نامی را انتخاب کن، من نیز برای اینکه مطالب شفاف و روشن بیان شده و گفتوگوها صریح بوده این نام را معرفی کردم اما اگر در این کتاب نظری درباره کسی دادهام شخصیت شعریاش را جدا و معیشت و زندگیاش را نیز جداگانه دیدهام و تعمیم به تمام زندگیاش ندادم.
این شاعر گفت: در هیچ گروه و حزبی فعالیت نداشتم و همیشه سعی کردم با همه رابطه خوبی داشته باشم؛ تلاشم بر این بود با تفکر سال 57 زندگی کنم، با همان تفکر نیز زندگیام را ادامه دادم، چون حس کردم ریشههایم در انقلابی است که امام به جریان انداختند و در روح و جان ما دمیدند. که اگر به فراموشی سپرده شود در اصل ما هویت خود را فراموش کردهایم.من سعی کردم در شعر معاصر و مصاحبههایم این هویت سال 57 منعکس شود.