*کلاهبرداری از خريداران خودروهاي مدل بالا
به گزارش گروه خواندنی های مشرق، مردي كه با شيوهاي عجيب از خريداران خودروهاي مدل بالا كلاهبرداري ميكرد در جريان تحقيقات گسترده پليسي به دام افتاد.
مرد جواني روز سوم آبان به شعبه هفتم بازپرسي دادسراي ناحيه يك تهران رفت و در شكايتي اعلام كرد يك نفر به بهانه فروش خودرو از وي كلاهبرداري كرده و متواري شده است.
شاكي پس از آنكه توسط بازپرس دادسرا به اداره يكم پليس آگاهي معرفي شد درباره چگونگي وقوع كلاهبرداري به كارآگاهان گفت: «چندي قبل جوان حدودا 30 سالهاي يك هيوندا توسن به قيمت خيلي مناسب به من فروخت. او چندي بعد ادعا كرد يك دستگاه خودرو گرانقيمت ديگر براي فروش در نظر دارد به همين دليل با وي قرار گذاشتم و از خودرو مورد نظر در يك نمايشگاه در شمالشهر بازديد كرديم.
آن جوان با سرهم كردن يكسري دلايل، مذاكرات در مورد قيمت يا معامله خودرو را به بيرون از نمايشگاه موكول كرد و به من گفت بايد شيريني خوبي به وي بدهم. در بيرون از نمايشگاه در مورد قيمت خودرو باهم به توافق رسيديم. روز بعد طبق خواسته مرد شياد بيرون از نمايشگاه با هم قرار گذاشتيم و به سمت آدرسي كه ميگفت منزلش است، به خيابان آجودانيه رفتيم. او به من گفته بود قبل از اينكه براي نوشتن قولنامه به آنجا برويم بايد مبلغ 30ميليون تومان را به شماره حسابش حواله كنم. من اين مبلغ را حواله كردم و سپس همراه او و يك نفر ديگر به آجودانيه رفتيم.
آن مرد و دوستش به نام عباس از در ورودي وارد يك ساختمان شدند و من هم منتظر ماندم تا پس از هماهنگي با اهل خانه وارد شوم اما هرچه صبر كردم آن دو نفر نيامدند. بعد فهميدم منزل اين فرد آنجا نيست و متهم همراه دوستش به بهانهاي از در ضلع شمالي وارد خانه شده و از در ديگري واقع در ضلع جنوبي از آنجا بيرون رفته است.
كارآگاهان در مرحله نخست تحقيقات پليسي متوجه شدند صاحب حسابي كه شاكي به آن پول واريز كرده زن جواني به نام رويا است. در ادامه معلوم شد او نشاني خانهاش را در بانك دروغ گفته است در حالي كه هنوز 30ميليون تومان شاكي برداشت نشده بود اين حساب با دستور قضايي حساب مسدود و سپس درخصوص خودرو توسن كه به قيمت خيلي مناسبي به شاكي فروخته شده بود، تحقيقات لازم انجام و مشخص شد اين خودرو به عنوان امانت از مالك اصلياش گرفته شده و متهم با خيانت در امانت و به قصد جلب اعتماد مالباخته خودرو را به وي فروخته و دستور توقيف اتومبيل با شكايت مالك آن از طريق شعبه 12 بازپرسي دادسراي ناحيه چهار تهران صادر شده است.
به اين ترتيب معلوم شد ابعاد كلاهبرداري وسيعتر از چيزي است كه شاكي تصور ميكرد. كارآگاهان در تحقيقاتشان دريافتند متهم قبل از اينكه هيوندا را به نام مالباخته كند، سند آن را به زني ميانسال واگذار كرده و سپس با اين واسطه خودرو را فروخته است ماموران اين زن ميانسال را كه مادرهمسر متهم اصلي بود، شناسايي كردند و وي داماد 33سالهاش را به نام «سعيد» به پليس معرفي كرد.
در مرحله بعدي محل سكونت «رويا» كه مبلغ 30ميليون تومان به حساب وي واريز شده بود شناسايي و اين زن دستگير شد. در اوايل زمان حضور وي در پليس آگاهي، مردي در تماس با كارآگاهان خود را پدر «رويا» معرفي كرد و ضمن تهديد ماموران علت مسدود شدن حساب را جويا شد.
كارآگاهان با تصور اينكه فرد تماس گيرنده همان متهم اصلي است، تحقيقات خود را از پي گرفتند.
در اين مرحله رويا اعتراف كرد با «سعيد» دوست است و حساب بانكي را مدتي قبل سعيد برايش افتتاح كرده و روز گذشته كارت عابربانك را به بهانهاي از وي گرفته است.
در اين مرحله رويا اعتراف كرد با «سعيد» دوست است و حساب بانكي را مدتي قبل سعيد برايش افتتاح كرده و روز گذشته كارت عابربانك را به بهانهاي از وي گرفته است.
روز بعد از دستگيري رويا، زن ميانسال ديگري به پليس آگاهي مراجعه كرد و با ارايه يكسري مدارك گفت مبلغ واريزي به حساب رويا به علت فروش فرش بوده است. در زمان حضور، اين زن در پايگاه تحقيقات ويژه كارآگاهان فاش كرد او مادر سعيد است و با اين مدارك قصد دارد مسير پرونده را منحرف كند تا مبلغ 30ميليون تومان توسط پسرش از حساب رويا خارج شود. به همين دليل اين زن به اتهام معاونت در كلاهبرداري بازداشت شد.
با اعترافات رويا و مادر سعيد، بالاخره عباس –همدست 32ساله مرد شياد- روز 13 آبان شناسايي و دستگير شد. در ادامه رسيدگي به اين پرونده متهم اصلي پرونده نيز كه باوجود دستگيري مادر و ساير همدستانش همچنان به زندگي مخفيانهاش ادامه ميداد ديروز در خيابان شريعتي شناسايي و در يك عمليات غافلگيرانه دستگير شد.
در تحقيقات بعدي مشخص شد سعيد داراي چندين فقره سابقه اتهامي در زمينه سرقت خودرو، كلاهبرداري، موارد سوءاخلاقي رابطه نامشروع است.
در ادامه پيگيريها چندين شاكي و مالباخته ديگر كه به همان شيوه و هنگام معامله خودروهاي گرانقيمت از آنان كلاهبرداري شده بود شناسايي شدند و معلوم شد هركدام از آنها دهها ميليون تومان از دست دادهاند.
سرهنگ كارآگاه علي اكبرپور رييس پايگاه يكم پليس آگاهي تهران درباره اين پرونده گفت: در اين پرونده مبلغ 30ميليون تومان از حساب واريزي خارج و با هماهنگي قضايي به مالباخته عودت شد و با توجه به اينكه متهمان با قرار صادره از سوي قاضي پرونده روانه زندان شدهاند تحقيقات بيشتر درخصوص شناسايي ساير مالباختگان احتمالي ادامه دارد.
*مردی که همسرش را در زندان کشت
مرد سابقهدار 10 روز پس از آزادي براي انتقام مرگبار به زندان زنان رفت و همسرش را كشت.
ظهر پنجشنبه 24 آذر مردي براي ملاقات حضوري با همسرش وارد بخش ملاقات يكي از ندامتگاههاي كرج شد. اما دقايقي بعد او در جنايتي غافلگيرانه همسر زندانياش را خفه كرد و بلافاصله نيز از سوي مأموران بازداشت شد.
از سوي ديگر با اعلام اين خبر به كلانتري 38 كرج، تيمي از مأموران همراه بازپرس جنايي راهي ندامتگاه شدند. در بررسيهاي مقدماتي هم مشخص شد زن 34 ساله عامل جنايت به جرم حمل و فروش 20 گرم كراك دستگير و پس از محاكمه به 10 سال زندان محكوم شده بود.
بررسي سوابق متهم 38 ساله نيز نشان داد او سركرده يك باند سرقت معروف به «سيندرلا» بوده كه به اتهام سرقت مسلحانه طلافروشي، خودرو و جعل اسناد 12 سال از عمرش را پشت ميلههاي زندان گذرانده و 10 روز قبل با پايان دوران محكوميتش از زندان آزاد شده بود.
محمد در نخستين بازجوييها درباره انگيزه جنايت گفت: «من همسرم را دوست داشتم و به خاطر تأمين هزينههاي زندگيمان 12 سال از عمرم را در زندان گذراندم. اما زماني كه در زندان بودم به رفتارش مشكوك شدم تا اينكه از طريق دوستانم متوجه شدم همسرم با مردي رابطه پنهاني دارد و برايش مواد مخدر هم ميفروشد. در حالي كه اين موضوع بشدت آزارم ميداد كينهاش را به دل گرفتم. به همين خاطر وقتي از دستگيرياش باخبر شدم تصميم به انتقام گرفتم. بنابراين به محض آزادي از زندان به دنبال فرصتي براي اجراي نقشه بودم. تنها راه پيش رو نيز ملاقات خصوصي بود. به همين خاطر درخواست ملاقات دادم. زماني كه وارد اتاق ملاقات شده و از او توضيح خواستم ادعا كرد تمام حرفهايم دروغ است. اما از شدت عصبانيت روسري را دور گردنش گره زده و خفهاش كردم!»
مرد جنايتكار پس از اعتراف به قتل و بازسازي صحنه جنايت با قرار قانوني دوباره راهي زندان شد تا محاكمه شود.
*هوس بازي پيرمرد پول و خودرو اش را به باد داد
پيرمرد هوس باز که براي رسيدن به مقاصد شومش دو دختر جوان را طعمه خود قرار داده بود نمي دانست پول ها و خودرواش توسط اين دو دختر سرقت مي شود.
پيرمرد 70 ساله اي که با اظهار کمک به دو دختر جوان، خيالات ديگري را در سرش پرورانده بود، طعمه اين دو دختر قرار گرفت. ملاقات اوليه پيرمرد با اين دو دختر در بين راه موجب آشنايي بيشترشان شده بود و در نتيجه در خانه پيرمرد به روي آنان باز شد.
هفته قبل اين دو دختر در بزمي شب هنگام، نسکافه پيرمرد را به قرص هاي خواب آور قوي آغشته کردند تا جايي که در آستانه مرگ قرار گرفت و در نتيجه پول ها و خودرواش توسط اين دو دختر به سرقت رفت.
پيرمرد که شدت تاثير دارو او را راهي بيمارستان کرده بود، با شرمندگي پس از به هوش آمدن جريان را براي پسرش فاش کرد و مراتب نيز به پليس آگاهي منعکس شد.با شکايت مالباخته کارآگاهان با يک هفته تلاش شبانه روزي و بررسي مراودات آنان و همچنين سوابق مجرمان حرفه اي، موفق به شناسايي و دستگيري آن دو دختر جوان شدند.
*آدامس دختر جوان خارجی مرد متجاوز را لو داد
دختر جوان خارجي كه قرباني جنايت سياه راننده ارابه شيطاني شده، يك نشاني عجيب در خودروي مرد تبهكار جاسازي كرده بود.
رسيدگي به پرونده جنايت سياه هولناك از دو ماه قبل همزمان با شكايت يك دختر جوان عرب زبان خارجي در دستور كار تيم قضايي- پليسي قرار گرفت. دختر جوان كه ساعتي پس از وقوع حادثه هولناك خود را به مأموران گشت پليس در يكي از خيابانهاي شرق تهران رسانده بود، با صدايي لرزان و چهره برافروخته به آنها گفت: ساعتي قبل از سوي راننده يك خودروي زانتيا به زور ربوده شده و تحت آزار و اذيت قرار گرفتم.
وي ادامه داد: در خيابان پيروزي پيادهروي ميكردم كه يك خودروي زانتيا مقابلم توقف كرد. من براي تفريح و وقتگذراني سوار شدم اما دقايقي بعد ناگهان همه درها و پنجرهها قفل شد. بعد هم مرد جوان راننده با تهديد چاقو، مرا وادار به سكوت كرد. وقتي مسيرش را به سوي بيابانهاي خارج شهر تغيير داد، فهميدم نقشه شومي در سر دارد اما ديگر كاري از دستم برنميآمد. بنابراين وقتي بيتوجه به التماسهايم به هدف پليدش رسيد، مرا در بيابان رها كرد و گريخت.
با اين حال به سختي شماره پلاكش را به خاطر سپردم. بدين ترتيب پرونده اين ماجرا با دستور قاضي آقايي، داديار دادسراي جنايي تهران در اختيار كارآگاهان اداره شانزدهم پليس آگاهي قرار گرفت.
در ادامه تحقيقات خودروي مورد نظر در يكي از شهرستانها شناسايي و رانندهاش نيز بازداشت شد. اما مرد جوان كه منكر اطلاع از ماجرا بود، گفت: خودرو را چند روز قبل از يك نمايشگاهدار تهراني خريده است.پس از انتقال خودرو به تهران دختر جوان بلافاصله ارابه شيطاني را شناسايي كرد و گفت: مطمئنم اين همان ماشين است. براي اطمينان از صحت گفتههايم ميتوانيد زير صندلي عقب را نگاه كنيد. من يك آدامس به آنجا چسبانده بودم به اميد اينكه سرنخي براي دستگيري متهم باشد.
بدين ترتيب كارآگاهان پس از بررسيها آدامس دختر جوان را يافتند. در ادامه فروشنده خودرو نيز شامگاه 9 آذر در خانه پدرش دستگير شد. جمشيد – 27 ساله – پس از انتقال به اداره آگاهي منكر اتهاماتش شد و گفت: اين خانم را به هيچ عنوان نميشناسم و مطمئنم برايم پاپوش درست كردهاند.
از آنجا كه پولدار هستم ميخواهند از من اخاذي كنند. اما به جايي نميرسند! با اين وجود قاضي پرونده با توجه به كشف مدارك و مستندات وي را بازداشت كرد. كارشناسان پزشكي قانوني نيز پس از بررسيهاي لازم مهر تأييدي بر اظهارات شاكي زده و اثبات كردند دختر جوان از سوي مرد شرور مورد آزار و اذيت قرار گرفته است.بدين ترتيب جمشيد به اتهام آدمربايي و آزار و اذيت بازداشت شد.