آركیو- 170 شبحی پررمز و راز بود كه آمریكایی ها درسال 2010 میلادی وجود او را تایید كردند؛ هواپیمایی بدون سرنشین ، رادارگریز، قابلیت كنترل ماهواره ای ،دوربرد ، بلند پرواز و با دوربین های بسیار پیشرفته .
این هواپیمای در انحصار سازمان جاسوسی آمریكا (سیا) و محصول میلیاردها دلار هزینه كارهای پژوهشی متخصصان شركت 'لاكهید مارتین - بزرگترین تولید كننده محصولات نظامی در دنیا - ، فقط در عملیات بسیار حساس مورد استفاده قرار می گرفت.
چهارم دسامبر2011 میلادی - 13 آذر ماه - به ناگاه كنترل یكی ازاین هواپیماهای فوق مدرن جاسوسی آمریكا در عمق 250 كیلومتری خاك ایران در استان خراسان ، از دست نیروهای آمریكایی خارج شد.
اندك زمانی بعد ، یك مقام ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام كرد كه این هواپیمای فوق مدرن، با حداقل خسارت در اختیار ایران قرار دارد.
فرمانده نیروی هوا- فضای سپاه گفت كه 'متخصصان جنگ الكترونیك نیروهای مسلح موفق شده اند كنترل هواپیمای پیشرفته جاسوسی آمریكا را در اختیار بگیرند و آن را با حداقل خسارت به زمین بنشانند'.
این قدرت نمایی متخصصان توانمند ایرانی ضربه سهمگینی به اعتبار واشنگتن بود؛ ضربه ای كه مقامهای ارشد آمریكا را تا 12 دسامبر و اعلام نخستین موضعگیری رسمی، مجبور به سكوتی مرگبار كرد.
این سكوت 12 دسامبر در كنفرانس مطبوعاتی مشترك باراك اوباما رییس جمهوری آمریكا با 'نوری المالكی' نخست وزیر عراق شكسته شد.
خبرنگاری در این كنفرانس مطبوعاتی كه مستقیما از عمده شبكه های تلویزیونی بین المللی پخش می شد از اوباما پرسید كه افتادن این هواپیمای پیشرفته به دست ایرانی ها چه اثراتی روی امنیت ملی آمریكا برجای می گذارد؟
اوباما پس از مكثی كوتاه جواب داد كه به دلایل امنیتی نمی تواند به این پرسش پاسخ دهد.
او پاسخ خود را با این جمله تكمیل كرد كه 'ما از ایرانی ها خواسته ایم كه آن هواپیما را به آمریكا بازگردانند و منتظر واكنش ایران هستیم'.
در حقیقت جمله آخر اوباما محصول هشت روز مباحثه اعضای اتاق فكر امنیتی و انتخاباتی او بود.
رییس جمهوری آمریكا در قالب این جمله ،بدون اشاره ای مستقیم ، تایید كرد كه هواپیما در اختیار ایرانی ها است.
كنترل هواپیمای جاسوسی پیشرفته آمریكا توسط ایران ، این فرصت را برای رقبای جمهوریخواه اوباما فراهم كرده بود تا رقیب دمكرات خود را به سهل انگاری در حفظ اسرار این هواپیما و به عبارتی امنیت ملی آمریكا متهم كنند ؛ اتهامی كه باعث می شد شمار بیشتری از مستقل ها و حتی هواداران حزب دمكرات را به اردوگاه رقیب بكشاند.
اوباما با پیش كشیدن بحث درخواست از ایران برای بازگرداندن این هواپیما ، در حقیقت نوك حملات رقبای جمهوریخواه را از آن موضوع كلان ملی و خطرناك به موضوعی جزئی و حزبی مانند بی فایده بودن چنین درخواستی از تهران و در نهایت طرح 'درخواست تحقیر آمیز' منحرف كرد.
این نوع مباحث بیشتر شكل اختلافات حزبی پیدا می كند و مخاطبان مستقل آمریكایی به چنین نزاع هایی به عنوان نزاعهای حزبی و كم اهمیت می نگرند و در نتیجه هزینه كمتری برای شخص اوباما خواهد داشت.
در عرصه داخلی ، طرح این موضوع همچنین باعث انحراف افكار عمومی آمریكایی ها ازموضوع پایان اشغال پرهزینه عراق شد.
این جنگ بی نتیجه چرا آغاز شده بود؟ چقدر هزینه مالی و انسانی برای آمریكا در پی داشت ؟ و مهمتر از همه ،نتیجه آن چه شد؟ ؛ پرسش هایی كه می توانست در ذهن هر آمریكایی در زمانی كه اوباما و المالكی درباره پایان اشغال عراق و اشغالگری آمریكا و اختلافات دو كشور بویژه درخصوص مسایل منطقه ای مانند سوریه و ایران سخن می گفتند، ایجاد شود.
بحث درخواست از ایران برای بازگرداندن هواپیمای فوق پیشرفته جاسوسی ، مسیر تبلیغاتی و خبری همه رسانه ها و رقبای سیاسی اوباما را به سمت و سویی كه او و اتاق فكرش طراحی كرده بود ، تغییر داد.
اما در خصوص ایران احتمالا تیم اوباما تلاش داشته و دارد تا ایرانی ها و به نوعی افكار عمومی جهان را نیز با خبرهای مرتبط با قابلیت های این نوع هواپیما و واكنش ها به درخواست اوباما برای بازگرداندن این هواپیما سرگرم كند.
هواپیمای جاسوسی پیشرفته كشوری با سابقه سیاه نادیده گرفتن قوانین بین المللی ان هم در عمق خاك یك عضو مستقل جامعه بین المللی می تواند سند غیرقابل انكار برای معرفی آمریكا به عنوان 'دولت متجاوز' باشد.
دستیابی به این هواپیما در عمق خاك ایران اثبات می كند كه واشنگتن با این عملیات محرمانه و تحریك آمیز،به اقدامی خصمانه علیه یك عضو جامعه بین الملل دست زده و به نوعی امنیت جهانی را به خطر انداخته است.
این حركت ناقض اصول و مبانی منشور ملل متحد، در قالب دیپلماسی پرتلاش ایران، باید زنگ های خطر را در 'شورای امنیت ' به عنوان مسوول حفظ صلح و امنیت جهانی و همه نهادهای بین المللی صلح دوست به صدا در می آورد.
هر چند جمله اوباما در خصوص بازگرداندن این هواپیمای جاسوسی در وهله نخست یك 'شوخی و جوك مضحك' به نظر می رسد اما در درون خود، این ادعا را یدك می كشد كه این هواپیما بدون هدف وارد ایران شده و تهران باید این پرنده گم كرده آشیان را به خانه بازگرداند.
جمهوری اسلامی ایران بی تردید باید این حركت خصمانه و تجاوزكارانه آمریكا را تا حدامكان در همه عرصه ها برای تجاوزكاران پرهزینه كند تا متجاوز در صورت تلاش برای تكرار آن، با برشمردن هزینه ها ، تامل بیشتری بكند.
اظهارات اوباما مسوولیت متخصصان ایرانی را برای رمزگشایی دقیق و سریعتر از فایل های این هواپیما سنگین تر می سازد تا دیپلمات های ایرانی با ارائه این اسناد جاسوسی آمریكا، فعالتر و با دستانی پرتر در نهادهای بین المللی علیه تجاوزگری واشنگتن اقامه دعوی كنند.