سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
پلیس «بیشرف» نیست؛ نه در گشت ارشاد نه برای مرزبانی
به تازگی کلیپی از برخورد مأموران گشت ارشاد ناجا با چند زن کشفحجابکرده، در شبکههای اجتماعی بازنشر یافته و برخی از آن انتقاد کردهاند!
در این کلیپ دیده میشود که دختر مجرم از اخطار و دستور پلیس سرپیچی و خطاب به مأموران ناجا از الفاظی چون «بی شرف» و «خفهشو» استفاده میکند که در ادامه چند مأمور زن پلیس برای دستگیری وی مجبور به اقدامات سخت میشوند.
بر اساس اطلاعات دریافتی در این حادثه یکی از مأموران زن پلیس مجروح شده و انگشت دست او نیز توسط مجرمین شکسته است.
این حادثه همچنین در تاریخ ۲۰ فروردین در پارک طالقانی تهران رخ داده اما هنوز روشن نیست چرا فیلم آن در روزهای جاری پخش شده است!؟
فیلمبرداری از کلیپ اشاره شده نیز به روش مخفیانه صورت گرفته است.
مجرمین این حادثه و کسانی که مأمور پلیس ناجا را مجروح کردهاند ۴ نفر بودهاند که یکی از آنها پس از دستگیری اقدام به فرار میکند اما دوباره دستگیر میشود و هماکنون نیز به قید وثیقه آزاد است.
پس از انتشار فیلم مذکور، عوامل این حادثه مجدداً احضار شده و قضیه در دست بررسی قرار دارد.
«محمدرضا عارف»، رئیس فراکسیون امید اصلاحطلبان که این روزها مورد انتقادات زیادی از سوی جریان چپ قرار گرفته است نیز طی مطلبی در همین رابطه نوشت: انتشار کلیپی از نحوه برخورد زننده ماموران نیروی انتظامی با یک خانم به بهانه بدپوششی نشان از این دارد که نهادهایی که خود را متولی ارشاد مردم می دانند هنوز به تغییر در رویکردهای فرهنگی باور ندارند و به حاکمیت چوب و چماق در ارشاد! مردم اعتقاد دارند! [۱]
*درباره محتوای این کلیپ باید دانست که بر اساس شرع مقدس اسلام، قانون و عقل، مجرم دارای حقوقی حتی شاید بیشتر از شهروندان معمولی است که ضابطین و پلیس مجبور به رعایت، یادآوری و حفظ آنها هستند.
اما این حقوق مربوط به پس از الصاق دستبند به دستان مجرم است نه قبل از آن!
مجرم در قبل از دستگیری، صرفاً در مسئله «اخطار» ذیحق است نه بیش از آن و در صورتیکه به اخطار پلیس توجه نکند، گسترهای از اقدامات به منظور جلوگیری از ادامه جرم و دستگیری مجرم در اختیار پلیس قرار دارد.
و از همین روست که مأموران پلیس مجاز به حمله اسلحه، باتوم و استفاده از فنون رزمی و غیره هستند. ابزاری که کاربرد تمام آنها اطاعتپذیر کردن متهم و دستگیری اوست زیرا بدیهیست که عموم متهمان بصورت خود به خود تن به انقیاد از قانون نمیدهند.
به سخن دیگر اینکه نمیتوان و نباید هر نوع برخورد تندی از جانب مأموران پلیس که برای دستگیر مجرم صورت میگیرد را مساوی خشونت دانست و از آن انتقاد کرد.
اما آنچه در کلیپ منتشره بیش از هرچیزی خود را به رخ میکشد، توهینهای مجرمین به مأموران ناجاست. رخدادی که در هیچ کشور و قانونی حق را به آن نمیدهند و آنرا مستوجب هر نوع واکنشی در صحنه میدانند. اما مشخص نیست چرا کسانی در ایران، نه تنها معتقدند پلیس نباید با یک مجرم برخورد کند بلکه درباره توهین به پلیس کشور نیز ضمن سکوت از این میگویند که ناجا داعیهدار چوب و چماق است!
در واقع آیا رواست که فعالان اجتماعی و سیاسی بنشینند و نظاره کنند که نیروی خدومی که هر روز برای حفاظت از امنیت مردم، مرزبانی، مبارزه با مواد مخدر، قاچاق، حفاظت از نوامیس مردم و... شهید میدهد، از سوی چند مجرم قانونشکن (کشفحجاب، مقاومت در برابر پلیس و تعرض به ماموران) «بیشرف» خطاب شود!؟
جالب آنکه «رحمانی فضلی» وزیر محترم کشور نیز بعنوان مقام بالادستی نیروی انتظامی، بلافاصله و به جای دفاع از پلیس کشور به عنوان حافظ امنیت مردم، اما دستور پیگیری این مسئله را میدهد!
همان دستوری که مثلا درباره حضور شهردارنجفی در مجلس رقص دختران نوجوان صادر نشد! (زیرا وزارت کشور مقام بالادستی شهرداریهای کشور نیز بهشمار میرود)
طرفه آنکه بیشرف خطاب شدن پلیس کشور و انتقاد از عملکرد قانونی ناجا برای اطاعتپذیر کردن یک مجرم هتّاک و دستگیری او، اتفاق کمی نیست و اگر متولیان امر، حرمت امامزاده را نگه ندارند؛ عواقب خطرناکی از جمله دلسردی مأموران و کارکنان نیروی انتظامی را در پی خواهد داشت.
***
جهانگیری موافق بستن تلگرام نیست!
«سعید لیلاز»، فعال اصلاحطلب و از چهرههای حزب کارگزاران سازندگی، به تازگی طی یادداشتی که سایت جماران آنرا منتشر کرد، نوشته است:
«با اندکی غور در سایتها امروز دریافتم که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری مصوبه دولت که کلیه دستگاه های دولتی را موظف به ارائه خدمات از طریق پیام رسان های اجتماعی داخلی نموده، ابلاغ کرده است. به دنبال آن و با خروج مقامات کشور از پیام رسان تلگرام و خروج خود او از این کانال به عنوان ابلاغ کننده دستور که علی القاعده غیر از این نمی توانسته باشد، موجی از واکنش های منفی اغلب کاربران این شبکه را علیه خود و اقدام و ابلاغش به راه انداخته اند.»
او میافزاید:
جهانگیری هرگز موافق بگیر و ببند در فضای اطلاع رسانی و مسدود کردن هیچ شبکه مجازی و هیچ جای دیگری نیست و خود نیز اساساً در شورای عالی فضای مجازی که مرجع و تصمیم گیر اصلی وضع قوانین و مقررات در حوزه فضای مجازی است، عضویت و مدخلیتی ندارد اما او به عنوان معاون اول رئیس جمهوری مسئول و ناگزیر از ابلاغ مصوبات هیأت دولت است و همانگونه که از اطلاعیه خروج او از تلگرام به وضوح قابل درک است که بنا به الزام قانونی اینکار صورت گرفته، این اقدام او به هیچ وجه به منزله رضایت او از این مصوبه نیست.
لیلاز تصریح میکند: ما در گذشته نیز برای حفظ آرامش و تمامیت ارضی ایران عزیز تن به تصمیمات تلخی از این دست داده ایم و مردم اصل و ریشه آن را دریافته اند؛ اکنون نیز چنین خواهد شد! [۲]
*این مسئله اگر از جانب آقای جهانگیری، مورد تکذیب قرار نگیرد، نشاندهنده اینست که جهانگیری به بدنه نظام اسلامی رغبتی ندارد و تیرگی روابطش با نهادهای اصیل نظام که پس از انتخابات ۹۶ عارض شد را ترجیح میدهد...
مقابله با تلگرام یا شکستن انحصار آن (که در مراجع عالی نظام از جمله شورای عالی فضای مجازی به تصویب میرسد) یک تصمیم ملی، عقلانی و حکومتی است که بایستی صورت پذیرد تا اطلاعات کشور و امنیت مردم در دست بیگانه قرار نگیرد و میلیاردها تومان از سرمایه این ملت به جیب اجانب واریز نشود.
اما مشخص نیست چرا اصلاحطلبان اصرار دارند که همچنان کت اپوزیسیونی علیه نظام اسلامی را به تن داشته و با نواختن ساز تفرقه اینطور بگویند که با این تصمیم صحیح مخالفاند!؟
نکته عجیبتر ولی اصرار آنها به همراهی جهانگیری در این تصمیم است. اصراری که سکوت جهانگیری درباره آنها، میتواند نشانه رضایت باشد.
***
پیشنهاد عجیب در روز پاسدار؛ «دین و انقلاب» را کنار بگذارید
خبرگزاری ایسنا روز جمعه گذشته و همزمان با روز پاسدار، صحبتهای فردی به نام «حجتالاسلام والمسلمین نبوی» را منتشر کرد که تحت عنوان عضو اندیشکده الگوی ایرانی_اسلامی پیشرفت در یک همایش گفته است:
«وقتی فردی روسری سر چوب میزند، رفتار وی باید به عنوان یک فعل نگریسته شود تا کرامت وی نیز رعایت شود تا بتوانیم فعل این فرد را درمان کنیم، اما متاسفانه وقتی مساله به صورت حق و باطلی نگاه میشود، موضوع اصل کرامت مخدوش میشود!»
او در ادامه ضمن انتقاد از بحث بر سر حق و باطل در جامعه، همچنین تصریح میکند:
«نیازمند پالایش گسترده ساختاری و مبنایی در قوای سه گانه هستیم تا بنیانهای این ساختار تغییر کند. انقلابی بودن یا نبودن یا دینی بودن و نبودنها باید کنار گذاشته شود. باید مساله "کرامت" را به عنوان روح و درون مایه عزم ملی در آوریم و در سطح جامعه نهادینه کنیم.»
این فرد همچنین اظهار میکند: متاسفانه در حال حاضر از اولین نقطه مبنا تا آخرین حرکت اجتماعیمان دچار مشکل است! [۳]
*ما قضاوت درباره اظهارات این فرد را به عهده مخاطبان محترم واگذار میکنیم...
اما ذکر این نکته گفتنیست، که مدعای کنار گذاشتن انقلابی بودن و طرد نگاه معیاری به آن مساوی با اینست که دیگر خبری از امنیت و پیشرفت کشور نخواهد بود. دیگر کسی جانش را در مرزها فدای مردم نمی کند، دیگر کسی از خدمتگزاری مجاهدانه و مدیریت جهادی به مردم سخنی نخواهد گفت و کسی هم برای حفظ امنیت مردم و منافع نظام، به خارج از مرزها نخواهد رفت.
چه اینکه تمام این مقولات برخاسته از تفکر انقلابی در شعوب مختلف اراده و تفکر و مدیریت و روحیه و... و در ادامه خواست انقلابی بودن است.
گفتنیست، مقام معظم رهبری، ۲ سال قبل در بیانات خود در سالگرد ارتحال امام راحل پیرامون مفهوم «انقلابی بودن» بعنوان یکی از صفات بزرگ امام خمینی(ره) فرمودند:
«انقلاب یک کلمه است و در دل آن حقایق بیشماری وجود دارد؛ امامِ انقلاب یعنی پیشوای همهی این خصوصیّاتی که کلمهی انقلاب متضمّن آن است. قدرتهای مادّی هم که نسبت به امام همواره غضبناک بودند، عصبانی بودند و البتّه میهراسیدند از امام بزرگوار، بیشتر بهخاطر این صفت بود: صفت انقلابیگری امام؛ با این خصوصیّتِ او دشمن بودند. امروز هم دشمنان ملّت ایران با خصوصیّت انقلابیگری او خصومت دارند و دشمنند. اساساً قدرتهای مادّی از کلمهی انقلاب وحشت میکنند؛ از کلمهی «انقلاب اسلامی» وحشت میکنند، میهراسند، میرَمند. فشارهایی هم که وارد میکنند، بهخاطر انقلابیگری است؛ شرح خواهم داد که انقلابیگری متضمّن چه مفاهیم و معانی و خطّمشیهایی است؛ حق دارند که بترسند. فشارها البتّه با بهانههای مختلف وارد میشود؛ گاهی با بهانهی هستهای، گاهی با بهانهی حقوق بشر و بهانههایی از این قبیل، امّا حقیقت قضیّه عبارت است از همین که دشمنان ملّت ایران و دشمنان ایران اسلامی از خصوصیّت انقلابیگری واهمه دارند و نگرانند. در همین اواخر، در چند ماه قبل از این، یک سیاستمدار آمریکایی گفت: ایران بهخاطر انقلاب اسلامی تحریم است؛ اصل تحریم مربوط به انقلاب ۱۹۷۹ -یعنی انقلاب سال ۵۷- است! این یک حقیقت است.»[۴]
***
۱_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-۹۰۱۳۱۸
۲_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-۹۰۱۱۳۶