طی چند ماه گذشته جلسات مختلفی توسط جریان سلطه و مشخصا با هدایت و حمایت سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس با عناصر اصلی و دسته چندم گروهک های معاند قومی، مذهبی و سیاسی در برخی از کشورهای منطقه برگزار شده است تا هماهنگی های لازم و نهایی با این عناصر برای فتنه انگیری در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی صورت گیرد.

به گزارش مشرق به نقل از هفته نامه 9 دی، بگرام افغانستان که یکی از پایگاه های مهم آمریکاست همواره محل توطئه علیه نظام اسلامی بوده کما این که پیش از این يك منبع آگاه اطلاعاتی اعلام کرده بود: در ستاد نيروهاي امريكايي در بگرام تيمي متشكل از مأموران اطلاعاتي امريكا و انگليس مشغول ساخت فيلمي جعلي بودند كه در آن نيروهاي ايراني در حال تحويل سلاح و مهمات به مخالفان دولت افغانستان نشان داده مي شوند. به گفته وي، فناوري رايانه اي به گونهاي در اين فيلم به كار رفته بود كه در بيشتر بخش هاي فيلم وانمود شود كه فيلمبرداري به وسيله ماهواره يا هواپيماي جاسوسي انجام شده است.
اما اکنون بگرام به محلی برای توطئه های انتخاباتی تبدیل شده. بر اساس این گزارش، برخی از عناصر فراری اصلاح طلبان – که با عناصر داخلی در ارتباطند - نیز در آخرین جلسه هماهنگی با سرپل های آمریکایی انگلیسی که در شهر بگرام افغانستان برگزار شده، شرکت داشته و با طرف آمریکایی خود به توافقات مهمی رسیده اند که مهمترین محورهای آن عبارت است از:
1.استراتژی اصلی جریان سلطه بر عدم مشارکت و حضور حداقلی مردم در پای صندوق های رای است، بنابراین، تحرک جریانات سیاسی معاند نیز بر همین اساس باید صورت گیرد تا انتخابات مهم مجلس صحنه مشارکت حداکثری نباشد.
2.بر اساس طراحی صورت گرفته علی رغم تلاش برای عدم مشارکت، باید از تمام ظرفیت ها برای ورود عناصر متمایل به غرب و یا عناصر واداده در برابر آنان استفاده شود تا نزدیکترین ترکیب به مجلس ششم در این انتخابات شکل گیرد.
3.از انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی به عنوان یک فرصت برای انسجام بخشی به جریانات سیاسی معاند و معرض و تنفس مصنوعی به جریان فتنه استفاده شود.
4.از فرصت رقابت های انتخاباتی مجلس نهم در راستای ضد امنیتی کردن فضای سیاسی کشور بهره برده شود تا در صورت امکان مجددا صحنه هایی از قشونکشی خیابانی به وجود آید.
مهمترین دستاورد این نشست انتخاباتی هماهنگ کردن تمام ظرفیت گروه های معاند قومی و قبیله ای و همچنین گروه های افراطی مذهبی و رهبران آنان به ویژه در جنوب شرقی کشور- که برخی از آنها در جلسه بگرام حضور داشته اند- با گروه های معاند سیاسی و اصلاح طلبان برانداز است.
در تحلیل محورهای فوق باید گفت که گروه  های معاند سیاسی و احزاب تندروی اصلاح طلب به خوبی دریافته اند که حضور رسمی شان در صحنه انتخابات، اولا به معنای اعتراف رسمی به این نکته است که ادعاهای آنان در جریان فتنه 88 نسبت به نهادهای انقلاب، نظام، رهبری، دروغ بوده و حضور آنان به معنای سلامت نظام، ساختار و فرآیند انتخابات است. ثانیا حضور آنان در صحنه انتخابات، علاوه بر به رسمیت شناختن آنچه نفی کرده بودند، خواه ناخواه منجر به چند وجهی شدن انتخابات خواهد شد و این، باعث می شود تا تاکتیک همیشگی دشمنان و فتنه گران در ایراد اتهام به نظام اسلامی، مبنی بر تک قطبی بودن انتخابات ها در ایران، کارگر نیافتد.
از روی دیگر اما فتنه گران یقینا اعلام عدم حضور نیز نخواهد کرد. این نیز بدان علت است که فتنه گران می دانند نظام اسلامی بر اساس قوانین مرسوم و طبیعی، یقینا جلوی حضور براندازانه آنان در هر انتخابات را خواهد گرفت. این برای جماعت فتنه جو، فرصت خوبی است که شانتاژ تبلیغاتی داخلی و بیرونی علیه نظام به راه انداخته و طبق معمول، حیثیت انتخابات عمومی مردم را لکه دار نمایند. اما در صورت اعلام رسمی تحریم انتخابات و عدم شرکت در صحنه نامنویسی، این وضعیت تبلیغاتی از آنان ستانده شده و این، با استراتژی کلی آنان ناهماهنگ است. از سوی دیگر اعلام عدم حضور، خود به معنای صحه نهادن بر پایان عمر سیاسی و مرگ فتنه گری توسط خود فتنه گران خواهد بود و این نیز به صلاح استراتژی کلی زنده نمایی فتنه گری نیست.

 بهره مندی از فواید انتخابات و نپرداختن هزینه ها
همچنین فتنه گران به خوبی دریافته اند که حضور و عدم حضور آنان در صحنه انتخابات، تأثیر چندانی در نمایش صلابت و اقتدار حداکثری ملت نخواهد داشت. آنان از برآوردهای حضور حداکثری مردم در انتخابات آتی نیز با خبرند و حاصل جمع این دو آناست که اگر ایشان به صورت رسمی اعلام تحریم انتخابات نمایند، در حقیقت در اعلانی رسمی، بی وزنی سیاسی خود در انتخابات را ثابت میکنند. در این صورت همه می فهمند که بدون فتنه گران نیز انتخابات مردم، حداکثری خواهد شد و این، فرصت بهره برداری بعدی برای شریک شدن در سفره حضور حداکثری را نیز از دست ایشان خواهد ستاند.
بر این اساس است که اصلاح طلبان تندرو و فتنه گران، علی رغم میل به حضور در انتخابات، به هیچ وجه این حضور را اعلام عمومی نخواهند کرد، ضمن آنکه صراحتا نیز انتخابات را تحریم نخواهند کرد. بدین ترتیب اصلا طلبان سعی بر آن دارند تا از بهره های حضور در انتخابات استفاده کرده ولی هزینه های آن را نپردازند. همچنین می خواهند تا با رقم زدن حضور حداقلی، بهره مندی حداکثری در ساختار قوه تقنینی داشته و با فرستادن عناصر خود به درون قوه مقننه از تریبون مجلس در راستای اهداف خود، بهره رسانه ای ببرند.

 اصلاح طلبان سر خورده و فرصت بازیابی
با بررسی طیف های مختلف اصلاح طلبی مشخص می شود که بخشی از این جماعت، ضمن آنکه مخالفت صریحی با طیف تندرو اصلاح طلبان عیان نساخته اند اما عملا رفتار فتنه گران را نیز به صورت کامل تایید نمی کنند. انزوای اینان در زمان حاکمیت اصلاحات، به عیان نشان داد که پدر خوانده ها، اعتماد چندانی به ایشان ندارند و شاید آنان را دلبسته یا مرعوب حاکمیت بر می شمردند.
انتخابات آتی اما فرصت مغتنمی است تا این جماعت اصلاح طلب با بازیابی خود، مساوی فتنه گری تعریف نشده و نوعی جداسازی میان اصلاح طلبان برانداز و فتنه گری با اصلاح طلبان درون نظام پدید آورند. به نظر می رسد که این طیف از اصلاح طلبان، ضمن آنکه "خیر الموجودین" فتنه گران نیز به شمار می روند و از سوی آنان نیز چراغ سبزهایی در حمایت از خود دریافت کرده اند اما به دنبال حضور پر رنگ و رسمی در انتخابات آتی برآیند.
 اینان البته به خوبی نیز می دانند که شرط حضورشان در انتخابات نهم مجلس پذیرفتن دو شرط و تحقق عملی آن است: شرط اول آن که تعهد دهند سازوکار انتخابات در ایران را – که سی و دو سال است در حال اجراست - قبول دارند و دوم اینکه گروهک های منحله و غیرقانونی مانند مشارکت و مجاهدین در فعالیت های سیاسی آنان نقشی نداشته باشند. کما این که اخیرا برای برگزاری همایش سیاسی اصلاح طلبان این دو شرط در برابرشان قرار داده شد و البته حاضر به پذیرش آن نشدند!
باید منتظر ماند و دید آیا در هفته های آینده، اصلاح طلبان داخلی و سرخورده که به دنبال جداسازی خود از فتنه گران و کودتاچی های سال 88 هستند، حاضرند صف خود را از آنها جدا کنند. برخی از اخبار حکایت از این اتفاق می کند که آخرین خبر، تشکیل و اعلام موجودیت جبهه خط امام است که رویکردی اصلاح طلبی دارد.

 اربیل عراق نقطه ای که نطفه فتنه شد
البته این فقط انتخابات نهم مجلس نیست که اصلاح طلبان و گروهک های معاند قومی و مذهبی را به جمع آمریکایی ها کشانده است بلکه در سال گذشته نیز چند روز قبل از 25 بهمن، اربیل عراق – که آمریکایی ها در آن حضور جدی تری دارند ـ پذیرای گروه های معاند بود. قبل از آن نیز در طراحی مقدمات فتنه و کودتای سال 88 برخی عناصر این کودتا در اربیل عراق آموزش دیده بودند که فقط یک مورد آن شبكه تروريستي ای بود که فردی به نام محمدرضا علي زماني فرزند اسماعيل آن را سازماندهی و هدایت می کرد.
 فرد متهم به همراه حامد روحي نژاد و احمد كريمي در اسفند 1385 به عراق سفر مي كنند و از اين تاريخ ارتباط سازمان يافته اي را با نيروهاي آمريكايي و اسرائيلي برقرار مي نمايند. متهمان، جلسات متعددي را در دهوك اربيل، منطقه ربيعه در مرز سوريه و سليمانيه با مقامات آمريكايي برقرار مينمايند تا در ایران به جمع آوري اطلاعات مربوط به نيروهاي بسيجي در تهران، دامن زدن فتنه آشوب به تجمعات كارگري، تهيه بمب هاي قوي آتش زا، مشخص كردن اماكن سياسي و مذهبي براي ايجاد انفجار، جمع آوري اطلاعات درباره ساختار و سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و... بپردازند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس