کد خبر 83233
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۰ - ۱۵:۲۵

یک اندیشکده آمریکایی با بررسی تأثیر تحریم‌های جدید غرب علیه بانک مرکزی و نفت ایران نوشته است که ایران گزینه هایی برای دور زدن تحریم‌های بانک مرکزی دارد و از سویی دیگر درآمدهای نفتی ایران در طول سال‌های گذشته علی‌رغم تحریم‌ها با افزایش دائمی روبرو بوده است.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، اندیشکده «واشنگتن » در مقاله خود به قلم «پاتریک کلاوسون» و «سیمون هندرسون» به بحث درخصوص تحریم «بانک مرکزی ایران» و پیامدهای احتمالی چنین تصمیمی توسط اتحادیه اروپا پرداخت. در این مقاله همچنین پس از بررسی تصمیم آمریکا به اعمال تحریم‌های بیشتر علیه بانک‌های ایرانی و به ویژه «بانک مرکزی ایران»، به پیامدهای این اقدام در بازارهای جهانی نفت نیز اشاره شده است.
 
کنگره آمریکا در حال بررسی تحریم مطلق «بانک مرکزی ایران»
 
تا به حال چندین کشور «بانک مرکزی ایران» را کم و بیش هدف چنین اقداماتی قرار داده‌اند. در تاریخ 19 نوامبر، کانادا و انگلیس اعلام کردند که داد و ستدها با «بانک مرکزی ایران» و سایر بانک‌های درون ایران را تحریم کرده‌اند؛ این اقدام باعث شد تا مردم ایران خواستار اخراج سفیر انگلیس شوند و سفارت انگلیس را اشغال کنند. همچنین در همین تاریخ دولت آمریکا با اشاره به بند 311 از «لایحه پاتریوت» هشدار داد که ایران در قلمرو «سازمان اصلی پول‌شویی» قرار دارد و معامله با هر بانک ایرانی، از جمله «بانک مرکزی ایران»، نظام اقتصاد جهانی را با خطر مواجه می‌کند. به علاوه، کنگره در حال بررسی تحریم مطلق داد و ستدها با «بانک مرکزی ایران» است. با این وجود بحث‌ها در مورد تحریم و یا عدم تحریم این بانک و اهداف و هزینه‌های احتمالی این اقدام هیچ گاه روشن نبوده است.
 
هدف از تحریم «بانک مرکزی ایران» کمک به رهایی از بن‌بست برنامه هسته‌ای ایران است
 
- تحریم درآمدها، نه صادرات:
هدف از تحریم «بانک مرکزی ایران» کمک به رهایی از بن‌بست برنامه هسته‌ای ایران است. تحریم‌ها از 2 راه ممکن است به رسیدن به این هدف کمک کنند:
1- به وحشت انداختن رهبران ایران. اگر ایران به این نتیجه برسد که غرب حاضر است از هر وسیله‌ای که لازم باشد استفاده کند تا پیشرفت‌های هسته‌ای این کشور را متوقف کند، آن گاه احتمال این که جنبه‌هایی از برنامه خود را متوقف کند بیشتر می‌شود. در حقیقت این کشور پیش‌تر نیز در سال 2003 و همچنین 2004 بخش‌هایی از برنامه خود را متوقف کرد. با این وجود، تحریم‌های بیشتر این خطر را نیز افزایش می‌دهد که تهران برای ادامه تحقیقات در جهت رسیدن به سلاح‌های هسته‌ای مصمم‌تر شود.

2- کاهش درآمد و دارایی‌های حکومت. اگر درآمدهای دولت و مبادلات خارجی ایران کاهش یابد، آن گاه شاید رهبران این کشور به این نتیجه برسند که هزینه بن‌بست هسته‌ای بیش از حد بالا بوده و به همین دلیل خواستار سازش شوند. حتی این احتمال کم‌تر نیز وجود دارد که کاهش درآمدها توانایی حکومت را در پیشرفت هسته‌ای کاهش دهد؛ البته به احتمال بیشتر، دولت از هزینه‌های دیگر خود چشم‌پوشی خواهد کرد تا برنامه هسته‌ای خود را ادامه دهد؛ به هر حال هزینه‌های هسته‌ای، تنها بخش کوچکی از هزینه‌های کلی ایران است.
 
هدف تحریم ایران قطع درآمد این کشور است نه قطع صادرات آن
 
تحریم «بانک مرکزی ایران» ممکن است صادرات نفت ایران را کاهش دهد؛ اما این هدف کشورهای تحریم‌کننده نیست. فهمیدن این موضوع دشوار است که با قطع این صادرات، جدای از قطع درآمدهای حکومت، چه هدف دیگری حاصل می‌شود. هر چند ممکن است قطع صادرات برای قطع درآمدهای حکومت ضروری باشد؛ اما واشنگتن  و متحدانش باید بدانند که هدف قطع درآمد است و نه صادرات.
 
آمریکا و متحدانش به دنبال روش‌های غیر مستقیم برای کاهش درآمد ایران از طریق نفت
 
یک مرحله پیش از قطع کامل درآمدها، کاهش میزان آن‌ها است. آمریکا در گذشته در کاهش قیمت نفت در بازار جهانی موفق نبوده است؛ اما کاهش درآمد کل صادرات ایران دست‌یافتنی‌تر است. در کل، می‌توان تحریم «بانک مرکزی ایران» را مانند اهرمی برای کاهش درآمد «پس از وضع مالیات» ایران از فروش نفت در نظر گرفت. هر چند آمریکا و شرکای اقتصادی‌اش نمی‌توانند مستقیماً درآمد ایران از فروش نفتش را کاهش دهند؛ اما می‌توان با تحریم داد و ستدها با «بانک مرکزی ایران» در فروش نفت این کشور اخلال ایجاد کرد و به این ترتیب ایران را مجبور به پذیرش قیمت‌های پایین‌تر نمود. به بیان دقیق‌تر، مشتریان کمتری خواستار خرید نفت ایران خواهند بود و این مشتریان اندک نیز احتمالاً بر شرایط بهتر خرید اصرار خواهند کرد. این تحریم‌ها همچنین باعث خواهد شد تا تهران ناشیانه به استفاده از راه‌هایی پر هزینه برای کسب درآمد از صادرات نفت روی بیاورد.
 
احتمال روی آوردن ایران به بانک‌های چین در صورت تحریم «بانک مرکزی ایران»
 
به نظر می‌آید که تهران، خود کاملاً یقین دارد که تحریم‌های بیشتر موجب قطع درآمدهایش از فروش نفت نخواهد شد. مقامات ایرانی به اقتصاددان‌ها اعلام کرده‌اند که آماده هستند تا در صورت ضرورت، همه داد و ستدهای خارجی خود را بر اساس طلا انجام دهد. این ادعا احتمالاً نادرست است و اگر هم عملی شود مسلماً مشکلاتی را برای ایران به وجود خواهد آورد. با این حال، این ادعا نشان می‌دهد که حکومت تا چه حد اعتقاد دارد که در صورت تحریم «بانک مرکزی ایران» می‌تواند مقاومت کند. به احتمال بیشتر، «بانک مرکزی ایران» راه‌هایی را برای داد و ستد با بانک‌های کشورهای دوست در حال توسعه و بر اساس ارزهایی غیر از دلار و یورو خواهد یافت؛ احتمالاً بانک‌های چینی و استفاده از ارز «یوآن» [واحد پول چین] را ترجیح خواهد داد.
 
افزایش دائمی درآمدهای نفتی ایران در طول سال‌های گذشته علی‌رغم تحریم‌ها
 
از دیدگاه آنان که خواهان تحریم نفت ایران هستند، میزان این تحریم‌ها در گذشته ناامید کننده بوده است. تأثیر اصلی تا کنون بر سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گاز درون ایران بوده است؛ ایران در بزرگی ذخایر نفت چهارمین و در بزرگی ذخایر گاز طبیعی دومین کشور جهان است؛ اما تا کنون از استفاده حداکثری این کشور از منابعش جلوگیری شده است. با این وجود، حجم تولید نفت در ایران همچنان افزایش می‌یابد؛ و هر چند صادرات کل ایران به دلیل افزایش مصرف داخلی، کاهش یافته است؛ اما حقیقتی بسیار مهم (که طرفداران تحریم آن را نادیده می‌گیرند) این است که درآمدهای نفتی ایران در سال‌های اخیر دائماً در حال افزایش بوده است. ارقام «وزارت انرژی» آمریکا نشان می‌دهد که ایران سال گذشته از این طریق 73 میلیارد دلار درآمد کسب کرد و احتمالاً امسال نیز درآمدی 96 میلیارد دلاری خواهد داشت؛ درآمدی که در میان اعضای «اوپک» دوم و تنها از درآمد عربستان کمتر است.
 
پیامدهای تحریم «بانک مرکزی ایران» برای بازارهای جهانی نفت

چالشی که «سارکوزی» برای جامعه جهانی به وجود آورد یک واقعیت ترسناک را مخفی می‌کند: وضعیت خطرناک اقتصاد جهانی و تأثیر آن بر سیاست‌های داخلی کشورهای مختلف. بنابراین سؤال تحریم یا عدم تحریم «بانک مرکزی ایران» به قیمت و میزان نفت محدود می‌شود و این که تحریم‌ها چه قدر باید طول بکشد تا پیروزی یا شکست آن‌ها مشخص شود.
 
کاهش صادرات نفت ایران موجب به هم ریختگی بازارهای جهانی نفت خواهد شد
 
روی کاغذ، هر گونه کاهش صادرات نفت ایران را می‌توان با قابلیت‌های سایر کشورهای تولید کننده نفت، به ویژه عربستان، جبران کرد. اما با وجود بدگمانی ریاض نسبت به ایران، عربستان احتمالاً در این که به عنوان پیشرو در هر گونه مقابله‌ای [با ایران] شناخته شود تأمل خواهد کرد. دیدگاه موجود در مورد سیاست‌های نفتی عربستان غالباً این است که این کشور هر اقدام لازمی را انجام می‌دهد تا بازارهای نفت را منظم نگه دارد؛ اما این سیاست‌ها را نمی‌توان به تنهایی بررسی کرد. ریاض معتقد است که سیاست‌های آمریکا در مورد قیام‌های امسال در خاورمیانه جهت اشتباهی داشت، و مقامات عربستان از این موضوع خبر دارند که در تقاضای دیرینه آمریکا برای استقلال از واردات نفت، نوعی دشمنی نیز وجود دارد.
 
نگرانی از افزایش شدید قیمت نفت در صورت افزایش تحریم‌ها علیه ایران
 
همچنین، امسال قیمت کلی نفت از سال 2008 بالاتر بوده است؛ میانگین سالانه این قیمت برای اولین بار از 100 دلار در هر بشکه گذشت. واقعیت این است که قیمت میانگین در طول 147 سال گذشته بی‌سابقه بوده است. این افزایش بیان‌گر تقاضای زیاد در بازار نوظهور کشورهای اقتصادی و عرضه کم به دلیل اخلال در صادرات نفت خام لیبی و سوریه است. افزایش قیمت‌ها، در کشورهای پرشمار وارد کننده نفت ترس از یک رکود اقتصادی جدید را افزایش داده است.
 
سیاست‌مداران همچنین نگران این موضوع هستند که (نه تنها اقدام سیاسی و یا نظامی، بلکه حتی صرفاً) افزایش تحریم‌ها علیه ایران باعث افزایش شدید و یکباره قیمت نفت شود. هر چند چنین پیشرفتی [در تحریم‌ها علیه ایران] با وارد کردن ذخیره‌های اضطراری به بازار ممکن می‌شود؛ اما اقدامی حساس است و به موافقت‌های بین‌المللی نیاز دارد که تنها از طریق آمادگی‌های دقیق دیپلماتیک حاصل می‌شود و در غیر این صورت به فاجعه‌ای قریب‌الوقوع تبدیل خواهد شد.
 
اولین چالش بر سر راه تحریم صادرات نفت ایران، متقاعد کردن کشورهای وارد کننده نفت این کشور است
 
آن چه مسلم است، اولین چالش، متقاعد کردن کشورهای وارد کننده نفت ایران به یافتن منابعی دیگر و یا کنار آمدن با مشکلات در پرداخت هزینه این واردات خواهد بود. سال گذشته، چین، ژاپن، هند، ایتالیا و کره جنوبی هدف 72 درصد از صادرات نفت ایران بودند.
 
تأثیرات دوگانه تحریم‌ها علیه ایران
 
مسائل دیگری نیز وجود دارد؛ از جمله این که ایران به تحریم صادرات نفتش چگونه پاسخ خواهد داد. در گذشته، این حکومت به شکلی غیر مستقیم گفته است که اگر ایران نتواند نفت خود را صادر کند، سایر کشورهای خلیج فارس نیز نفت خود را صادر نخواهند کرد. حدود 40 درصد از مبادلات بین‌المللی نفت هر روز از طریق «تنگه» استراتژیک «هرمز» انجام می‌شود.
 
سؤال اصلی در مورد میزان تأثیر تحریم‌ها و مدت زمانی است که طول می‌کشد تا این تأثیر به وجود بیاید
 
با این حال، بزرگ‌ترین سؤال‌هایی که باقی می‌ماند این است که افزایش تحریم‌ها تا چه حد مؤثر خواهد بود و چه قدر طول خواهد کشید تا این تحریم‌ها باعث شوند ایران سیاست‌های هسته‌ای خود را تغییر دهد و وارد مذاکرات منطقی شود. بحث‌ها در واشنگتن تا کنون بر سیاست به معنای کلی تمرکز کرده و نه مسائل مربوط به این سیاست‌های تحریم ایران.
 
«پاتریک کلاوسون» مدیر تحقیقات «مؤسسه واشنگتن » است. «سیمون هندرسون» عضو «بیکر» و مدیر «برنامه سیاست‌های خلیج و انرژی» «مؤسسه واشنگتن » است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس