کد خبر 830858
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۶
طلاق‌

در این گزارش به پرونده 4 طلاق به دلایل عجیب که در دادگاه خانواده رخ داده است می‌پردازیم.

به گزارش مشرق، دادگاه خانواده که محلی برای حل اختلافات زوجین یا در نهایت طلاق ‌آن‌ها می‌باشد گاهی به پروندههای عجیبی بر میخوریم که در این گزارش 4 نمونه از آن اورده شده است که به دلالیل جالبی درخواست طلاق داده شده است:

دوست ندارم شوهرم کارمند یک زن باشد

خسرو و نگین زندگی عاشقانه‌شان را درست از هشت‌ماه پیش آغاز کردند. اوایل همه چیز در این زندگی خوب پیش رفت. آن‌قدر خوب که این زوج هردویشان تصور می‌کردند آینده درخشانی کنار هم خواهند داشت. اما هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد زندگی عاشقانه این زوج تنها به‌خاطر شغل خسرو از هم بپاشد. خسرو، کارمند یک زن بود و نگین هم از این وضعیت خوشش نمی‌آمد. زندگی آنها به همین بهانه به دادگاه خانواده تهران ختم شد. مرد جوان در این باره به قاضی گفت: همسرم به‌خاطر یک موضوع ساده، زندگی‌مان را به جهنم تبدیل کرد.

ما عاشق هم بودیم و روزی که با هم آشنا شدیم تصور می‌کردیم زندگی بدون اختلاف و پر از آرامشی کنار هم خواهیم داشت. سر هر موضوعی با هم تفاهم داشتیم و سعی می‌کردیم به هم آرامش بدهیم. اما یک‌موضوع ساده، خوشبختی مان را نابود کرد. ماجرا از این قرار بود که بعد از ازدواج من بالاخره توانستم در یک شرکت معتبر کاری با درآمد خوب پیدا کنم. اما همین شغل باعث بدبختی ما شد.

بیشتر بخوانید:

بیشترین عامل طلاق‌ زوجین چیست؟

نگین تا متوجه شد مدیرعامل من یک زن است، بهانه‌گیری‌هایش را شروع کرد. هر شب دعوا راه می‌انداخت و می‌گفت باید از کارم استعفا بدهم. باورتان می‌شود! تنها به‌خاطر این‌که مدیرعاملم یک زن بود باید چشمم را روی کار و درآمد مناسبم می‌بستم و بیکار می‌شدم. هرچه سعی کردم نگین را قانع و با آرامش او را متوجه اشتباهش کنم، فایده‌ای نداشت. الان پنج ماه است نگین هر شب قهر می‌کند و دعوا به راه می‌اندازد تا من از کارم استعفا بدهم. می‌گوید دوست ندارد من برای یک زن کار کنم. من هم وقتی دیدم حرفش غیرمنطقی است، قبول نکردم. زندگی ما در این چند ماه از این رو به آن‌رو شد. آن‌قدر که هردو تصمیم به طلاق گرفتیم.

در ادامه، همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای‌قاضی من دوست ندارم شوهرم برای یک زن کار کند. از یک زن حقوق بگیرد و یک زن به او دستور بدهد. کار شوهرم جوری است که در شرکت ارتباط مستقیم با مدیرعاملش دارد. برای همین هر روز باید این زن را ببیند و از او دستور بگیرد. این موضوع مرا
آزار می‌دهد.

برای همین از شوهرم خواهش کردم کارش را عوض کند. او براحتی می‌تواند در یک شرکت دیگر کار مناسبی برای خودش پیدا کند، ولی نمی‌دانم چرا حاضر نیست از این شرکت دل بکند.

او حاضر است زندگی مشترکمان نابود شود، ولی کارش را از دست ندهد. چند ماه از او خواستم شغلش را عوض کند، ولی او اصلا به حرفم اهمیتی نداد. برای همین من هم دیگر نمی‌خواهم در کنار این مرد خودخواه زندگی کنم.

در پایان قاضی سعی کرد با صحبت‌هایش این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی مرد جوان از طلاق منصرف نشد، برای همین قاضی دادگاه این زوج را به مرکز مشاوره فرستاد تا شاید مشکلشان حل شود.

شوهرم نسبت به من تعصب ندارد

زن جوان وقتی دید شوهرش روی او غیرتی نمی‌شود و تعصب ندارد، تصمیم گرفت بعد از یک‌سال و نیم، به زندگی مشترک خود برای همیشه پایان دهد.

این زن در این‌باره به قاضی دادگاه خانواده گفت: 18 ماه است با فربد ازدواج کرده‌ام. من عاشق شوهرم بودم و روزی که او را برای اولین‌بار دیدم، تصور می‌کردم در کنارش خوشبخت خواهم شد.

فربد، ویژگی‌های اخلاقی خوبی داشت و مرد مهربان و مظلومی بود. خیلی متین و با شخصیت رفتار می‌کرد. برای همین او را مرد آرزوهایم دیدم و به خواستگاری اش جواب مثبت دادم. اما چند ماهی که از زندگی مشترکمان گذشت، تازه پی به عیب‌ها و نقص‌هایش بردم. فربد مردی غیرتی و تعصبی نیست.

اگر صبح تا شب هم با مردان غریبه صحبت کنم، اهمیتی نمی‌دهد. گاهی وقت‌ها از روی عمد شب‌ها تا نزدیک‌های صبح با گوشی تلفن همراهم در گروه‌های مختلف چت می‌کنم، ولی فربد حتی اعتراض هم نمی‌کند. کاری به پوشش و لباسم ندارد. اهمیتی به این که کجا می‌روم و با چه کسانی در ارتباط هستم نمی‌دهد. اگر صبح تا شب هم در خانه نباشم برایش مهم نیست کجا هستم. فقط تماس می‌گیرد و می‌پرسد کی به خانه برمی‌گردم. این رفتارهایش باعث آزار من شده است. احساس می‌کنم، فربد هیچ حسی نسبت به من ندارد و برایش مهم نیستم. دیگر تحمل رفتارهایش را ندارم. برای همین تصمیم به جدایی گرفتم.

در ادامه، شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من اخلاقم همین‌طور است. دوست ندارم در مسائل خصوصی و شخصی همسرم دخالت کنم. احساس می‌کنم با این‌کار او را آزار می‌دهم. در ضمن من به همسرم اعتماد کامل دارم و فکر می‌کنم اگر کارهایش را چک کنم خلاف این موضوع ثابت می‌شود. جالب است همه زن‌ها از بدبینی‌های همسرشان شکایت دارند، اما همسر من چون او را آزاد گذاشته‌ام شاکی است.

در پایان نیز قاضی دلیل آنها برای جدایی را کافی ندانست.

بیشتر بخوانید:

پرونده زن و مرد خیانتکار در دادگاه خانواده +عکس

طلاق به‌خاطر هیکل ورزشکاری شوهر

مارال و کوروش زندگی عاشقانه‌شان را یک‌سال پیش با هم آغاز کردند. روزی که با هم آشنا شدند و تصمیم به ازدواج گرفتند، هیچ‌کس تصورش را هم نمی‌کرد که آنها به یک دلیل پوچ و بی‌اهمیت تصمیم بگیرند مسیر زندگیشان را از هم جدا کنند.

هیکل ورزشکاری کوروش تنها دلیلی بود که این زوج پرونده‌ای جدید در دادگاه خانواده باز کردند و برای بررسی پرونده طلاقشان روبه‌روی قاضی نشستند.

وقتی قاضی پرونده آنها را بررسی کرد، علت درخواست طلاق را آن هم یک سال بعد از زندگی مشترک پرسید. در این میان مرد جوان رشته‌کلام را در دست گرفت و در این باره به قاضی گفت: یک سال پیش با مارال ازدواج کردم. ما زندگیمان را عاشقانه آغاز کردیم، ولی فقط به‌خاطر یک موضوع ساده و بچگانه همه چیز نابود شد.

درست چند ماه بعد از آغاز زندگی مشترکمان بهانه‌های بچگانه مارال که همیشه هم به دعوایی بزرگ ختم می‌شد، آغاز شد. از آنجا که من باشگاه می‌روم و ورزش می‌کنم، هیکلم هم ورزشکاری است. اما مارال از این وضعیت ناراضی است و مرتب می‌گوید باید لاغر شوم. دوست ندارد هیکلم ورزشکاری باشد. مرتب غر می‌زند و ایراد می‌گیرد. هربار می‌خواهم ورزش کنم دعوا به راه می‌اندازد. او به‌خاطر این موضوع ساده و بی‌اهمیت هردویمان را خسته کرده و زندگی را به میدان جنگ تبدیل کرده است. برای همین از دست بهانه‌هایش خسته شدم و تصمیم به جدایی گرفتم.

در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من از همان روز اول هم به کوروش گفته بودم که دوست ندارم هیکلش بزرگ باشد. وقتی در کنارش راه می‌روم خجالت می‌کشم. برای همین بارها از او خواهش کردم دست از ورزش‌های مختلف بردارد تا هیکلش کمی طبیعی تر شود. ولی انگار با من لج می‌کند. تصور می‌کند می‌خواهم او را اذیت کنم برای همین از هیکلش ایراد می‌گیرم، در صورتی‌که من همیشه از این هیکل‌های بزرگ مردها خوشم نمی‌آمد. کوروش حاضر نیست به خواسته من احترام بگذارد. حاضر نیست به‌خاطرم گذشت کند. از وقتی نسبت به هیکلش به او اعتراض کرده‌ام، بیشتر سراغ ورزش و باشگاه رفته است.

کوروش روزهای اول خودش را یک عاشق واقعی نشان می‌داد. وعده‌های زیادی به من داده بود، اما حتی یک خواسته کوچک و به قول خودش بی‌اهمیت مرا هم برآورده نمی‌کند.

او اگر عاشق من بود اجازه نمی‌داد که زندگیمان بعد از گذشت یک سال فقط به‌خاطر این موضوع بی‌اهمیت به اینجا کشیده شود. من دیگر حاضر نیستم با این مرد زندگی کنم مگر این‌که تصمیم بگیرد لاغر شود و اندام نرمالی داشته باشد.

در پایان این جلسه قاضی سعی کرد این زوج را با هم آشتی دهد، ولی هیچ‌کدام حاضر نشدند از خواسته خود صرف نظر کنند. برای همین قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست تا جلسه بعدی با یک مشاور خانواده نیز صحبت کنند.

به خوش‌تیپی شوهرم مشکوکم

لباس‌های شیک و مارک‌دار رضا به جنجال بزرگی در زندگی مشترکش ختم شد. پگاه که به خوش‌تیپ شدن شوهرش مشکوک شده بود، دیگر نتوانست در کنار او زندگی آرامی داشته باشد، برای همین تصمیم به جدایی گرفت.

پگاه در این درباره به قاضی دادگاه خانواده تهران گفت: چهار سال است با رضا ازدواج کرده‌ام. او همیشه مرد ساده‌ای بود و ساده هم لباس می‌پوشید. آن‌قدر که من خودم به او اصرار می‌کردم کمی لباس برای خودش بخرد و تیپ بهتری بزند. ولی همیشه مخالفت می‌کرد و می‌گفت با همین لباس‌ها راحت‌تر است. من هم دیگر کاری به لباس پوشیدنش نداشتم. تا این‌که از چند وقت پیش رضا به‌طور ناگهانی رفتارش عوض شد و دیگر لباس‌های ساده نمی‌پوشید.

مرتب به خرید می‌رفت و لباس‌های شیک و مارک‌دار می‌خرید. واقعا شوکه شده بودم. مدتی است رضا تیپ می‌زند و از خانه بیرون می‌رود. بهترین لباس‌ها را می‌پوشد و به خودش می‌رسد. هرچه دلیلش را می‌پرسم، طفره می‌رود. برای همین آرامشم در کنار او از بین رفته و دیگر به او اعتماد ندارم.

در ادامه شوهر این زن نیز گفت: لباس شیک پوشیدن ایرادش چیست که همسرم زندگی را به‌خاطرش جهنم کرده است. مدتی پیش تصمیم گرفتم لباس‌های بهتری بپوشم و کمی به خودم برسم. این چه ایرادی دارد. اما گویا پگاه زن شکاک و بدبینی است و من تازه متوجه این اخلاقش شده‌ام. راستش من هم نمی‌توانم با چنین زن بدبینی زندگی کنم. او به‌خاطر چند دست لباس چند ماه است که زندگیمان را جهنم کرده است.

در پایان این جلسه قاضی سعی کرد این زوج را با هم آشتی دهد، ولی هیچ‌ کدام حاضر نشدند از خواسته خود صرف نظر کنند. برای همین قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

منبع: روزنامه جام جم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 14
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 4
  • IR ۱۰:۲۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    26 1
    هیچ کدام عجیب نبود بی غیرتیشون عجیب نیست
  • IR ۱۰:۳۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    9 3
    اگه همدیگه رو واقعا دوست داشته باشند این موضوعات ساده خیلی هم ساده فراموش میشه.به قول معروف کوتاه میان به خاطر هم.فکر میکنم علاقه ایی بهم دیگه نداشتند همشون.
  • IR ۱۰:۴۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    17 1
    متاسفانه اندیشه و ذهن مردم بخصوص بانوان محترم کشورمان در مورد اتفاق مهم زندگی یعنی ازدواج و خانواده داری بسیار تغییر یافته و به نوعی در مسیر اشتباهی افتاده است... در این تغییر و راه اشتباهی به جرات می توان گفت که با وجود سیستم ها و تبلیغات فراوان ، جلسات و همایش های فراوان و غیر قابل مقایسه بحث های روانکاوی و روانشناسی از لحاظ تعداد و کمیت نسبت به سالهای قبل ( حدود 30 سال و قبل از آن ) میزان طلاق آنهم بدلایل بسیار بچه گانه به شدت افزایش یافته است که به نظر می آید بایستی تغییرات و نظارت های اساسی و شدید در موارد و بحث های روانکاوی روانشناسان مربوطه و حتی قوانین طلاق در جامعه ایجاد گردد آنهم بصورت فوری و اورژانسی...
  • IR ۱۲:۱۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    26 1
    به امید پاکسازی و حذف فمینیست ها از دادگاه های خانواده.
  • P IR ۱۲:۲۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    13 0
    شیطان از هرراهی کارشو انجام میده !
  • رسا IR ۱۳:۲۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    1 8
    خیلی منطقی بود به نظرم
  • IR ۱۷:۰۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    6 0
    عجیب نبود تو جامعه از این مسائل پر هست ، اما بیشتر لجبازی دو طرف بر سر این مسائل به طلاق کشیده میشه
  • IR ۲۱:۵۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    0 1
    این ذوج ها رو بایدببرن پیش ذوجینی که دربدترین شرایط مالی وبیکاری مرد یا بیماری وناتوانی زن بسیار عاشقانه وراضی ازهم درکنار یکدیگر مشکلاتی بسیار بزرگ روکنار میذارن به جلو میرن.خیلی ازاین موارد ناشی ازشکم سیری ودررفاه بودن دوطرفه.میبینید که هیچکدام نگفته بامشکلات قبلی همسرش کناراومده!!؟یعنی مشکلی درزندگی نبوده خودمون برای خودمن مشکل ایجادکردیم.بریدودرکنارهم روزهای زیباتری روبسازید وبه هم عشق بورزید .بهانه هایبیخودبرای جدایی درست نکنید.یاعلی
  • AE ۲۱:۵۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    1 1
    درتمام این موارد,رد بدحجابی ,روابط آزاد زن ومرد,تبرج زنان وترس از تصاحب شوهر !!!وبی بندوباری واز طرفی خواهان بودن غیرت احمقانه والتماسی مرد!!!یا تو چشم بودن زن وشوهر جهت خودنمایی و....خودکرده راتدبیر نیست.
  • AE ۲۲:۰۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    2 0
    ریشه مشکل تمام این مسائل,اینه که به زنها خیلی رو دادید؛نه مسئله تمکین معلومه کجاست! ونه شوهر داری!والبته وضع ولنگاری جامعه,اعتمادهارو سست کرده؛که درسته!! در کل,آقا بالا سر زنه!خوشش بیاد,نیاد! راضی باشه ,نباشه!همه چیز برعکس شده!
  • AE ۲۲:۰۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    1 0
    آخه نمیشه که تفکر ظالمانه, استقلال وعدم دخالت در امور زنان رو در مردان تشکیل بدید؛وبعد هم غیرت بخواید!! بیچاره ها با کدام آهنگتان برقصند؟؟؟
  • AE ۲۲:۰۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    0 0
    همه زنا میگن ,ما از روز اول عاشق شوهرمون بودیم!!!دقیقا این چه عشقی بوده؟؟؟خوش اودن متوهمانه وزندگی فضانوردی از کی تا حالا شد عشق!عجب عشقای سوزناکی هم بوده لامصب؛گریمون درومد....
  • AE ۲۲:۱۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    0 0
    قشنگ نگاه کنی؛میرسی به این حرف که تمام مشکلات خانوادگی جامعه ما, واین افراد؛از بدحجابی وولنگاری ورابط آزاد وطماعی جامعه زنان هست,که همه چیز رو بهم ریختند.
  • AE ۲۲:۲۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
    0 0
    مردسالاری عادلانه و دینی و قاطع اما مهربانانه....؛ این تنها راه حله مشکلات خانوادگیه؛البته با مشکلات دخترای امروزی وحمایگری قانون ؛اولویت اینه که خدا بهتان رحم کنه!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس