سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** روزنامه اصلاح طلب: در زمان شاه از نظر اقتصادی وضعیت خوب بود و زنان از موقعیت بهتری برخوردار بودند
«داوود هرمیداس باوند» در مصاحبه با روزنامه ابتکار گفت:
«رژیم پیشین در عرصه اجتماعی پیشرفتهایی داشت اما در عرصه سیاسی مشارکت واقعی مردم به معنای انتخاب آزاد در حقیقت وجود نداشت و نقطه ضعف آن عدم مشارکت احزاب بود. در ابتدا دو حزب ایران نوین و حزب مردم که هر دو دولتی بودند وجود داشت اما بعد تبدیل به یک حزب تحت عنوان رستاخیز شد؛ بنابراین آزادی احزاب وجود نداشت، شاید از نظر اقتصادی به دلیل افزایش قیمت نفت وضعیت خوب بود و زنان از موقعیت بهتری برخوردار بودند اما از نظر سیاسی محدودیت وجود داشت و همین عامل منجر شد تا مردم انقلاب کنند. منتها همه به دنبال این بودند که تغییری در جهت افزایش آزادی، مردم سالاری، حقوق بشر و حکومت قانون قدم بردارند. این خواست گروههایی بود که در انقلاب شرکت کردند اما همانطور که گفتم اوضاع وشرایط این انقلاب را به سمت و سوی دیگری برد و خواست همه کسانی که مشارکت کرده بودند، اتفاق نیفتاد، بلکه تنها متعلق به یک گروه خاص بود».
ادعای مضحک این روزنامه اصلاح طلب درخصوص وضعیت اقتصادی در زمان رژم پهلوی در حالی است که مقامات آن دوره به دفعات به تشریح وخامت وضعیت اقتصادی در زمان رژیم پهلوی پرداختهاند.
برای نمونه «احمد آرامش»-وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه ایران در دولت شریف امامی- گفته بود: «سالهاست که دولت آمریکا با تمام قوا ولی با عناوین به ظاهر فریبنده در تمام شئون زندگی ما دخالت کرده و انگشت دارد و هر زمان به طریقی برای ما حادثه آفریده و تعیین سرنوشت میکند، تمام وزارتخانهها و بنگاههای تجاری و اقتصادی و عمرانی وابسته به دولت ایران زیر نظر ماموران و نمایندگان مختلف آمریکایی قرار گرفته و آنان در غالب جاها نه تنها به عنوان مشاور و مستشار بلکه به صورت دستوردهنده و کارفرما در زندگی ما مداخله میکنند. اقتصاد کشور به وسیله عوامل و ایادی داخلی و خارجی دولت آمریکا به کلی درهم ریخته و اکنون وضع به شکلی درآمده که طبق اظهار آقای نخستوزیر هم دستگاه اقتصادی دولت در آستانه ورشکستگی است و هم ملت و ما هر روز ناگزیر هستیم که دست تکدی به سوی آمریکا و آمریکائیان دراز کنیم و برای گرداندن چرخ زندگی خود از آنان قرضه و اعتبار بگیریم».
مجله «خواندنیها»-۳۱ تیر ۱۳۴۰- در مطلبی به قلم «علی اصغر امیرانی»-مدیر مجله- نوشته بود: «سال و ماه و ایام را در کسی اثری نیست؛ آنچه باید از آن حذر کرد، بیکاری و بی سوادی و عقب ماندگی است...کسادی روزافزون بازار و وضع بد پولی و اقتصادی و گرانی کمرشکن هزینه زندگی و افزایش روزافزون بیکاران...طوری بازار ورشکستگی و بی اعتباری را گرم و آسایش را از مردم سلب کرده که چشم اگر بینا بود، هر روز ۳۰ تیر و بدتر از آن میباشد».

ادعای این روزنامه اصلاح طلب درباره وضعیت زنان در زمان رژیم پهلوی نیز از آن دسته از ادعاهای مضحک است.
امام خمینی (ره) درخصوص وضعیت زنان در زمان رژیم پهلوی فرمودند: «زن در دو مرحله مظلوم بوده است، یکی در دوران جاهلیت و اسلام منت گذاشت بر انسان و زن را از آن مظلومیتی که داشت بیرون کشید. مورد دیگر در ایران ما، زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق و شاه لاحق بود. با اسم این که زن را میخواهند آزاد کنند، ظلمها کردند به زن، زن را از آن مقام شرافت و عزّت که داشت پایین کشیدند، زن را از آن مقام معنویت که داشت، شییء کردند و به اسم آزادی، 'آزاد زنان' و 'آزاد مردان' آزادی را از زن و مرد سلب کردند و زنها را و جوانان ما را فاسد الاخلاق کردند...» (امام خمینی (ره) صحیفه نور، جلد ۶، ص ۱۸۷-۱۸۵)».
** آقای روحانی! با آمارهای تکراری و وعدههای همیشگی نمیتوان اعتماد ایجاد کرد
روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت:
«نشست مطبوعاتی حسن روحانی نتوانست افکار عمومی را قانع سازد. همانطور که چند هفته گذشته گفتوگوی زنده تلویزیونی او با اعتراضاتی همراه شد. از گفتوگوی تلویزیونی با توجه به مخاطبش انتظاری نیست اما توقع میرفت تا در این نشست مطبوعاتی چند سؤال متفاوت و پاسخهای متفاوتتری شنیده شود اما بازهم اتفاق خاصی رخ نداد. در نشست مطبوعاتی رییسجمهوری جای بسیاری از روزنامهها خالی بود، به نظر میرسد با توجه به سوالی که بعضی روزنامهها مطرح میکنند به آنان اجازه پرسیدن سؤال داده نشده بود. طبق معمول چند سؤال کلی پرسیده شد و پاسخها هم کلی و شعارگونه بود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«میشد به شکلی سؤال کرد که رییسجمهور به جای کلیگویی پاسخهای صریح و روشن دهد. میشد در مورد کارگران و وضعیت زندگیشان سؤالات شفافی مطرح کرد تا روحانی مجبور به پاسخ شود، در مورد شورای امنیت ملی و مصوباتش، در مورد تصمیمات اقتصادی، در مورد وعدههای بر زمین مانده مناطق زلزلهزده... اینگونه نشست مطبوعاتی برگزار کردن راه به جایی نمیبرد. ای کاش رییسجمهور یک بار با دبیران اقتصادی وسیاسی و اجتماعی و فرهنگی روزنامهها از اصلاحطلب و اصولگرا یک نشست خبری چالشی بگذارد، سوالها فکر شده و تخصصی، جزء بهجزء و کارشناسی شده مطرح شوند...با پاسخهای کلی و کلیشهای، با آمارهای تکراری و شعارها و وعدههای همیشگی نمیتوان اعتماد ایجاد کرد، این جلسات تکراری فقط سرخوردگی و فاصلهها را بیشتر میکند. بهتر آن است که روحانی به مطبوعات اعتماد کند، یک نشست خبری متفاوت برگزار کند و بگذارد به چالش بکشانندش، از توصیهها و مشورتهای کلیشهای تیم اطلاعرسانیاش فاصله بگیرد و اتفاق جدیدی را در نشست مطبوعاتی خود رقم بزند».
گفتنی است در هفتههای اخیر، نظرسنجیها و پویشهای معتبر و علمی متعددی در صدد کشف اصلیترین مطالبات مردم بوده است. نقطه مشترک همه این نظرسنجیها چیزی جز این نبوده که مشکل اصلی و مطالبه محوری مردم، حل مشکلات معیشتی و اقتصادی است.
لازم به ذکر است که رئیس جمهور در نشست خبری اخیر گفته بود که امروز نرخ تورم به ۸ درصد رسیده و بخش مسکن نیز از رکود خارج شده و مسیر رشد را طی میکند. روحانی همچنین درباره وعده سخنگوی دولت برای ایجاد بیش از یک میلیون شغل نیز گفت که این را از آقای نوبخت بپرسید!
براساس نظرسنجی ایسپا- موسسهای همسو با دولت – در روزهای گذشته، ۸۰ درصد از مردم «مشکلات اقتصادی» را مهمترین دلایل نارضایتی از شرایط فعلی دانسته و تنها ۲ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی، پیگیر رفع حصر بودند!
«حسین راغفر»-کارشناس اقتصادی حامی دولت- چندی پیش در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته بود: «در حوزه اقتصاد داخلی کشور رکود همچنان پابرجاست و حتی میتوان گفت نسبت به چهارسال قبل رکود عمیقتر هم شده است و نشانههایی برای خروج از آن هنوز دیده نمیشود. هرچند آمارهای رسمی ممکن است به لحاظ تعاریف فنی حکایت از عبور از دوره رکود را داشته باشد، اما واقعیت ملموس زندگی مردم و پدیدههای عینی که جامعه با آنها مواجه است، این آمارها را تأیید نمیکند».
** اگر منافع اروپا اقتضا کرد که ایران را تحریم کند، با آمریکا همسو میشود
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:
«باید توجه کرد که اتحادیه اروپا، براساس منافع خود اقدام میکند. اگر منافعش اقتضا کرد که ایران را تحریم کند، با آمریکا همسو میشود و در صورتی که منافعش اقتضا نکند، هر چقدر هم که آمریکا تلاش کند بازهم با او همسو و هم مسیر نمیشود».
روزنامه آفتاب یزد-۷ بهمن ۹۶- در مطلبی نوشته بود: «اینکه تصور کنیم اروپا کاملاً در طرف ایران قرار خواهد گرفت ساده لوحانه است چرا که پیوند ساختاری اروپا و آمریکا در تبادلات اقتصادی و امنیتی موجب شده این دو قدرت به یکدیگر وابستگی متقابلی داشته باشند».
محمد جواد ظریف نیز تابستان سالجاری گفت که هنوز نمیتوانیم یک حساب در بانکهای انگلیس باز کنیم.
در حال حاضر در موضوع ایران هیچ شکافی میان کشورهای اروپایی عضو ۱+۵ و آمریکا وجود ندارد. آمریکا همصدا با اروپا و رژیم صهیونیستی در پی برجامیزه کردن توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران است. مقامات آمریکایی-کاخ سفید و کنگره- در ماههای اخیر به صراحت اعلام کردهاند که باید برجام از یک توافق مدتدار به توافقی دائمی تبدیل شده و مسائلی از جمله توان موشکی ایران و قدرت منطقهای کشورمان نیز به آن اضافه شود. نکته قابل تأمل اینجاست که این رویکرد مختص دولت ترامپ نیست. باراک اوبامای مؤدب! و باهوش! (تعبیری که مقامات ارشد دولت روحانی به کار بردند) هم در این مسئله دقیقاً با دولت ترامپ هم عقیده بود. اوباما در کنفرانس خبری نشست امنیت هستهای در واشنگتن -فروردین ۹۵- گفت: «روح توافق هستهای و شرط برخورداری ایران از امتیازات اقتصادی، کنار گذاشتن توانایی موشکی و متوقف کردن اقدامات منطقهای از سوی ایران است». «جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا نیز- دی ماه ۹۵- در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، تاکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هستهای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند».
روزنامههای اصلاح طلب یکروز تیتر زدند که «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است» و هیچ نگرانی درخصوص اجرای برجام وجود ندارد و تاکید کردند که «آمریکا پرستیژ بین المللی خود را بخاطر یک توافق خدشه دار نمیکند». این جماعت پس از عهدشکنیهای مکرر آمریکا، به بزک کشورهای اروپایی ۱+۵ پرداخته و تیتر زدند که اروپا میگوید «هر چه تهران بگوید». حالا اذعان میکنند که اروپا با آمریکا همصداست. نکته قابل تأمل اینجاست که این جریان مدعی است که به زبان دیپلماسی مسلط است!
** اعتراض روزنامه حامی دولت به افزایش قیمت دلار
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت:
«تعیین نرخ ارز و بهویژه دلار از اهمیت زیادی در اقتصاد کشور برخوردار است و تأثیر مستقیم و همهجانبه بر معیشت مردم، تورم، رونق و رکود، تولید و سایر شاخصهای اقتصادی دارد. یکی از شاخصهای موفقیت دولتها در عرصه اقتصاد ایجاد ثبات در قیمت دلار است که باعث رضایتبخشی کارنامه هر دولتی میشود...در ماههای اخیر و بهویژه روزهای اخیر بازار دلار به دوران پرالتهاب ابتدای دهه ۹۰ روزهای تلخ و پرنوسانی را تجربه میکند، وعده رئیسجمهوری در گفتوگوی تلویزیونی گرچه چند روزی ترمز افزایش قیمت را کشید، اما بار دیگر این نوسان در شیب تندتری قرار گرفته است که میتواند تبعات نامناسب اقتصادی و البته نارضایتی مردم را به دنبال داشته باشد».
در حال حاضر قیمت دلار به حدود ۴۸۰۰ تومان رسیده است. این در حالی است که حدود دو سال پیش- ۲۶ دی ماه ۹۴ روز اجرای برجام-قیمت دلار حدود ۳۵۰۰ تومان بود. نکته قابل توجه اینجاست که پس از تبلیغات گسترده دولت و رسانههای اصلاح طلب درباره گشایشهای اقتصادی در پسابرجام، عدهای با اسکناس یک دلاری آمریکا و هزار تومانی و پانصد تومانی ایران در خیابانهای تهران جشن گرفتند.
روزنامه بهار-۲ بهمن ۹۶- در مطلبی نوشته بود: «مسئولان اقتصادی دولت چند روزی از اجرای برجام نگذشته بود که از برنامه دولت برای یکسانسازی نرخ ارز برای جلوگیری از رانت و فسادهای موجود در این حوزه که به دلیل ارز دونرخی است خبر دادند اما حالا و با وجود گذشت دو سال از آن وعدهها نه تنها خبری از تک نرخی شدن ارز نیست بلکه شاهد افزایش بی سابقه قیمت دلار و عبور آن از رکوردهای قبلی هستیم».
روحانی-۷ خرداد ۹۲- در برنامه تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری درباره افزایش قیمت دلار گفته بود: «قیمت دلار به چند برابر قیمت افزایش یافته. مشکل کجاست؟! مشکل عدم مشورت، مشکل خودشیفتگی، مشکل عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور است. مشکل بیثباتیهاست... برای من قابلقبول نیست هر روز هر فرد ایرانی که به عمره میرود به خاطر کاهش هر روز قیمت ریال، در کنار یک عرب، خجالت بکشد».
گفتنی است هنگامی که دلار ظرف چند ماه، از ۳۵۰۰ تومان به ۴۱۰۰ تومان رسیده بود، «محمد باقر نوبخت»- ۲۳ آذر ۹۶- گفت: «در جلسهای که امروز با رییس جمهوری داشتیم، وی از افزایش نرخ ارز بسیار ناراحت و مکدر است. آقای روحانی اصلاً و به هیچ عنوان افزایش نرخ ارز را بر نمیتابد». اکنون حدود ۲ ماه از این اظهارنظر سپری شده است وحدود ۷۰۰ تومان دیگر بر قیمت دلار افزوده شده است.
** با سیاستهای فعلی دولت، مسکن از رکود خارج نمیشود
روزنامه وقایع اتفاقیه در مطلبی نوشت:
«با توجه به شرایط فعلی کشور و رکود عمیق بخش مسکن، نمیتوان امیدی به بهبود وضعیت خریدوفروش در سال آینده داشت و بهدلیل کاهش عرضه مسکن، همچنین رشد خانههای اجارهای، چیزی که در سال آینده میتوان به وضوح مشاهده کرد، رشد قیمت بیشتر از تورم خانههای اجارهای است. البته یکی از دلایل رشد خانههای اجارهای، رکود سنگین اقتصادی است که باعث کم شدن قدرت خرید مردم از یک طرف و کم کردن ارزش پول شده است...اگر سیاستهای دولت به همین منوال باشد و تحرک خاصی از دولت برای روشن کردن موتور بخش عرضه مسکن نبینیم، وضع به همین منوال پیش خواهد رفت و رکود مرتفع نمیشود».
روزنامه شرق نیز در شماره امروز در مطلبی با عنوان
«بن بست مسکن خانه اولیها» نوشت: «صندوق پسانداز مسکن یکم که قرار بود خانهاولیها را صاحب خانه و کاشانه کند، حالا به بنبست خورده و براساس گفتههای مدیرعامل بانک مسکن، تراز منابع و مصارف آن در حال منفیشدن است».
گفتنی است روزنامه اعتماد-آبان ۹۶- در مطلبی با عنوان «توجیه، کم کاری است» نوشته بود: «لازم است به این نکته توجه کرد که مبحث رشد با رونق بازار مسکن به کلی متفاوت بوده و با شاخصهای گوناگونی ارزشگذاری میشود. بر این اساس هر رشدی را نمیتوان دلیلی بر رونق بازار دانست. زمانی میتوان گفت که رونقی در بازار شکل گرفته که منجر به ارزش افزوده شود. در این میان نرخ تورم و میزان جذب سرمایه از فاکتورهای مهمی هستند که به ارزش افزوده منجر میشوند. در زمان کنونی، با رخدادهای بینالمللی و تصویب تحریم کاتسا در کنار تلاطم نرخ ارز، مواردی هستند که میتواند مانع از رونق بازار شوند...بیتوجهی دولت یازدهم به بخش مسکن را از آنجا میتوان مشاهده کرد که دولت بعد از ۴ سال به تازگی اعلام کرده که درصدد است برنامهریزی در این بخش انجام دهد. به طور کلی آماری که بانک مرکزی در شرایط کنونی ارائه میدهد و مدعی است نشانه ورود به پیش رونق بازار مسکن است، تنها برای کاستن از فشار افکار عمومی است و شاخصهای بازار نشانی از رونق را نوید نمیدهد؛ چراکه رونق بازار را از شاخصهای اقتصادی و واقعیتهای بازار میتوان دریافت».
روزنامه قانون نیز- بهمن ۹۶- در مطلبی نوشته بود: «برخی کارشناسان معتقدند که سوداگران باعث افزایش صوری قیمت مسکن شدهاند و هیجانات در بازار، چندان نشانی از رونق ندارد؛ بنابراین نمیتوان امید داشت که تا سال آینده رونق به بازار مسکن راه پیدا کند...در حال حاضر که قیمتها چندان افزایش نداشته، قدرت خرید وجود ندارد اما صحبت بر سر افزایش ۵۰ درصدی است. اکنون ۱۴ درصد افزایش قیمت وجود دارد اما اگر دلار افزایش پیدا کند، ممکن است تا نیمه اول سال آینده این افزایش قیمت تا ۵۰ درصد نیز افزایش یابد. خرید و فروشهای صوری و سفته بازی از این دست به آن دست، تنها قیمت آن را بالا میبرد. با تسهیلات فعلی، خانه اولیها و زوجها توانایی خرید خانه ندارند و واحدها خالی مانده است. حالا فرض کنید قیمتها تا ۵۰ تا ۱۰۰ درصد بالا برود، به این ترتیب رکود نیز تشدید خواهد شد».