گروه فرهنگی مشرق- با بالا گرفتن تب انتشار انتقادات و تصاویری از وضعیت حجاب در میان اهالی سینمایی ایران، که کم و بیش برخی از آنها نیز به مقتضای اقتضائات خبری در سایت خبری تحلیلی مشرق نیز منتشر می شد، یکی از فعالان فرهنگی و رسانه ای در یادداشتی به مشرق نکاتی را متذکر شد که مسوولان این سایت را نیز به تامل واداشت. بد ندیدیم که مخاطبان نیز تاملی در این نکات داشته باشند و البته مسوولان محترم رسانه های تصویری از سینما تا تلویزیون.
*****
بسم الله الرحمن الرحیم
مسوولان محترم سایت مشرق نیوز
با عرض سلام و خدا قوت، اینجانب که زمانی از همکاران شما در حوزه رسانه بوده و هنوز هم گه گاهی حضورکی در این عرصه دارم، هرگز دعو این را نداشتهام که وارد حوزه نقد رسانه شوم، دلیل آن هم این بوده که رسانه نیازی به نقد به این شکل و سیاق ندارد در واقع مخاطبان با رفتارشان این نقد را به انجام خواهند رساند و از آن سو مهم ترین نقدی را که می شود به یک رسانه وارد کرد بررسی طیف مخاطبان آن است. بر اساس همان روایت از معصوم (ع) که فرمود هر کسی را از دوستان و همراهانش بشناسید، رسانه ها را باید از مخاطبانش شناخت که از چه طیفی هستند.
مشرق، اما داستانی دیگر دارد و همین باعث شد حقیر این سنت را بشکند و این وجیزه را- برای ان شاء الله به کار آمدن- قلمی کند. مشرق در طول عمر کوتاه خود توانست تصویری از خود به عنوان یک رسانه بیشتر تحلیلی با تبحر در دیدبانی خبری و تفسیر و تحلیل، جا بیندازد و از این جهت هم بود که با وجود آنکه میزان حجم تحلیل به خبر در این سایت می چربید مخاطب که به مقتضای عصر ما کوتاه خوان ساده گیر و کم حوصله است باز هم از این سایت فرار نکرده و دقایقی و گاه ساعتی را در این پایگاه تحلیلی خبری گشت و گذار می کند و این نشانه آن چیزی بود که من از آن تفسیر به شناخت درست میدان می کنم.
الغرض کلام را دامنه نمی دهم، از این هم می گذرم که مشرق در حال تغییر رویه است و این سمی است مهلک برای یک سایت تاثیر گذار که آن را به ورطه پوپولیسم آن هم از نوع کوچه بازاری سوق می دهد، با این همه، همه آن چه باعث نوشتن این مطلب شد تذکری است در باب تحلیل هایی که اخیر در بخش فرهنگی منتشر می شود.
مدتی است در بخش فرهنگی مشرق، به موضوعاتی با سوژه عمومی بد حجابی و بی حجابی در سینما اشاره می شود.البته این مساله در حد طرح موضوع هشدار و یکی دو تحلیل و بررسی که در این مورد صورت گرفت خوب بود اما همچنان که برخی پایگاههای دیگر خبری نیز به آن پرداختند، آش کم کم آن قدر شور شد که نمک، اندازه اش از محتویات آش پیشی گرفت.
عطش گرفتن کلیک شاید یکی دیگر از انگیزه هایی باشد که این مطالب را ترویج و تکثیر می کند، همان چیزی که باعث شد تا بعد از "فقر و فحشا" ده نمکی، انواع و اقسام نمونه های دیگر کپی برداشته شده از فقر و فحشا به بازار بیایند و این یعنی؛ برخی به دنبال بیشتر دیده شدن هستند تا زدن حرف هایی که باید دیده شود.
تیتر می زنند بد حجابی فلان بازیگر زن+ عکس، این چه معنایی می تواند داشته باشد؛ اگر مساله به طرح وجود بد حجابی در سینما یا در پشت صحنه تلویزیون باشد، اگر هم واقعا کسی از ماجرا بی خبر بوده باشد، قطعا با یکی دو خبر و اشارات تصویری، خبردار می شود. این چه منطقی است که با ظهور هر مدل جدید، سایتهای خبری به نام انتقاد، پر می شوند از خبر های + عکس. خودتان قضاوت کنید چه نام دیگری، جز "تلاش برای سیراب کردن حس جنسی مخاطب" باید برای آن انتخاب کرد.
از همه این ها گذشته، آیا مشکل اصلی سینما و کلا هنرهای نمایشی ما در عقب یا جلو رفتن روسری ها است. آیا برون داد هنرهای نمایشی و سینما و تلویزیون تنها در پوشش مشکل دارد؟ این که تولیدات سینما و تلویزیون ایران و البته تئاتر هر روز در حال دور شدن از هویت بومی و چسباندن خود به هویت وارداتی هستند ربط چندانی به روسری و اندازه آن ندارد، بلکه برعکس، هنر روشنفکری بی هویت نتیجه اش می شود از دست دادن همه عناصر هویتی از جمله، اندیشه بومی عناصر فرهنگی که یکی از نمونه های آن پوشش است و روسری یکی از مصادیق آن است.
اما باید گفت این اتفاق که در حال وقوع است بر اساس روش دقیقی است؛ بر همین اساس است که باید همه درگیری ها و دعوا ها را بر روی روسری متمرکز کرد تا کار اصلی را پیش برود و از آن سو البته منتقدان بد حجابی خود تبدیل به سرباز بی جیره و مواجب تبلیغ این نوع خاص از پوشش می شوند. چرا گفتیم سرباز بی جیره و مواجب؟ این خود نیاز به اندکی توضیح دارد.
برای روشن شدن این مطلب باید اول پرسید که هدف اصلی تولیدات دستگاه تولیدات هنرهای نمایشی کیست و چیست؟ این که کیست، از یک سو عامه جامعه و از سوی دیگر، برخی خواص است، اما پیام برای هر دوی این اقشار یک چیز است "سبک زندگی".
حجاب و پوشش تنها بخشی از ظاهر سبک زندگی است که در اثر تغییرات در مباحث ریشه ای تر و پایه ای تر اتفاق می افتد.حالا در نظر داشته باشید وقتی این تغییرات در حال رخ دادن است تنها عارضه مورد توجه قرار بگیرد و درست در حالی که موتور محرکه تغییر سبک زندگی فعال است تنها برای پاک کردن نشانه ها تلاش شود اتفاق دیگری خواهد افتاد؛ به جای محو شدن نشانه توجهات هر روز بیشتر خواهند شد.
به عبارت بهتر وقتی تشنگی هر روز در فضای فرهنگی ترویج می شود، اگر دستگاههای فرهنگی به جای حذف تشنگی از آب بد گویی کنند، جماعت تشنگان بیش از آنکه به هشدار ها نسبت به آلوده بودن آب توجه کنند به دنبال پیدا کردن جای آب خواهند بود و این بلایی است که بر سر وضعیت فرهنگی ما نازل شده است.
مخلص کلام اینکه بر روی لبه تیغ راه می روید، لبه تیغی که یک سویش دره زرد نگاری و تبلیغات فحشا است و سوی دیگر آن پاک کردن صورت مساله مهیبی است که بسیاری از نهاد ها و مدیران فرهنگی در طراحی و ساخت آن نقش دارند و چه بسا خود آنها هستند که این پاک کردن صورت مساله را ترویج می کنند.
کد خبر 79036
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۰ - ۰۰:۰۷
- ۹ نظر
- چاپ

حجاب و پوشش تنها بخشی از ظاهر سبک زندگی است که در اثر تغییرات در مباحث ریشه ای تر و پایه ای تر اتفاق می افتد.حالا در نظر داشته باشید وقتی این تغییرات در حال رخ دادن است تنها عارضه مورد توجه قرار بگیرد و درست در حالی که موتور محرکه تغییر سبک زندگی فعال است تنها برای پاک کردن نشانه ها تلاش شود اتفاق دیگری خواهد افتاد؛ به جای محو شدن نشانه توجهات هر روز بیشتر خواهند شد.