به گزارش مشرق، هفته گذشته شاید یکی از خونینترین ایام برای مردم مظلوم افغانستان بود، هفتهای که در آن حدود ۲۵۰ شهروند افغانستانی در نقاط مختلف این کشور از جمله غور و کابل، هدف حملات گسترده تروریستی قرار گرفتند و جان خود را از دست دادند، از سوی دیگر مراکز آموزشی نظامی، نظامیان و نیروهای امنیتی افغانستان نیز در هفته گذشته تلفات زیادی را در حوادث مختلف امنیتی این کشور متحمل شدند اما سوالی که مطرح میشود این است که پیام افزایش چنین حملاتی چیست؟ چه پشت پردهای دارد و افغانستان و آینده آن را در چه مسیری قرار خواهد داد؟
یکی از مسائل مهمی که در حملات گسترده ماهها و روزهای اخیر در افغانستان باید به آن توجه کرد گروههای دخیل و مکان حملات است که با بررسی این حملات روشن میشود که با دو نوع گروه و مکان در این حوادث روبه رو هستیم:
١- گروه طالبان که با برنامهریزی مشخص و از پیش اعلام شده مراکز آموزشی نظامی، پایگاهها و خودروهای ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان را هدف قرار میدهد.
٢- افراد وابسته به گروه تروریستی داعش که مراکز و مساجد مذهبی و اجتماعات مردم از جمله شیعیان افغانستان را هدف حملات تروریستی خود قرار داده است.
تحولات اخیر در صحنه معادلات افغانستان و موضع گیریهای گروه طالبان تقریبا از آن حکایت دارد که اگر برخی خواستههای این گروه افغانستانی برآورده شود به احتمال زیاد، میتوان به آینده صلح با آنها خوش بین بود، البته نباید از یاد برد که تحقق شروط طالبان از جمله خروج کامل نیروهای خارجی از این کشور، چندان راحت نیست، با این حال افزایش تحرکات طالبان در ماهها و روزهای اخیر را میتوان در این چارچوب بررسی کرد که این گروه اگر بنا باشد وارد مذاکره صلحی هم بشود خواستار حضور با دست بالا و تاثیرگذاری جدی در آینده این کشور است، پس طبیعی است که برخی بازیگران عرصه سیاسی و نظامی افغانستان در این شرایط به شدت نگران آینده نقش خود در این زمین بازی باشند که از آن جمله میتوان به آمریکا، انگلیس، ترکیه، عربستان و پاکستان اشاره کرد.
افزایش تحرکات گروه طالبان و افزایش تاثیرگذاری این گروه در معادلات آینده افغانستان و دوری رهبران این گروه از برخی کشورها از جمله پاکستان و عربستان سعودی و همچنین نزدیکی به برخی کشورهای دیگر از جمله روسیه و چین، باعث شده است تا این بازیگران نقش دوم خود را بازی کنند لذا تقویت گروه دوم (یعنی داعش)، حملات گسترده با تلفات زیاد و پشتیبانی رسانهای از جمله اقدامات این بازیگران خواهد بود.
به نظر میرسد حمایت مالی و تدارکاتی، از افرادی تحت عنوان گروه تروریستی داعش از یک سو و تلاش برای استقرار حکمتیار در کابل از سوی دیگر، طرح عمده و اساسی این بازیگران برای کمرنگ کردن طالبان و ناکامی صلح افغانستان است، امروزه بسیاری اذعان دارند که حکمتیار بیشک با حمایت مثلث سعودی- آمریکایی و ترکی پا به کابل گذاشته است.
وی به عنوان رقیب اصلی طالبان نخستین بازیگر رسمی برای از بین بردن این گروه است، سوابق او در طول مدت حضورش در کابل و رفتارهایی که با دیگر اقوام از جمله تاجیکها و هزارهها داشت به خوبی نشان دهنده سیاست او و حامیانش است.
عمق بخشیدن و افزایش و تعدد حملات افراد وابسته به گروه تروریستی داعش در افغانستان نیز با حمایت همین کشورها و این بار با خواست نسبی پاکستان همراه است.
در این جا پاکستان به دنبال آن است با تقویت گروه دوم در واقع، ناراحتی و نارضایتی خود را از دوری رهبران طالبان از اسلام آباد اعلام کند و در واقع هشداری جدی به شورای رهبری طالبان دهد.
به نظر میرسد بازیگران مذکور ادامه روند صلح در افغانستان آن هم با دست بالای طالبان را نمیپذیرند و با طرح دوم خود به دنبال بر هم زدن زمین صلح هستند.
استراتژی جدید ترامپ برای افغانستان در کنار سرمایهگذاری گسترده عربستان در این کشور و نارضایتی پاکستان از روند موجود ممکن است در آینده نزدیک برخی تحولات پیش بینی نشده را برای همسایه شرقی ایران رقم بزند.
سید حسام رضوی