به گزارش مشرق، سید عباس حسینی در یادداشت روزنامه جوان نوشت:
صبح دیروز مردم کابل در پایتخت افغانستان، روز خونین و دردناکی را آغاز کردند؛ یک روز سیاهتر در بین تمام روزهای سیاه این سرزمین که گویی سرانجام و پایانی ندارد. بر اساس آخرین گزارشها، در انفجار انتحاری صبح چهارشنبه(۱۰ خرداد) در کابل، بیش از ۱۰۰ تن کشته و ۴۰۰ تن دیگر زخمی شدهاند. طالبان مسئولیت این رویداد را نپذیرفته، اما داعش آن را به عهده گرفته است.
از سال ۲۰۱۵ به این سو، گروه داعش با نفوذ و حضور در افغانستان، مسئولیت رویدادهای بزرگ تروریستی را در این کشور به عهده گرفته؛ از گروگانگیری ۳۱ مسافر اهل تشیع تا حمله انتحاری در میان معترضان جنبش روشنایی، حمله به عزاداران امام حسین(ع) و بزرگترین بیمارستان نظامی در کابل تا حمله صبح چهارشنبه در یک منطقه دیپلماتنشین کابل.
اما آیا واقعاً داعش در افغانستان به این پیمانه نفوذ و حضور دارد که بتواند دست به چنین حملات ویرانگری بزند؟! شک و شبهات و سؤالهای متعددی در این زمینه وجود دارد که حاکی از پیچیدهتر شدن تحولات امنیتی در افغانستان و سرنوشت گنگ و مبهم جنگ در این کشور است.
در یک نگاه سطحی، با توجه به حضور داعش در شرق افغانستان، این گروه توانسته جای پای قابل توجهی باز کند و قادر باشد دست به حملات بزرگ تروریستی بزند اما اگر عمیقتر بررسی شود، داعش که خاستگاه آن فرسنگها با افغانستان فاصله دارد و در شرق این کشور سرکوب شده، چگونه این توانایی اطلاعاتی و نظامی را به دست آورده که پایتخت را هدف حملات اینچنینی قرار دهد؟!
آنچه مشخص است و برخی مقامهای پیشین امنیتی افغانستان نیز به آن اشاره دارند، پذیرفته شدن مسئولیت این حملات توسط گروهی به نام داعش، سرپوشی بر روند جدید تحولات امنیتی است و گروه داعشی که در حال کشیدن آخرین نفسهای خود در عراق و سوریه است، قطعاً فاقد چنین توانایی اطلاعاتی و نظامی است. متأسفانه تاکنون کمتر کار تحقیقی روی زوایای این تحولات جدید امنیتی در افغانستان صورت گرفته و از سوی دیگر، اطلاعات لازم امنیتی در اختیار رسانهها و مردم قرار نگرفته است، اما آنچه مشخص است اینکه روند تحولات امنیتی در افغانستان و برنامههای بزرگ پشت پردهای که وجود دارد، با شتاب وارد یک فضای جدید شده که بیشتر بر اساس بازیهای بزرگ اطلاعاتی برخی کشورهای منطقه چون پاکستان و روسیه و قدرتهای جهانی به خصوص امریکا پیش میرود.
در یک بعد این بازیهای بزرگ اطلاعاتی و جدید در افغانستان، پاکستان قرار دارد. از دو سال به این سو، حمایت پاکستان از گروههای مختلف طالبان به ویژه شبکه تروریستی حقانی، بیش از هر زمانی افشا شده و این کشور عملاً در یک انزوای منطقهای و جهانی قرار گرفته است. در این بین، طالبان پس از مرگ ملامحمد عمر و پس از آن ملا اختر منصور، آن گروه یکپارچه و متحد گذشته نیست بلکه به گروههای مختلف تقسیم شده که هیچ گونه فرمانبرداری از هسته مرکزی رهبری و همچنین پاکستان ندارند. در چنین وضعیتی، پاکستان با استفاده از مهره یا ابزار جدیدی در سیاست خارجی خود، به نام «داعش»، به صورت پنهان و بیش از پیش در حال دنبال کردن اهداف بزرگ خود در افغانستان و منطقه است.
اما در بعد دیگر تحولات جدید امنیتی در افغانستان، امریکا قرار دارد. آنچه به عنوان فعالیت گروه داعش در افغانستان یاد میشود، ابزار خوبی در دست امریکا نیز به حساب میآید. روند تحولات امنیتی منطقه نشان میدهد پس از شکست گروه داعش در عراق و سوریه، افغانستان میتواند به مکانی جدید و امن برای فراریهای این گروه و استفاده از آنها در مسیر اهداف بزرگ منطقهای و بینالمللی تبدیل شود.
به دنبال افزایش تنشها میان امریکا و روسیه، ابتدا در اوکراین و حالا در سوریه، همه بر این امر تأکید دارند که افغانستان بار دیگر به عرصه تقابل میان این دو قدرت جهانی تبدیل شده و روند تحولات جدید امنیتی در این کشور نیز در همین مسیر قابل تأمل و بررسی است.
این در حالی است که در کنار حملات بزرگ تروریستی و مشکوکی که در افغانستان اتفاق میافتد، در طول هفتههای گذشته، شاهد پرواز و نشست بالگردهای مشکوک در مناطق تحت تصرف طالبان و داعش از شمال تا مناطق مرکزی، جنوب و غرب افغانستان نیز بودهایم.
روند تحولات امنیتی افغانستان به گونه نگران کنندهای در حال پیشرفت است. در این بین، بحران سیاسی، ضعف حکومتداری و فساد گسترده در حکومت افغانستان به خصوص در میان نهادهای امنیتی، خلأهای بزرگی را ایجاد کرده که گروههای مختلف تروریستی از آن به خوبی استفاده میکنند. از سوی دیگر، اتهامهایی از سوی نمایندگان مجلس در افغانستان مطرح میشود که افراد و حلقههایی در داخل نظام این کشور، از این روند تحولات جدید امنیتی پشتیبانی میکنند.