به گزارش مشرق، «سید جعفر قنادباشی» در یادداشت روزنامه «حمایت» نوشت:
۱. حمله اخیر نیروهای آمریکایی به گردانهای سیدالشهدا(ع) وابسته به نیروهای مردمی عراق موسوم به «حشد الشعبی» که به شهادت و زخمی شدن بیش از صد نفر از رزمندگان منجر شد، بیانگر وخامت اوضاع تروریستهای اجارهای در معادلات منطقهای و همچنین نشاندهنده ضعف مفرط آمریکا در سوریه و عراق است.
این حمله در امتداد مرزهای عراق و سوریه واقع شد و موقعیت جغرافیایی این اتفاق با توجه به تهدیدات پنتاگون مبنی بر خط قرمز بودن حضور حشدالشعبی و ارتش در این نقطه، از منظر راهبردی حائز اهمیت فراوان است، چراکه این هجمه، مسیر شکست تکفیریها و آمریکا را از یک سو و پیروزی مردم عراق و سوریه را از سوی دیگر، هموارتر کرد.
مقامات آمریکایی مدعی بودند که جنگ با داعش در عراق و سوریه دهها سال به طول خواهد کشید و لذا وقتی با پیشروی سریع نیروهای مردمی و ارتش عراق علیرغم سدها و موانع فراوان و فروپاشی دژ آنها در موصل مواجه شدند، قوای نظامی این کشور را تهدید کردند که به مرزها نزدیک نشوند، به این دلیل که در سوریه هم ارتش این کشور به نقطه صفر مرزی رسیده بود و بیم آن میرفت که طرح واگذاری قسمت شرقی سوریه به «نیروهای دموکراتیک» که بخشی از توطئه تجزیه سوریه بود، با خطر مواجه شود.
اما برخلاف محاسبات و هزینه سرسامآور آمریکا و ارتجاع منطقه برای تحقق این نقشه شوم، جریان تحولات منطقه به نحوی پیش رفت که آمریکا و تروریستها در میان دو لبه قیچی ارتش و نیروهای مردمی عراق و سوریه گرفتار شده و دقیقاً همان اتفاقی برایشان افتاد که از آن وحشت داشتند.
جالب اینجاست که مقاومت اسلامی لبنان هم در اقدامی استراتژیک، مرزهای لبنان با سوریه در «عرسال» را پاکسازی کرد و با این پیروزی خیرهکننده، عملاً مرزهای جبهه مقاومت به یکدیگر متصل و امنیت متزلزل رژیم صهیونیستی به شدت با تهدید مواجه شده است. از این رو میتوان چنین برداشت کرد که یکی از اهداف عمده اربابان آمریکایی داعش از ایجاد تروریستهای تکفیری دولت موهوم شام و عراق و دیگر گروههای تروریستی این بود که زنجیره مرزهای محور مقاومت از ایران تا مدیترانه را مختل کرده و یکپارچگی عراق و سوریه را به این منظور بر هم زنند.
۲. تسلط بر نقاط حساس مرزی برای آمریکاییها به دلایلی که ذکر شد، از چنان اهمیتی برخوردار است که نیروهای ائتلاف دست به حملات جنونآمیز و کور زده و با حمله به شهرهای آزاد شده سوریه در نزدیکی مرزهای عراق نیز به حمایت علنی و بیپروا از تروریستهای زمینگیر شده روی آوردهاند. این حمایتها البته امری مسبوق به سابقه است و مستندات بسیاری وجود دارد که ثابت میکند آمریکا و متحدانش برای متوقف کردن پیشروی ارتش عراق و سوریه، بهکرات به آنها حمله و یا سلاح و تجهیزات پیشرفته برای تروریستها بارریزی کردهاند.
در این میان، نباید از مأموریت ترکیه در همگام شدن با نیات شوم آمریکا و حملات این کشور در مرزهای شمالی غفلت کرد که در شش سال گذشته، هرچه در توان داشته برای تضعیف دولتهای عراق و سوریه و قوای نظامی این دو کشور بکار بسته و البته طرفی نبسته و به بنبست رسیده است.
از سوی دیگر، پس از شکستهای پیدرپی داعش، آمریکاییها متوجه شدند که دچار چه خطای بزرگی شدهاند، چراکه عربدهکشی تکفیریها به شکوفایی روحیه مبارزه و جهاد در میان جوانان کشورهای درگیر جنگ نیابتی منجر شد و شاید اگر داعشی در کار نبود، استعداد جهادی جوانان عراق و سوریه هم به منصه ظهور نمیرسید و اوضاع تروریستهای تکفیری تا این حد به سقوط نزدیک نمیشد.
۳. نکته قابل دیگر اینکه علیرغم اعلام آمریکا مبنی بر اشتباه در حمله به مواضع حشدالشعبی اما بر پایه شواهد و قرائن پیشگفته، شکی نیست که عملیات هوایی ائتلاف و حمله زمینی داعش به نیروهای مردمی عراق، کاملاً به صورت هماهنگ صورت میگیرد و مهمترین دلیل برای این تصمیم مشترک، مقابله سرسختانه حشدالشعبی با داعش و عقب راندن آنها تا آن سوی مرزها است. همزمان با حمله نظامی، تبلیغات منفی و تحرکات مشکوکی نیز در صحنه سیاسی عراق برای انحلال یگانهای بسیج مردمی شکلگرفته و لذا تخریبهای نظامی – تبلیغاتی علیه حشدالشعبی ثابت میکند که این نیرو، یک بازوی عملیاتی مردمی مهم در منطقه و سازمانی است که به هیچ قدرتی جز قدرت ملت بزرگ عراق متکی نیست.
۴. ناگفته نماند که درماندگی آمریکا در پذیرش خطای عملیاتی در حمله به حشدالشعبی، در حالی که ادعا میکند پیشرفتهترین پهپادها، ماهوارههای جاسوسی و تجهیزات شناسایی را در اختیار دارد، ناشی از این واقعیت است که شاید بتواند به کالبد مرده تروریستها از طریق حمله به نیروهای نظامی عراق و سوریه، شوک وارد کرده، آخرین علائم حیاتی آنها را چند صباحی بیشتر، حفظ کند و در نهایت با پذیرش اشتباه در تشخیص هدف نظامی بر فضاحتشان سرپوش بگذارند.
ضمن اینکه توصیه «هنری کیسینجر»، سیاستمدار کهنهکار و ایدهپرداز اشغال کشورهای غرب آسیا در مورد ضرورت حفظ داعش بهمنظور جلوگیری از قدرت گرفتن ایران، اوج دریوزگی به اصطلاح ابر قدرت دنیا و استیصال آنها را در وابستگی به تروریستهای رو به اضمحلال داعش نشان میدهد. مشابه همین رویکرد را مقامات کاخ سفید در افغانستان دنبال میکنند و در آنجا هم به دنبال برافروخته کردن هرچه بیشتر آتش اختلافات هستند زیرا فلسفه حضور آمریکا در افغانستان، ناآرامیها و جنایتهایی است که داعش انجام میدهد، چراکه کشوری که در آن امنیت برقرار باشد، استقرار نظامی بیگانگان در آن، فاقد توجیه خواهد بود.
و بالاخره باید گفت که یکی از دلایل عمده دشمنیها با حشدالشعبی، اعلام آمادگی فرماندهان این یگان قدرتمند برای ورود به معرکه سوریه و خشکاندن ریشه تکفیریها پس از دفع شر داعش در عراق است که افزون بر نابودی قطعی تروریستها در سوریه، به پیوستگی و انسجام هر چه بیشتر نیروهای منطقهای علیه رژیم صهیونیستی منجر خواهد شد؛ کما اینکه چندی پیش، «جنبش نجبا» عراق، با حزبالله لبنان برای مبارزه با رژیم اشغالگر قدس ائتلاف کرد و در صورتی که حشدالشعبی با عبور از مرزها به سوریه وارد شود، ائتلاف قدرتمندتری شکل میگیرد که شامل صدها هزار نفر نیروی جانبرکف و عاشق مبارزه با صهیونیستها از ایران اسلامی گرفته تا جنوب لبنان برای قلع و قمع تروریستها و تروریسم دولتی رژیم کودککش اسرائیل خواهد بود.