کد خبر 7381
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۷

در اين کتاب آمده است: کوروش که باعث آزادي يهوديان از اسارت بابلي‌ها شد و معبد بزرگ را در اورشليم ساخت، طبق تعليمات درجات عاليه فراماسونري، «ماسون اول» يعني جزء سازندگان و بانيان معبد به شمار مي‌رفته است.

گروه فرهنگي مشرق – «اسماعيل رائين» نويسنده معروف‌ترين کتاب فارسي درباره فراماسونري در ايران که در سال‌هاي دهه 40 و 50 به تحقيق و نگارش اين کتاب پرداخته، در قسمتي از تحقيق خود به ادعاهاي فراماسونرها مبني بر ماسون بودن «کورش» پادشاه هخامنشيان و برخي اسناد و قرائن مربوط به ريشه‌هاي تاريخي اين فرقه در ايران باستان اشاره کرده است. اين در حالي است که بسياري از مدعيات فراماسونرها همواره با دروغ‌هاي بزرگي آميخته بوده؛ به ويژه در روايت‌هاي تاريخي.

* فراماسونرها: کورش از ماست
در کتاب «فراموشخانه و فراماسونري در ايران» به شواهدي اشاره مي‌شود که طي آن فراماسونرها مدعي‌اند کورش نيز جزئي از آنها بوده است. رائين نوشت: «به عقيده فراماسونري کنوني (در دهه 40 و 50)، کوروش که باعث آزادي يهوديان از اسارت بابلي‌ها شد و معبد بزرگ را در اورشليم ساخت، طبق تعليمات درجات عاليه فراماسونري، «ماسون اول» يعني جزء سازندگان و بانيان معبد به شمار مي‌رفته است.»
نويسنده در ادامه به دلايل و قرائن فراماسونرها براي اثبات اين مدعا اشاره کرده: «زيرا معبدي که او ساخته مطابق همان اسلوبي است که ماسون‌ها مدعي‌اند زمان حضرت سليمان(ع) بنا شده و به اين جهت ماسون‌ها او را هم «بنا» يا به اصطلاح امروزي «ماسون» مي‌دانند.»
گزارش خبرنگار مشرق حاکي است، يکي از بزرگترين دروغ‌هاي تاريخي اين فرقه، انتساب برخي بزرگان تاريخ از جمله حضرت سليمان(ع) به جريان فراماسونري است. دقيقا همين ادعا سال‌هاست که توسط صهيونيست‌ها مطرح مي‌شود. تا جايي که نيروهاي اشغال‌گر در سرزمين قدس، مدعي‌اند مکاني که هم‌اکنون در حال حفاري و احياء آن در زير مسجدالاقصي هستند، همان هيکل (معبد) سليمان است که توسط فراماسونرهاي زمان اين پيامبر الهي بنا شده است. با اين حال برخي از فراماسونرها مي‌گويند که اين معبد توسط حضرت سليمان نبي(ع) بنا شده، برخي ديگر مدعي‌اند که کورش آن را ساخته و عده ديگر آن را ساخته جادوگران، جنيان و فراماسونرها(بناها)ي زمان حضرت سليمان(ع) مي‌دانند. اما به هر حال تمام مدعيات موجود که به شکل اشتراکي توسط جريان‌هاي صهيونيستي، فراماسونري و بهائي و يهودي تبليغ مي‌شود بر تعلق اين منطقه استراتژيک بر جريان يهود تاکيد دارند. با اين وصف ساخت اين معبد توسط برخي از جريانهاي مذکور به کورش ايراني نسبت داده مي‌شود که اين مسئله در راستاي ايجاد حس همذات‌پنداري ايرانيان با يهوديان و مسيحيان صهيونيست و فراماسونر قابل ارزيابي است.

* مقابله سليمان نبي(ع) با جادوگران ماسون
روايت‌هاي تاريخي نشان مي‌دهند که برعکس دروغ‌هاي فراماسونرها، حضرت سليمان(ع) نه‌تنها موافق افکار و اعمال آنها نبوده، بلکه براي مقابله با آنها به جمع‌آوري کتب جادوگري اين افراد پرداخته و آنها را از سحر و جادو بر حذر داشته است. در برخي گزارش‌هاي تاريخي آمده که اين پيامبر الهي، کتابهاي جادوگران ماسون را زير تخت خود دفن کرده و يا آتش زده است.
جالب اينکه صهيونيست‌ها مدعي‌اند، هيکل سليمان همان نقطه‌اي است که گنجينه و دفينه ذي‌قيمتي در آن پنهان شده است. (سري سينمائي گنجينه ملي ساخت هاليوود را ببينيد) البته تاريخ، روايت ديگري را نيز در اختيار مي‌گذارد. چنانکه حدود 1000 سال پيش و در زمان جنگ‌هاي صليبي (که از قضا فراماسونرهاي مسيحي در آتش افروزي جنگ بين مسلمين و مسيحيان نقش طراحي و عامليت داشته‌اند)، زماني که قدس (اورشليم) مورد هجوم صليبيون قرار گرفت، کتاب‌هايي که حاوي رموز و اسرار جادوگري بودند، دزديده شد و هم‌اکنون در اختيار جادوگران يهودي است.

* تولد فراماسونري از زمان کورش
رائين که سال‌ها در ميان فراماسونرها زيسته، در ادامه مي‌آورد: « علي مشيري محقق ايراني مقيم لندن که خود از فراماسون‌هاي لژهاي انگليسي است مي‌نويسد: «بنا به بعضي قرائن، فراماسونري در ايران به شکل و صورت‌هاي مختلف در زمان ساسانيان وجود داشته و پيدايش آن در ايران در زمان سلطنت کوروش بوده و حتي بعضي از مراسم مرموز آنان پس از پذيرش دين مبين اسلام در ميان ايرانيان معمول شد. گروهي از مردمان هم بدون اينکه خودشان بدانند تعاليم به ظاهر بشردوستي و نوع‌پرستي فراماسوني و همچنين رموز و علائم آنان را تحت عناوين مختلف و گوناگوني جزء مراسم ملي و مذهبي خود قرار داده‌اند.»
وي با اشاره به ديگر قرائن يافت شده، نوشت: «جيمز موريه» معروف، رکوع و تعظيم ايراني‌ها در برابر پادشاهان که هنگام انجام آن دست‌ها را روي سينه و زانو گذاشته و خم مي‌شوند را نيز منتسب به حرکات بنايان (ماسون‌هاي) ايران باستان کرده و آن را نمايشي از گونيا و مثلث (نماد فراماسونري) مي‌داند. او معتقد است که اين دو حرکت رمز بنايان ايران بوده که هم‌اکنون در مراسم ماسوني عيناً تکرار مي‌شود.
در بخشي از اين کتاب به شباهت‌هاي صوفيه و فراماسونري نيز اشاره مي‌شود: «طرز سلام، تعظيم و شعائر متعددي که دراويش (صوفيان) ايران انجام مي‌دهند نيز شباهت فراواني با مراسم ماسون‌ها دارد... با اين تفاوت که اساس طريق صوفيه بر اعراض از دنيا و مافيهاست ولي در فراماسونري اصل بر توجه به دنيا و تسليم به آن است...»

* خداي سطح پائين يهوديان، غايت فراماسونري
اسماعيل رائين ضمن واکاوي برخي اعتقادات و آئين‌هاي فرقه‌اي در بين فراماسونرهاي ايراني و نحله فکري اعضاء درجه بالا (درجه33)، غايت فکري آنها را متاثر از يهود دانسته و مي‌نويسد: «در ايران فقط تعداد کمي از فراماسون‌هاي ايراني از آداب عاليه ماسوني اطلاع دارند. «ارفع السلطنه خان فرخ» که مدت شصت سال فراماسون بود از اين اسرار و علائم آگاهي داشت که آنها را حتي به برادران خود نمي‌گفت. پس از آن دکتر «سعيد مالک» که بعد از «سيدحسن تقي‌زاده»، کهنسال‌ترين فراماسون ايراني بود، از اين رموز اطلاع دارد و بدين مقام ماسوني رسيده که بايد معتقد باشد که «يهوه، خداي يهوديان» (خداي سطح پايين در يهود) مسلماً «معمار اعظم» و مبدأ آفرينش جهانيان است و فقط او را يعني خداي يهوديان را بايد پرستش کرد و بس.»
به طور کلي پيوند فراماسونري با جريان صهيونيزم، حکم پدر و فرزند را دارد. تاريخ نشان مي‌دهد که صهيونيزم، شيطان‌پرستي، بهائيت، وهابيت و بسياري از فرقه‌هاي ضاله مولود فراماسونري و فراماسونري مولود جريان يهود کاباليستي (کابالا- قباله يا کعبال) و کابالا همان جريان «شيطان‌پرستي تاريخي» است که مبناي خود را بر کفر و شرک نسبت به خداوند و خداگونه پنداشتن انسان (اومانيسم) قرار داده است. برخي گزارشهاي تاريخي، جغرافياي اين فرقه الحادي را مصر باستان، هند باستان و حتي ايران باستان مي‌دانند.
جالب اينکه يکي از شگردهاي فرهنگي جبهه معارض با اسلام و انقلاب اسلامي، به دنبال ايجاد تقابل بين اسلام و ايرانيان با بزرگنمايي از تمدن ايران قبل از اسلام است. اهميت دادن جهت‌دار و بيش از حد به فرهنگ باستان با تمرکز بر آئين‌هاي ايراني آن دوره (ميترائيسم، مهر،مانوي و...) و برجسته سازي مشهورين تاريخي چون کورش نيز از اين ديدگاه قابل درک است.

* توضيح: تحقيقات خبرنگار مشرق نشان مي‌دهد که قريب به اکثر منابع و کتاب‌هاي فراماسونري، توسط کساني نوشته شده که خود فراماسونر بوده‌اند. با اين حال شواهد و قرائن تاريخي در زمينه فراماسونر بودن شخصي چون کورش به بررسي‌هاي بيشتري نياز دارد. تا جايي که برخي از نمادشناسان در گفتگو با مشرق، از شباهت‌هاي برخي نمادهاي موجود در مقبره کورش با نمادهاي ماسوني مي‌گويند و حتي واژه «کبير» در لقب معروف «کورش کبير» را نيز از واژه‌هاي متعلق به فراماسونرها (استاد اعظم، کبير، بزرگ و...) مي‌دانند.
در روزهاي گذشته خبر مشرق درباره نظر برخي مورخين درباره وجود شواهد تاريخي مبني بر رواج ازدواج  با محارم توسط کورش، نارضايتي برخي را در پي داشت. در همين زمينه شواهد تاريخي متقني وجود دارد که فراماسونرها در طول تاريخ همواره به ازدواج با محارم خويش پرداخته‌اند. تا جايي که مدعي‌اند اين عمل براي دروني کردن حکومت خود بوده و اصالت خانوادگي خويش را حفظ مي‌کنند! مشرق در صورت ضرورت به انتشار اسناد بيشتري از اين ماجرا خواهد پرداخت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 3
  • IR ۱۹:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۸
    0 1
    متاسفم برات الله اكبر لعنت بر شيطان
  • محمد IR ۲۲:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۹/۳۰
    2 1
    کلا انسان پرستی و حتی روش انسان ها را پرستیدن خوب نیست و به نوعی شرک هست. چون هیچ انسانی توان برقراری عدالت ندارد. تمام این جنگها زیر نظر یهود هست.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس