به گزارش مشرق، آیتالله مکارم شیرازی در جلد 1 تفسیر نمونه ذیل آیه 91 سوره مبارکه «هود» به آثار چهارگانه مطالعه سرگذشت پیشینیان اشاره کرده است که در ادامه مشروح آن را میخوانیم؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَکُلًّا نَّقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ ۚ وَجَاءَکَ فِی هَٰذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِکْرَیٰ لِلْمُؤْمِنِینَ؛ ما از سرگذشتهای همه پیامبران برای تو شرح می دهیم، تا بوسیله آن، قلبت را آرامش بخشیم (و اراده ات قوی گردد.)و در این (اخبار و سرگذشتها،) برای تو حقّ آمده، و برای مؤمنان موعظه و تذکّری است». (هود/ 120)
در این آیات ـ که سوره «هود» با آن پایان میپذیرد ـ یک نتیجهگیری کلی از مجموع بحثهای سوره بیان شده است، و از آنجا که قسمت عمده این سوره داستانهای عبرت انگیز پیامبران و اقوام پیشین بود، نتایج گرانبهای ذکر این داستانها را در چهار موضوع خلاصه میکند:
نخست میگوید: «ما بخش سرگذشتهای گوناگون پیامبران را برای تو بیان کردیم، تا قلبت را محکم کنیم و ارادهات را قوی و ثابت» (وَ کُلاًّ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ).
کلمه «کُلاًّ» اشاره به تنوع این سرگذشتها است، که هر کدام به نوعی از جبههگیریها در برابر انبیاء اشاره میکند، و نوعی از انحرافات و نوعی از مجازاتها را، و این تنوع، اشعه روشنی بر ابعاد زندگی انسانها میاندازد.
تثبیت قلب پیامبر(صلی الله علیه وآله) و تقویت اراده او که در این آیه به آن اشاره شده، یک امر کاملاً طبیعی است، زیرا مخالفتهای سرسختانه دشمنان لجوج و بیرحم، خواه، و ناخواه در قلب پیامبر(صلی الله علیه وآله) اثر میگذاشت، چرا که او هم انسان و بشر بود.
اما برای این که هرگز کمترین گرد و غبار نومیدی و یأس بر قلب پاک او ننشیند، و اراده آهنینش از این مخالفتها و کارشکنیها به ضعف نگراید، خداوند داستانهای انبیاء، مشکلات کار آنها، و مقاومتهایشان را در برابر اقوام لجوج، و پیروزی آنها را یکی پس از دیگری شرح میدهد، تا روح و دل پیامبر(صلی الله علیه وآله)، و همچنین مؤمنانی که دوشادوش او در این پیکار بزرگ شرکت دارند، هر روز قویتر از روز قبل باشد.
آنگاه، به دومین نتیجه بزرگ بیان این داستانها اشاره کرده، میگوید: «در این اخبار پیامبران حقایق و واقعیتهای مربوط به زندگی و حیات، پیروزی و شکست، عوامل موفقیت و تیره روزی، همگی برای تو آمده است» (وَ جائَکَ فی هذِهِ الْحَقُّ).
سومین و چهارمین اثر چشمگیر بیان این سرگذشتها، آن است که «برای مؤمنان موعظه، اندرز و تذکر و یادآوری است» (وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِکْری لِلْمُؤْمِنینَ).
جالب این که: نویسنده «المنار» در ذیل این آیه میگوید: در این آیه معجزه ایجاز و اختصار آن چنان است که گویی تمام اعجاز سرگذشتهای گذشته را در خود جمع کرده، و با چند جمله کوتاه، همه فوائد آنها را بیان نموده است.
به هر حال، این آیه، بار دیگر تأکید میکند که تواریخ قرآن را نباید سرسری شمرد، و یا به عنوان یک سرگرمی از آن برای شنوندگان استفاده کرد، چرا که مجموعهای است از بهترین درسهای زندگی در تمام زمینهها و راهگشایی است برای همه انسانهای «امروز» و «فردا».