به گزارش مشرق، مصاحبه تلویزیونی «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد عربستان سعودی و وزیر دفاع این کشور که سهشنبه شب پخش شد، بازتابهای زیادی در رسانههای عربی مختلف به همراه داشت.
برخی مانند «عبدالباری عطوان» سردبیر «رأی الیوم» این گفتوگوی تلویزیونی را یکی از مهمترین مصاحبههای تاریخ تلویزیون عربستان سعودی میدانند. البته نه به دلیل اطلاعاتی که وی در این پرسش و پاسخها ارائه کرد، بلکه به دلیل آنکه، محمد بن سلمان در این مصاحبه به عنوان وزیر دفاع یا جانشین ولیعهد ظاهرا نشد بلکه مانند یک پادشاه سخن گفت و این مصاحبه از تمامی شبکههای تلویزیونی دولتی و خصوصی عربستان پخش شد.
برخی رسانهها نیز از ساده و کلیشهای بودن سوالات و نمایشی بودن این گفتوگو گله کردند.
برخی خبرنگاران نیز اظهارات محمدبن سلمان درباره مصر را اینگونه تفسیر کردند که وی برای خوشآمد «دونالد ترامپ» و «السیسی» این چنین به اخوانالمسلمین تاخته است.
روزنامه لبنانی «الاخبار» نیز در یادداشتی به قلم «علی مراد» به بررسی این گفتوگوی خبری پرداخت و از بی کفایتیهای جانشین ولیعهد عربستان که خود را شاه آینده کشورش میبیند، پرده برداشت.
متن این یادداشت در ادامه میآید:
***
علت تخصیص دوماه حقوق رایگان به نظامیان جبهه یمن
ده روز پیش از مصاحبه محمد بن سلمان، یعنی در 22 آوریل گذشته، ملک سلمان دستور داد تا دو ماه حقوق به عنوان پاداش به کلیه نیروهای نظامی حاضر در خطوط مقدم جبهههای جنگ در یمن و کارمندان وزارتخانههای کشور و دفاع و گارد ملی پرداخت شود. خبرگزاری رسمی عربستان سعودی نیز این خبر را منتشر ساخت. شاه عربستان این دستور را همزمان با مجموعه دستوراتی که به موجب آن، اختیار پستهای کلیدی دولت را در دست میگرفت، صادر کرد. مجموعه دستوراتی که به نوعی زمینهساز پادشاهی پسرش و دور کردن «محمد بن نایف» ولیعهد کنونی عربستان از سلطنت بود.
تصمیم پرداخت پاداش به نیروهای نظامی حاضر در جنگ یمن، جدید نبود. ملک سلمان در اواخر آگوست گذشته نیز، چنین دستوری صادر کرده بود... اما سوال اینجاست که چرا شاه عربستان و پسرش، اینچنین به سربازانشان پول میدهند با وجود آنکه میدانند که نیروهای مسلح مذکور، هیچ دستاورد قابل ملاحظهای طی دو سال گذشته نداشتهاند. این در حالی است که محمد به سلمان ادعا می کند که اگر ریاض بخواهد میتواند به سرعت تکلیف جنگ یمن را یکسره کند.
برخی معتقدند که با توجه به مشکلات فراوان در پیکره بخشهای نظامی عربستان و پیامدهای منفی آن، این لطفهای شاه سعودی یک ضرورت برای اوست. وی تلاش می کند با پرداخت حقوق و پاداشهای اضافی، نظامیان را راضی نگه دارد و بر روی شکست آنها سرپوش بگذارد. اما مشکل اینجاست که بعد دیگری از این مشکل رو مینماید.
«عبدالواحد بن عبدالمحسن العریمة الحربی» افسری که از ارتش عربستان جدا شده و به آلمان رفته است، به الاخبار گفت: روحیه سربازان سعودی از ماه چهارم حمله به یمن [تیرماه 1394] ضعیف شد.
وی که از اوایل سال جاری به آلمان پناهنده شده، زمانی مدیر دفتر سرتیپ «علی بن سعد آل مرعی» رئیس هیئت مدیره نیروهای مسلح در وزارت دفاع بود. آل مرعی مسئول مستقیم اداره امور نیروهای مسلح آنها بود و در دفتر او کلیه گزارشهای مربوط به مشکلات نیروهای نظامی وزارت دفاع وجود داشت.
الحربی به دلیل شغلی که داشت از اطلاعات حساس در برخی گزارشها که به دفتر سرتیپ آل مرعی میرسید، خبردار میشد.
وی در اینباره میگوید: یگانهای حاضر در جنگ یمن پس از کاهش حقوقها بدتر شد. به طوری که طی 3 ماه اخیر در سال 2016، 7 تلگراف از مرزهای جنوبی واصل شد که در آنها افسران عالیرتبه اعلام کرده بود که روحیه نظامیان بسیار پایین است. اما محمد بن سلمان به هیچ یک از این گزارشها توجهی نکرد و تنها گفت: من هیچ نظامی نمیبینم که جلوی در دفترم در محله «ناصریه» در «ریاض» ایستاده باشد. پس از این پاسخ، یک هیئت از فرماندهان یگانهای نظامی در ستاد کل ارتش عربستان نزد پسر شاه رفتند تا به او بگویند که روحیه ارتش کاملا ضعیف شده است. اما پسر شاه باز از آنها خواست که صبر کنند.
فرار بیش از 60 نظامی طی سه ماه گذشته
الحربی در ادامه افزود: در پی این واکنش، نافرمانیها شروع شد و شماری از سربازان در مرزهای جنوبی ناپدید شدند. این مسئله باعث شد که فرماندهان نظامی، سراغ نیروهای مفقود شده خود را از طرف یمنی بگیرند. اما پس از آنکه از طریق میانجیگران متوجه شدند که این سربازان از سوی یمنیها نیز به گروگان گرفته نشدهاند، عملیات جستجوی ویژه آغاز شد و کلیه مناطق نزدیک به جبهههای مرزی مورد جستجو قرار گرفت اما هیچ اثری از این سربازان نبود. تا اینکه سرانجام مشخص شد، این نظامیان از جبهههای جنگ فرار کردهاند و چه به خارج از عربستان گریختهاند و چه به طور محرمانه به زمینهای کشاورزی خانوادههایشان پناه بردهاند و از انظار مخفی شدهاند.
این نظامی پناهنده در آلمان گفت که وی میتواند ثابت کند که 3 ماه پیش از خروجش از وزارت دفاع، 62 نظامی عربستان از جنگ یمن فرار کردهاند که پلیس از یافتن آنها عاجز شده است. این ضعیف شدن روحیه سربازان سعودی و خودداری آنها از جنگ بارها به گونه دیگری نیز نمود داشته است.برخی از فرماندهان نظامی تاکید کردهاند که سربازان سعودی خود خودروهای نظامیشان را به آتش میکشند و با این وجود بازخواست نمیشوند یا مثلا در پایگاههای و مکانهای حضورشان چراغ سبز نشان میدهند تا از سوی طرف یمنی، هدف توپخانهای قرار گیرند.
بیش از 4 هزار سعودی و نظامی از خلیج فارس کشته شدهاند
از آنجا که الحربی در جریان گزارشهای افسران مسئول در جبهههای جنگ یمن قرار داشت، میگوید: هیئتی که وی در آن خدمت میکرد، کشته شدن 4 هزار و 700 نظامی سعودی و غیر سعودی را ثبت کرده است و درخواستهایی نیز دریافت کرده که طی آن، شماری از نظامیان به بهانه مشکلات روحی و داشتن اضطراب، خواستار استعفاء شدهاند.
این افسر مستعفی عربستان سعودی، میگوید: پیش از خروجش از نظام، شمار این درخواستها بالا رفته بود و حتی نزدیک به دو هزار نظامی به بیمارستانهای روانی برای درمان مراجعه کردند. این مسئله موجب شد که هیئت مدیره ستاد کل ارتش با این درخواستهای استعفا مخالفت کند و صرفا آنها را تحت درمان قرار دهد.
وی تاکید کرد: محمد سلمان به ندرت در دفترش در وزارت دفاع حاضر میشود. وی ترجیح میدهد که امور اقتصادی، بورس، سهام، و قیمت نفت را پیگیری کند و به جای خود، رئیس دفتر کنونی اش «محمد آل الشیخ» و پیش از او «فهد العیسی» را مسئول پیشبرد امور وزارت دفاع و دادن خط مشی به ستاد کل ارتش کرده بود. به همین دلیل نیز اغلب افسران عالیرتبه عربستان از محمد بن سلمان عصبانی و ناراضیاند زیرا وی را شخصی میبینند که در اداره امور وزارتخانهاش بیمبالات است. آنها از اینکه دستورات و بخشنامههای وزارت دفاع با امضای رئیس دفتر وزیر دفاع به دفاترشان میرسد، ناراحتند.
الحربی در ادامه این اظهاراتش به یک ماجرا که در دفتر یکی از سرهنگها در ساختمان وزارت دفاع شاهد آن بود، اشاره میکند و میگوید: در دفتر او بودم که یک نظامی نامهای را از دفتر وزیر دفاع برای او آورد و پس از آنکه این سرهنگ متوجه شد که این نامه امضای رئیس دفتر وزیر دفاع را دارد، به آن نظامی گفت: «بده تا ببینم... این بچه ما را کشت».
این افسر پناهنده سعودی که منشی ویژه دو سرتیپ و یک سرلشگر در وزارت دفاع عربستان بوده، میگوید: پسر سلمان سیاست سرسختانهای در اعتراف به شکست دارد. نه نیروهای مسلح تحت فرمانش، نه مزدورانی که از سودان و سایر کشورها اجیر کرده و نه پرداخت حقوقها و پاداشهای متعدد به آنها، نتوانست هیچ دستاورد و پیروزیای برای او در جنگ یمن بیاورد. او این حقیقت را خوب میداند اما تلاش میکند تا به هر طریقی که میشود، از باتلاق یمن خارج شود. لذا حتی اگر این خروج از باتلاق صرفا یک پیروزی رسانهای باشد، به آن چنگ میزند.