
حميد مومني يک کارشناس مسائل سياسي طي يادداشتي که براي تارنماي باراک اوباما فرستاده، با اشاره به اين موضوع عنوان کرده است: سريال 24 که به طرز فاحشي تعارفهاي هنري را کنار گذاشته و به آشکارا به حمله عليه ايران و تلاش براي وحشي نشان دادن هر نوع ايراني حتي کودکان و خردسالان پرداخته، در فصل آخر خود، داستاني را بر اين اساس روايت ميکند که رئيسجمهور ايران که يک فرد غيرروحاني است و با يک خبرنگار آمريکايي نيز رابطه نامشروع دارد، در جريان سفر به نيويورک، به خاطر تلاش براي مذاکره با مقامات آمريکا، از سوي حکومت ايران در آمريکا ترور ميشود.
آنچه به نظر ميرسد اين است که محافل رسانهاي در آمريکا، تلاش ميکنند حضور احمدينژاد در نيويورک را با آخرين فصل از سريال 24، براي افکار عمومي خود مشابهسازي کنند.
روزنامه هافينگتنپست در گزارشي که امروز منتشر کرده، با اتهام به احمدينژاد به تلاش براي رابطه با آمريکا نوشته است: محمود احمدينژاد رئيس جمهور ايران ميکوشد از فرصت سفر يک هفتهاي خود به نيويورک، براي شکستن يخ روابط تهران واشنگتن استفاده کند.
اين روزنامه تندرو آمريکايي، در تلاش براي دشمن نشان دادن روحانيون ايران با احمدينژاد به خاطر تلاش وي براي رابطه با آمريکا، ادامه داد: آيتالله احمد جنتي يکي از جنجاليترين امامان نماز جمعه تهران اخيراً در خطبههاي نماز جمعه تلويحاً رئيسجمهور ايران را متهم کرده بود که ميخواهد باب مذاکرات مستقيم با آمريکا را بگشايد.
اين مقاله، انتقاد درون گفتماني آقاي جنتي را به عنوان دشمني شديد روحانيون با احمدينژاد به عنوان فردي که ميخواهد در برابر حکومت آنها بايستد، تلقي کرده و افزوده است: احمدينژاد درصدد است دل ملت ايران را به دست آورد و در اين راستا، تلاش ميکند با برقراري مذاکره با آمريکا، مردم ايران را از دست روحانيون نجات دهد!
* همهچيز براي يک شوي بزرگ هاليوودي آماده است!
اگرچه ادعاي اين روزنامه با آنچه در واقعيت وجود دارد، تفاوت زيادي دارد اما به نظر ميرسد انتشار آن از سوي روزنامهاي ضدايراني با اعتبار و تيراژ هافينگتنپست بيعلت نيست و از سوي افکار عمومي غرب به راحتي پذيرفته خواهد شد.
همانگونه که گفته شد، در خيالپردازيهاي کارگردان سريال 24، رئيسجمهور ايراني با خبرنگاري روابط نامشروع دارد. صرف نظر از اين موضوع که چنين ادعاهاي مضحکي، با هدف تخريب وجهه شخصيتهاي ايراني در افکار عمومي غربي صورت ميگيرد، اما بررسيها براي پيدا کردن مصداق خارجي چنين خبرنگاري که به ارتباطات نامشروع با شخصيتهاي سياسي شهره باشد و چنين اتهاماتي نيز به راحتي به وي بچسبد، همه اذهان را به سوي يک نفر سوق ميدهد و آن کسي نيست جز کامليا انتخابي فرد!
کامليا انتخابي فرد روزنامهنگاري است که به ارتباط با 67 شخصيت سياسي و فرهنگي و ورزشي در سالهاي قبل اذعان کرده و خودش نيز علاقه زيادي براي ادعا در خصوص حسنه بودن روابط خود با چهرههاي ايراني دارد.
کامليا ادعاهاي مضحک زيادي از خود عنوان کرده که حتي مدعي شده که با علي دايي فوتباليست و مربي مشهور ايراني روزگاري را گذرانده است! وي همچنين در جريان سفر احمدينژاد به نيويورک، با معرفي خود به عنوان ايراني مقيم آمريکا و عنوان اينکه ميخواهد چند کلمه با احمدينژاد صحبت کند، همانند ديگر ايرانيان حاضر در جلسه موفق به ديدار با رئيسجمهور ايران و گرفتن عکس يادگاري مانند ديگر ايرانيان شد اما در اقدامي ناشايست، عنوان کرد که با احمدينژاد گفتگوي اختصاصي گرفته است.
آقاي مومني معتقد است که انتخابيفرد در جريان سفر قبلي احمدينژاد، به عنوان يکي از ايرانيان مقيم آمريکا با وي ديدار کرد.
ادعاي ارتباط ناشايست، گرچه به شان مذهبي، اخلاقي و سياسي رئيسجمهور ايران نميچسبد اما به شدت به فردي مثل کامليا انتخابيفرد ميچسبد.
نيک آهنگ کوثر، کاريکاتوريست اصلاحطلبان در مورد کامليا انتخابي فرد نوشته است: «اين دختر روزنامهنگار اصلاحطلب ديروز و خبرنگار فعلي آسوشيتدپرس که با عنايات خاصه! توانست پلههاي ترقي را يکي يکي بپيمايد و راه صد ساله را چند شبه برود، با انتشار کتاب خاطراتش و افشاگريهاي دوران کار روزنامهنگاريش، اين روزها توي بورس است.»
کوثر ميافزايد: «وي با استفاده بهينه از اکساسوارهاي زنانه و حربه جنسي و با ياري لابي مخفي، برخي سياسيون سفتدهان اما سست تنبان اصلاحطلب را به پاي ميز مصاحبه ميکشاند و اخبار بسيار محرمانهاي که با عشوههاي اين دختر روزنامهنگار از زير زبان برخي سياسيون اصلاحطلب بيرون کشيده ميشود و به جاي انتشار در روزنامه «زن» سر از رسانههاي بيگانه در ميآورد!»
* آيا جان احمدينژاد در خطر است؟
اين موضوع نشان ميدهد که انتخابيفرد بهترين گزينه براي ايفاي نقشي در عالم واقعي است که در سريال 24 از سوي يک خبرنگار که داراي روابط نامشروع با رئيسجمهور ايران است، ايفا شده است. به خصوص که افکار عمومي غربي شيفته سريال نيز چنين شايعاتي به راحتي قبول خواهند کرد چرا که همه اين اتفاقات را سريال 24 قبلاً در ذهن ناخودآگاه آنها قرار داده است.
اين ترديدها وقتي بيشتر ميشود که مشاهده ميکنيم طي يک روز اخير، تاکيد عجيبي از سوي رسانههاي خارجي در مورد گستردگي تيم حفاظت از احمدينژاد صورت گرفته است. خبرگزاري يونايتدپرس در اين زمينه عنوان کرد که محل اقامت احمدينژاد مانند دژي نظامي شده و يا رسانه ديگري عنوان کرد که تيمي که براي حفاظت از احمدينژاد در نظر گرفته شده، بعد از اوباما بزرگترين تيم حفاظت در آمريکاست.
اين حجم از تاکيد بر قوي بودن تيم حفاظت از احمدينژاد، شايد با اين هدف باشد که در صورت وقوع حادثهاي براي احمدينژاد، دولت آمريکا بتواند به راحتي عنوان کند که در اين اقدام هيچ دخالتي نداشته و حتي بهترين تيمها را براي محافظت از رئيسجمهور ايران در نظر گرفته است.
قطعات اين پاذل وقتي کامل ميشود که بفهميم مقاله عجيب امروز روزنامه هافينگتنپست در مورد «تلاش احمدينژاد براي مذاکره با آمريکا با هدف مقابله با نظام اسلامي»، به قلم کامليا انتخابيفرد نوشته شده است!
حال اين سوال پيش ميآيد که اين مشابهت عجيب بين فصل آخر سريال 24 با آنچه رسانههاي غربي در مورد سفر احمدينژاد در حال آمادهسازي براي افکار عمومي خود هستند، اتفاقي کاملاً تصادفي است يا بخشي از تلاشي است که سريال ضدايراني 24 به خاطر آن ساخته شده است. سريال 24 به عنوان سريالي تاثيرگذار و باورپذير بر اذهان بخشي از مردم آمريکا شناخته شده است که همواره تلاش کرده خوي اسلامستيزي و ايرانستيزي را در کشورهاي غربي دامن بزند.
در صورت احتمال گزينه دوم، آيا اين سوال مطرح نميشود که جان رئيسجمهور ايران از سوي دولت آمريکا در خطر است؟