سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه، 7:30 دقیقه صبح با بسته خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید...
***
مصطفی تاجزاده؛ از آتش مسجد لولاگر تا آتش پلاسکو...
مصطفی تاجزاده، از فعالان اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88 که محکومیت وی چندی قبل به پایان رسید؛ در بخشی از گفتوگوی خود با شماره شنبه گذشته روزنامه شرق با اشاره به حادثه پلاسکو گفته است:
«حادثه تلخ پلاسکو هم فضا را انتخاباتیتر کرد، بهطوریکه مردم بحث میکردند که حادثه پلاسکو تقصیر خود ماست؛ اگر ما انتخاب درستی انجام داده بودیم، اعضای آن شورا و شهردار اجازه نمیدادند چنین اتفاقاتی رخ دهد یا دستکم تکرار شود. درحالیکه الان نهایت کاری که میتوانند انجام دهند، عذرخواهیکردن از مردم است، تازه اگر پوزش بخواهند.»
او در بخش دیگری از صحبتهای خود نیز میگوید: درباره حادثه پلاسکو، مردم از ابعادی به موضوع توجه کردند که تا پیش از آن به آنها بیتوجه بودند؛ برای اولین بار، در یک نقطه عطف مهم، ادبیات شهری و شهرداری وارد گفتمان عمومی جامعه شد؛ یعنی این سؤال که «چه شهری میخواهیم داشته باشیم» و به کدام شورا و شهرداری باید رأی بدهیم، و به کدام کاندیدای ریاستجمهوری میخواهیم رأی بدهیم، برای خود جا باز کرد.
تاجزاده همچنین با اشاره به «محمدباقر قالیباف» شهردار تهران نیز گفته است: ماجرای املاک نجومی و پلاسکو داستان او را تمام کرد!
این فعال اصلاحطلب همچنین در پاسخ به سؤال خبرنگار شرق مبنی بر اینکه «به نامزد پوششی فکر میکنید؟!» میگوید: خیر. ما یک نامزد داریم و آن هم آقای روحانی است. با انتقادهایی هم که به او داریم، اما تنها به او فکر میکنیم.[1]
*این مسئله جای سؤال و تأمل دارد که چرا از نظر جریان خاص حادثه پلاسکو که در آن هیچ شهروندی آسیب ندید و مسئولیتی هم بر ضمه شهرداری تهران نبود که آن را انجام نداده باشد؛ باید یک نقطه عطف انتخاباتی باشد اما به آتش کشیدن خودروهای مردم، آتش زدن بانکها، آتش زدن پایگاه بسیج مردمی و آتش زدن مسجد لولاگر در سال 88 که تماماً با عملگری لسانی، عملی و میدانی چهرههای همین جریان و امثال آقای تاجزاده رخ دادند؛ انگار چندان مهم نبوده و نیستند؟!
قضاوت درباره صحبتهای انتخاباتی تاجزاده را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم...
***
جانبداری مرحوم هاشمی از اصلاحطلبان در مقابل روحانی
خانم فائزه هاشمی بهرمانی، صبیّه مرحوم هاشمی، به تازگی در بخشی از گفتوگوی خود با خبرگزاری ایسنا اظهار کرده است: آقای هاشمی بر ایجاد وحدت و ریاست جمهوری آقای روحانی تاکید داشتند. البته انجام گفتوگو با آقای روحانی مطرح بود که اگر اصلاحطلبان، مردم، خط مشیها و سیاست در این دوره زیر سوال است، با آقای روحانی گفتوگویی انجام شود تا به مشی هماهنگی با هم برسیم و اینطور نباشد که اصلاحطلبان در هر شرایطی از آقای روحانی حمایت کنند!
او میافزاید: البته این حمایت صورت می گیرد اما انتظار این است که گفتوگوی سازندهای انجام گیرد تا خلأها و مشکلات این دوره چهارساله و انتقادات اصلاحطلبان مورد ارزیابی قرار گیرد و روش بهتر و درستتری برای دور دوم پیشبینی شود. آقای هاشمی یک بار گفته بودند که این گفتوگو باید انجام شود تا آقای روحانی نسبت به حمایت اصلاحطلبان، مسئولیتی داشته باشد.[2]
*اظهارات خانم هاشمی در حالی بیان میشود که چهرههای جریان سیاسی خاص از دوران حیات مرحوم هاشمی، گلهگذاریهای عمدهای از رئیسجمهور روحانی و ارتباطات سطحی وی با اصلاحطلبان داشتند.
چه اینکه محمد عطریانفر نیز زمانی در دوران حیات مرحوم هاشمی و در مصاحبه با شماره 94 نشریه صدا گفته بود: «روحانی شرطپذیر نیست».
قضیه «مسئولیتپذیری متقابل اصلاحطلبان و آقای روحانی» که گویا مرحوم هاشمی بر آن اصرار داشتهاند، به مثابه دیوار کجی است که خشت اولین آن را کج گذاشتهاند.
رئیسجمهور روحانی بهتر از هرکسی میداند که نه مرحوم هاشمی و نه اصلاحطلبان هیچ حمایت رسمی و سند داری از وی در انتخابات سال 92 بعمل نیاورند.
و بر همین اساس بود که اگرچه ترجیح میداد این طیفهای سیاسی را به عنوان حامی در کنار خود نگه دارد؛ اما از سوی دیگر دلیلی هم نمییافت که بخواهد به مطالبات آنها پاسخ بدهد.
اصلاحطلبان نیز شاید با تمسّک به همین رابطه سرد است که سمت توجه خود را به «انتخابات شورای شهر» معطوف و اعلام کردهاند رئیسجمهور روحانی کاندیدای رسمی آنها در انتخابات 96 نیست و برای وی ستاد انتخاباتی هم تشکیل نمیدهند.
چهرههای جریان خاص همچنین حجم انتقادات خود از دولت را نیز طی روزهای اخیر به شدت بالا برده تا در صورت شکست رئیسجمهور روحانی، بتوانند از اتهام طرفداری رسمی از آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96 برائت بجویند.
مثلاً به تازگی، عبدا... ناصری از اعضای شورایعالی اصلاحطلبان طی اظهاراتی در روزنامه آرمان ضمن تشبیه دولت آقای روحانی به «یکی از نخستین دولتهای ناهماهنگ و به هم ریخته از لحاظ چهارچوب فکری و مدیریتی» به تشریح «ناکامیهای بزرگ دولت یازدهم» پرداخته بود.[3]
ابراهیم اصغرزاده نیز اخیراً در مصاحبهای عنوان کرده بود که مردم در 3 سال گذشته دیده نشدهاند.
به ضرس قاطع میتوان گفت که در روزهای پایانی عمر دولت آقای روحانی، روابط میان اعتدالیون و اصلاحطلبان اگرچه محترمانه است اما به هیچ وجه مناسب نیست و هیچیک از دو طیف اشاره شده بر خلاف خواسته مرحوم هاشمی که در کلام صبیّه ایشان بیان شده؛ مسئولیت رسمی و خاصی را در قبال یکدیگر احساس نمیکنند.
***
انتقاد ظریف از ظریف!
ایسنا گزارش داد: محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت یازدهم، روز گذشته طی اظهاراتی در مراسم رونمایی از پورتال جدید وزارت امور خارجه گفته است:
«شرایط ایران را با هر کشور دیگری مقایسه کنید متوجه میشوید که ما شرایط بینظیری داریم ولی اینکه ما از این ظرفیت به چه میزان استفاده میکنیم موضوع جداگانهای است. ما برای استفاده از این ظرفیت باید تلاش بیشتری کنیم، خودباوریمان را افزایش دهیم و برنامهریزی مناسبتری برای استفاده بهینه از این موقعیت داشته باشیم».[4]
*ایکاش آقای ظریف این صحبتها را در روزها و سالهای اولی که بر کرسی وزارت امور خارجه ایران تکیه زدند برای خود و دیگران بیان میکردند...
نه در روزهایی که لحظات واپسین عمر دولت نیز در حال عبور است و چیزی که از دولت یازدهم در اذهان به یادگار مانده صرفاً «اظهار ضعف» است.
مردم به خوبی به یاد دارند که شخص آقای ظریف چطور در یک میتینگ دانشجویی در سال 92 گفته بود: «آمریکا میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیاندازد.»[5]
و همینطور به یاد میآورند که چگونه وزیر امور خارجه دولت یازدهم، در میزگرد شبکه سعودی العربیه و در پاسخ به این سؤال که «آیا از حزبالله میخواهید که نیروهای خود را از سوریه خارج کند؟» اظهار کرده بود:
«من از همه نیروهای خارجی می خواهم از سوریه خارج شوند و از همه تلاش خود در این زمینه استفاده میکنیم تا سوریها بتوانند درباره آینده خود تصمیم بگیرند. همچنین باید ارسال پول و سلاح به سوریه متوقف شود و ملت سوریه سرنوشت خود را مشخص کند و امیدواریم این راه حل در کنفرانس ژنو2 محقق شود.»[6]
حتی یادآوری این لحظات هم تلخ است اما آیا بهتر نبود که آقای ظریف سخنان خود در افتتاح پورتال جدید وزارت خارجه را همان روزهای وعده و وعیدهای برجامی هم نصبالعین قرار میدادند؟!
تا به امروز نرسیم که فریاد مظلومانه فرماندهان ارشد سپاه پاسداران نیز به گوش میرسد که دولت از ترس آمریکا موشک ماهوارهبر ایرانی را به انبار فرستاده است و مانع انتشار اخبار رزمایشهای ایران میشود...
از طرفی آیا وزیر خارجه دولت یازدهم میداند که سه و نیم سال اظهار ضعفهای اینچنینی، تا چه اندازه امکان حماقت نظامی علیه کشورمان را افزایش داده است؟!
به سخن دیگر اینکه به هیچ وجه معلوم نیست اظهار قدرت و عرض اندام دیر هنگام وزیر امور خارجه و ایضاً آقای روحانی، یک نوشداروی دیرهنگام نباشد...
***
1_ http://sharghdaily.ir/News/117002
2_ http://www.isna.ir/news/95122113163
3_ http://www.mashreghnews.ir/photo/700000
4_ http://www.isna.ir/news/95122113554
5_ http://www.598.ir/fa/news/186510
6_ http://www.mashreghnews.ir/news/279918