به گزارش مشرق،داریوش مصطفوی در گفت و گو با نسیم، پرده از اتفاقات پشت پرده فوتبال ایران برداشت تا اهالی فوتبالی با ناگفتههای رئیس اسیق فدراسیون فوتبال رو به رو شوند.
داریوش مصطفوی در این گفت و گو به تشریح وضعیت فوتبال ایران، آسیبشناسی ناکامیهای فوتبال ملی، معضلات اخلاقی در بین بازیکنان فوتبال و موضوع دلال و لابیبازی در ورزش و... پرداخت.
* از صفایی فراهانی تا کفاشیان
- فوتبال ما چهار سال در تمام ردههای سنی میبازد و انگار نه انگار که فوتبال ایران سر شکسته شده است و مسئولان هیچ کار خاصی انجام نمیدهند.
- با روی کار آمدن کمیته انتقالی در فدراسیون فوتبال در سال 2006 فوتبال ایران به سراشیبی افتاد.
- ما آن قدر باختیم و ناکامی آوردیم اما آقایان بلد نبودند یک بار درست و حسابی از مردم عذرخواهی کنند.
- مدیریت فنی در فوتبال خیلی مهم است، در فوتبال ایران از سال 1990 تا به امروز هر وقت مدیر فوتبالی کار را دست گرفت تیم ما نتایج درخشانی گرفت و به جام جهانی رفت، هر وقت به مدیر فوتبالی اعتماد نکردند و آدمهای سیاسی و غیرفوتبالی را آوردند، فوتبال ما بیچاره شد.
- در زمان صفایی فراهانی و کفاشیان چه بلایی سر فوتبال ما آمد! در چنین شرایطی تیم ملی فوتسال را هم که افتخار آفرینی میکرد بیچاره کردهاند و بهترین مربیاش را کنار گذاشته اند! خب این شد مدیریت فوتبال ؟!
- در تمام دنیا فوتبال را تافته جدا بافته از ورزش های دیگر میدانند اما این مربوط به مملکت ما است که میآیند و میگویند ورزش اول ما کشتی است.
- من به تمام فدراسیونها که دارند با سختی کار میکنند احترام میگذارم. اما اگر آنها 50 مدال طلای جهانی هم بگیرند به اندازه یک مقام قهرمانی آسیا و صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی مردم را خوشحال نمیکند.
- ویترین ورزش هر مملکتی فوتبالش است. اما مقوله به این مهمی را دولت ارزشی برایش قائل نمیشود.
- مدیریت را دادند به کسانی که که چیزی از فوتبال نمیدانستند، آقایان خودشان بارها داد زدند که:" ما را به زور گذاشته اند سر کار" ، اما بعد از ناکامیها هر وقت گفتند شما را که به زور آوردهاند حالا استعفا بدهید و بروید، مردم را با جمله " فیفا برای ما مشکل درست میکند" سر کار میگذارند.
- همه کسانی که در این فوتبالند باید عوض شوند، حتی تصمیم گیرندگان درجه دو در فدراسیون فوتبال.
- به نظر بنده اگر 100 دستور از بالا به کفاشیان و همکارانش دیکته شود، آنها هر 100 دستور را اطاعت میکنند، برای همین است که میگویم کفاشیان بیاراده است و اختیاری ندارد.
- به نظر بنده اگر 100 دستور از بالا به کفاشیان و همکارانش دیکته شود، آنها هر 100 دستور را اطاعت میکنند، برای همین است که میگویم کفاشیان بیاراده است و اختیاری ندارد.
- با روی کار آمدن علی آبادی در سازمان تربیت بدنی کاری کردند که تیم در جام جهانی نتیجه نگیرد و بعد عذر دادکان را هم خواستند، بعد از آن فوتبال را دیگر رها کردند. نتیجه اش هم همین شد که دارید میبینید.
-در دنیا مربیان با هم جلسه میگذارند و درباره پیشرفت فوتبال حرف میزنند اینجا مربیان هر روز به هم میپرند.
-اینجا یک آدم بزرگ را به اسم کیروش میآوریم تا پشتش قایم شویم، تا شکست ها را بپوشانیم، تا ضعف ها را کمرنگ کنیم.
- الان رئیس جمهور به من اختیار بدهد، ظرف ده دقیقه این وضع را درست میکنم، فدراسیون و این فوتبال را تعطیل میکنم، بعد مجمع تشکیل میشد و کفاشیان و دار دستهاش اخراج میشدند و سرپرست میگذاشتم تا انتخابات دور جدید برگزار شود.
* ارتقای معکوس!
* ارتقای معکوس!
- من احساس میکنم دولت در چهار پنج سال گذشته فوتبال ایران را رها کرد.
- در طول تاریخ ورزش ایران روسای سیاسی علاقه زیادی به فوتبال داشتهاند چون میدانستند وجهه بینالمللی این ورزش چه قدر بالاست.
- کفاشیان 100 درصد مطیع است و استقلالی از خود ندارد.
- دولت دارد فوتبال را ترقی میدهد اما از راه معکوس و اشتباه! آنها آدمی را در راس کار قرار میدهند که همه چیز را از بین ببرد.
- پشت این مسائل اهداف سیاسی خوابیده است آقایان نمی خواهند به فوتبال توجه کنند. وگرنه هیچ کجای دنیا کسی مدیر را سر کار نمیگذارد که چهار سال پیاپی بدترین شکست ها را بخورد و آبروی یک کشور را ببرد.
* سه ضلع مثلث دلالی
* سه ضلع مثلث دلالی
- دلالی در فوتبال ایران از سه ضلع یک مثلث تشکیل شده است؛ دلال، بازیکن و یک نفر از باشگاه که میتواند مدیر باشد یا مربی.
- اگر دولت دستش را از فوتبال کنار بکشد این دلالیها هم جمع میشود، یعنی اگر دولت این پولها را به این شکل بدون نظارت تزریق نکند وضع این نمیشود.
- من آدمی را می شناسم که کارمند معمولی و آس و پاس خودم در فدراسیون فوتبال بود، اما حالا از طریق دلالی و این پولهایی که در فوتبال به دست آورد، میلیاردر شده است.
- ذوب آهن، سپاهان، تراکتور سازی، پرسپولیس و استقلال و فولاد خوزستان و ... در رو و پشت پرده دارند از دولت پول میگیرند و هزینه میکنند.، وقتی پول از جیب دولت خرج میشود کسی دلش نمی سوزد. همه میخواهند جیب خودشان را پر کنند.
- به جرات می توانم بگویم در سال 1998 در فوتبال ما یک دلال داخلی وجود نداشت.
- در دولت محمد خاتمی تا الان که پول به شکل چشمگیری وارد فوتبال شد دلالها هم روی فوتبال ما خیمه زدند و قدرت گرفتند.
- من امروز شنیدهام سپاهان و استقلال و ذوب آهن و تراکتور سازی و .... تا یک میلیارد تومان به بازیکن پول دادهاند اما صدایش را در نمیآورند.
- مطمئن باشید قانون سقف قرارداد را آن طور که میگویند رعایت نکردهاند. در این فوتبال خیلی راحت قانون را دور میزنند و به همه پولهای هنگفت دادهاند.
- کدام بازیکن میآید وقتی پارسال 800 میلیون پول گرفته امسال 350 میلیون میلیون بگیرد؟ خب اگر این طور بود فلان ستاره از اصفهان جدا نمیشد تا به تیم تهرانی ملحق شود، اگر تیم اصفهان مثل سال قبل به او پول میداد همان جا میماند. چرا مردم را گول میزنیم؟
- تا وقتی مدیریت این طوری است هم دلالی است و هم خرج شدن پولهای گنده!
- اداره مالیات اگر میخواست دست تمام این متخلفان را رو میکرد. قراردادها و اسناد مالی باشگاهها و فدراسیون را رو میکرد و تخلفات و پولهای زیر میزی و رو میزی و غیره معلوم میشد؟ اما بد نیست بدانید خود آقایان میخواهند فوتبال ایران این جوری باشد.
-مسئولان بیایند و بودجهها و مدیریتها را کنترل کنند، خرجهارا اصلاح و بگویند به هیچ بازیکنی بیشتر از 150 میلیون تومان نمیدهند، دو سال هم ترانسفر شدن را منع کنند، وقتی دولت پول ندهد که باشگاه نمیآید رقمهای آن چنانی به بازیکنان بدهد.
* از پارتی شبانه تا پارتیبازی
* از پارتی شبانه تا پارتیبازی
- کلی ستاد و کمیته و منشور راه انداخته اند تا کار فرهنگی کنند، این فدراسیون به جای اینکه 4 تا آدم تحصیل کرده و با شخصیت فوتبالی را با خودشان همراه تیم ملی به جام ملتهای آسیا ببرند تا به کادر فنی و بازیکنان روحیه بدهند، برداشتهاند لیدر با خودشان به دوحه بردهاند. خب این شد کار فرهنگی؟
- بازیکنی که در تیم ملی مملکت ما بازی میکند ساعت 3 نصفه شب با "حالت غیر عادی" در خیابان میرود و در حالت مست درگیر میشود، پلیس او را دستگیر کرده ولی با وساطت مدیر باشگاه آزاد میشود.
- کدام مربی ما میرود شب ببیند بازیکنش در خانهاش هست یا در پارتی مختلط؟یا فلان بازیکن با حالت مست میرود اردوی تیم ملی و لُپ سرمربی را میکشد، با تمام این حرفها با بازیکن برخورد نمیشود.فوتبال ما ستاره ندارد منتهی این روزنامه ها و جراید و رسانهها هستند که یک نفر را گنده میکنند.
- فوتبالی را که سرنوشت مربیاش که سالها برای این فوتبال زحمت کشیده و عرق ریخته و 30 سال کار قهرمانی کرده، به ساق پای چهار تا بازیکن پول پرست است که تا ساعت دو سه بعد از نصف شب در مجالس عیش و عشرت به سر میبرند و فردا در مسابقه توپ را از دو قدمی به اوت میزنند باید فاتحه اش را خواند و در آن را گل گرفت.
- با لیدرها هماهنگ میکنند که مدیر و مربی را جلوی رئیسجمهور و معاونش که در جایگاه نشستهاند هو کنند. نتیجه اش چه میشود؟ بعد دستور میدهند به خاطر دل مردم و اینکه اعتراض نکنند فلانی را عوض کنید و یکی دیگر را جای او بگذارید.خانه از پای بست ویران است خواجه در نقش بند ایوان است
* از قطبی تا استیلی
* از قطبی تا استیلی
- علیآبادی، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی گفت چند وقتی در پرسپولیس باش تا از اونجا دوباره به فدراسیون فوتبال بازگردی.
- پس از قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر با افشین قطبی من به همه گفتم که روزی افشین قطبی به ما خیانت میکند ولی کسی گوش نداد.
- مخالف برگشت قطبی به تیم پرسپولیس بودم ولی سازمان ورزش اصرار داشت تا وی به پرسپولیس بازگردد علت آن هم این بود که شخص رئیسجمهور خواستار برگشت وی بود و عنوان شده بود که چون مردم افشین قطبی را دوست دارند و از او خوششان می آید به پرسپولیس برگردد.
- من موافق مجید جلالی بودم و میخواستم وی سرمربی پرسپولیس شود ولی هیأت مدیره باشگاه به دلیل اینکه وی پرسپولیسی نبود با آمدن وی مخالفت کردند.
- حمید استیلی آمد پیشم و گفت که 9 سال دستیار بودم و دیگه خسته شدم و میخواهم سرمربی تیم پرسپولیس شوم، من هم گفتم الان زود است و باید بیشتر آبدیدهتر شوی.
- پیشنهاد دادم که کمیتهای با حضور پیشکسوتان پرسپولیس تشکیل شود و سرمربی را انتخاب کنند، ولی آنها به یکدیگر رحم نکردند و زیرآب یکدیگر را زدند همان کاری که الان هم میکنند.
- قطبی به ما پیشنهاد 2 میلیون دلاری داده بود ولی هر طوری بود با 430 میلیون تومان با وی قرارداد بستیم یعنی چیزی در حدود نصف قرارداد سیدجلال حسینی و سیدمهدی رحمتی.
- یکی از لیدرها به شیشه ماشین قطبی که همسر وی نیز در آن حضور داشت، سنگ زده بود و وی با من تماس گرفت و گفت" آقای مهندس من دیگر نمی مانم و می خواهم بروم"، بهش گفتم چرا؟ و وی در پاسخ گفت:" داشتند زن من را می کشتند" و من هم بهش گفتم با یک سنگ که به ماشینت زدند میخواستند زنت را بکشند؟
- چند روزی با قطبی حرف زدم و وی حاضر نشد در ایران بماند و به قول قدیمیها ما را "قال" گذاشت و رفت در رسانههای بیگانه عنوان کرد که در ایران "امنیت" وجود ندارد.
- نکته جالب این بود قطبی که ما را در دنیا به ناامنی معرفی کرده بود، به درخواست آقایان شد سرمربی تیم ملی، چراکه هنوز اعتقاد داشتند وی محبوبیت دارد و میتواند موفق باشد، ولی سرانجامش حذف از جام ملتها بود. حتی به ایران هم بازنگشت تا یک عذرخواهی خشک و خالی انجام دهد. تمام مبلغ قراردادش هم در سفارت ایران در قطر گرفت و راهی ژاپن شد.
* جدائی داریوش از پرسپولیس!
* جدائی داریوش از پرسپولیس!
- تیم خوبی را در پرسپولیس جمع کردیم ولی پس از مدتی با تعدادی از اعضای هیأت رئیسه مشکل پیدا کردیم و آنها با کمک تعدادی از لیدرهای باشگاه در سکوها شروع به فحاشی کردند و من را "مدیر استقلالی" نامیدند.
- ماجرای برکناری من بیربط با اختلافاتی که با اعضای هیأت مدیره داشتم نبود.
- یکی از لیدرها به دفترم آمد و گفت برای اینکه معروف شوی و در سکوها از شما حمایت شود باید کمی خرج کنید، من هم قبول نکردم و گفتم که من دست بگیر دارم و پول بده نیستم.
- یکی از لیدرها رفت در برنامه رادیویی گفت که در دفتر من پیشکسوتان استقلال رفت و آمد دارند و از فردای آن روز شعارها در سکوها شروع شد و من شدم "مدیر استقلالی"
- آقایانی که مخالف من بودند پول خرج کردند و با کمک تعدادی از لیدرها سکوها را بر علیه من شوراندند، پس از مدتی هم آمدن و به من گفتن برای حفظ آبروی خود بهتر است استعفا دهید!!
- چند وقت پیش علی فتح الله زاده در یک مراسمی آمد پیش من گفت:" داریوش خان به جدت قسم پیشنهاد دادهام شمارا مدیر عامل استقلال کنند. "، من هم به او گفتم که تا شما باشید نوبت به ما نمیرسد، ضمن این که من دنبال کل فوتبال هستم شماها جزء هستید.
- جرم من و دادکان این بود که فوتبالی بودیم و فوتبال را میفهمیدیم!، آقایان دنبال کبریت های بی خطر هستند، پس بهتر بود که ما نباشیم.
* اهرمی به نام "سن و سال"
* اهرمی به نام "سن و سال"
- من با رئیس وقت خودم مهندس فائقی(رئیس امور فدراسیونها در سازمان تربیت بدنی) به دبی سفر کرده بودیم، در این سفر فائقی دید که ما امکانات لازم برای آماده سازی تیم و حضور در جام جهانی فرانسه را نداریم، جلوی چشم ایشان من رفتم پول قرض کردم تا وسایل مورد نیاز را خریداری کنم، بعد ایشان گفتند که وقتی رفتیم تهران من پول را به تو برمیگردانم که این اتفاق نیفتاد.
- من با چیزی حدود 177 هزار دلار همه کارهای تیم ملی را برای حضور در جام جهانی فرانسه انجام دادم.
- وقتی این پول را نتوانستم بگیرم از مدیران وقت و فدراسیون فوتبال شکایت کردم و دادگاه حق را به من داد و فدراسیون را مجبور کرد تا طلب من را پرداخت کنند.
-اولین نامه شکایت من از فدراسیون برای سال 78 است، سالی که کفاشیان در فوتبال نبود، حالا مدعی شده اند که این کار درست نبوده، اگر درست نبوده پس چرا دادگاه حق را به من داده است.
- آقایان دیدند که در دادگاه شکست خوردند، در وهله اول به قول خودشان من را از حضور در فوتبال محروم کردند، در صورتی که تاکنون یک نامه مبنی بر محرومیت بنده به دستم نرسیده است.
- دیدند با محرومیت نمیتوانند جلوی من را بگیرند، آمدن قانون منع حضور مدیران بالای 65 سال را وضع کردند تا از حضور داریوش مصطفوی در فدراسیون فوتبال جلوگیری کنند.
* من آقای "لابی" هستم!
* من آقای "لابی" هستم!
- بن همام در کنفدراسیون فوتبال آسیا مقامش از من پایین تر بود، او دنبال ما میدوید، ولی یک بار شیخ قطر یک هواپیما با صد میلیون دلار پول به او داد. بنهمام از دو هزار دلار تا صد هزار دلار رشوه داد تا رئیس AFC شد. از همان اول که آمد تا موقع رفتنش کارش با رانت و رشوه بود.
-میدانید قدرت و لابی در فوتبال یعنی چه؟ یعنی اینکه هاوه لانژ، رئیس سابق فیفا را به ایران بیاورید و پنج نفر از بازیکنان دو اخطاره تیم ملی یعنی خداداد عزیزی، احمدرضا عابدزاده، کریم باقری، حمید استیلی و منصوریان اخطارهایشان برای دیدار برگشت با استرالیا بخشیده شود.
-لابی یعنی اینکه من داور مسابقه ایران-استرالیا را عوض کردم و ساندر پل که رفیقم بود و دربی ایران را هم سوت زده بود داور بازی این دیدار شد.
- لابی این بود که یک داور آسیایی را در تهران نگه دارم تا دو بازی پشت سر هم برای پرسپولیس و استقلال در آسیا سوت بزند. بازیهایی که این تیمها باید با تفاضل گل زیاد برنده میشدند.
* مایلی کهن انتخاب من نبود
* مایلی کهن انتخاب من نبود
- قبل از علی کفاشیان، من انتخاب محمد علی آبادی برای ریاست فدراسیون فوتبال بودم، اما یک چهره سیاسی با این برنامه مخالفت و اعلام کرده بودند که داریوش مصطفوی صلاحیت ندارد که ریاست فوتبال را بر عهده بگیرد.
- انتخاب مایلیکهن برای تیم ملی با تصمیم من نبود و هاشمیطبا، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی خواستار سرمربیگری وی در تیم ملی بود، بعد از شکست برابر قطر وی را از تیم ملی برکنار کردم.
- بعد از شکست برابر قطر در سال 1998 برای ادای توضیحات به مجلس رفتیم که متاسفانه مایلیکهن یک سری حرفهایی زد که در شان من نبود و اما عوارض آن اتفاقات هنوز هم بعضی مواقع یقهام را می گیرد، تا جایی که میبینید من با این سابقه نشستم و دارم با خبرگزاری شما الان درد و دل می کنم و افراد دیگری مدیر این فوتبال هستند.