به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در قسمت اخبار ویژه های خود نوشت:
علیزاده طباطبایی: هاشمی به عملکرد اقتصادی دولت معترض بود
وکیل خانوادگی هاشمی میگوید هاشمی با وجود ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری 92 اعتقاد داشت که توان گذشته را ندارد. علیزاده طباطبایی همچنین برخی اعتراضهای مرحوم هاشمی به آقای روحانی را بازگفته است.
محمود علیزاده در مصاحبهای که با عنوان 30 سال با خانواده هاشمی از سوی روزنامه شرق منتشر شده، درباره عدم احراز صلاحیت هاشمی در انتخابات سال 92 میگوید: «هاشمی گفت من یک تکلیفی داشتم و باید خودم را عرضه میکردم. قانون هم یک مکانیسمی دارد. وقتی شورای نگهبان رد کرد، دیگر تکلیف من هم انجام شده است. وی گفت یک تکلیفی از دوش من برداشته شد. راحت شدم...هاشمی میگفت من الان مانند دهه 70 توان ندارم».
وی با بیان اینکه «هاشمی دیدارهای مرتب با روحانی نداشت اما بعضا نکاتی را به روحانی تذکر میداد»، به اعتراض هاشمی به عملکرد اقتصادی دولت اشاره کرد. علیزاده در پاسخ به این سؤال که «به چه مواردی در عملکرد دولت اعتراض داشت؟» تصریح کرد: به مسائل اقتصادی معترض بود و به موضوع سرمایهگذاری نقد داشت. هاشمی میگفت زمانی که من دولت را تحویل گرفتم، مسائل و مشکلات آن خیلی زیاد بود، ولی ما مسائل را حل کردیم. این انتقادات را میگفت؟ قطعا میگفت. روحانی نظر خودش را دارد. خیلی جاها به نظر هاشمی عمل میکرد و خیلی جاها هم عمل نمیکرد. یکی از اختلافات بین هاشمی و روحانی که من دیدم درباره استقلال سازمان برنامه بود. هاشمی میگفت حرف آخر را در تصمیمگیریهای اقتصادی باید کارشناس بزند و نه آدمهای سیاسی.
یادآور میشود هاشمی پیش از این نیز در برخی دیدارهای عمومی گفته بود دولت حمایت مالی از کارخانجات را 3 سال دیر شروع کرد و با 20 درصد از نقدینگی موجود که در حال افزایش است، میتوان مشکل بیکاری جوانان را که معضلی بسیار خطرناک است حل کرد.
ادبیات متلک و تمسخر دون شأن ریاست جمهوری است
متلکگویی و تمسخر آقای روحانی نسبت به منتقدان تداعی خالی بودن دست دولت از منطق را میکند.
سایت الف با اشاره به کنفرانس مطبوعاتی اخیر نوشت: مصاحبه مطبوعاتی آقای رئیسجمهور برگزار شد. ادبیات آقای رئیسجمهور در این مصاحبه تأسفبرانگیز بود. ایشان طی 3 سال گذشته همواره از ادبیات متلک، تکهاندازی، تمسخر و تحقیر استفاده کردهاند. در مصاحبه اخیر هم برخی جملات را بیان نمودند که واقعا جای تأسف و تأثر دارد. نویسنده میافزاید. در شأن رئیسجمهور کشور نیست که با تمسخر و متلکگویی بگوید «آنهایی که هواپیماهای نو نمیخواهند، سوار هواپیماهای کهنه شوند و یا آنها که رشد اقتصادی کشور را نمیبینند، عینک بزنند»!!! این تعابیر نه در شأن یک روحانی است و نه در شأن آقای روحانی است که تکهپرانی کند. ایشان میتوانند با ادبیات فاخر و محترمانه، پاسخ منتقدین را بدهند حتی اگر نخواهند که ولو یکی از انتقادات را قبول کنند.
مشاورین مطبوعاتی آقای رئیسجمهور باید به ایشان تذکر دهند که بازتاب این متلکپرانیها در افکار عمومی، بیانگر کمصبری و کمتحملی در مقابل منتقدین است و اثر معکوس نزد مردم دارد.
ایرادات و انتقادات را باید با منطق و استدلال و ادبیات محترمانه پاسخ داد نه با تحقیر و تمسخر. متلکگویی فقط به این معناست که گوینده از دلیل و منطق تهی است و چارهای جز تکهپرانی و تحقیر ندارد. این رویهای است که متاسفانه در اکثر مصاحبههای ایشان در دوره ریاست جمهوری تکرار شده و در قواره رئیسجمهور ایران که یک روحانی هم میباشد، نیست.
تناقضات آماری و ناگفتهها درباره درآمد فروش نفت
اظهارات اخیر رئیسجمهور با واقعیتها منطبق نیست. چرا آقای روحانی به بلوکه شدن درآمدهای نفتی در پسابرجام اشاره نمیکند.
به گزارش رجانیوز، رئیسجمهور در بخشی از نشست خبری خود از افزایش درآمد نفتی به عنوان یکی از دستاوردهای برجام نام برد و مدعی شد که در قبال افزایش فروش نفت در پسابرجام، ایران امسال 112 درصد نسبت به شرایط زمان تحریم، درآمد نفتی بیشتری خواهد داشت، این در حالی است که آمارهای رسمی این سخنان وی را رد میکند.
رئیسجمهور در نهمین نشست خبری گفت: برجام تعلق به همه ملت از جمله اقشار مستضعف دارد. فرض کنیم برجام اجرایی نمیشد و تحریمهایی هم که آنان میخواستند تصاعدی بالا ببرند، صورت نمیگرفت و وضع نفت ما مانند آذر 92 ادامه پیدا میکرد. در این وضعیت کل درآمد نفتی امسال ما 33 هزار میلیارد تومان بیشتر نمیشد. این در حالی است که با اجرای برجام ما امسال نزدیک 70 هزار میلیارد تومان درآمد نفتی خواهیم داشت. اگر این وضعیت نبود ما این پول را میخواستیم از کجا کم کنیم؟ از حقوق کدام قشر؟ از حقوق پرستاران، معلمان یا بخش امنیتی و دفاعی؟
وی پیش از این در 12 مرداد امسال درخصوص میزان تولید نفت کشور در پسابرجام گفته بود: پیش از برجام و در 10 ماهه نخست سال 94، مجموع تولید نفت خام و میعانات گازی ما 3 میلیون و 250 هزار و صادرات یک میلیون و 348 هزار بوده است. در 4 ماهه سال 95، تولید ما 4 میلیون و 122 هزار بشکه در روز و صادرات 2 میلیون و 382 هزار بشکه بوده است. در تیرماه تولید نفت خام و میعانات 4 میلیون و 154 هزار بشکه و صادرات نفت خام و میعانات ما 2 میلیون 428 هزار بشکه است که نشان میدهد طی چند ماه از تولید 3 میلیون و 250 به 4 میلیون و 154 هزار رسیدیم که قریب به یک میلیون بشکه نفت خام و میعانات افزایش پیدا کرده است.
براساس آمار منتشر شده در سایت اوپک، میزان تولید نفت ایران در پسابرجام همیشه کمتر از 3 میلیون و 700 هزار بشکه در روز بوده است.
طبق صحبتهای اخیر روحانی درآمد نفتی کشور در پسابرجام، به لطف برجام 112 درصد افزایش خواهد یافت. ولی آیا واقعیت امر با سخنان رئیس دولت تدبیر و امید مطابقت دارد؟ با توجه به آمارهای اوپک در آذر 92 میزان تولید نفت خام کشور 2 میلیون و 700 هزار بشکه در روز بوده و این میزان هماکنون به سه میلیون و 690 هزار بشکه رسیده است. یعنی به عبارتی حدود یک میلیون بشکه نفت بیشتری در پسابرجام تولید میشود و با احتساب 1 میلیون و 348 هزار بشکه نفت صادراتی قبل میزان صادرات نفت کشور به حدود 2 میلیون و 350 هزار بشکه رسیده است و این یعنی درآمد نفتی کشور در شرایط قیمتی برابر 74 درصد افزایش یافته است و آمار منتشر شده اخیر، اشتباه و خلاف واقعیت است.
از سوی دیگر، در بخش افزایش درآمد نفتی، یکی از بخشهای آن افزایش میزان فروش نفتخام است؛ ولی مهمتر از آن این است که دستگاه دیپلماسی دولت نتوانست به کامل تعلیق یا لغو تحریمهای هستهای کشور را در مفاد برجام احصاء کند و کشور همچنان مانند پیشابرجام، امکان دریافت نقدی پول نفت فروخته شده خود را ندارد و تمامی پولهای نفتی کشور در حسابی بانکی در کشور خریدار نفت، بلوکه میشود و به همین جهت بدلیل عدم امکان برداشت از حساب، دولت یازدهم در تمامی این سالها به جای تلاش برای رفع این مشکل، به بانک مرکزی دستور چاپ پول معادل ارز نفتی بلوکه شده داده است و با این عمل میزان نقدینگی کشور را از 470 هزار میلیارد تومان سال 92 به 1200 هزار میلیارد تومان رسانده که مطابق نظر کارشناسان و اساتید اقتصادی، این میزان نقدینگی بدون پشتوانه به منبع عظیمی پر از باروت میماند که تنها به یک جرقه (شوکه اقتصادی) نیاز دارند تا کشور را به قهقرای اقتصادی سوق دهد.
دو ماه قبل دکتر سیدمسعود میرکاظمی در نشست خبری به این مسئله مهم اشاره کرد و گفته بود: پایه پولی به این دلیل افزایش یافته که خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی بالا رفته است. در غیر این صورت بانک مرکزی درآمدی ندارد و بنابراین اکنون که نمیتواند پول نفت را جابجا کند، رو به ورود و خلق پول جدید در بازار آورده است که این خود سبب افزایش نقدینگی شده است. هماکنون ذخایر بانک مرکزی رو به افزایش است و البته عامل دیگر افزایش نقدینگی را نیز میتوان بدهی بانکها و دولت به بانک مرکزی دانست. ضمن اینکه استفاده از ابزارهایی همچون صکوک نیز موثر بوده است.
هماکنون اثری که درآمدهای حاصل از فروش نفت در اقتصاد ایران به جای گذاشته، درست همانند اثر آن است که دولت از بانک مرکزی استقراض کند. بنابراین نباید خوشحال بود که بعد از برجام درآمدهای نفتی افزایش یافته، بلکه این افزایش درآمدها قابلیت جابجایی و تاثیرگذاری در اقتصاد ایران را ندارد. وقتی پایه پولی افزایش یافته و نقدینگی بالا رود، عدهای فقیرتر میشوند و به مرور تورم بالا میرود. مگر اینکه دولت موتور اقتصاد را خاموش کند تا افزایش نقدینگی باعث بالا رفتن تورم نشود. این در شرایطی است که اگر قرار باشد پایه پولی با فروش بیشتر نفت بالا رود و 80 درصد پول نفت را نتوان به داخل کشور منتقل کرد، آنگاه اثر اقتصادی فروش نفت هم همانند استقراض از بانک مرکزی است.
با این شیوه صادر کردن نفت اگر نفت هم صادر نکنیم تفاوت چندانی نمیکند چرا که اثر این شیوه صادرات و نقد کردن پول آن به صورت ریال میتواند مشابه اثر استقراض برای کشور باشد. قبلا میگفتند نقدینگی بیتردید باعث افزایش تورم میشود اما در این دولت همان افراد مبانی علم اقتصاد را ظاهرا عوض کردند و منکر ارتباط نقدینگی و تورم شدهاند.
خیانت و ظلم به کشور مشمول مرور زمان نمیشود
یکی از دستاندرکاران فتنه و آشوب نیابتی 88 میگوید امیدوارم آشتی نسبی که از اثرات درگذشت آیتالله هاشمی شکل گرفته، با محوریت مقام معظم رهبری تداوم داشته باشد.
محمد خاتمی در بنیاد باران گفته است: انشقاق و محدود کردن افراد انقلابی که میتوانند منشأ خیر باشند به نفع هیچ کس نیست.
وی میافزاید: امیدوارم بزرگان کشور به خصوص مقام معظم رهبری ما را وارد عرصه جدیدی از زندگی برای خدمت به مردم و اعتلای کشور کنند؛ نباید در گذشته بمانیم و آقای هاشمی هم همین را میخواست. امیدوارم آشتی نسبی که از اثرات درگذشت آیتالله هاشمی شکل گرفته با محوریت مقام معظم رهبری تداوم داشته باشد.
این اظهارات مزوّرانه در حالی است که خاتمی شجاعت عذرخواهی از مردم به خاطر دروغگویی و اغواگری و فتنهانگیزی سال 88 را ندارد؛ حال آن که او در محافل خصوصی اصلاحطلبان چندبار اقرار کرده که تقلب (استارت فتنه و آشوب 88) در انتخابات واقعیت ندارد؛ مشابه همین حرف را تاجزاده نیز در ویدئوی معروفی که از وی منتشر شده تصریح میکند مبنی بر اینکه «من که خود تجربه برگزاری انتخابات دارم، 11 میلیون تقلب امکانپذیر نیست».
خاتمی در آن سال به همراه برخی افراطیون مدعی اصلاحات در حال پر کردن خانههای جدول دشمن بود و نشانه خیانت وی آن است که حتی با وجود مشاهده و شنیدن شعارهایی مانند حذف جمهوری اسلامی، مرگ بر اصل ولایتفقیه، انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است و... بیحرمتی فتنهگران در روز عاشورا حاضر نشد از فتنهگران برائت بجوید و در کنار نظام و انقلاب بایستد. بنابراین اکنون چگونه میتواند خود را انقلابی و منشأ خیر جا بزند یا از دوره جدید سخن بگوید؟ مگر قرار است مجال خیانت و جنایت و وطنفروشی دوبارهای برای طیف متبوع وی فراهم شود؟ در این میان برخورد کریمانه نظام با مرحوم هاشمی، به معنای فراموشی خیانت مدعیان اصلاحطلبی نیست؛ کسانی که به خود هاشمی نیز رحم نکردند و او را عالیجناب سرخپوش قتلهای زنجیرهای، پدرخوانده (مافیا) و... معرفی نمودند.
... و سرانجام اینکه ارتکاب جرم و جنایت و خیانت آن هم در مقیاس ملی مشمول مرور زمان نمیشود و عاملان آن ظلم بزرگ به کشور و نظام باید مجازات شوند.
از وعده 100 روزه گشایش اقتصادی تا وعده اعلام 100 عملکرد برجسته دولت
در حالی که تکلیف اولین وعده اقتصادی 100 روزه دولت معلوم نیست، وزیر اقتصاد در آخرین ماههای عمر دولت یازدهم وعده صد روزه دیگری را مطرح کرد.
علی طیبنیا در نمایشگاه دستاوردهای پنجره واحد تجارت فرامرزی با اشاره به اقدامات انجام شده در این وزارتخانه در خصوص ایجاد شفافیت و بهبود محیط کسب و کار گفته است: در طی 100 روز آینده 100 عملکرد برجسته دولت برای مردم اعلام خواهد شد.
آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی سال 92 تصریح کرده بود مردم در همان صد روزه اول دولت من آثار رونق و گشایش اقتصادی را خواهند دید.
یادآور میشود از عمر 1460 روزه دولت یازدهم کمتر از 200 روز باقی مانده است.
آقای روحانی در آخرین کنفرانس مطبوعاتی در حالی که رسانههای منتقد اجازه طرح سوال نیافتند، گفت رونق اقتصادی اتفاق افتاده و کسانی که نمیبینند خود را درمان کنند و عینک بزنند.
وکیل خانوادگی هاشمی میگوید هاشمی با وجود ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری 92 اعتقاد داشت که توان گذشته را ندارد. علیزاده طباطبایی همچنین برخی اعتراضهای مرحوم هاشمی به آقای روحانی را بازگفته است.
محمود علیزاده در مصاحبهای که با عنوان 30 سال با خانواده هاشمی از سوی روزنامه شرق منتشر شده، درباره عدم احراز صلاحیت هاشمی در انتخابات سال 92 میگوید: «هاشمی گفت من یک تکلیفی داشتم و باید خودم را عرضه میکردم. قانون هم یک مکانیسمی دارد. وقتی شورای نگهبان رد کرد، دیگر تکلیف من هم انجام شده است. وی گفت یک تکلیفی از دوش من برداشته شد. راحت شدم...هاشمی میگفت من الان مانند دهه 70 توان ندارم».
وی با بیان اینکه «هاشمی دیدارهای مرتب با روحانی نداشت اما بعضا نکاتی را به روحانی تذکر میداد»، به اعتراض هاشمی به عملکرد اقتصادی دولت اشاره کرد. علیزاده در پاسخ به این سؤال که «به چه مواردی در عملکرد دولت اعتراض داشت؟» تصریح کرد: به مسائل اقتصادی معترض بود و به موضوع سرمایهگذاری نقد داشت. هاشمی میگفت زمانی که من دولت را تحویل گرفتم، مسائل و مشکلات آن خیلی زیاد بود، ولی ما مسائل را حل کردیم. این انتقادات را میگفت؟ قطعا میگفت. روحانی نظر خودش را دارد. خیلی جاها به نظر هاشمی عمل میکرد و خیلی جاها هم عمل نمیکرد. یکی از اختلافات بین هاشمی و روحانی که من دیدم درباره استقلال سازمان برنامه بود. هاشمی میگفت حرف آخر را در تصمیمگیریهای اقتصادی باید کارشناس بزند و نه آدمهای سیاسی.
یادآور میشود هاشمی پیش از این نیز در برخی دیدارهای عمومی گفته بود دولت حمایت مالی از کارخانجات را 3 سال دیر شروع کرد و با 20 درصد از نقدینگی موجود که در حال افزایش است، میتوان مشکل بیکاری جوانان را که معضلی بسیار خطرناک است حل کرد.
ادبیات متلک و تمسخر دون شأن ریاست جمهوری است
متلکگویی و تمسخر آقای روحانی نسبت به منتقدان تداعی خالی بودن دست دولت از منطق را میکند.
سایت الف با اشاره به کنفرانس مطبوعاتی اخیر نوشت: مصاحبه مطبوعاتی آقای رئیسجمهور برگزار شد. ادبیات آقای رئیسجمهور در این مصاحبه تأسفبرانگیز بود. ایشان طی 3 سال گذشته همواره از ادبیات متلک، تکهاندازی، تمسخر و تحقیر استفاده کردهاند. در مصاحبه اخیر هم برخی جملات را بیان نمودند که واقعا جای تأسف و تأثر دارد. نویسنده میافزاید. در شأن رئیسجمهور کشور نیست که با تمسخر و متلکگویی بگوید «آنهایی که هواپیماهای نو نمیخواهند، سوار هواپیماهای کهنه شوند و یا آنها که رشد اقتصادی کشور را نمیبینند، عینک بزنند»!!! این تعابیر نه در شأن یک روحانی است و نه در شأن آقای روحانی است که تکهپرانی کند. ایشان میتوانند با ادبیات فاخر و محترمانه، پاسخ منتقدین را بدهند حتی اگر نخواهند که ولو یکی از انتقادات را قبول کنند.
مشاورین مطبوعاتی آقای رئیسجمهور باید به ایشان تذکر دهند که بازتاب این متلکپرانیها در افکار عمومی، بیانگر کمصبری و کمتحملی در مقابل منتقدین است و اثر معکوس نزد مردم دارد.
ایرادات و انتقادات را باید با منطق و استدلال و ادبیات محترمانه پاسخ داد نه با تحقیر و تمسخر. متلکگویی فقط به این معناست که گوینده از دلیل و منطق تهی است و چارهای جز تکهپرانی و تحقیر ندارد. این رویهای است که متاسفانه در اکثر مصاحبههای ایشان در دوره ریاست جمهوری تکرار شده و در قواره رئیسجمهور ایران که یک روحانی هم میباشد، نیست.
تناقضات آماری و ناگفتهها درباره درآمد فروش نفت
اظهارات اخیر رئیسجمهور با واقعیتها منطبق نیست. چرا آقای روحانی به بلوکه شدن درآمدهای نفتی در پسابرجام اشاره نمیکند.
به گزارش رجانیوز، رئیسجمهور در بخشی از نشست خبری خود از افزایش درآمد نفتی به عنوان یکی از دستاوردهای برجام نام برد و مدعی شد که در قبال افزایش فروش نفت در پسابرجام، ایران امسال 112 درصد نسبت به شرایط زمان تحریم، درآمد نفتی بیشتری خواهد داشت، این در حالی است که آمارهای رسمی این سخنان وی را رد میکند.
رئیسجمهور در نهمین نشست خبری گفت: برجام تعلق به همه ملت از جمله اقشار مستضعف دارد. فرض کنیم برجام اجرایی نمیشد و تحریمهایی هم که آنان میخواستند تصاعدی بالا ببرند، صورت نمیگرفت و وضع نفت ما مانند آذر 92 ادامه پیدا میکرد. در این وضعیت کل درآمد نفتی امسال ما 33 هزار میلیارد تومان بیشتر نمیشد. این در حالی است که با اجرای برجام ما امسال نزدیک 70 هزار میلیارد تومان درآمد نفتی خواهیم داشت. اگر این وضعیت نبود ما این پول را میخواستیم از کجا کم کنیم؟ از حقوق کدام قشر؟ از حقوق پرستاران، معلمان یا بخش امنیتی و دفاعی؟
وی پیش از این در 12 مرداد امسال درخصوص میزان تولید نفت کشور در پسابرجام گفته بود: پیش از برجام و در 10 ماهه نخست سال 94، مجموع تولید نفت خام و میعانات گازی ما 3 میلیون و 250 هزار و صادرات یک میلیون و 348 هزار بوده است. در 4 ماهه سال 95، تولید ما 4 میلیون و 122 هزار بشکه در روز و صادرات 2 میلیون و 382 هزار بشکه بوده است. در تیرماه تولید نفت خام و میعانات 4 میلیون و 154 هزار بشکه و صادرات نفت خام و میعانات ما 2 میلیون 428 هزار بشکه است که نشان میدهد طی چند ماه از تولید 3 میلیون و 250 به 4 میلیون و 154 هزار رسیدیم که قریب به یک میلیون بشکه نفت خام و میعانات افزایش پیدا کرده است.
براساس آمار منتشر شده در سایت اوپک، میزان تولید نفت ایران در پسابرجام همیشه کمتر از 3 میلیون و 700 هزار بشکه در روز بوده است.
طبق صحبتهای اخیر روحانی درآمد نفتی کشور در پسابرجام، به لطف برجام 112 درصد افزایش خواهد یافت. ولی آیا واقعیت امر با سخنان رئیس دولت تدبیر و امید مطابقت دارد؟ با توجه به آمارهای اوپک در آذر 92 میزان تولید نفت خام کشور 2 میلیون و 700 هزار بشکه در روز بوده و این میزان هماکنون به سه میلیون و 690 هزار بشکه رسیده است. یعنی به عبارتی حدود یک میلیون بشکه نفت بیشتری در پسابرجام تولید میشود و با احتساب 1 میلیون و 348 هزار بشکه نفت صادراتی قبل میزان صادرات نفت کشور به حدود 2 میلیون و 350 هزار بشکه رسیده است و این یعنی درآمد نفتی کشور در شرایط قیمتی برابر 74 درصد افزایش یافته است و آمار منتشر شده اخیر، اشتباه و خلاف واقعیت است.
از سوی دیگر، در بخش افزایش درآمد نفتی، یکی از بخشهای آن افزایش میزان فروش نفتخام است؛ ولی مهمتر از آن این است که دستگاه دیپلماسی دولت نتوانست به کامل تعلیق یا لغو تحریمهای هستهای کشور را در مفاد برجام احصاء کند و کشور همچنان مانند پیشابرجام، امکان دریافت نقدی پول نفت فروخته شده خود را ندارد و تمامی پولهای نفتی کشور در حسابی بانکی در کشور خریدار نفت، بلوکه میشود و به همین جهت بدلیل عدم امکان برداشت از حساب، دولت یازدهم در تمامی این سالها به جای تلاش برای رفع این مشکل، به بانک مرکزی دستور چاپ پول معادل ارز نفتی بلوکه شده داده است و با این عمل میزان نقدینگی کشور را از 470 هزار میلیارد تومان سال 92 به 1200 هزار میلیارد تومان رسانده که مطابق نظر کارشناسان و اساتید اقتصادی، این میزان نقدینگی بدون پشتوانه به منبع عظیمی پر از باروت میماند که تنها به یک جرقه (شوکه اقتصادی) نیاز دارند تا کشور را به قهقرای اقتصادی سوق دهد.
دو ماه قبل دکتر سیدمسعود میرکاظمی در نشست خبری به این مسئله مهم اشاره کرد و گفته بود: پایه پولی به این دلیل افزایش یافته که خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی بالا رفته است. در غیر این صورت بانک مرکزی درآمدی ندارد و بنابراین اکنون که نمیتواند پول نفت را جابجا کند، رو به ورود و خلق پول جدید در بازار آورده است که این خود سبب افزایش نقدینگی شده است. هماکنون ذخایر بانک مرکزی رو به افزایش است و البته عامل دیگر افزایش نقدینگی را نیز میتوان بدهی بانکها و دولت به بانک مرکزی دانست. ضمن اینکه استفاده از ابزارهایی همچون صکوک نیز موثر بوده است.
هماکنون اثری که درآمدهای حاصل از فروش نفت در اقتصاد ایران به جای گذاشته، درست همانند اثر آن است که دولت از بانک مرکزی استقراض کند. بنابراین نباید خوشحال بود که بعد از برجام درآمدهای نفتی افزایش یافته، بلکه این افزایش درآمدها قابلیت جابجایی و تاثیرگذاری در اقتصاد ایران را ندارد. وقتی پایه پولی افزایش یافته و نقدینگی بالا رود، عدهای فقیرتر میشوند و به مرور تورم بالا میرود. مگر اینکه دولت موتور اقتصاد را خاموش کند تا افزایش نقدینگی باعث بالا رفتن تورم نشود. این در شرایطی است که اگر قرار باشد پایه پولی با فروش بیشتر نفت بالا رود و 80 درصد پول نفت را نتوان به داخل کشور منتقل کرد، آنگاه اثر اقتصادی فروش نفت هم همانند استقراض از بانک مرکزی است.
با این شیوه صادر کردن نفت اگر نفت هم صادر نکنیم تفاوت چندانی نمیکند چرا که اثر این شیوه صادرات و نقد کردن پول آن به صورت ریال میتواند مشابه اثر استقراض برای کشور باشد. قبلا میگفتند نقدینگی بیتردید باعث افزایش تورم میشود اما در این دولت همان افراد مبانی علم اقتصاد را ظاهرا عوض کردند و منکر ارتباط نقدینگی و تورم شدهاند.
خیانت و ظلم به کشور مشمول مرور زمان نمیشود
یکی از دستاندرکاران فتنه و آشوب نیابتی 88 میگوید امیدوارم آشتی نسبی که از اثرات درگذشت آیتالله هاشمی شکل گرفته، با محوریت مقام معظم رهبری تداوم داشته باشد.
محمد خاتمی در بنیاد باران گفته است: انشقاق و محدود کردن افراد انقلابی که میتوانند منشأ خیر باشند به نفع هیچ کس نیست.
وی میافزاید: امیدوارم بزرگان کشور به خصوص مقام معظم رهبری ما را وارد عرصه جدیدی از زندگی برای خدمت به مردم و اعتلای کشور کنند؛ نباید در گذشته بمانیم و آقای هاشمی هم همین را میخواست. امیدوارم آشتی نسبی که از اثرات درگذشت آیتالله هاشمی شکل گرفته با محوریت مقام معظم رهبری تداوم داشته باشد.
این اظهارات مزوّرانه در حالی است که خاتمی شجاعت عذرخواهی از مردم به خاطر دروغگویی و اغواگری و فتنهانگیزی سال 88 را ندارد؛ حال آن که او در محافل خصوصی اصلاحطلبان چندبار اقرار کرده که تقلب (استارت فتنه و آشوب 88) در انتخابات واقعیت ندارد؛ مشابه همین حرف را تاجزاده نیز در ویدئوی معروفی که از وی منتشر شده تصریح میکند مبنی بر اینکه «من که خود تجربه برگزاری انتخابات دارم، 11 میلیون تقلب امکانپذیر نیست».
خاتمی در آن سال به همراه برخی افراطیون مدعی اصلاحات در حال پر کردن خانههای جدول دشمن بود و نشانه خیانت وی آن است که حتی با وجود مشاهده و شنیدن شعارهایی مانند حذف جمهوری اسلامی، مرگ بر اصل ولایتفقیه، انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است و... بیحرمتی فتنهگران در روز عاشورا حاضر نشد از فتنهگران برائت بجوید و در کنار نظام و انقلاب بایستد. بنابراین اکنون چگونه میتواند خود را انقلابی و منشأ خیر جا بزند یا از دوره جدید سخن بگوید؟ مگر قرار است مجال خیانت و جنایت و وطنفروشی دوبارهای برای طیف متبوع وی فراهم شود؟ در این میان برخورد کریمانه نظام با مرحوم هاشمی، به معنای فراموشی خیانت مدعیان اصلاحطلبی نیست؛ کسانی که به خود هاشمی نیز رحم نکردند و او را عالیجناب سرخپوش قتلهای زنجیرهای، پدرخوانده (مافیا) و... معرفی نمودند.
... و سرانجام اینکه ارتکاب جرم و جنایت و خیانت آن هم در مقیاس ملی مشمول مرور زمان نمیشود و عاملان آن ظلم بزرگ به کشور و نظام باید مجازات شوند.
از وعده 100 روزه گشایش اقتصادی تا وعده اعلام 100 عملکرد برجسته دولت
در حالی که تکلیف اولین وعده اقتصادی 100 روزه دولت معلوم نیست، وزیر اقتصاد در آخرین ماههای عمر دولت یازدهم وعده صد روزه دیگری را مطرح کرد.
علی طیبنیا در نمایشگاه دستاوردهای پنجره واحد تجارت فرامرزی با اشاره به اقدامات انجام شده در این وزارتخانه در خصوص ایجاد شفافیت و بهبود محیط کسب و کار گفته است: در طی 100 روز آینده 100 عملکرد برجسته دولت برای مردم اعلام خواهد شد.
آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی سال 92 تصریح کرده بود مردم در همان صد روزه اول دولت من آثار رونق و گشایش اقتصادی را خواهند دید.
یادآور میشود از عمر 1460 روزه دولت یازدهم کمتر از 200 روز باقی مانده است.
آقای روحانی در آخرین کنفرانس مطبوعاتی در حالی که رسانههای منتقد اجازه طرح سوال نیافتند، گفت رونق اقتصادی اتفاق افتاده و کسانی که نمیبینند خود را درمان کنند و عینک بزنند.