کد خبر 672163
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۶

با همۀ افراد و با همۀ طیف‌ها و قیافه‌ها، رفاقت داشت. همه‌جا هم با همه می‌خندید، البته تا جایی که کسی به این خط قرمزش حتی یک ذره هم تعرضی نکند.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - در اغتشاشات فتنه 88 دائم در تهران بود. حتی وقتی برای سر زدن به خانواده به قرچک برمی‌گشت، همه‌اش نگران تهران بود.
 
یادم هست آن ایام، مدام می‌گفت: «آقا تنهاست!» مثل همۀ بسیجی‌ها به ولایت فقیه خیلی حساس بود. خط قرمزش در رفاقت‌ و نشست و برخاست‌ها، بحث ولایت بود.
 
با همۀ افراد و با همۀ طیف‌ها و قیافه‌ها، رفاقت داشت. همه‌جا هم با همه می‌خندید، البته تا جایی که کسی به این خط قرمزش حتی یک ذره هم تعرضی نکند.
 
خط قرمزِ یک شهید مدافع حرم 
اگر کسی در حرف‌ها و بحث‌ها ذره‌ای از خط قرمزش عبور می‌کرد، غیرتی می‌شد و جوش می‌آورد و سرخ و سفید می‌شد و آن وقت همۀ رفاقت‌ها یادش می‌رفت...
 
(بخشی از کتاب بابا مهدی / خاطراتی از شهید مهدی قاضی‌ خانی / انتشار یکم / نشر نارگل / صفحه 22)


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس