کد خبر 668340
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۶
- ۰ نظر
- چاپ
این سناریو لایههایی پیچیده دارد که برای درک آن باید به روند شکلگیری و رشد سریع و قارچگونه شبکه یادشده دقت کنیم.
به گزارش مشرق، این یک قانون کلی است که «هیچ تمدنی از بیرون نابود نمیشود مگر آنکه پیشتر از درون نابود شده باشد». سرگذشت سرزمین اندلس و آنچه بر مسلمانان آن سامان گذشت، از جمله عبرتهای تلخ تاریخ اسلام است. در سال 92 هجرى قمرى، موسى بن نصير (حاكم شمال آفريقا) با تهيه مقدمات لازم، لشكرى هفت هزار نفرى را به فرماندهى طارق بن زياد مهياى فتح شبهجزيره "ايبرى" كرد. پس از کسب پيروزيهايى چند، طى مدت كوتاهى تمام این شبهجزيره شامل اسپانيا و پرتغال بهدست مسلمانان فتح و حكومت اسلامى "اندلس" برقرار شد كه تا سال 897 هجرى قمرى ادامه يافت و متأسفانه بهعلت ضعف داخلی و نقشههای خارجی فروپاشید. آسيب شناسى حكومت اسلامى اندلس -1 اختلاف و تفرقه یکی از مهمترين علل شكست حكومت مسلمانان در اندلس را میتوان درگيریهاى داخلى بين مسلمانان -بهويژه حاكمان- دانست. از نخستين روزهاى تشكيل حكومت اسلامى در اندلس، اختلاف و دشمنى ميان دو گروه از اعراب مضرى و قحطانى سر برآورد و هيچگاه به پايان نرسيد و هرگاه كه قدرت به دست يكى از آن دو میافتاد، بر ديگرى ستم میكرد و گروه مقابل به كارشكنى میپرداخت. در طول هشت قرن حاكميت مسلمانان بر اندلس، سه بار حكومت يكپارچه و مقتدر اسلامى بر اثر اختلافات، خودسریها و طمعورزیهاى عده اى به سستى گراييد و هر فردى بر گوشهاى از اين سرزمين حكم راند. هرگاه كه حكومت مركزى واحد از بين رفت و حاكميتهاى متعدد سر برآوردند، ضعف، سستى و زبونى بر مسلمانان اندلس چيره شد که سرانجام با بهوجود آمدن 26 حکومت محلی، قدرت مسلمین تحلیل رفت ویکی پس از دیگری توسط مسیحیان از میان رفتند. -2 فساد عامل مؤثر دیگر در شكست مسلمين اندلس را میتوان روى آوردن حاكمان و بسيارى از مردم به بىتقوايى و بىبندوبارى دانست. مسيحيان شمال، قراردادهايى را با حاكمان مسلمان بستند و طبق آن آزادانه به ايجاد تفريحگاه و مدرسه و همچنین تجارت با مسلمانان پرداختند. در مدارس خود به فرزندان مسلمان، افكار دينى مسيحيت را القا كردند و با به گردش درآوردن دختران زيباروى مسيحى در تفريحگاهها، جوانان مسلمان را به آنجا كشاندند و با ترويج خريد و فروش مشروبات الكلى، مردم مسلمان را از اعتقادات دينى خود دور ساختند و به اين طريق فساد را در تمام پيكره جامعه اسلامى رسوخ دادند و آن را از درون تهى كردند؛ بدين ترتيب بود كه توان مقاومت را از آنان گرفتند. با افزایش تجملپرستی و فساد اخلاقی در جامعه اندلس، شور دینی در آنجا کاهش یافت و موجی از شکاکیت و تردید در عقیده مردم بهوجود آمد و در کنار آن، فرقهای پدید آمده بود که میگفت همه موضوعات مربوط به دین باطل است و احکام دین را از نماز و روزه و حج و زکات مسخره میکرد. به جز این فرقه، گروه دیگری نیز بهوجود آمدند که خود را «پیرو دین جهانی» نامیده بودند. این گروه نیز با همه عقاید دینی مخالف بود و دینی را که فقط بر مبادی اخلاقی استوار باشد تبلیغ میکرد. یک فرقه "لاادری" نیز بود که میگفتند عقاید دینی ممکن است درست یا نادرست باشد و ما آن را نه تأیید و نه انکار میکنیم؛ هرچه هست ما از حقیقت آن بیخبریم و نمیتوانیم عقایدی را که از اثبات صحت آن عاجزیم بپذیریم! بر اين اساس، اختلاف و فساد اخلاقى مهمترين علل اضمحلال حاكميت مسلمانان در اندلس ارزيابى میشود . شبکه ضدفرهنگی «جم» (GEM) و نقش آن در پروژه "اندلسیزاسیون" نقش گروه تلویزیونی «جم» را باید در همین راستا ارزیابی کرد. این سناریو لایههایی پیچیده دارد که برای درک آن باید به روند شکلگیری و رشد سریع و قارچگونه شبکه یادشده دقت کنیم. مجموعه اقماری جم، کل اروپا، خاورمیانه و شمال آفریقا را پوشش میدهد. این شبکه به مرور برنامههای خود را برای تمامی سلیقهها و سنین و بعضی قومیتهای داخل کشور گسترش داد که میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد: - جم برای همه سنین «جم جونیور» و «جم تین» به پخش کارتون و برنامههای کودک و موزیک ویدیو وسریال برای نوجوانان میپردازند. - جم برای همه زبانها «جم کردی»، «جم عربی» و «جم آذری» که به این سه زبان برنامه پخش میکند. - جم برای همه سلیقهها بیش از 20 شبکه اقماری زیرمجموعه گروه تلویزیونی «جم» به پخش برنامههایی با محتوای سرگرمی، گردشگری، آشپزی و سبک زندگی، مستند در زمینههای گردشگری، حیات وحش، سلامت و بهداشت، مد و لباس و زیبایی، همچنین علوم و فناوری و صنعت خودرو، انیمیشنهای روز دنیا و فیلم و سریالهای متنوع با درونمایههای اکشن، جنایی و حوادث، عاشقانه و اروتیک، بعلاوه موزیکویدئو، اخبار هنرمندان و خوانندگان، برنامههای ورزشی و... اختصاص یافتهاند. این حجم از برنامههای عامهپسند تقریبا بیشتر سلیقهها را درتمامی سنین بین ایرانیان داخل و خارج از کشور پوشش میدهد. برنامهریزی شبکه جم از آغاز تا کنون یک نقشه حسابشده برای مهندسی فرهنگی و تأثیرگذاری روانی بر جامعه مخاطب در راستای "اندلسی کردن ایران" است. توسعه کانالهای جم برای تمامی سنین مانند شبکههای کودک و انیمیشن و شبکه نوجوان، در حقیقت آغاز مخاطبسازی از دوران کودکی است. تأثیرگذاری بر کودکان هم آسانتر و هم جدیتر و قویتر است، چون کودک فاقد قدرت تشخیص کافی است و بسیار بیشتر تحت تأثیر القائات روانی قرار میگیرد. پس از این مرحله، اثرگذاری بر نوجوانان آغاز میشود که شبکه GEM TEEN به همین منظور تأسیس شده است. استفاده از فیلمهایی با تصاویر نیمهبرهنه برای نوجوانان در سن بلوغ، اقدامی شیطانی برای تحریک و فاسدسازی آنان است. همینطور برای همه سنین از جوانی تا پیری، کار سلیقهسنجی و عملیات روانی در اتاق فکر این شبکه بهخوبی انجام پذیرفته است. توسعه متناوب این شبکهها به موازات راهاندازی کانالهای دیگری به زبانهای ترکی و کردی و عربی که جزو اقوام ایرانی هستند، شیوهای در راستای تعمیق فساد با نفوذ به فرهنگ بومی است که به مراتب مؤثرتر و زودبازدهتر میباشد. تولید محتوا حتی برای ایرانیان مقیم آمریکا وکانادا، حاکی از نگرش جامع سیاستگذاران «جم» به همه اقشار و دیدگاههای ایرانی بهعنوان جامعه هدف و نشانگر تلاش همهجانبه آنان برای تحقق یک برنامه فراگیر است. از دیگر اقدامات شبکه جم، تأسیس دفاتری در آنتالیا، دوبی، لندن، لسانجلس و مالزی بود. در وهله نخست، اهداف این شبکه از راهاندازی چنین مراکزی نامعلوم بود. اما پس از افشاگریهای اخیر راجع به نمایندگی این گروه تلویزیونی در مالزی که حاکی از گرویدن مسؤولان آن (در رأس آنها محمد کریمیان، برادر سعید کریمیان/ مالک جم) به کیش مسیحیت بود و از تلاش آنان در راستای تبلیغ مسیحیت پرده برمیداشت، غرض اصلی این شبکه از گشایش دفتر نمایندگی در کشورهای اسلامی برملا شد. در حقیقت تلاش برای تغییر دین مخاطبان مسلمان، بخشی از این پروژه وسیع است که به عهده دفاتر جم در کشورهای اسلامی گذاشته شده تا بهصورت خزنده و گامبهگام طیفهایی را که تعلقات مذهبیشان کمرنگتر است به خود جذب نمایند. اما هدف «جم» از تأسیس دفتر در آمریکا و انگلیس چیست؟ بهنظر میرسد از آنجا که سیاستگذاری، برنامهریزی، تعریف مأموریت و تخصیص بودجه به این شبکه توسط نهادهای امنیتی غربی صورت میپذیرد، دفاتر فوق به همین علت در این دو کشور جانمایی شدهاند. کارویژه «جم» در تهاجم فرهنگی خروجی این شبکه در تولیدات نمایشی، حیازدایی و عادیسازی بیعفتی است و سوق دادن جامعه ایران به سمت فرهنگی مبتذل که حتی خود غربیها نیز آن را برای جامعه خود نمیپسندند. نمونه بارز چنین رویکردی، تلاش برای عادی جلوه دادن خیانت به همسر است. تلاش این تلویزیون ماهوارهای بر این متمرکز است که فرهنگ ایرانی-اسلامی را تا قعر ابتذال تنزل دهد؛ چیزی که خود مالکان و عوامل اصلی شبکه جم قبل از هرکس آن را تجربه نمودهاند. در حقیقت پروژه «اندلسی کردن ایران» در ابتدا هویتزدایی، معنویتزدایی واخلاقزدایی از همه سنین، همه قومیتها و همه دیدگاهها را پیگیری میکند. در همین راستاست که شبکه جم بهظاهر جهتگیری ملموسی در موضوعات سیاسی ندارد و خود را رسانهای غیرسیاسی معرفی میکند، زیرا مأموریت تعریفشدهاش تلاش برای اضمحلال فرهنگی توده مردم ایران با هر گرایش سیاسی است. راهکار بعدی در این مسیر، بومی کردن فساد و عادی جلوه دادن آن است. سهلترین روش برای حصول چنین خواستهای، استفاده از نیروهای بومی کشور هدف یعنی ایران است. بنابراین استفاده از کارگردانان و بازیگران ایرانی در سریالهای جم، بخشی از طرح عادیسازی ابتذال، الگوتراشی انحرافی و تلاش برای حساسیتزدایی از بعضی مقولات ارزشی مانند حجاب و عفت است. ضمن اینکه جذب بازیگران ایرانی بههرحال در جذب بیننده بیشتر نیز مؤثر است که طبیعتا برای صاحبان اصلی جم ارزشمند میباشد. این بخش از کار شبکه جم مشابه مأموریت دختران اغواگر مسیحی است که با عرضه خود در مناطق مسلماننشین اندلس، پای جوانان را به مجالس گناه باز کردند و زمینهساز تباهی و فروپاشی یکی از جوامع اسلامی شدند. هنگامی که فساد فرهنگی در لایههای جامعه ایران نفوذ کند، مأموریت شوالیههای فرهنگی دشمن در شبکه جم محقق شده و فاز دوم پروژه اندلسیزاسیون که ورود شوالیههای نظامی دشمن و تسخیر کشور است، کلید خواهد خورد؛ فاجعه ناگواری که مشابه آن در اندلس تجربه شد و قتلعام و کوچ اجباری میلیونها مسلمان را در پی داشت. ابعاد این جنایت به قدری بود که اکنون تعداد مسلمانان اسپانیا از هر کشور دیگری در اروپا کمتر است! رهبر فرزانه انقلاب در همین رابطه فرمودهاند: «تهاجم فرهنگی، مثل خودِ کار فرهنگی، اقدامِ آرام و بی سروصدایی است، یکی از راه های تهاجم فرهنگی، این بوده است که سعی کنند، جوانان مؤمن را از پایبندی های متعصبانه به ایمان، که همان عواملی است که یک تمدّن را نگه می دارد، منصرف کنند. همان کاری را که در آندلس، در قرن های گذشته کردند. یعنی جوانان را در عالم، به فساد و شهوترانی و میگساری و این چیزها مشغول کردند، این کار، حالا هم انجام می گیرد، من بارها گفته ام: عده ای وقتی در خیابان نگاه می کنند و زنانی را می بینند که حجاب شان قدری ناجور است، دلشان خون می شود، بله؛ این کارِ بدی است. اما کارِ بد اصلی، این نیست، کارِ بد اصلی آن است که شما در کوچه و خیابان نمی بینید! کسی به کسی گفت: «چه کارمی کنی؟» گفت: «دهل می زنم.» گفت: «چرا صدای دهلت در نمی آید؟» گفت: «فردا صدای دهل من درمی آید!» صدای فروریختن ایمان و اعتقاد ناشی از تهاجم پنهانی و زیر زیرکی دشمن - اگر شما ملت و عناصر فرهنگی بیدار نباشید - خدای نخواسته، آن وقتی درمی آید که دیگر قابل علاج نیست! جوان جبهه رفته ما را اگر محاصره کردند؛ اگر اوّل یک ویدئو در اختیارش گذاشتند و بعد او را به تماشای فیلم های جنسیِ وقیح وادار کردند؛ شهوت او را تحریک کردند و بعد او را به چند مجلس کشاندند، چه خواهد شد؟! وقتی تشکیلاتی وجود داشته باشد، جوان را در اوج نیروی جوانی، فاسد می کنند. و حالا دشمن این کار رامی کند.» حضرت آیت الله خامنه ای در موضع دیگری به همین مناسبت خاطرنشان کردهاند: «سیاست امروز، سیاست آندلسی کردن ایران است! موضوعی که من با شما در میان می گذارم، شکل موعظه ندارد؛ بلکه موضوعی اساسی است که با بهترین عناصر یک ملت -که شما جوانان باشید- در میان گذاشته می شود، فقط شما مخاطب من نیستید؛ این سخن را جوانان سراسر کشور هم خواهند شنید، نسل جوان کشور که بیش از نیمی از ملت و جمعیت کشور است، باید بداند در مقابل آرزوهای بزرگ، آرمان های بلند و هدف های مقدس و قابل قبول و موجه او چه موانعی وجود دارد.»