به گزارش مشرق، پس از سه سال بحران اقتصادی مداوم و نزاع با غرب، به نظر می رسد که شرایط روسیه رو به بهبود است. اتفاق برگزیت در ماه ژوئن موجب بروز اختلافاتی در اتحادیه اروپا شد و برای مسکو کورسوی امیدی را به وجود آورد که شاید اعضای مخالف اتحادیه اروپا بتوانند در انتخابات آینده این اتحادیه، اجماع بلوک غرب بر سر تحریم روسیه را در هم بشکنند. هرچند اعضای اتحادیه اروپا در ماه ژوئیه به اتفاق آراء تصمیم گرفتند تا تحریم های اقتصادی اعمال شده علیه روسیه را تا یک سال دیگر تمدید کنند اما انتخابات پیش روی این اتحادیه می تواند به تضعیف اتحاد میان کشورهای عضو منجر شود. پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا نیز زمینه و فرصت مناسبی را برای بهبود روابط میان آمریکا و روسیه و حتی لغو تحریم های واشنگتن علیه مسکو فراهم آورده است. جزر و مدهای سیاسی به وجودآمده در بروکسل و واشنگتن روسیه را قادر خواهد ساخت تا نفوذ خود را در کشورهای شوروی سابق افزایش داده و از سوی دیگر موجب شود تا کشورهای همسایه روسیه نسبت به رویکرد و مواضع فعلی خود در زمینه سیاست خارجی تجدیدنظر کنند.
بسیاری از مسائل و مشکلات اخیر روسیه ریشه در حوادث سال 2014 دارد. در فوریه همان سال موجی از اعتراضات و ناآرامی های مردمی در کشور اوکراین به وجود آمد که در نهایت به شورش و برکناری «ویکتور یانکوویچ» از ریاست جمهوری این کشور منجر شد. یک ماه پس از این حوادث، شبه جزیره کریمه استقلال خود را از اوکراین اعلام کرد. در پی اعلام استقلال کریمه، روسیه نیز این منطقه را به خاک خود الحاق و حمایت های خود را از شورشیان جدایی طلب در شرق اوکراین افزیش داد. اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا نیز در واکنش به این امر، تحریم هایی را علیه روسیه اعمال کردند. چند ماه بعد، بهای جهانی نفت به شدت کاهش یافت به طوری که در پایان همان سال قیمت نفت به نصف رسید. بهای پایین نفت از یک سو و تحریم های اقتصادی اعمال شده از سوی دیگر موجب بروز رکود شدید اقتصادی در روسیه شد و این کشور را در مسیر رویارویی و برخورد با بلوک غرب قرار داد.
در همین زمان، کشورهایی همچون اوکراین، مولداوی و گرجستان تلاش خود را برای تقویت روابط با اتحادیه اروپا و ناتو آغاز کردند. وقایعی همچون درگیری های اوکراین و کاهش شدید بهای نفت دست به دست هم دادند و دستاوردهایی که مسکو بیش از یک دهه برای دستیابی به آنها تلاش کرده بود را یک شبه به باد دادند. یکی از مهم ترین این دستاوردها تأثیرگذاری مجدد بر کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی بود که روسیه برای آن زحمت بسیار زیادی کشیده بود.
اما به نظر می رسد که سرنوشت و فرجام روسیه در حال تغییر است. کشورهای همسایه روسیه که زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند، اکنون به تحولات جاری در اتحادیه اروپا و آمریکا توجه نشان داده و به احتمال زیاد در مواضع خود نسبت به غرب تجدیدنظر خواهند کرد. پیروزی رهبر حزب سوسیالیست مولداوی در انتخابات ریاست جمهوری 13 نوامبر به خوبی حاکی از کاهش تمایل و علاقه این کشور برای برقراری روابط نزدیک تر با غرب است. «ایگور دودون»، رهبر حزب سوسیالست مولداوی و رئیس جمهور منتخب این کشور خود یکی از حامیان روسیه است اما با توجه به این که پارلمان و نخست وزیر این کشور همچنان خواهان تعامل با غرب هستند، بعید به نظر می رسد که رئیس جمهوری جدید این کشور چرخش یک باره و کاملی را به سوی مسکو صورت دهد. اما علی رغم تمامی این شرایط، رئیس جمهوری جدید مولداوی بدون شک تلاش هایی را در راستای تعمیق روابط اقتصادی و سیاسی با روسیه صورت خواهد داد.
گرجستان نیز جنبه های خاصی از مواضع خود در خصوص مناطق «آبخازیا» و «اوستیای جنوبی» را تعدیل کرده است؛ مناطقی که عامل اصلی جنگ کوتاه مدت این کشور با روسیه در سال 2008 به شمار می آمدند. علاوه بر این، در پی انتخابات پارلمانی اخیر گرجستان در ماه اُکتبر، مقامات گرجی به احتمال زیاد در سال آینده روابط اقتصادی خود با روسیه را افزایش خواهند داد.
در مورد اوکراین نیز باید گفت که این کشور در حال حاضر به حمایت های اقتصادی و سیاسی غرب تکیه کرده و قدرت های غربی به این کشور اطمینان خاطر داده اند که از طریق تحریم ها همچنان به اعمال فشارهای خود بر روسیه ادامه خواهند داد. اما با این وجود، دولت کیف نمی تواند اطمینان صد در صدی داشته باشد که در طول مناقشه خود با روسیه، همواره از حمایت های بی وقفه غرب برخوردار خواهد بود. با توجه به درگیری های پایدار میان روسیه و اوکراین، بعید است که مردم این کشور همانند مولداوی رهبری را برگزینند که خواهان رابطه با روسیه باشد. اما تغییر شرایط سیاسی در اروپا و ایالات متحده آمریکا می تواند دولت اوکراین را وادار کند تا مواضع خود در پروتکل مینسک را تعدیل کرده و رویکرد واقع بینانه تری را در مذاکرات خود با روسیه بر سر شرق اوکراین اتخاذ کند. در همین حال، ممکن است کیف همکاری های نظامی خود با هلند، کشورهای حوزه بالتیک و کشورهای عضو ناتو به ویژه ایالات متحده آمریکا را دوچندان کرده و از میزان حضور خود در منطقه اروپای شرقی و مرکزی بکاهد.
کشورهای شوروی سابق که زمانی اتحادی پایدار و قدرتمند را با روسیه ایجاد کرده بودند نیز در پی تغییرات سیاسی جاری اروپا و آمریکا، به احتمال زیاد روابط خود با روسیه و غرب را مورد ارزیابی مجدد قرار خواهند داد. بلاروس نیز علی رغم اتحاد نظامی دیرینه خود با روسیه، در طول سال گذشته روابط تازه ای را با غرب آغاز و برای گرم شدن هر چه بیشتر این روابط تلاش کرده بود، اما این روند اکنون می تواند متوقف شده یا حتی معکوس شود. در مورد ارمنستان شاید شرایط به گونه دیگری باشد. زمانی که آتش جنگ میان ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه «ناگورنو-قره باغ» در ماه آوریل شعله ور شد، ارمنستان نسبت به وفاداری دیرینه خود به روسیه تردید پیدا کرد. اما شاید یکی از دلایلی که درگیری میان ارمنستان و آذربایجان را تشدید کرد این بود که روسیه در آن دوران به شدت درگیر مداخله در بحران های سوریه و اوکراین بود. اگر به واسطه روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا چالش های پیش روی مسکو تاحدی کاهش یابد، این کشور در موقعیت بهتری قرار خواهد گرفت و می تواند در حل و فصل بحران هایی نظیر بحران به وجود آمده میان آذربایجان و ارمنستان نقش فعالانه تری را ایفا کند.
حتی کشورهایی که در مناقشه میان روسیه و غرب موضع بی طرفانه ای را در پیش گرفته بودند نیز به احتمال زیاد تغییراتی را در مواضع خود اعمال خواهند کرد. روسیه اخیراً مذاکراتی را با هدف تقویت همکاری های نظامی با ازبکستان و جمهوری آذربایجان برگزار کرده است و این کشورها نیز به دنبال آن هستند تا روابط خود با مسکو را به خصوص در حوزه هایی همچون خرید تسلیحات و آموزش های نظامی گسترش دهند. همچنین از آن جا که اختلافات سیاسی رو به رشد اروپا می تواند تمرکز اتحادیه اروپا بر "برنامه همکاری های شرقی" این اتحادیه را مختل کند، ممکن است مسکو فرصت مغتنمی یابد تا به سازمان هایی همچون "اتحادیه اقتصادی اوراسیا" یا "سازمان پیمان امنیت جمعی" جان تازه ای ببخشد.
در طول سال آینده، با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا و نیز گسترش شکاف و دودستگی در اتحادیه اروپا، روسیه می تواند از فرصت های به وجود آمده استفاده کرده و نفوذ پیشین خود در بسیاری از کشورهای همسایه و هم مرز را دوباره بازیابد. اما رجعت و بازگشت دوباره روسیه به کشورهای شوروی سابق ممکن است با تجربه این کشور در اواخر دهه نخست قرن جدید تفاوت بسیاری داشته باشد؛ چرا که اقتصاد روسیه در آن زمان رونق بسیاری داشت و از طرفی سیستم سیاسی مسکو با آشفتگی هایی که اکنون با آن دست به گریبان است، رو به رو نبود. حتی اگر غرب در سال 2017 تحریم های اعمال شده علیه روسیه را تا حدی کاهش دهد، بعید به نظر می رسد که آمریکا و ناتو از متحدان خود که در همسایگی با روسیه قرار دارند، دست بکشند. با این حال، تحولات سیاسی جاری در اروپا و آمریکا به مسکو اختیار و آزادی عملی بیشتری خواهد داد تا بتواند جایگاه خود در سراسر منطقه اوراسیا را بازیابد.
بسیاری از مسائل و مشکلات اخیر روسیه ریشه در حوادث سال 2014 دارد. در فوریه همان سال موجی از اعتراضات و ناآرامی های مردمی در کشور اوکراین به وجود آمد که در نهایت به شورش و برکناری «ویکتور یانکوویچ» از ریاست جمهوری این کشور منجر شد. یک ماه پس از این حوادث، شبه جزیره کریمه استقلال خود را از اوکراین اعلام کرد. در پی اعلام استقلال کریمه، روسیه نیز این منطقه را به خاک خود الحاق و حمایت های خود را از شورشیان جدایی طلب در شرق اوکراین افزیش داد. اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا نیز در واکنش به این امر، تحریم هایی را علیه روسیه اعمال کردند. چند ماه بعد، بهای جهانی نفت به شدت کاهش یافت به طوری که در پایان همان سال قیمت نفت به نصف رسید. بهای پایین نفت از یک سو و تحریم های اقتصادی اعمال شده از سوی دیگر موجب بروز رکود شدید اقتصادی در روسیه شد و این کشور را در مسیر رویارویی و برخورد با بلوک غرب قرار داد.
در همین زمان، کشورهایی همچون اوکراین، مولداوی و گرجستان تلاش خود را برای تقویت روابط با اتحادیه اروپا و ناتو آغاز کردند. وقایعی همچون درگیری های اوکراین و کاهش شدید بهای نفت دست به دست هم دادند و دستاوردهایی که مسکو بیش از یک دهه برای دستیابی به آنها تلاش کرده بود را یک شبه به باد دادند. یکی از مهم ترین این دستاوردها تأثیرگذاری مجدد بر کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی بود که روسیه برای آن زحمت بسیار زیادی کشیده بود.
اما به نظر می رسد که سرنوشت و فرجام روسیه در حال تغییر است. کشورهای همسایه روسیه که زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند، اکنون به تحولات جاری در اتحادیه اروپا و آمریکا توجه نشان داده و به احتمال زیاد در مواضع خود نسبت به غرب تجدیدنظر خواهند کرد. پیروزی رهبر حزب سوسیالیست مولداوی در انتخابات ریاست جمهوری 13 نوامبر به خوبی حاکی از کاهش تمایل و علاقه این کشور برای برقراری روابط نزدیک تر با غرب است. «ایگور دودون»، رهبر حزب سوسیالست مولداوی و رئیس جمهور منتخب این کشور خود یکی از حامیان روسیه است اما با توجه به این که پارلمان و نخست وزیر این کشور همچنان خواهان تعامل با غرب هستند، بعید به نظر می رسد که رئیس جمهوری جدید این کشور چرخش یک باره و کاملی را به سوی مسکو صورت دهد. اما علی رغم تمامی این شرایط، رئیس جمهوری جدید مولداوی بدون شک تلاش هایی را در راستای تعمیق روابط اقتصادی و سیاسی با روسیه صورت خواهد داد.
گرجستان نیز جنبه های خاصی از مواضع خود در خصوص مناطق «آبخازیا» و «اوستیای جنوبی» را تعدیل کرده است؛ مناطقی که عامل اصلی جنگ کوتاه مدت این کشور با روسیه در سال 2008 به شمار می آمدند. علاوه بر این، در پی انتخابات پارلمانی اخیر گرجستان در ماه اُکتبر، مقامات گرجی به احتمال زیاد در سال آینده روابط اقتصادی خود با روسیه را افزایش خواهند داد.
در مورد اوکراین نیز باید گفت که این کشور در حال حاضر به حمایت های اقتصادی و سیاسی غرب تکیه کرده و قدرت های غربی به این کشور اطمینان خاطر داده اند که از طریق تحریم ها همچنان به اعمال فشارهای خود بر روسیه ادامه خواهند داد. اما با این وجود، دولت کیف نمی تواند اطمینان صد در صدی داشته باشد که در طول مناقشه خود با روسیه، همواره از حمایت های بی وقفه غرب برخوردار خواهد بود. با توجه به درگیری های پایدار میان روسیه و اوکراین، بعید است که مردم این کشور همانند مولداوی رهبری را برگزینند که خواهان رابطه با روسیه باشد. اما تغییر شرایط سیاسی در اروپا و ایالات متحده آمریکا می تواند دولت اوکراین را وادار کند تا مواضع خود در پروتکل مینسک را تعدیل کرده و رویکرد واقع بینانه تری را در مذاکرات خود با روسیه بر سر شرق اوکراین اتخاذ کند. در همین حال، ممکن است کیف همکاری های نظامی خود با هلند، کشورهای حوزه بالتیک و کشورهای عضو ناتو به ویژه ایالات متحده آمریکا را دوچندان کرده و از میزان حضور خود در منطقه اروپای شرقی و مرکزی بکاهد.
کشورهای شوروی سابق که زمانی اتحادی پایدار و قدرتمند را با روسیه ایجاد کرده بودند نیز در پی تغییرات سیاسی جاری اروپا و آمریکا، به احتمال زیاد روابط خود با روسیه و غرب را مورد ارزیابی مجدد قرار خواهند داد. بلاروس نیز علی رغم اتحاد نظامی دیرینه خود با روسیه، در طول سال گذشته روابط تازه ای را با غرب آغاز و برای گرم شدن هر چه بیشتر این روابط تلاش کرده بود، اما این روند اکنون می تواند متوقف شده یا حتی معکوس شود. در مورد ارمنستان شاید شرایط به گونه دیگری باشد. زمانی که آتش جنگ میان ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه «ناگورنو-قره باغ» در ماه آوریل شعله ور شد، ارمنستان نسبت به وفاداری دیرینه خود به روسیه تردید پیدا کرد. اما شاید یکی از دلایلی که درگیری میان ارمنستان و آذربایجان را تشدید کرد این بود که روسیه در آن دوران به شدت درگیر مداخله در بحران های سوریه و اوکراین بود. اگر به واسطه روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا چالش های پیش روی مسکو تاحدی کاهش یابد، این کشور در موقعیت بهتری قرار خواهد گرفت و می تواند در حل و فصل بحران هایی نظیر بحران به وجود آمده میان آذربایجان و ارمنستان نقش فعالانه تری را ایفا کند.
حتی کشورهایی که در مناقشه میان روسیه و غرب موضع بی طرفانه ای را در پیش گرفته بودند نیز به احتمال زیاد تغییراتی را در مواضع خود اعمال خواهند کرد. روسیه اخیراً مذاکراتی را با هدف تقویت همکاری های نظامی با ازبکستان و جمهوری آذربایجان برگزار کرده است و این کشورها نیز به دنبال آن هستند تا روابط خود با مسکو را به خصوص در حوزه هایی همچون خرید تسلیحات و آموزش های نظامی گسترش دهند. همچنین از آن جا که اختلافات سیاسی رو به رشد اروپا می تواند تمرکز اتحادیه اروپا بر "برنامه همکاری های شرقی" این اتحادیه را مختل کند، ممکن است مسکو فرصت مغتنمی یابد تا به سازمان هایی همچون "اتحادیه اقتصادی اوراسیا" یا "سازمان پیمان امنیت جمعی" جان تازه ای ببخشد.
در طول سال آینده، با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا و نیز گسترش شکاف و دودستگی در اتحادیه اروپا، روسیه می تواند از فرصت های به وجود آمده استفاده کرده و نفوذ پیشین خود در بسیاری از کشورهای همسایه و هم مرز را دوباره بازیابد. اما رجعت و بازگشت دوباره روسیه به کشورهای شوروی سابق ممکن است با تجربه این کشور در اواخر دهه نخست قرن جدید تفاوت بسیاری داشته باشد؛ چرا که اقتصاد روسیه در آن زمان رونق بسیاری داشت و از طرفی سیستم سیاسی مسکو با آشفتگی هایی که اکنون با آن دست به گریبان است، رو به رو نبود. حتی اگر غرب در سال 2017 تحریم های اعمال شده علیه روسیه را تا حدی کاهش دهد، بعید به نظر می رسد که آمریکا و ناتو از متحدان خود که در همسایگی با روسیه قرار دارند، دست بکشند. با این حال، تحولات سیاسی جاری در اروپا و آمریکا به مسکو اختیار و آزادی عملی بیشتری خواهد داد تا بتواند جایگاه خود در سراسر منطقه اوراسیا را بازیابد.
منبع: دیپلماسی ایرانی