این اقدام ضمن آنكه زمینه گسترش مطلوب پیام های انقلاب اسلامی ایران را فراهم می كرد، می توانست قدرت دیپلماسی خارجی ما را به رخ جهانیان نیز بكشد اما صد افسوس كه در پرتو تغافل مسئولان دولتی، این فرصت از دست رفت.
دستگاه وزارت خارجه اگرچه چندی قبل در كلام رهبر معظم انقلاب مورد تمجیدهایی در بحث بیداری اسلامی قرار گرفت اما این تمجیدها ناقض ضعف های این دستگاه و پاسخ هایی كه وزارت خارجه باید به مطالبات مردم و رسانه ها بدهد، نیست.
آیا اكنون كه نخست وزیر تركیه می تواند در ناامن ترین نقطه جهان (شهر موگادیشو) حضور یابد؛ مقامات كشور ما كه باید سبب ساز صدور پیام انقلاب اسلامی به جهان باشند، نمی توانستند زودتر از مقامات ترك و سایرین به فكر بیفتند و با حضور در این شهر و قرارگیری در كانون توجه رسانه های دنیا، از فرصت بروز كرده به نفع جمهوری اسلامی ایران بهره برداری كنند؟!
این در حالی است كه ما در خوشبینانه ترین حالت قصد نداریم مسئولان دولتی را به اهمال و راحت طلبی در قبال وقایع بین المللی متهم كنیم و یا این فرض را در نظر بگیریم كه مقولات نامهم دیگری در نزد آنها همچون مسائل سیاسی داخلی اهمیتی بیشتر از مباحث سومالی و صدور پیام انقلابی اسلامی ایران داشته است.
باشد كه این رخداد دیپلماتیك خاص! تجربه ای باشد برای مسئولان دولت و به ویژه وزارت خارجه تا از فرصت های بعدی به نحوی مطلوب تر استفاده كنند.