سرویس سیاست مشرق - ماشین پروپاگاندای رسانهای اصلاحطلبان به کار افتاده و با فرار رو به جلو در حادثه فتنه سال 88 درحال تغییر فضا به نفع این جناح سیاسی است. نقطه آغاز این واژگونسازی حوادث سال 88 نیز نامه عذرخواهی سعید مرتضوی درباره حادثه کهریزک است.
درواقع اصلاحطلبان سعی دارند با نادیده گرفتن همه فتنهانگیزیهای سال 88 حوادث این سال را تنها معطوف به ماجرای کهریزک کنند و نقطه ثقل این ماجرا نیز نامه عذرخواهی مرتضوی است. بعد از این نامه فتنه گرانی چون سعید حجاریان که پایشان در فتنه 88 باز است، با بیتوجه به اعمال گذشته خود اعلام کردند مرتضوی بایستی شرایط قبول توبه را بر اساس آنچه در دین اسلام آمده به جای آورد.
رسانههای این جریان نیز به طور گسترده به نامه سعید مرتضوی پرداخته و درحالی که پرونده وی در جریان است و در آینده ابعاد آن روشن میشود به آتش تنور این ماجرا دمیدند. ماجرای کهریزک در بطن خود مسئله قابل توجهی برای بررسی است اما اینکه اصلاحطلبان تنها به این حادثه میپردازند تکنیک رسانهای برای پاک کردن مسائل و فجایع دیگری است که بر اساس سیاستهای غلط این جناح سیاسی با لجاجت انجام پذیرفت که ریشه بسیاری از مسائل و حتی حادثه کهریزک در سال 88 است.
جالب اینجاست که اصلاحطلبانی همچون حجاریان بهگونهای در مقام یک شاکی و مدعی از دیگران میخواهند که توبه کنند که خود در ماجرای فتنه 88 سکان بسیاری از امور ضد امنیت ملی را بر عهده داشتند و اعمال و سیاستهای آنان که با تاکتیک « فشار از پایین و چانه زنی از بالا» همراه بود سبب بوجود آمدن فضای ناامنی در کشور و متعاقب آن جولان ضدانقلاب، منافقین و عوامل بیگانگان در خیابانها شد.
درواقع اصلاحطلبان با بازی جز به کل سعی دارند ماجرایی که به طور کلی خود در بهوجود آمدن آن دخیل بودهاند را به حادثهای جزئی تقلیل دهند و با این حربه به مظلوم نمایی بپردازند و حوادث سال 88 را طور دیگری روایت کنند.
سعید حجاریان درحالی شرایط توبه برای دیگری را تعیین میکند که در این نسخه پیچی خود به عذرخواهی از ملت ایران در برابر این همه ناامنیهایی که سناریوهای خروج از حاکمیتی که وی و همجناحیهایش کلید زدند و پایه سیاستهای خصمانه غرب علیه ایران شد، نپرداخته است. این درحالی است که بعد از وقایع سال 88 بود که کشورهای غربی به سردمداری آمریکا انواع و اقسام تحریمهای به قول خود فلج کننده را علیه ایران با این امید که حوادث سال 88 نشان میدهد که نارضایتی میان ملت ایران رخ داده و با فشار بر توده مردم ایران میتوان انقلاب مخملی دیگری را کلید زد و حکومت ایران را برانداخت، اعمال کردند.
سعید حجاریان در ماجرای عذرخواهی مرتضوی با ذوق از اینکه از حریف امتیاز و اعتراف گرفته است از قاعده «اقرار العقلاء علی انفسهم نافذ» بهره میگیرد، درشرایطی که اصلاحطلبانی که در سوق دادن جامعه به توهم تقلب در انتخابات دخیل بودند، نه عذرخواهی کرده و نه حتی نسبت به حوادث پیش آمده اظهار تاسف و پشیمانی میکنند.
درواقع اصلاحطلبان در پی این نامه سعی دارند دوباره فضای سیاسی کشور را به دوره اصلاحات و دوقطبیهای کاذب باز گردانند و از این رو پروپاگاندای رسانهای را با استفاده از این نامه به راهانداختهاند.
این درحالی است که شاکی این پرونده از جمله خانواده روحالامینی همواره به بررسی قانونی ماجرا و نه بهرهبرداری از سیاسی از این حادثه دلخراش تأکید داشتهاند. به هر جهت موتور پروپاگاندای رسانهای اصلاحات با شدت تمام به کار افتاده تا فضای سیاسی کشور را به نفع اصلاحطلبان دوباره آلوده سازد تا این جریان بتواند با استفاده از فضای بهوجود آمده سیاستهای دیگری را در راستای ایدئولوژی رادیکالیزم کلید بزند که البته با نگاهی ساده به فضای جامعه به خوبی میتوان متوجه شد که این سناریو نخ نماشده نه دیگر جایگاهی در کشور دارد و نه اینکه میتوان با آن به چیزی رسید.