کد خبر 62914
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۵۱

روزنامه جمهوری اسلامی به انتقاد از برنامه های تلویزیون پرداخت و نوشت : از یازده ماه سال كه بگذریم و فقط بر ماه مبارك رمضان متمركز شویم كه تلویزیون هم سعی می‌كند رنگ مذهبی به خود بگیرد و مردم را به خدا نزدیك كند، چنان تصویری از اسلام در برابر چشمان مردم به نمایش در می‌آورد و جان مردم را پر می‌كند كه نه در كتاب‌های فقهی و اعتقادی خوانده‌اند و نه در سیره عملی پدران و مادران و آباء و اجداد خود دیده‌اند "ماسمعنا بهذا فی آبائنا الأولین".

به گزارش مشرق ، در ادامه سرمقاله این روزنامه چنین آمده است : از یكساعت به مغرب مانده مجموعه‌های تلویزیونی شروع می‌شوند و با تقسیم كار مهندسی شده و دقیقی كه میان چند شبكه صورت گرفته تقریباً بی‌وقفه تا ساعت 5/12 شب ادامه دارند. البته برای آنكه مردم در روزهای ماه مبارك رمضان و با دهان روزه نیز از فیوضات این مجموعه‌ها بی‌بهره نباشند، تكرار این مجموعه‌ها در ساعات مختلف روز هم پخش می‌شوند. این اقدام، به ویژه برنامه ریزی دقیقی كه برای شب‌ها شده، تمام وقت مفید مردم را پر می‌كند و آنها را پای تلویزیون می‌نشاند و از رفتن به مسجد و مجالس مذهبی باز می‌دارد. اگر بخواهیم از همین یك فقره، كه هنوز مربوط به قالب و شكل ماجراست، نتیجه‌ای به دست بیاوریم اینست كه مردم ایران انقلابشان را از مسجد آغاز كردند و پایگاه دفاع مقدس نیز مسجد بود و به همین دلیل همواره باید تلاش كنیم مساجد كه به فرموده امام خمینی رضوان‌الله تعالی علیه سنگر هستند، پر باشند، اما ما تلاش می‌كنیم این سنگرها را خالی كنیم و مردم را به ویژه جوانان را از امتیازات فراوانی كه حضور در مساجد دارد محروم نمائیم. آیا بزرگان نظام جمهوری اسلامی خبر دارند كه بسیاری از مساجد در این ماه فقط به برگزاری نماز مغرب و عشا اكتفا می‌كنند و مجالس وعظشان را تعطیل كرده اند؟ آیا خبر دارند كه بقیه مساجد هم از جوانان در شب‌های ماه مبارك رمضان خالی هستند؟

مسئولان تلویزیون به خود غره نشوند كه این هنر و كاردانی ماست كه توانسته مردم را پای تلویزیون میخكوب كند و اینهمه مخاطب جلب و جذب نماید. این هنر را هر كس كه این جعبه جادوئی را در اختیار داشته باشد،‌ دارد حتی رابرت مرداخ و ایرانی‌های لوس آنجلس نشین و عرب‌های بی‌بندو بار و شبكه‌های متعدد لائیك‌ها در تركیه. تفاوت اینست كه رابرت مرداخ با فارسی وان و آنهای دیگر با رقص و آوازهای زن‌های هر جائی، افراد بی‌بندو بار را به پای تلویزیون‌هایشان می‌نشانند و شما مذهبی‌ها را با اشباح و ارواح نباتی و حیوانی و حیله‌های شیطان و عشق‌های مثلثی و مربعی سرگرم می‌كنند. نگرانی عمیق اینست كه شما، بدون آنكه بخواهید،‌ با این كارهایتان مذاق همین مذهبی را تغییر بدهید و به تدریج آنها را به پای تلویزیون‌های ماهواره‌ای بكشانید. شما چنین قصدی ندارید ولی آنها درصدد هستند كه از میان مشتریان امروز شما برای فردایشان سربازگیری كنند.

مجموعه‌های تلویزیونی سیمای جمهوری اسلامی در سالهای گذشته به عشق‌های زمینی انفرادی قانع بودند و هر كاری می‌خواستند در همین چارچوب انجام می‌دادند، اما امسال این عشق‌های زمینی، مثلثی و مربعی شده‌اند و كار به جائی رسیده كه حتی دوستی‌های دختران و پسران نامحرم و معاشرت‌های حرام آنها به ارواح نباتی و حیوانی هم سرایت كرده است! در یك مجموعه تلویزیونی ماه رمضانی، سه دختر و زن عاشق سینه چاك یك مرد می‌شوند و برای تصاحب او به آب و آتش می‌زنند و در یكی دیگر از این مجموعه‌ها دختر چادری یك حاجی متدین و خوشنام و آبرومند آنچنان عاشق یك جوان شیاد می‌شود كه حاضر است چادرش را دور بیاندازد و در برابر پدرش بایستد و همه معیارها و اصول و ارزش‌ها را نادیده بگیرد و با كهنه خواندن افكار پدر و به استناد تغییر كردن زمانه، خود را تسلیم آن جوان شیاد كند. تأسف‌بارتر اینكه آن پدر متدین نیز همواره با عصبانیت و رفتارهای بی‌منطق خود به این ماجرا دامن می‌زند و حتی یكبار هم برخورد منطقی نمی‌كند.
توجیه مسئولان تلویزیون لابد اینست كه می‌خواهیم عاقبت زشت این قبیل ناهنجاری‌ها و رفتارهای نادرست جوانان و عصبانیت و بی‌منطقی پدران را نشان دهیم و این مجموعه‌ها وقتی به آخر برسند، نتایج عبرت آموزی خواهند داشت.

این توجیه، در واقع عذر بدتر از گناه است. این حضرات آیا توجه ندارند كه ترسیم چهره غیرمنطقی برای آن پدر مذهبی، به معنای بی‌منطق نشان دادن قشر مذهبی و صحه گذاشتن بر رفتارهای غلط و احساسی آن دختر هوسباز است؟ آیا نمی‌دانند كه برای رسیدن به نتایج مفید نباید از مسیرهای آلوده و بدآموز عبور كرد؟ آیا توجه ندارند این اغراق‌ها، كه برای جاذبه‌دار كردن مجموعه‌های تلویزیونی مرتكب می‌شوند، چه ضربه‌های سنگینی به اعتقادات جوانان و روابط عاطفی و مثبت میان فرزندان و والدین آنها وارد می‌كند؟ متأسفانه این حضرات، نام این تخریب‌ها را سنت شكنی می‌گذارند و آنرا یك امتیاز می‌دانند درحالی كه تفاوت میان سنت‌های مثبت و منفی را می‌دانند و از این واقعیت نیز باخبرند كه وجود احترام متقابل میان فرزندان و پدران و مادران و حفظ حرمت والدین در هر شرایطی، از سنت‌های مثبت و مورد سفارش دین است و بهیچوجه نباید آن را شكست. مهمتر آنكه تلویزیون باید با تكیه بر واقعیت‌های فراگیر جامعه به مطرح كردن و نقد آنها بپردازد، نه آنكه با تكیه بر تخیلات یا موارد نادر و زدن رنگ و لعاب‌های تبلیغاتی به آن درصدد تعمیم آن بر آید تا بازار خود را داغ كند.

جمهوری اسلامی افزود :

متأسفانه اسیر تخیلات شدن، بیماری خطرناكی است كه در سال‌های اخیر گریبان گیر بعضی اقشار تحصیل كرده نیز شده است. در ویژه نامه‌ای كه اخیراً توسط یك روزنامه دولتی درباره شخصیت و جایگاه زنان منتشر گردیده و جنجال آفریده، از دو نفر به عنوان استاد دانشگاه و محقق و صاحب فكر و اندیشه نام برده شده و مطالبی از آنها به چاپ رسیده كه جای شرمندگی بسیار دارد. اگر اینان استادان دانشگاه‌های ما هستند، وای به حال جوانان جامعه ما كه قرار است از این چنین افرادی علم و معرفت بیاموزند. یكی از آنها آنقدر همه چیز را سكسی می‌بیند كه همه بخش‌های اجتماعی جامعه را گرفتار سكس می‌داند بطوری كه از نظر وی سكس در ورزش و ساختارهای شهری هم نفوذ كرده تا جائی كه حتی آشپزخانه‌های باز و خودروی 206 و فوتبال را نیز نمادهائی براساس ساختار سكس می‌پندارد. آن دیگری حتی به حوادث بعد از انتخابات هم رحم نكرده و با صراحت می‌گوید: من بزرگترین قدرت محركه این حوادث را محركه جنسی می‌دانم. كاندیداهای معارض به دنبال خود نمائی جنسی رفتند، یعنی وقتی مثلاً لباس سبز پوشیدند، تحریك آمیز بودند.

بی انصافی است اگر گفته شود همه مطالب ویژه نامه مورد اشاره،‌ انحرافی است. اما واقعیت اینست كه این قبیل مطالب تخیلی كه حتی پرت و پلاهای فروید را هم پشت سر گذاشته، آن را به درجه‌ای از انحطاط و سقوط كشانده كه طبیعی بود سیل اعتراض‌ها را متوجه خود كند. اهانت و تمسخر نسبت به حدیث شریف نبوی "من تزوج فقداحرز نصف دینه..." و سایر مطالب موهن نیز از ویژگی‌های این ویژه نامه است كه نمونه‌ای از جنگ نرم از درون است.

نكته قابل تأمل اینست كه در روزگار ما این قبیل مطالب سست و بیمارگونه را معمولاً تحت عناوینی از قبیل "پدیدارشناسی" و "جامعه شناسی" و "روان شناختی" و... به خورد مردم می‌دهند و الفاظ جدید و من در آوردی را نیز آنچنان چاشنی آنها می‌كنند كه بتوانند خواننده و شنونده را مقهور الفاظ و اصطلاحات پرطمطراق كنند و او را از اندیشیدن به محتوای پوچ و انحرافی آن مطالب غافل نمایند. همین غفلت است كه راه را برای تهاجم از درون هموار می‌نماید و مقولات انحرافی كه در قالب گفتارها، فیلم‌ها، مجموعه‌های تلویزیونی و مقالات به خورد مردم داده می‌شوند را در كام شنوندگان و بینندگان و خوانندگان بی‌اطلاع و خوشبین حتی از عسل هم شیرین‌تر جلوه می‌دهند. اینست كه عقلای قوم باید خطر جنگ نرم از درون را جدی بگیرند. تا این مشكل حل نشود، مبارزه با تهاجم فرهنگی به جائی نخواهد رسید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۲۰:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۹
    0 0
    روزنامه محترم « جمهوری اسلامی» فرض می کنیم که اساسا" انتقادات شما صحیح است . اما: شما برای بر پایی اسلام و شعائر اسلام و راه «امام خمینی رضوان‌الله» در روزنامه تان و در طول این سالیان ، چه کرده اید؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس