به گزارش مشرق، اکبر ۱۲ سال دارد و سر چهارراه فلسطین قزوین آدامس میفروشد؛ یاد گرفته است که آنقدر اصرار و التماس کند تا چند بسته آدامس را به رهگذران بفروشد.
پسرک در اقبالیه یکی از شهرهای اطراف و نزدیک قزوین زندگی میکند و میگوید پدرش بیمار است و باید کار کند و هزینه دارو و درمان پدرش را تأمین کند.
اکبر درس نخوانده و خودش هم میگوید که هیچ نگرانی از این بابت ندارد. به دیگر پرسشهای ما پاسخ نمیدهد و فقط اصرار دارد که یکی از بستههای آدامسش را بخرم و من هم همین کار را میکنم تا اصرار و خواهشهایش را تمام کند.
پسر بچه دیگری که شاهد حرفهایمان است نامش نادر است و میگوید که پدرش اعتیاد دارد و با کار کردنش میتواند هرروز مقداری غذا برای خانه تهیه کند.
نادر که ۱۵ ساله است با پاک کردن شیشه خودروها امرارمعاش میکند، او میگوید: در تابستانها بیشتر کار میکند و البته به مدرسه هم میرود اما از وضعیت خانوادگیاش رضایت ندارد.
روزی ۵ هزار تومان
در ادامه حرفهایش با حسرتی عمیق میگوید: اگر کار نکند پدرش او را دعوا میکند و با داد و فریاد میخواهد که پول مخارج خانه را تأمین کند.
این کودک هم که با چهرهای آشفته و ژولیده درصدد تحریک احساسات مردم است بالباسی مندرس در چهارراه کار میکند و با قرمز شدن چراغ سراغ خودروها میرود و پس از پاک کردن شیشه خودروها تقاضای پول میکند.
اکبر در پاسخ به این پرسش که روزی چقدر درآمد دارد میگوید: بعضی روزها ۵ هزار تومان و برخی روزها ۱۰ هزار تومان و گاهی بیشتر از یکی دو هزار تومان نمیشود.
هر رهگذر و مسافری که از خیابانهای شهر قزوین عبور میکند و شهروندانی که برای خرید و تفریح و کارهای دیگر در شهر تردد میکنند این روزها در ساعاتی از روز با چهره کودکانی روبرو میشوند که معمولاً بهصورت عمدی و برای تحریک احساسات مردم ژولیده و کثیف تکدی گری میکنند.
رشد دو برابری تعداد کودکان کار در قزوین
کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که بهصورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند که این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربۀ دوران کودکی بیبهره کرده و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میکند.
کار کودکان در بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود اما بههرحال کار کودکان در عمده کشورها به ویژه در کشورهای آسیایی معمول است و این کار میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، کشاورزی، کمک در کسبوکار والدین، دستفروشی، داشتن کسبوکار شخصی مانند فروش غذا یا کارهای نامتعارف هم باشد.
با این وجود در آخرین گزارشی که سازمان بین المللی کار اعلام کرده تعداد کودکان کار در جهان از ۲۴۵میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ میلادی با یک سوم کاهش به ۱۶۸میلیون نفر در سال ۲۰۱۲ رسیده است.
این در حالیست که طبق اطلاعات مرکز آمار ایران که مربوط به سرشماری سال ۱۳۸۵ است، یکمیلیون و ۷۰۰ هزار کودک در ایران بهصورت مستقیم درگیر کار هستند که تنها ۶ هزار کودک خیابانی و کار ساماندهی شده است.
در ایران به رغم ممنوعیت قانونی اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال تعداد کودکان کار به دلایل گوناگون رو به افزایش است که آمار دقیقی در حال حاضر از کودکان کار وجود ندارد اما در استان قزوین در بین سالهای ۹۳ تا ۹۴ شاهد افزایش دو برابری این افراد بهویژه در معابر عمومی شهر قزوین بودهایم.
کودکانی با معصومیت فراموششده
مدیرکل بهزیستی استان قزوین با تأکید به نگاه علمی و روانشناسانه برای حل این معضل گفت: تنزل شاخصهای اجتماعی و اقتصادی و بیشتر شدن فقر در میان برخی خانوادهها موجب بروز پدیده مهاجرت و حاشیهنشینی میشود و این افراد چون ناشناس هستند بهراحتی میتوانند فرزندان خود را برای کسب درآمد راهی خیابانها کنند و کودکان کار شکل میگیرد.
«حسن افشار» معتقد است نیمی از کودکان کار در استان اتباع بیگانه و نیمی دیگر از مهاجران، حاشیهنشینان و کودکان ناشی از اعتیاد و طلاق والدین هستند که باکارهای کاذبی مانند فروختن آدامس، واکس زدن، گلفروشی، فروختن کیسه فریزر، تنقلات و شیشه پاک کردن و اسفند دود کردن در سر خیابانها و معابر پرتردد کسب درآمد میکنند.
کابوس کودکان کار در بزرگسالی
مدیرکل بهزیستی استان به نکتهای اشاره دارد که دوران کودکی اصلیترین مقطع زندگی برای فراگیری مهارتهای زندگی و عاطفی است که در میان کودکان کار این دوران حذفشده لذا در بزرگسالی این نگرانی وجود دارد که به فردی بیعاطفه، خشن و پر از عقدههای روانی تبدیل شود که فرزندان ناکارآمدی را تربیت خواهند کرد و بستر کودکآزاری و انواع جرائم فراهم میشود.
وی اضافه میکند: این افراد مانند یک بمب ساعتی هستند که میتوانند منبع انواع بیماری و جرم و خطا باشند که آیندگان را نیز دچار بحران کرده و افراد بیشتری را خواسته و ناخواسته درگیر مشکلات اجتماعی کنند به همین دلیل این پدیده باید در همین دوران کودکی مهار شود.
افشار میافزاید: همه ما مسئولان رسالت سنگینی داریم و در کنار کارهای عمرانی، فرهنگی و اقتصادی و ذاتی دستگاه خود نباید کودکان کار را فراموش کنیم.
وی در خصوص سوءاستفادههایی که از کودکان کارمی شود اظهار داشت: این کودکان در معرض انواع تهدید و سوءاستفاده قرار دارند چون هیچ مهارتی برای دفاع از خود ندارند و بیدفاع کاملاند به همین دلیل میتوانند منشأ آسیبهای بیشتری باشند و هزینه دولت را در آینده بالا ببرند.
افشار میگوید: تعریف قانونی از این کودکان پیچیده است و طبق کنوانسیون جهانی افراد زیر ۱۸ سال نباید کار حرفهای کنند بلکه باید زیر نظر نهادهای حمایتی قرار گیرند اما اگر همین کودکان به مشاغل کاذبی مانند شیشه پاک کردن و اسفند دود کردن رو بیاورند درواقع تکدی گری محسوب میشود و باید شهرداری آنها را جمعآوری و دستگاه قضایی هم ورود کند.
وی معتقد است که باید در این موضوع جدی باشیم و در فصلی که کودکان کار بیشتر میشوند برای جمعآوری، ساماندهی و آموزش آنها جدیتر عمل کنیم تا چهره شهر را از این نازیبایی پاککرده و آسیبهای آینده را نیز مدیریت کنیم.
افزایش کودکان کار
معاون اجتماعی بهزیستی استان قزوین هم در مورد تعداد کودکان کار میگوید: در طول سالهای ۹۳ تا ۹۴ شاهد افزایش سه برابری کودکان کار بودیم که علت عمده آن مشکلات اقتصادی و فقر خانوادههای مهاجر است و تهدیدهای زیادی این کودکان کمتر از ۱۸ سال را تهدید میکند.
«بهاره رحمانی» بهعنوان کارشناس امور اجتماعی، نگران آسیبهایی است که این کودکان را تهدید میکند که محرومیت از تحصیل، آزار جنسی، اعتیاد، سوءاستفاده ابزاری توسط باندها و گرایش به سرقت و جابجایی مواد مخدر و سایر جرمها از آن جمله است.
به گفته معاون اجتماعی بهزیستی استان قزوین کودکانی که توسط شهرداری و یا نیروی انتظامی از سطح شهر جمعآوری میشوند در صورت تحویل به بهزیستی تحت پوشش خدمات قرار میگیرند و با مشورتهای کارشناسی و تأمین نیازهای اولیه تلاش میشود تا بار دیگر به تکدی گری و یا مشاغل کاذب روی نیاورند.
کودکان کار در قزوین باندی نیستند
سرهنگ «رضا رضایی» معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قزوین هم اظهار داشت: این کودکان که قادر به دفاع از خود نیستند نیازمند حمایت بزرگسالان هستند و در جمهوری اسلامی قوانین کیفری مشخصی در خصوص کودکان خیابانی نداریم و فقط برای معتادان و متکدیان میتوانیم وارد کار شویم و آنها را جمعآوری کنیم.
وی افزود: خوشبختانه موضوع کودکان کار در استان بهصورت باندی نیست و خانوادههای آسیبدیده بهنوعی از کودکان خود سوءاستفاده میکنند تا از درآمدشان بهرهمند شوند و مهمترین علت نیز فقر اقتصادی و معیشتی خانوادههایی است که بیشتر آنها اتباع بیگانه و برخی نیز مهاجر و غیربومی هستند.
رضایی بیان کرد: کودکان کار در معرض آسیبهای جدی مانند آزار و اذیت بزرگسالان، آزارهای جنسی و استفاده توسط قاچاقچیان مواد مخدر هستند و سلامت روانی و جسمی آنها نیز مورد تهدید است.
به گفته معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قزوین اگر کودکان کار حمایت نشوند به کارهای زیرزمینی رو میآورند که میتواند منشأ جرائم دیگر باشد لذا انتظار میرود با همکاری نهادهای ذیربط مانند شهرداری و بهزیستی بتوانیم کار مدون و متمرکزی برای آنها انجام دهیم.
نهادهای مردمی کمک کنند
رضایی میگوید کار کودکان از نگاه قانون جرم نیست اما اگر به تکدی گری منجر شود باید جمعآوریشده و موردحمایت هم قرار گیرند.
به گفته این کارشناس انتظامی حضور کودکان کار در خیابانها چهره شهر را نازیبا و خدمات مسئولان را زیر سؤال میبرد لذا باید هماهنگی بیشتری بین شهرداری، بهزیستی، نیروی انتظامی و استانداری صورت گیرد تا با انسجام بیشتری بهجای برخورد فیزیکی و قهری برای ساماندهی، جمعآوری و آموزش آنها فکری اساسی کنیم.
وی گفت: باید وظیفه همه نهادها و مردم مشخص شود و با برنامه جلو برویم تا آسیبهای این حوزه کمتر شود.
آسیبهای اجتماعی جدیتری در پیش است
پدیده کودکان کار که زاییده فقر اقتصادی، آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد، مهاجرت، نبود آموزش مناسب و نبود ساماندهی و عزم جدی نهادهای ذیربط است باید باتدبیر و تعامل بیشتر دستگاههای اجرایی و استفاده از ظرفیت مؤسسات و تشکلهای غیردولتی موردبازنگری و توجه علمی و کارشناسی قرار گیرد.
کودکان کار امروز میتوانند بااحساس مسئولیت متولیان و مردم از این وضعیت خارجشده و به کودکانی کارآمد و مثبت و تأثیرگذار در جامعه تبدیل شوند.
نگذاریم معصومیت کودکان کار در پردهای از فقر و آسیبهای اجتماعی تبدیل به زخمی شود که در آینده عمیقتر سر باز کند؛ شاید اگر امروز قدمی برداشته شود، فردا حسرت تعلل دیروزمان را نخواهیم خورد.
پسرک در اقبالیه یکی از شهرهای اطراف و نزدیک قزوین زندگی میکند و میگوید پدرش بیمار است و باید کار کند و هزینه دارو و درمان پدرش را تأمین کند.
اکبر درس نخوانده و خودش هم میگوید که هیچ نگرانی از این بابت ندارد. به دیگر پرسشهای ما پاسخ نمیدهد و فقط اصرار دارد که یکی از بستههای آدامسش را بخرم و من هم همین کار را میکنم تا اصرار و خواهشهایش را تمام کند.
پسر بچه دیگری که شاهد حرفهایمان است نامش نادر است و میگوید که پدرش اعتیاد دارد و با کار کردنش میتواند هرروز مقداری غذا برای خانه تهیه کند.
نادر که ۱۵ ساله است با پاک کردن شیشه خودروها امرارمعاش میکند، او میگوید: در تابستانها بیشتر کار میکند و البته به مدرسه هم میرود اما از وضعیت خانوادگیاش رضایت ندارد.
روزی ۵ هزار تومان
در ادامه حرفهایش با حسرتی عمیق میگوید: اگر کار نکند پدرش او را دعوا میکند و با داد و فریاد میخواهد که پول مخارج خانه را تأمین کند.
این کودک هم که با چهرهای آشفته و ژولیده درصدد تحریک احساسات مردم است بالباسی مندرس در چهارراه کار میکند و با قرمز شدن چراغ سراغ خودروها میرود و پس از پاک کردن شیشه خودروها تقاضای پول میکند.
اکبر در پاسخ به این پرسش که روزی چقدر درآمد دارد میگوید: بعضی روزها ۵ هزار تومان و برخی روزها ۱۰ هزار تومان و گاهی بیشتر از یکی دو هزار تومان نمیشود.
هر رهگذر و مسافری که از خیابانهای شهر قزوین عبور میکند و شهروندانی که برای خرید و تفریح و کارهای دیگر در شهر تردد میکنند این روزها در ساعاتی از روز با چهره کودکانی روبرو میشوند که معمولاً بهصورت عمدی و برای تحریک احساسات مردم ژولیده و کثیف تکدی گری میکنند.
رشد دو برابری تعداد کودکان کار در قزوین
کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که بهصورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند که این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربۀ دوران کودکی بیبهره کرده و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میکند.
کار کودکان در بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود اما بههرحال کار کودکان در عمده کشورها به ویژه در کشورهای آسیایی معمول است و این کار میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، کشاورزی، کمک در کسبوکار والدین، دستفروشی، داشتن کسبوکار شخصی مانند فروش غذا یا کارهای نامتعارف هم باشد.
با این وجود در آخرین گزارشی که سازمان بین المللی کار اعلام کرده تعداد کودکان کار در جهان از ۲۴۵میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ میلادی با یک سوم کاهش به ۱۶۸میلیون نفر در سال ۲۰۱۲ رسیده است.
این در حالیست که طبق اطلاعات مرکز آمار ایران که مربوط به سرشماری سال ۱۳۸۵ است، یکمیلیون و ۷۰۰ هزار کودک در ایران بهصورت مستقیم درگیر کار هستند که تنها ۶ هزار کودک خیابانی و کار ساماندهی شده است.
در ایران به رغم ممنوعیت قانونی اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال تعداد کودکان کار به دلایل گوناگون رو به افزایش است که آمار دقیقی در حال حاضر از کودکان کار وجود ندارد اما در استان قزوین در بین سالهای ۹۳ تا ۹۴ شاهد افزایش دو برابری این افراد بهویژه در معابر عمومی شهر قزوین بودهایم.
کودکانی با معصومیت فراموششده
مدیرکل بهزیستی استان قزوین با تأکید به نگاه علمی و روانشناسانه برای حل این معضل گفت: تنزل شاخصهای اجتماعی و اقتصادی و بیشتر شدن فقر در میان برخی خانوادهها موجب بروز پدیده مهاجرت و حاشیهنشینی میشود و این افراد چون ناشناس هستند بهراحتی میتوانند فرزندان خود را برای کسب درآمد راهی خیابانها کنند و کودکان کار شکل میگیرد.
«حسن افشار» معتقد است نیمی از کودکان کار در استان اتباع بیگانه و نیمی دیگر از مهاجران، حاشیهنشینان و کودکان ناشی از اعتیاد و طلاق والدین هستند که باکارهای کاذبی مانند فروختن آدامس، واکس زدن، گلفروشی، فروختن کیسه فریزر، تنقلات و شیشه پاک کردن و اسفند دود کردن در سر خیابانها و معابر پرتردد کسب درآمد میکنند.
کابوس کودکان کار در بزرگسالی
مدیرکل بهزیستی استان به نکتهای اشاره دارد که دوران کودکی اصلیترین مقطع زندگی برای فراگیری مهارتهای زندگی و عاطفی است که در میان کودکان کار این دوران حذفشده لذا در بزرگسالی این نگرانی وجود دارد که به فردی بیعاطفه، خشن و پر از عقدههای روانی تبدیل شود که فرزندان ناکارآمدی را تربیت خواهند کرد و بستر کودکآزاری و انواع جرائم فراهم میشود.
وی اضافه میکند: این افراد مانند یک بمب ساعتی هستند که میتوانند منبع انواع بیماری و جرم و خطا باشند که آیندگان را نیز دچار بحران کرده و افراد بیشتری را خواسته و ناخواسته درگیر مشکلات اجتماعی کنند به همین دلیل این پدیده باید در همین دوران کودکی مهار شود.
افشار میافزاید: همه ما مسئولان رسالت سنگینی داریم و در کنار کارهای عمرانی، فرهنگی و اقتصادی و ذاتی دستگاه خود نباید کودکان کار را فراموش کنیم.
وی در خصوص سوءاستفادههایی که از کودکان کارمی شود اظهار داشت: این کودکان در معرض انواع تهدید و سوءاستفاده قرار دارند چون هیچ مهارتی برای دفاع از خود ندارند و بیدفاع کاملاند به همین دلیل میتوانند منشأ آسیبهای بیشتری باشند و هزینه دولت را در آینده بالا ببرند.
افشار میگوید: تعریف قانونی از این کودکان پیچیده است و طبق کنوانسیون جهانی افراد زیر ۱۸ سال نباید کار حرفهای کنند بلکه باید زیر نظر نهادهای حمایتی قرار گیرند اما اگر همین کودکان به مشاغل کاذبی مانند شیشه پاک کردن و اسفند دود کردن رو بیاورند درواقع تکدی گری محسوب میشود و باید شهرداری آنها را جمعآوری و دستگاه قضایی هم ورود کند.
وی معتقد است که باید در این موضوع جدی باشیم و در فصلی که کودکان کار بیشتر میشوند برای جمعآوری، ساماندهی و آموزش آنها جدیتر عمل کنیم تا چهره شهر را از این نازیبایی پاککرده و آسیبهای آینده را نیز مدیریت کنیم.
افزایش کودکان کار
معاون اجتماعی بهزیستی استان قزوین هم در مورد تعداد کودکان کار میگوید: در طول سالهای ۹۳ تا ۹۴ شاهد افزایش سه برابری کودکان کار بودیم که علت عمده آن مشکلات اقتصادی و فقر خانوادههای مهاجر است و تهدیدهای زیادی این کودکان کمتر از ۱۸ سال را تهدید میکند.
«بهاره رحمانی» بهعنوان کارشناس امور اجتماعی، نگران آسیبهایی است که این کودکان را تهدید میکند که محرومیت از تحصیل، آزار جنسی، اعتیاد، سوءاستفاده ابزاری توسط باندها و گرایش به سرقت و جابجایی مواد مخدر و سایر جرمها از آن جمله است.
به گفته معاون اجتماعی بهزیستی استان قزوین کودکانی که توسط شهرداری و یا نیروی انتظامی از سطح شهر جمعآوری میشوند در صورت تحویل به بهزیستی تحت پوشش خدمات قرار میگیرند و با مشورتهای کارشناسی و تأمین نیازهای اولیه تلاش میشود تا بار دیگر به تکدی گری و یا مشاغل کاذب روی نیاورند.
کودکان کار در قزوین باندی نیستند
سرهنگ «رضا رضایی» معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قزوین هم اظهار داشت: این کودکان که قادر به دفاع از خود نیستند نیازمند حمایت بزرگسالان هستند و در جمهوری اسلامی قوانین کیفری مشخصی در خصوص کودکان خیابانی نداریم و فقط برای معتادان و متکدیان میتوانیم وارد کار شویم و آنها را جمعآوری کنیم.
وی افزود: خوشبختانه موضوع کودکان کار در استان بهصورت باندی نیست و خانوادههای آسیبدیده بهنوعی از کودکان خود سوءاستفاده میکنند تا از درآمدشان بهرهمند شوند و مهمترین علت نیز فقر اقتصادی و معیشتی خانوادههایی است که بیشتر آنها اتباع بیگانه و برخی نیز مهاجر و غیربومی هستند.
رضایی بیان کرد: کودکان کار در معرض آسیبهای جدی مانند آزار و اذیت بزرگسالان، آزارهای جنسی و استفاده توسط قاچاقچیان مواد مخدر هستند و سلامت روانی و جسمی آنها نیز مورد تهدید است.
به گفته معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قزوین اگر کودکان کار حمایت نشوند به کارهای زیرزمینی رو میآورند که میتواند منشأ جرائم دیگر باشد لذا انتظار میرود با همکاری نهادهای ذیربط مانند شهرداری و بهزیستی بتوانیم کار مدون و متمرکزی برای آنها انجام دهیم.
نهادهای مردمی کمک کنند
رضایی میگوید کار کودکان از نگاه قانون جرم نیست اما اگر به تکدی گری منجر شود باید جمعآوریشده و موردحمایت هم قرار گیرند.
به گفته این کارشناس انتظامی حضور کودکان کار در خیابانها چهره شهر را نازیبا و خدمات مسئولان را زیر سؤال میبرد لذا باید هماهنگی بیشتری بین شهرداری، بهزیستی، نیروی انتظامی و استانداری صورت گیرد تا با انسجام بیشتری بهجای برخورد فیزیکی و قهری برای ساماندهی، جمعآوری و آموزش آنها فکری اساسی کنیم.
وی گفت: باید وظیفه همه نهادها و مردم مشخص شود و با برنامه جلو برویم تا آسیبهای این حوزه کمتر شود.
آسیبهای اجتماعی جدیتری در پیش است
پدیده کودکان کار که زاییده فقر اقتصادی، آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد، مهاجرت، نبود آموزش مناسب و نبود ساماندهی و عزم جدی نهادهای ذیربط است باید باتدبیر و تعامل بیشتر دستگاههای اجرایی و استفاده از ظرفیت مؤسسات و تشکلهای غیردولتی موردبازنگری و توجه علمی و کارشناسی قرار گیرد.
کودکان کار امروز میتوانند بااحساس مسئولیت متولیان و مردم از این وضعیت خارجشده و به کودکانی کارآمد و مثبت و تأثیرگذار در جامعه تبدیل شوند.
نگذاریم معصومیت کودکان کار در پردهای از فقر و آسیبهای اجتماعی تبدیل به زخمی شود که در آینده عمیقتر سر باز کند؛ شاید اگر امروز قدمی برداشته شود، فردا حسرت تعلل دیروزمان را نخواهیم خورد.