پژمانفر كه يكي از چهار نماينده متقاضي حضور در كميسيون فرهنگي بوده، معتقد است حضور در كميسيون فرهنگي كار هر كسي نيست!
در دوره دهم مجلس شوراي اسلامي استقبال نمايندگان از كميسيون فرهنگي مجلس نسبت به دورههاي قبل بسيار كمتر شده و به جز شما و ساير اعضاي قبلي در دوره اول انتخاب، فقط چهار نفر متقاضي حضور در اين كميسيون شدند، علت اين افت و تمايل نداشتن نمايندگان را در چه چيز ميبينيد؟
متأسفانه نگاه به حوزه فرهنگ نهتنها يك نگاه دست اول نيست، حتي در ذهن برخي نگاه دست دهم هم نيست و فرهنگ برايشان كم اهميت و بياهميت است. از سوي ديگر مسائل فرهنگي پيچيدگيهاي فراواني دارد و اين پيچيدگيها باعث ميشود كه بسياري از افراد نتوانند اظهار نظر واقعي در اين حوزه داشته باشند. خيليها فكر ميكنند حوزه فرهنگ حوزه راحت و پيش پا افتادهاي است و اظهار نظر درباره آن را راحت ميدانند، نتيجهاش اين است كه بهرغم بسياري از تلاشها در مسائل فرهنگي، نتايج مطلوبي نداريم. خيليها به دليل ضعفشان و با علم به اين پيچيدگيها و نداشتن توانايي، به كميسيون ورود نكردند. از طرفي مسائل فرهنگي برخلاف ديگر مسائل چندان كميمدار نيست كه مشت پر كن باشد و افراد وقتي بخواهند گزارش عملكرد خود را بدهند بگويند، چنين كارهايي را انجام دادهايم. مسائل فرهنگي بسيار دقيق و ظريف است و داراي نكات فراواني است كه بايد به آن توجه شود.
رهبر بزرگوار انقلاب در فرمايشاتشان اشاره كردند، مسائل فرهنگي نسبت به ديگر مسائل اهميت و اولويت جدي دارد. حال در مجلسي كه 300 نفر نماينده دارد، تنها چند نفر به صورت اختياري وارد حوزه فرهنگ شدند كه نشانه ضعف آنها است و خيلي از افراد كه ادعاي اين موضوع را دارند، ادعاهايشان با عملكردشان متفاوت است.
چند تن از نمايندگان اصلاحطلب مجلس شوراي اسلامي مديرمسئول روزنامه و در حوزه رسانه مشغول هستند و كار فرهنگي ميكنند، اما در زمان ورود به مجلس سراغ كميسيونهاي سياسي و اقتصادي رفتند. اين افراد كه با شعار فرهنگ به مجلس آمدهاند، چرا متقاضي حضور در كميسيون فرهنگي نشدند؟
اين نشان ميدهد كه مسئله فرهنگ براي آنها تا چه حد اهميت دارد و اينكه با چه رويكردي به مسائل نگاه و به آن ورود پيدا ميكنند، فكر ميكنم آدمها را بايد با عملشان شناخت.
رهبر انقلاب چندي پيش به مسئله ولنگاري فرهنگي اشاره كردند كه شايد كميسيون فرهنگي نيز نقشي در ايجاد آن داشته باشد و نتوانسته باشد عملكرد نظارتياش را به خوبي اجرا كند. در دوره جديد، مجلس چه تمهيدي براي جلوگيري از تداوم ولنگاري فرهنگي بايد از سوي كميسيون فرهنگي انديشيده شود؟
ما بايد مصالح نظام را در مسائلي كه امروزه به عنوان تهديدات حوزه فرهنگ شناخته ميشود، در نظر بگيريم. ببينيد اساساً مهمترين فاكتوري كه باعث پيروزي انقلاب شد، فرهنگ بود. پيام انقلاب اسلامي داشتن يك گفتمان فرهنگي قوي بود. همين موضوع باعث شد تا تمام اقدامات سخت استكبار در مقابل انقلاب اسلامي با بهرهگيري ما از مقوله فرهنگ و بدون اينكه جامعه آسيب ببيند و نگراني به وجود آيد، پشت سر گذاشته شود، اما در مرحله بعد وقتي استكبار ديد با جريان براندازي سخت نميتواند با نظام اسلامي مقابله كند، وارد جريان براندازي نرم شد و با مهندسي معكوس در مقابل گفتمان فرهنگي ما جبهه ايجاد كرد. اين مسئله نگرانيهايي را در داخل به وجود آورد و رهبري نيز از تعابيري مانند جنگ نرم، ناتوي فرهنگي، تهاجم فرهنگي و شبيخون فرهنگي نسبت به اين اقدام دشمن داشتند. در مرحله بعد دشمن تقريباً توانست بخشي از فتوحاتش را داشته باشد. زماني كه حضرت آقا در تعابيرشان گراي دقيقي به نام ولنگاري فرهنگي ميدهند، يعني دشمن به درون ما ورود پيدا كرده و از داخل نظام فرهنگي و اجتماعي كشور را مورد هجمه قرار داده است. ما درگير داخل شدهايم و نظام جمهوري اسلامي با جريانهاي داخلي خودش درگير شده است كه نشاندهنده عمق اين اتفاقات است. انشاءالله بتوانيم با يك برنامهريزي دقيق اين موضوع و بسياري از اتفاقات ديگر را بگيريم. مانند بعضي از فيلمها كه ساخته ميشوند، اكران ميشوند و فروشهاي چند ميلياردي دارند و بعد تازه وزير خواب ما بيدار ميشود و ميگويد اين فيلمي كه روي پرده رفته چقدر مزخرف است و دستور جمعآوري آن را ميدهد. در واقع اين مصداق همان ولنگاري فرهنگي است. دستگاه متولي ما كه بايد بر اساس عملكردش مردم احساس امنيت فرهنگي كنند، سلاح به دست گرفته و در مقابل باورهاي مردم ايستاده است و به آنها حمله ميكند.
اولويتهاي فرهنگي اين دوره از كميسيون را در چه مواردي ميدانيد؟
كميسيون فرهنگي متولي همه مسائل فرهنگي نيست و بخشي از نظارتها به شوراي عالي انقلاب فرهنگي باز ميگردد و اين شورا بايد در موضوعاتي مثل ولنگاري فرهنگي ورود داشته باشد، اما ما بايد بتوانيم در كميسيون نظارت دقيق كيفيمدار بر همه دستگاههايي كه كار فرهنگي ميكنند، داشته باشيم. هم اكنون دستگاههاي فرهنگي با همان معياري كه ديگر دستگاهها سنجيده ميشوند، مورد ارزيابي قرار ميگيرند در صورتي كه نظارت بر دستگاههاي فرهنگي بايد كيفيمدار باشد نه كميمدار.
ايرادي به كميسيون قبلي وارد ميشد كه در بسياري از مواقع منفعلانه عمل ميكرد و منتظر ميشد مثلاً فيلم بدي اكران شود تا ورود پيدا كند، آيا نبايد كميسيون از اين انفعال خارج شود و در حوزه فرهنگ رويكرد هجومي داشته باشد؟
ما بنا نداريم در كار اجرا دخالت كنيم. در سابق هم بعضيها ايراد ميگرفتند كه كميسيون فرهنگي بعد از اينكه تخلفي صورت میگیرد ورود پيدا ميكند و بعضي ديگر هم ايراد ميگرفتند كه چرا كميسيون در امور اجرايي وارد ميشود. ما سعي كرديم در كنار وظيفه قانونيمان كه نظارت است، تذكرات را هم داشته باشيم و نكات را به دستگاهها منتقل كنيم و جلوي بسياري از اتفاقات را پيش از اينكه رخ بدهند، بگيريم. در اين دوره سعي ميكنيم كه دايره اين تذكرات را گسترش دهيم.