به گزارش مشرق، شامگاه 11 اردیبهشت امسال زن میانسالی در تماس با پلیس از ماجرای دستبرد میلیونی به خانهاش در شمال پایتخت خبر داد.
وی به مأموران گفت: ساعت 11 شب در اتاقم در حال استراحت بودم که صداهایی از داخل حیاط شنیدم اما توجهی نکردم حتی زمانی که زنگ خانه به صدا درآمد نیز چون میدانستم کسی آن وقت شب به خانهام نمیآید و بچههایم هم کلید دارند در را باز نکردم اما با گذشت دقایقی و بیشتر شدن صداهای مرموز به ناچار از اتاق خارج شدم که ناگهان چند مرد قویهیکل را روبه روی خودم دیدم و از ترس بیهوش شدم.
وقتی به هوش آمدم خانهام به هم ریخته و هر چه پول و طلا داشتم به سرقت رفته بود.
پس از شکایت زن سالخورده تیمی از مأموران اداره 17 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس ایردموسی از شعبه پنجم دادسرای ناحیه 34 برای ردیابی این دزدان شبرو وارد عمل شدند.کارآگاهان در گام نخست تحقیقات به بررسی دوربینهای مداربسته در محل سرقت پرداختند و خیلی زود تصویر دزدان شناسایی شد. وقتی اعضای خانواده چهره دزدان خانه مادرشان را دیدند بلافاصله یکی از آنها را شناسایی کردند.
پسر خانواده به پلیس گفت: «یکی از دزدان کارگر شرکتم است.» همین سرنخ کافی بود تا تحقیقات برای دستگیری این دزد آشنا آغاز شود.سرانجام یک هفته بعد کارآگاهان در عملیاتی غافلگیرانه دزد آشنا و 2 همدستش را در مخفیگاهشان دستگیر کردند.
دزدان ابتدا سعی داشتند با داستانسرایی خود را بیگناه معرفی کنند اما وقتی در برابر مدارک و فیلم سرقت قرار گرفتند به ناچار لب به اعتراف گشودند.مجید سردسته باند در اعترافاتش گفت: 2 سال است که برای پسر این پیرزن کارگری میکنم اما چون معتاد و بدهکار بودم و زندگی سختی داشتم به همین خاطر یک شب با دوستانم تصمیم گرفتیم به خانه پیرزن دستبرد بزنیم.
دزد معتاد ادامه داد: فکر میکردیم خانهاش خالی است حتی برای اطمینان چند بار زنگ خانه را به صدا درآوردیم اما چون کسی جواب نداد از بالای دیوار وارد حیاط شدیم و پس از ورود به ساختمان ناگهان با صاحبخانه روبه رو شدیم که او با دیدن ما بیهوش شده و چون نمیخواستیم لو برویم بسرعت اقدام به سرقت دلارها و وسایل باارزش کردیم.بنابر این گزارش، بازپرس ایردموسی با توجه به اینکه احتمال ارتکاب سرقتهای مشابه دیگری از سوی این دزدان میرود دستور داد تا اعضای این باند3 نفره برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره 17 پلیس آگاهی تهران قرار گیرند.
وی به مأموران گفت: ساعت 11 شب در اتاقم در حال استراحت بودم که صداهایی از داخل حیاط شنیدم اما توجهی نکردم حتی زمانی که زنگ خانه به صدا درآمد نیز چون میدانستم کسی آن وقت شب به خانهام نمیآید و بچههایم هم کلید دارند در را باز نکردم اما با گذشت دقایقی و بیشتر شدن صداهای مرموز به ناچار از اتاق خارج شدم که ناگهان چند مرد قویهیکل را روبه روی خودم دیدم و از ترس بیهوش شدم.
وقتی به هوش آمدم خانهام به هم ریخته و هر چه پول و طلا داشتم به سرقت رفته بود.
پس از شکایت زن سالخورده تیمی از مأموران اداره 17 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس ایردموسی از شعبه پنجم دادسرای ناحیه 34 برای ردیابی این دزدان شبرو وارد عمل شدند.کارآگاهان در گام نخست تحقیقات به بررسی دوربینهای مداربسته در محل سرقت پرداختند و خیلی زود تصویر دزدان شناسایی شد. وقتی اعضای خانواده چهره دزدان خانه مادرشان را دیدند بلافاصله یکی از آنها را شناسایی کردند.
پسر خانواده به پلیس گفت: «یکی از دزدان کارگر شرکتم است.» همین سرنخ کافی بود تا تحقیقات برای دستگیری این دزد آشنا آغاز شود.سرانجام یک هفته بعد کارآگاهان در عملیاتی غافلگیرانه دزد آشنا و 2 همدستش را در مخفیگاهشان دستگیر کردند.
دزدان ابتدا سعی داشتند با داستانسرایی خود را بیگناه معرفی کنند اما وقتی در برابر مدارک و فیلم سرقت قرار گرفتند به ناچار لب به اعتراف گشودند.مجید سردسته باند در اعترافاتش گفت: 2 سال است که برای پسر این پیرزن کارگری میکنم اما چون معتاد و بدهکار بودم و زندگی سختی داشتم به همین خاطر یک شب با دوستانم تصمیم گرفتیم به خانه پیرزن دستبرد بزنیم.
دزد معتاد ادامه داد: فکر میکردیم خانهاش خالی است حتی برای اطمینان چند بار زنگ خانه را به صدا درآوردیم اما چون کسی جواب نداد از بالای دیوار وارد حیاط شدیم و پس از ورود به ساختمان ناگهان با صاحبخانه روبه رو شدیم که او با دیدن ما بیهوش شده و چون نمیخواستیم لو برویم بسرعت اقدام به سرقت دلارها و وسایل باارزش کردیم.بنابر این گزارش، بازپرس ایردموسی با توجه به اینکه احتمال ارتکاب سرقتهای مشابه دیگری از سوی این دزدان میرود دستور داد تا اعضای این باند3 نفره برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره 17 پلیس آگاهی تهران قرار گیرند.