کد خبر 56245
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۰ - ۱۸:۳۹

مرد ميانسال با معرفي خود به عنوان افسر آگاهي و پيشنهاد فروش تلويزيون‌هاي LCD خيالي از شهروندان كلاهبرداري مي‌كرد.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، خرداد سال جاري راننده آژانسي با مراجعه به شعبه يكم بازپرسي دادسراي ناحيه 5 تهران از يك سرگرد قلابي پليس آگاهي اعلام شكايت كرد.

به دستور بازپرس اسدي پيرمرد كه كارمند بازنشسته و راننده آژانس بود براي تحقيقات تخصصي براي شناسايي و دستگيري متهم كلاهبردار به اداره چهاردهم پليس آگاهي تهران مبارزه با كلاهبرداري معرفي شد.

مالباخته در توضيح ماجراي كلاهبرداري به افسر پرونده گفت: راننده تاكسي هستم. چند روز قبل مردي حدود 40 ساله به عنوان مسافر سوار تاكسي‌ام شد.
در حالي كه مسافر ديگري هم داشتم، اين فرد دو سه بار با تلفن همراهش تماس گرفت و با لهجه شمالي با افراد مختلف طوري صحبت كرد كه فهميدم او يك پليس است. مسافر ديگرم كه پياده شد خودش سر صحبت را باز كرد و گفت سرگرد پليس آگاهي تهران است. در ادامه با هم تا مقصد صحبت كرديم.

وي مدعي شد كه اين فرد به من گفت چون با اين سن و سال با ماشين كار مي‌كني و آدم زحمت‌كشي هستي، از اخلاقت خوشم آمده؛ اداره‌مان يك دستگاه تلويزيون LCD داده كه حدود يك ميليون تومان زير قيمت بازار است و چون خودم در خانه تلويزيون LCD مشابه دارم، نيازي به اين تلويزيون ندارم، اگر بخواهي مي‌توانم اين تلويزيون را به شما بدهم.

شاكي مدعي شد من حرف او را باور كردم و به اتفاق وي به سمت منزل‌مان حركت كرديم تا يك سري مدارك را به همراه كارت عابر بانك بردارم. در نزديكي منزل گفت چون روز زن نزديك است اين موضوع را به هيچ عنوان به همسرت نگو تا در روز زن به اصطلاح او را سورپرايزش كني و غافلگير شود.

در منزل مدارك را به همراه كارت عابر بانك برداشتم و با هم از منزل به سمت بانك حركت كرديم. مبلغ 3 ميليون تومان به حساب او از طريق كارت به كارت واريز كردم. در ادامه مسير به بهانه كپي گرفتن از مداركم از خودروام پياده شد. هرچه صبر كردم برنگشت. فهميدم اين فرد شياد است و از من كلاهبرداري كرده است.

كارآگاهان با مراجعه به شعبه بانكي كه افتتاح حساب مرد شياد در آن جا صورت گرفته بود، دريافتند اين متهم با يك هويت و آدرس جعلي افتتاح حساب كرده است. از طرفي ديگر و با بررسي سوابق سنوات گذشته كه يك نفر با همين مشخصات تحت تعقيب پليس آگاهي بوده، مشخص شد در سال 83 و 87 در 2 مرحله تصوير چهره‌نگاري شده مردي شياد براي شناسايي وي توسط مردم و معرفي مخفيگاه و هويت واقعي وي در جرايد به چاپ رسيده كه پيرمرد مالباخته به محض مشاهده اين تصوير چهره‌نگاري وي را شناسايي كرد.

در روزهاي بعد و در حالي كه كارآگاهان مبارزه با كلاهبرداري از طريق چهره‌نگاري از تصوير فرضي اين سرگرد قلابي پليس، بررسي در سوابق كلاهبرداري‌هاي مشابه و افراد سابقه‌دار در جستجوي راهي براي شناسايي هويت اين متهم تحت تعقيب بودند، به چند شكايت جديد مشابه از كلانتري‌ها و دادسراهاي مختلف در سطح تهران برخوردند كه در تمامي اين كلاهبرداري‌ها، متهم به عنوان مسافر سوار تاكسي شده و تحت عنوان اين كه سرگرد اداره آگاهي است، در طول مسير چند نوبت با تلفن همراهش صحبت كرده و در ادامه مسير به بهانه‌هاي مختلف سر صحبت را با راننده باز كرده و پيشنهاد فروش LCD حدود يك ميليون زير قيمت بازار را به آنها داده است و سپس بين يك الي 5 ميليون تومان از آنان دريافت كرده و متواري شده است.

با شناسايي تعدادي از اين مالباختگان كه در مراجع مختلف قضايي اعلام شكايت كرده بودند، اين پرونده‌ها در شعبه يكم بازپرسي دادسراي ناحيه 5 تهران تجميع شد و رسيدگي اين پرونده‌ها نيز با توجه به گستردگي و ادامه فعاليت متهم در سطح شهر به اداره چهاردهم واگذار شد كه شناسايي و دستگيري متهم ناشناخته مجدداً در الويت كاري اداره 14 قرار گرفت.

در بررسي پرونده‌هاي مشابه در سنوات گذشته، مشخصات يكي از متهمان كلاهبرداري و جعل كه در سال 84 و 85 به اتهام جعل عنوان و غصب عناوين توسط پليس آگاهي يكي از استان‌هاي شمالي دستگير شده بود، به دست آمد و با توجه به اين كه چهره اين متهم به نام فرشاد بسيار شبيه به فرد تحت تعقيب بود لذا تصوير واقعي متهم به رؤيت تعدادي از مالباختگان رسيد كه تمام آن‌ها وي را به عنوان همان فردي كه از آنان كلاهبرداري كرده است مورد شناسايي قرار دادند.

كارآگاهان با اخذ نيابت قضايي به اين شهرستان شمالي اعزام شدند كه مشخص شد وي مدتي است در محل تردد ندارد. تيم بررسي پرونده با نزديك به يك ماه تحقيق مداوم ميداني، نشاني‌هايي از اين فرد مرموز در اطراف تهران به دست آوردند. نهايتاً مخفيگاه وي در شهرستان رباط كريم شناسايي و در تاريخ 13 تير كارآگاهان با اخذ نيابت قضايي و اعزام به اين شهرستان در حالي كه متهم سوار يك دستگاه خودرو سواري هيوندا سوناتا بود در يك عمليات غافلگيرانه دستگير و به پليس آگاهي منتقل كردند.

در روزهاي نخست دستگيري متهم، تعداد زيادي از مالباختگان با حضور در اداره 14 پليس آگاهي وي را شناسايي كرده كه متهم نيز به ده‌ها فقره كلاهبرداري بدين شيوه اعتراف كرده.

سرهنگ عباسعلي محمديان رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: با توجه به اين كه اين فرد چندين سال است به كلاهبرداري با اين شيوه مشغول است به نظر مي‌رسد تعداد پرونده‌هاي كلاهبرداري بسيار زيادتر از اعترافات اوليه متهم باشد كه بازپرس پرونده با درخواست انتشار بدون پوشش تصوير متهم در جرايد موافقت كرده‌ است.

رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ افزود: از شهرونداني كه در سال‌هاي اخير به شيوه فوق و توسط اين فرد از آنها در تهران يا ساير شهرستان‌ها كلاهبرداري شده است دعوت مي‌شود تا جهت پيگيري موضوع پرونده خود به اداره چهاردهم پليس آگاهي تهران بزرگ واقع در خيابان وحدت اسلامي يا شعبه اول بازپرسي دادسراي ناحيه 5 تهران مراجعه كنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • خودم ۱۱:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۰
    0 0
    خدایی بعضی از آدم‌ها حقشونه که سرشون کلاه بره! آخه 3 میلیون پول ال‌سی‌دی دادن درسته. خداوکیلی اگر راننده تاکسیه پس زندگی ساده‌ای باید داشته باشه، پس 3 میلیون رو از کجا آورده و برای چی اینقدر سریع سرش کلاه رفته. بابا بعضی ها خوراک کلاهبرداری هستن.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس