به گزارش مشرق، بسته گزارش تحلیلی روزانه به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
از توهین به مردم تا توهین به نمایندگان مردم
تخریب اصولگرایی بهجای بیان دستاوردهای پسابرجام
محمد کیانوشراد، فعال اصلاحطلب، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم، اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با نشریه صدا گفته است:
«پوپولیسم تنها راه نجات اصولگرایان از بحران عمومی آنهاست...امروز هم احمدینژاد به درستی میگوید که اصولگرایی مرده است»!
او همچنین گفته است: هر اصولگرایی که وارد وادی عقلانیت گردد، از جبهه اصولگرایان دور میشود. باطلالسحر اصولگرایی، عقلانیتگرایی است!
*همزمان با کیانوشراد، عباس عبدی، دیگر فعال اصلاحطلب نیز طی یادداشتی در هفتهنامه صدا مدعی شده بود که اصولگرایان «فرصتطلب» و «افراطی» هستند.
قبل از این دو نفر، عبدالله ناصری، دیگر فعال اصلاحطلب و رئیس سابق خبرگزاری ایرنا در دولت اصلاحات نیز اعضای فهرست انتخاباتی اصولگرایان را افراطی خوانده بود.
رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی هم اخیراً اکثریت اصولگرایان مجلس را «تندرو» و «کارنابلد» خطاب کرده بود.
مرتضی مبلّغ، فعال بعدی و معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات است که چندی قبل در مصاحبهای اصولگرایان را زمینگیر، فاقد رشد، متکی به رانت و کسانی که نمیتوانند خودشان را در تراز جمهوری اسلامی نشان بدهند معرفی کرده بود.
این فرد همچنین مدعی شده بود که اصولگرایان کمتر به منافع ملی توجه میکنند!
شاید تصور شود که ما این توهینها و تخریبها را به مناسبت ایام انتخابات و با دقت بیشتری مورد توجه و تحلیل قرار دادهایم!
اما حقیقت آنست که چهرههای جریان سیاسی خاص به دلیل ماهیت فکری خود، نه تنها اصولگرایان که حتی مردم، مقدسات و چهرههای مصلح ضدّ غرب را نیز در برهههای مختلف مورد توهین قرار دادهاند.
آنچه در ادامه میخوانید بخشی از همین توهین و تخریبهاست:
_محمد سروشمحلاتی، فعال اصلاحطلب: ما شاد نیستیم چون فقط امام حسین(ع) را محور قرار دادهایم!
_احمد نقیبزاده، از استادان اصلاحطلب: بخش تودهوار جامعه لشکر خوبی برای پوپولیستها و دغلبازان هستند_هر کاندیدایی میتواند با پول رأی بخرد. منظور من توده مردم است نه جامعه مدنی...مردم با وجود درک سیاسی نمیتوانند متشکّل عمل کنند.
_تقی آزادارمکی، جامعهشناس اصلاحطلب: فقرا چون میخواهند به آمال و آرزوهای طبقه متوسط دست یابند در انتخابات شرکت میکنند _ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمیگردد.
_محمود سریعالقلم، از استادان اصلاحطلب: در جامعه ایرانی که یکی از پرحسدترین جوامع بشری است، توانمندیها و ظرفیتهای افراد سرکوب میشود _ در زندگی اعراب، ترکها و شاید مردم اندونزی، جهانبینی دینی بیشتر جاری است تا در زندگی ایرانی _ شخصیت ایرانی (از یک زاویه) بسیار ضعیف است _ ذهن تسلسلی، انباشتی، تدریجی و فرآیندی در میان ایرانیان بسیار ضعیف است.
_صادق زیباکلام: امیرکبیر فردی مغرور متکبر بود و به هیچ وجه سیاستمدارانه و سنجیده رفتار نمیکرد!
_محمد قوچانی، روزنامهنگار اصلاحطلب: برخی از ما مردمان ایران به خصوص در لایههای روشنفکری خود به بحران اخلاقی عمیقی مبتلا هستیم که ریاکاری یکی از نمادهای آن است.
_مرحوم مهدی بازرگان: سرّ بقای ایران، پفیوزی ماست...!
_ هفتهنامه صدا: «غذای نذری» شکلبندی جدید محرم است و نسلهای جدید به هوای آن جمع میشوند.
_احمد خرّم، فعال سیاسی اصلاحطلب: تجربه تلخ گذشته، اشتباه برخی از اصلاحطلبان در مورد جامعه ایرانی بود. برخی از اصلاحطلبان خیلی آکادمیک تصور می کردند، دیگر پوپولیسم و فریب دادن مردم اتفاق نمیافتد، که البته این تصور خامی بود. دقیقا سال 84 و حتی قبلتر از آن اصلاحطلبان سنگر به سنگر به خودشان باختند. جامعه امروز ایران را درک نکردند.
_صادق زیباکلام در واکنش به عدم برگزاری «جشن هستهای» از سوی مردم: ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺗﺄﺳﻒ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺁﻥﮔﻮﻧﻪ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﻭ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻫﯿﭻ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﯾﻘﯿﻨﺎً ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺪﻡ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎﯼ ﻫﺴﺘﻪﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
گفتنیست، غلامعلی حداد عادل، سخنگوی شورای ائتلاف اصولگرایان، پیش از این طی سخنانی گفته بود: کاملاً محسوس است که یک ماشین تخریب برای مقابله با اصولگرایان به راه افتاده است.
جریان سیاسی خاص که طی 14 سال گذشته در هیچ انتخاباتی نتوانسته آرای اکثریت مردم را از آن خود کند؛ در حالی این روزها دست به تخریب گسترده اصولگرایان زده است که قرار بود پرچم دستاوردهای دوران موعود پسابرجام را در مقابل مردم بلند کند.
این جریان خاص سیاسی طی دو و نیم سال گذشته دائماً وعدههای مختلفی در زمینه «ارزانی» و «ارتقای فوری سطح معیشت» از ناحیه توافقات هستهای و برجام را به مردم داده بود اما اکنون وعدهی ارزانی خود را به نتیجه انتخابات مجلس آینده گره زده و به جای بیان واقعیتها پیرامون برجام و بیدستاوردیهای آن، اقدامات دیگری نظیر تخریب اصولگرایان را انجام میدهد.
لازم به ذکر است، محمد کیانوشراد که در بالا به اظهارات وی اشاره شد، در بخشی از مصاحبه خود با شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان امروز طی اظهاراتی جالب توجه گفته است:
«آنها (تمام یا بخشی از جریان رقیب!) میدانند که موفقیتهای اخیر دولت در نوع نگاه مردم نسبت به اصلاحطلبان و میانهروها در انتخابات هفتم اسفند ماه تاثیرگذار است. به همین علت از هر استراتژی و تاکتیک غیر اخلاقی بهره میبرند تا چهره این افراد را در مقابل مردم بد جلوه داده و حتی آنها را از رفتن به پای صندوقهای رای مایوس میسازند»!
***
اصالت یک اعتراض؛ از بررسی صلاحیتها تا گشت ارشاد!
فردی به نام محمدعلی زم، که گفته شده معاون فرهنگی دبیرخانه شورای هماهنگی مناطق آزاد است اخیراً در بخشی از یک گفتوگو با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است:
«شاید مردم نسبت به برخی از نامزدهایی که ردّ صلاحیت شدند، علاقه بیشتری داشتند و اکنون نیز به دلیل عدم حضورشان در انتخابات تا حدودی دلخور باشند اما بیشک نبود این چهرههای محبوب مردم مانع از حضورشان پای صندوقها نخواهدبود»!
به گزارش ایلنا، وی دومرتبه در خلال صحبتهای خود گفته است: گرچه شاید مردم نسبت به نبود برخی از نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی، ناخرسند و گلهمند باشند اما یکی از وظایف گروهها و احزاب سیاسی این است که از نامزدهای موجود، چهرههایی را به مردم معرفی کنند.
*معلوم نیست مصاحبهشونده چگونه برخی داوطلبان نامزدی که دارای صلاحیت نبودهاند را چهرههای کاریزماتیک معرفی کرده است؟! چه اینکه یکی از شرایط کنشگری سیاسی در تمام کشورهای دنیا برخورداری از حداقل صلاحیتهای قانونی است که توسط مراجع ناظر احراز میشود.
همچنین است که به نظر میرسد اظهارات این روزهای اصلاحطلبان مبنی بر ناخرسندی مردم، مأیوس شدن مردم و گلایهمندی مردم! بیشتر حرف دل آنهاست در اعتراض به ردّ صلاحیت عمده چهرههای ستادی این جریان که هیچیک حاضر به برائت از دروغ تقلب در فتنه سال 88 نشدهاند.
گفتنیست، محمدعلی زم، سال گذشته طی اظهاراتی در انتقاد از گشتهای ارشاد ناجا در جزیره کیش خواستار اصلاح تفکر حاکم بر نیروی انتظامی شده بود!
او همچنین گفته بود: قانون به صراحت میگوید؛ نیروی انتظامی مناطق آزاد باید تابع رییس و مدیریت مناطق آزاد باشد و رییس شورای تامین منطقه آزاد هم رییس منطقه آزاد است.
***
فیلمهای دیگری هم در راه است
نظر عجیب اصلاحطلبان درباره فیلم اشکریختن تفنگدار آمریکایی!
*سپاه پاسداران اسیر را تحقیر کرد یا واقعیت را گفت؟!
محمدتقی فاضل میبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب در سرمقاله روزنامه شرق (مورخ 94/11/25) با اشاره به دستگیری تفنگداران دریایی آمریکا توسط سپاه پاسداران؛ از رفتار چند جوان در صحنهسازی کمدی این دستگیری در مراسم راهپیمایی روز 22 بهمن در تهران انتقاد کرده و گفته است:
سؤال این است که چنین کاری را با کدام منطق سیاسی و دینی میتوان توجیه کرد؟ پس از مذاکرات هستهای و بهثمرنشستن برجام که دولت فعلی آمریکا زیر فشار برخی جمهوریخواهان افراطی است، اینگونه حرکتها تا چه میزان به سود و صلاح دستگاه دیپلماسی ایران است؟ آیا اینگونه اقدامات تحریککننده نمیتواند اجرای برجام را با بهانهگیریهای طرف مقابل همراه کند؟ آیا این نوع حرکات نمایشی به سود جمهوریخواهان افراطی در آمریکا نیست؟
او افزوده است: نگارنده این سطور در مقام دفاع از منطق سیاست در ایالات متحده نیست، بلکه در مقام دفاع اخلاقی و عقلانی از اسلام است که پایههای عقل و اخلاق، اجازه تحقیر چند نیروی ارتش یک کشور خارجی را که در حال انجام مأموریت به اشتباه وارد مرزهای ما شدهاند، به ما نمیدهد.
در همین حال سایت حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان اما مستقیماً وارد متن شکایت شده و قضیه انتشار فیلم اشک ریختن تفنگدار آمریکایی را مورد اشاره قرار داده است.
شخصی به نام صادق ملکی طی یادداشتی با عنوان «اشک سرباز آمریکایی و رسم آمریکایی» در سایت مذکور نوشته است: عیاری، میراث ایرانیست. جوانمردی، بخشی از فرهنگ ایران بوده و هست. نمایش اشک سرباز آمریکایی، نه با حقوق بین الملل، نه با عیاری، نه با مروت اسلامی و نه با بلوغ سیاسی، همخوانی ندارد.
این فرد همچنین در خاتمه مطلب خود مینویسد: نمایش اشک سرباز آمریکایی، راه و رسم اثبات دشمنی آمریکا با ایران نبوده و این نمایش، اثبات شجاعت ما نیز نیست.
*حقیقت این است که جریان سیاسی خاص از ابتدای انتشار خبر دستگیری تفنگداران دریایی متجاوز آمریکا از این اقدام راضی نبود و البته نارضایتی خود را نیز با انتشار اخبار جهتدار در لحظات اول و بعد از آن با سکوت و اکنون با شکایتهای زیر پوستی که در بالا به آن اشاره شد، ابراز کرد.
کما اینکه افکار عمومی به یاد دارند که یک کانال اجتماعی مرتبط با اصلاحطلبان در لحظات اولیه انتشار خبر دستگیری تفنگداران آمریکایی در خبری نوشته بود: «دستگیری چند آمریکایی در خلیج فارس با ادعای ورود به مرزهای آبی ایران برای فشار مجدد بر دولت و مخالفت با برجام»!
در باب این شکوه و شکایتها بیان دو نکته مهم ضروریست:
یکم: جریان سیاسی خاص طی دو و نیم سال گذشته با تمام راهپیماییهای ملی، تشییع جنازه بزرگ شهدای غواص و دستگیری تفنگداران متجاوز آمریکایی مخالفت خود را به نحوی از انحاء ابراز کرده و اعتراض تلویحی خود را نشان داده است.
این مخالفتها و اعتراضات البته با نام و نشانهایی مثل «مخالفت با مصادره شهدا»، «جلوگیری از تندروی» و «به رخ کشیدن رسم عیاری و جوانمردی»! عنوان شده است اما هم اصلاحطلبان و هم مردم میدانند که دعوا بر سر شعار «مرگ بر آمریکا» است نه چیز دیگر.
وانگهی بدیهیست که جریان سیاسی خاص و کسانی در دولت که 3 سال آزگار تلاش کردند بخشهایی از افکار عمومی را از چیزی به نام «جنگ با آمریکا» در خوف قرار دهند تا توافقات آنها با غرب و مثلاً ریختن بتن در قلب رآکتور اراک، منطقی جلوه کند؛ با دیده شدن تصویر اشک ریختن تفنگدار آمریکایی که نشانی بر پرت و پلا بودن تئوری موهوم «جنگ»! است مخالفتی غیر قابل کتمان را به خرج خواهند داد.
و دوم: اگرچه رفتار چند جوان در آن صحنهسازی کذایی کار درستی نبود اما اولا نباید بخاطر یک دستمال قیصریه را به آتش کشید و ثانیاً همانطور که در بالا نیز محرز است؛ حرف دل جریان سیاسی خاص نه این رفتار غلط جزئی که اعتراض به چرایی نشان داده شدن فیلم گریهی تفنگدار آمریکایی است.
و اما چرا نشان دادن این تصاویر و همچنان سایر شواهد و فیلمهای موجود از واقعیتهای تفنگداران آمریکایی ضروریست...؟!
در وهله اول باید دانست که نشان دادن واقعیت و گفتن حقیقت به افکار عمومی در ایران و جهان یک رسالت بزرگ است که باید گفته شود.
به این معنی که باید مردم حقیقت هر چیزی را بدانند و یکی از این حقایق نیز ماهیت و چیستی هیمنه استکبار جهانی یا همان آمریکا و اذناب اوست که مدعی ابرقدرتی، کدخدایی و قدرت بیانتها هستند.
مردم باید بدانند که تمام تفنگداران و کماندوهای آمریکایی و اسرائیلی چیزی غیر از همین آدمهای ترسو و بزدل نیستند.
(کما اینکه افکار عمومی باید بدانند این دستگیری نخستین دستگیری نبوده و یا مثلاً زمانی چند دستگاه نفربر زرهی آمریکا نیز به مرزهای ایران نزدیک شدند اما پس از آتش گشودن یک مرزبان جوان ایرانی به سمت آنها، تمام این نفربرهای زرهی پا به فرار گذاشتهاند).
و این دانستگی یقیناً موجب اعتلای سطح تحلیل صحیح در جامعه ایران و جهان خواهد شد.
دقت شود که بیان واقعیتهای دشمن با تحقیر کردن اسیر دو مقولهی جدا از هم است.
تحقیر اسیر و مجرم دستگیر شده در اصول زندانبانی اسلامی صددرصد محکوم و مذموم است. (مگر در ماجرای مفسدین اقتصادی و به صلاحدید حاکم شرع)
همچنین تحقیر اسیر به معنای انجام عملی غیر اصولی از سوی دستگیرکنندگان است که موجب حقارت، مضحکه و یا شکنندگی فرد میشود.
رفتاری که مثلاً آمریکاییها با زندانیان و اسرای خود در حمله به عراق، در زندان ابوغریب و در زندانهای داخل آمریکا انجام میدهند؛ مثالی از همین قضیه است.
اما اینکه نشان داده شود دشمنی تا دندان مسلح در مقابل رزمندگان یک کشور دست تسلیم بالا برده، اشک میریزد و یا حتی مرتکب ادرار غیر ارادی میشود! نه تنها تحقیر نیست بلکه عیبی هم ندارد و صرفاً ماهیت دشمن را نشان میدهد.
تأکید میشود که تمام رخدادهای خبری اشاره شده در این تحلیل طی سالیان گذشته در رسانههای کشور منتشر شده و یا حتی فیلم آنها نیز نشان داده شده است. اما اصل معنای متفاوت بودن نمایش واقعیت دشمن با تحقیر اسیر نیز لایتغیّر است.
گفتنیست، جدای از فیلم گریه کردن تفنگدار متجاوز آمریکایی؛ مقامات سپاه پاسداران بیان کردهاند که اطلاعات دیگری نیز از تفنگداران آمریکایی در دست دارند که به وقت ضرورت آنها را در معرض دید افکار عمومی خواهند گذاشت.
اینکه جریان سیاسی خاص نسبت به فیلمهای جدید تفنگداران آمریکایی چه واکنشی نشان خواهد داد؛ مسئلهای است که برای رؤیت آن بایستی منتظر رخدادهای آینده بود.